A PHP Error was encountered

Severity: Notice

Message: Undefined index: news

Filename: url_helper/ext.url_helper.php

Line Number: 181

A PHP Error was encountered

Severity: Notice

Message: Undefined index: news

Filename: url_helper/ext.url_helper.php

Line Number: 182

A PHP Error was encountered

Severity: Notice

Message: Undefined index: news

Filename: url_helper/ext.url_helper.php

Line Number: 183

A PHP Error was encountered

Severity: Notice

Message: Undefined index: news

Filename: url_helper/ext.url_helper.php

Line Number: 184

A PHP Error was encountered

Severity: Notice

Message: Undefined index: news

Filename: url_helper/ext.url_helper.php

Line Number: 185

A PHP Error was encountered

Severity: Notice

Message: Undefined index: news

Filename: url_helper/ext.url_helper.php

Line Number: 188

A PHP Error was encountered

Severity: Warning

Message: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /home/akskhaneh/public_html/aksadmin/codeigniter/system/core/Exceptions.php:170)

Filename: libraries/Functions.php

Line Number: 809

A PHP Error was encountered

Severity: Warning

Message: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /home/akskhaneh/public_html/aksadmin/codeigniter/system/core/Exceptions.php:170)

Filename: libraries/Functions.php

Line Number: 809

A PHP Error was encountered

Severity: Warning

Message: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /home/akskhaneh/public_html/aksadmin/codeigniter/system/core/Exceptions.php:170)

Filename: core/Common.php

Line Number: 408

<![CDATA[عکسخانه: ]]> http://www.akskhaneh.com عکسخانه fa info@akskhaneh.com Copyright 2022 2022-04-21T23:26:27+00:00 رؤیت‌پذیری و عکاسی http://akskhaneh.com/story/visibility-and-photography http://akskhaneh.com/story/visibility-and-photography#When:23:26:27Z 2022-04-21T23:26:27+00:00 خبر, انتشار کتاب, عکسخانه نسخه‌ی پی‌دی‌اف کتاب «رؤیت‌پذیری و عکاسی» منتشر شد. رؤیت‌پذیری و عکاسی
نسخه‌ی پی‌دی‌اف کتاب «رؤیت‌پذیری و عکاسی» منتشر شد.

در قرن نوزدهم، عکاسی در پیوند با ساختار بینایی مدرن، پارادایم نوینی از واقع‌گرایی را سامان داد که موجب بازآرایی میدان نیروهای رؤیت‌پذیری و نظم اجتماعی دانش شد. این مجلد می‌کوشد با پرسش توأمان از «شروط امکان و چگونگی تحقق یک بازنمایی»، «کارکرد تصاویر» و نیز تأمل در شناخت‌شناسی بصری، این نیروهای ناهمگن رؤیت(نا)‌پذیری را بحث بگذارد.

◾️نسخه‌ی پی‌دی‌اف کتاب «رؤیت‌پذیری و عکاسی» منتشر شد. اکنون می‌توانید در تلگرام عکسخانه، رایگان تمام مقاله‌ها را در قالب کتاب دانلود کنید. لینک دانلود

]]>
آرشیو و عکاسی http://akskhaneh.com/story/archive-and-photography http://akskhaneh.com/story/archive-and-photography#When:23:25:28Z 2022-04-21T23:25:28+00:00 خبر, انتشار کتاب, عکسخانه نسخه‌ی پی‌دی‌اف کتاب «آرشیو و عکاسی» منتشر شد. آرشیو و عکاسی
نسخه‌ی پی‌دی‌اف کتاب «آرشیو و عکاسی» منتشر شد.

«تحقق‌ عکاسی در قرن نوزدهم نه‌تنها بر نحوه‌ی ذخیره‌سازی، شاخص‌گذاری و طبقه‌بندی اسناد تأثیر شگرفی گذاشت، بلکه تلقی ما از آنچه می‌تواند آرشیو باشد را نیز اساساً دگرگون ساخت. آرشیو با اتکا بر منطق ایجاب/حذف، به‌واسطه‌ی امکان ثبت‌وضبط عکاسی، سازوکاری را تحقق بخشیده که علاوه‌بر نظارت، کنترل و حکومت‌کردن، در فرایندی که همواره در گردش است و خود را نوسازی می‌کند، نحوه‌ی شناخت، ادراک حسی و روابط اجتماعی ما را دگرگون می‌سازد.» (بخشی از مقدمه‌ی پرونده)

◾️نسخه‌ی پی‌دی‌اف کتاب «آرشیو و عکاسی» منتشر شد.اکنون می‌توانید در تلگرام عکسخانه، رایگان تمام مقاله‌ها را در قالب کتاب دانلود کنید. لینک دانلود

]]>
حذف دو مطلب کیارنگ علایی از سایت عکسخانه http://akskhaneh.com/story/kiarang-alaei http://akskhaneh.com/story/kiarang-alaei#When:11:36:18Z 2020-07-01T11:36:18+00:00 ویژه, صنفی, عکسخانه نظر به اخبار منتشرشده درخصوص جعلی‌بودن مدرک دکترای کیارنگ علایی و اذعان ایشان به اخذ این مدرک، یک ویدئو از سخترانی آقای علایی و یک گفتگو با ایشان از سایت عکسخانه حذف شد. حذف دو مطلب کیارنگ علایی از سایت عکسخانه
نظر به اخبار منتشرشده درخصوص جعلی‌بودن مدرک دکترای کیارنگ علایی و اذعان ایشان به اخذ این مدرک، یک ویدئو از سخترانی آقای علایی و یک گفتگو با ایشان از سایت عکسخانه حذف شد.

مطالب حذف‌شده شامل یک گزارش ویدئویی از سخنرانی کیارنگ علایی و یک گفتگو با ایشان است. مطالب فوق به دلیل آن‌که جنبه‌ی آموزشی داشتند از سایت حذف شده و همچنان اخبار نمایشگاه‌های پیشین ایشان در سایت در دسترس است.

از این تاریخ، سایت عکسخانه از قبول رپورتاژ آگهی مسابقاتی که کیارنگ علایی از دست‌اندرکاران آن چه در جایگاه داوری و چه در مقام اجرایی باشد، معذور است.

]]>
از لنز قرنطینه http://akskhaneh.com/story/through-my-lockdown-lens-11-leading-photographers-capture-their-confinement http://akskhaneh.com/story/through-my-lockdown-lens-11-leading-photographers-capture-their-confinement#When:06:00:37Z 2020-06-10T06:00:37+00:00 گزارش, تماشا, عکسخانه یکشنبه دهم ماه می ۲۰۲۰ میلادی سایت گاردین در بخش «The Observer» به سراغ ۱۱ عکاس برجسته در سراسر جهان رفته است تا با یک عکس تجربه‌ی خود از دوران قرنطینه‌ و همه‌گیری ویروس کرونا را بازگو کنند. از لنز قرنطینه
یکشنبه دهم ماه می ۲۰۲۰ میلادی سایت گاردین در بخش «The Observer» به سراغ ۱۱ عکاس برجسته در سراسر جهان رفته است تا با یک عکس تجربه‌ی خود از دوران قرنطینه‌ و همه‌گیری ویروس کرونا را بازگو کنند.

مترجم: مجید قدکساز

الک سوث (Alec Soth)

مینیاپولیس، مینسوتا

الک سوث متولد و ساکن مینیاپولیس، وقایع‌نگار برجسته از زندگی معاصر آمریکا و عضو آژانس مگنوم است. او به عکس‌هایش از اجتماعات دورافتاده‌ی آمریکا مشهور است. بیش از 25 کتاب به چاپ رسانده و در سال 2013 بورس تحصیلی گوگنهایم را دریافت کرده است.

Alec Soth/Magnum Photos
Alec Soth/Magnum Photos

سال گذشته با مردی مکاتبه می‌کردم که از سال ۲۰۰۳ در زندان به‌سر می‌برد. نامه‌ی او به معنی جدیدی از شیوع ویروس و دستورات ماندن در خانه اشاره داشت. درحالی‌که من هرگز این محدودیت‌ها را با حبس‌شدن مقایسه نکرده بودم، با این وجود حرف‌های او کمک‌کننده بود. او اخیراً نوشت: "همه‌ی این به انتهای محدودیت ها تبدیل می‌شود. خواه اجباری از طرف طبیعت زیستی باشد، خواه جامعه؛ چه ملموس و چه انتزاعی. همه‌ی ما در نهایت با پارامتر‌های قفسمان مواجه می‌شویم. وقتی به آن محدودیت‌ها برسیم، کاری که انجام می‌دهیم ما را تعریف می‌کند."

به عنوان یک عکاس، من واقعا در کشمکش فراوان برای واکنش نشان‌دادن به این شیوع هستم؛ زیرا از آن دسته عکاس‌های واکنش به بحران نیستم. کمی تجربیات عکاسانه دارم و به‌نظرم خوب هستند. اما تا به حال پرمعناترین چیزی که برایم اتفاق افتاده، این مکاتبه بوده است. درمورد خود این تصویر؛ با آیفونم از نامه عکس گرفتم. از نمای پنجره‌ی اتاق خوابم استفاده کردم تا نوشته ناخوانا شود. اگرچه بعضی کلمات از این طرف و آن طرف پیدا هستند.  تأمل‌کردن بر روی محدودیت های زندان برایم واقعا جالب است. جایی که میلیون‌ها بار بدتر از چیزی است که در آن هستم و همه‌ی آن فشار روانی ناشی از حبس‌شدن که حتی نمی‌توانید آن را تصور کنید.

در این لحظه احساس می‌کنم که درحال تکان دادن قفسم هستم اما خیلی هم مثل یک قفس نیست. من در یک شهر هستم اما فضا خیلی گسترده است. من استودیویی دارم که می‌توانم راحت به آن دسترسی پیدا کنم. دوچرخه‌سواری می‌کنم. خدا را شکر که بهار است چون مینسوتا سردترین منطقه‌ی آمریکاست و زمستان اینجا بی‌رحم است. زمانی پر اضطراب است اما در حقیقت زندگی من خیلی هم سخت نیست.

فولکستون، کنت

متولد لینکلن‌شایر. آثار او درباره مفاهیم مرز ها، هویت و خاطره است که موضوع یک نمایش بزرگ از او در مرکز باربیکن در سال 2018 بود.

Dandelion honey. Photograph: Vanessa Winship

Dandelion honey. Photograph: Vanessa Winship

قبل از قرنطینه دوستی برای من لینکی از طرز تهیه عسل گیاهی فرستاد.[۱] تمام چیزی که شما نیاز دارید، گل های قاصدک تازه، شکر، لیمو و آب است. پیشنهاد کرد که این شاید چیزی باشد که بتوانم با نوه‌ام بِلا تهیه کنم؛ چون می‌داند که از ساختن چیزها و همراهی در انجام کارهای بیرون از خانه لذت می‌بریم. بِلا شش سال دارد. در روز های عادی زیاد همدیگر را می‌بینیم اما چون سعی داریم که از قوانین حبس خانگی پیروی کنیم، هفته های زیادی است که او را ندیده‌ام.

گل‌های قاصدک روبه‌روی خانه‌ام شروع به رشد کردند. در امتداد مسیری که قدم زنی روزانه‌ام را انجام می‌دهم. با اینکه می‌دانستم که قرار نیست به همراه او عسل درست کنم؛ آنها را چیدم و تصمیم دارم که طرز تهیه عسل را دنبال کنم. من گیاه‌خوار نیستم و او هم نیست. اگرچه واقعا هم مهم نیست. فقط می‌دانم که این چیزی است که او انجام دادنش را دوست خواهد داشت.

روزی که گل‌های قاصدک را جمع کردم، اتفاقی متوجه شدم که طرح رومیزی میز آشپزخانه‌ی‌ ما شبیه به یک کندوی عسل است. اتفاقی بودن فوق‌العاده است و وقتی در کارم رخ می‌دهد خوشم می‌آید.

از طریق واتس‌اَپ و زوم با بِلا صحبت می‌کردم زیرا که او فرزند عصر دیجیتال است و در کار با آن وارد است. با این حال نمی‌توانم با او بیرون بروم و قاصدک جمع کنم؛ پس انجام این کار توسط خودم به من حسی مانند یک ارتباط عاشقانه با او می‌دهد. همچنین خیلی قشنگ است که قاصدک ها نمادی از خورشید هستند و اتفاقاً رنگ مورد علاقه‌‌‌اش زرد است. این ایده را هم دوست دارم که قاصدک‌ها بعد از خود تبدیل به قاصدک‌هایی ‌می‌شوند که مثل یک بازی آنها را فوت می‌کنیم؛ شمارش معکوس روزها تا به پایان حبس خانگی خود برسیم.

ناداو کاندر (Nadav Kander)

لندن

برنده‌ی جایزه‌ی ممتاز عکاسی از جشنواره جهانی عکاسی سونی در سال 2019؛  ناداو کاندر، عکاسی به نام در زمینهٔ پرتره و منظره است.

From Inside 22.04.2020. Photograph: © Nadav Kander Courtesy Flowers Gallery
From Inside 22.04.2020. Photograph: © Nadav Kander Courtesy Flowers Gallery

در آغاز قرنطینه، واکنش ناخوداگاه من این بود که به استودیوی خود بیایم و سریعا چیزها را سامان دهم و شروع به کار کنم. خیلی سریع متوجه شدم که این یک فشار درونی است که بر خودم می‌گذارم و ذاتی یا اصیل نیست. به زمان بیشتری برای پرداختن به اینکه چه چیزی احساس می‌کنم، نیاز داشتم. می‌دانستم که چیزی در حال‌وهوای تنهایی و تأثر است اما چند هفته برای هضم‌کردن آن نیاز داشتم و بعد از آن دیدم که چگونه بیش از یک فشار در کارم نمود پیدا کرد.

بخشی از آن پروسه، آوردن یک دوربین به خانه و دقت بیشتر به خانه‌ام بود. چشمانم را باز کرد و عمیق‌تر به فضای اطرافم نگاه کردم. شروع کردم به عکاسی از درون خانه و بدون هیچ عجله‌ای وقت زیادی را پشت پنجره‌های مختلف صرف تماشای آسمان صاف و آبی کردم. یک روز این رنگین کمان ظاهر شد و من آن را اتفاقی از پشت پرده دیدم.

به نظرم کاملا لطیف آمد؛ تصویری دل‌انگیز. طوری که پرده بین درون و بیرون کشیده می‌شود را دوست دارم. بیشتر سوال می‌پرسد تا اینکه به آنها پاسخ دهد. فکر می‌کنم که نمای واضح از ابهام کمتری برخوردار خواهد بود. این یک پوشش است؛ فکر می‌کنم که آن را وسوسه انگیزتر می‌کند.

زمانی که قرنطینه اعلام شد، کارها و پروژه‌های من تماماً برباد رفت. اما از جهات زیادی این دوره شگفت‌انگیز بوده‌ تا اینکه اذیت‌کننده باشد. در خانه شش نفریم؛ من چهار فرزند ۲۰ تا ۲۴ ساله دارم و از گذراندن این زمان با آنها احساس خیلی خاصی دارم. در واقع در اصلِ خودم هستم. کند تر بودن همه‌چیز و داشتن وقت برای فکرکردن و نگاه کردن را، دوست دارم. بیش از خودم احساس تاسف بیشتری برای بچه هایم دارم؛ فکر‌ می‌کنم که آن‌ها برای بیرون رفتن، در آغوش گرفتن آدم‌‌ها، دیدنشان و تعامل با آن ها سرشار از اشتیاق هستند.

ایمِن دویل (Eamonn Doyle) 

دوبلین

صاحب امتیاز  یک شرکت ضبط موسیقی، دی‌جی، سال 2008 به حیطه‌ی عکاسی بازگشت. تمرکز او بر زندگی طبقه‌ی کارگر در شمال دوبلین است. مارتین پار  کتابِ سال 2014 ایمن دویل را که «من»[2] نام دارد، «بهترین کتاب عکس خیابانی دهه» خواند.

Eamonn Doyle

Eamonn Doyle

درست پیش از شیوع ویروس، پدرم بعد از یک دوره‌ی کوتاه بیماری درگذشت. درحالی که قرنطینه شروع شده بود، تصمیم گرفتم که به خانه‌اش در سندیکو یعنی جنوب دوبلین بروم تا به خواهرزاده‌ام که خانه‌ی کناری زندگی می‌کرد، نزدیک باشم. از دهه‌ی هشتاد این اولین بار است که اینجا زندگی می‌کنم و در اطراف خانه‌ای که در آن بزرگ شدم، عکس‌های زیادی گرفته‌ام. خانه ای که در کیلینی، مشرف به جاده است. برای دهه‌ها قصد داشتم که به آن خانه برگردم و از آن عکاسی کنم. درهمین‌حال اطراف خانه و دو یا سه راه منتهی به خانه را می‌گشتم و فقط از چیزهای عجیبی مثل تیر چراغ برق، علامت‌هایی روی زمین یا یک سری پرچین بی‌معنی، برای یک نشریه‌ی کوچک عکاسی می‌کردم. چیزی از طرف این چرخ‌دستی بود که مرا به سمت خودش کشاند. این که چه چیزی بود را مطمئن نیستم؛ نور خاص، دیوار پشتش، جهت چرخ ها، حتی سوپرمارکتی هم این نزدیک نیست؛ نزدیک ترین فروشگاهِ تِسکو چند کیلومتر دورتر است. پس حتما کسی آن را زیادی هل داده است. این بخشی از یک روایت یا چنین چیزی نیست. فقط در حال‌وهوای تمرکز بر ابژه های منحصربه‌فرد بودم.

قرنطینه برای من خوب بوده است. با توجه به شرایط هرروزه‌ام، این خیلی زیباست که اینجا، کنار دریا هستم و اطراف را می‌گردم؛ اما به این آگاهم که این شرایط خیلی واهی و ناپایدار است. این احساس را ندارم که دچار اندوه سنگین یا چیزی شبیه به آن شده باشم. احساس اصلی‌ام که دارم، آسودگی خاطر از این است که اکنون پدرم در بیمارستان نمی‌میرد. در این صورت می‌توانست خیلی بدتر باشد.

رینکو کاوائوچی (Rinko Kawauchi)

بخش چیبا، نزدیک توکیو

متولد بخش شیگا. رینکو کاوائوچی برای عکس های صمیمی و رویاگونه‌اش از زندگی خانوادگی و مراسمات مذهبی در ژاپن مشهور است.

 

Rinko Kawauchi
Rinko Kawauchi

این عکسی از دخترم و پسرِ دوستم است. هردوی آنها سه سال دارند و در حیاط پشت خانه‌ام دنبال یک حشره می‌گردند. ۱۷ روز طول کشید تا دولت ژاپن حالت اضطراری اعلام کند.(در ۱۶ آوریل). این آخرین روز وقت گذرانی با دوستانم قبل از قرنطینه بود. بچه‌ها یک استعاره از آینده‌ی ما هستند و امیدوارم که آینده سرشار از نور و روشنی باشد.

بحران ویروس کرونا من را به یاد 9 سال پیش، فاجعه‌ی اتمی فوکوشیما می‌اندازد. زمانی اتفاق افتاد که من در توکیو زندگی می‌کردم و آن زمان نمی‌توانستم از خانه بیرون بروم. اکنون شرایط متفاوتی حاکم است اما من احساس مشابهی داشتم که جهانی که در آن زندگی می‌کردم به میزان زیادی در حال تغییر بود.

به جز در خانه‌ی خودم‌‌ و خانه‌ی همسایه، عکس‌های زیادی در طول قرنطینه نگرفتم. به جای آن، کتاب خواندم، فیلم دیدم و به کار جدیدم فکر کردم. به همان اندازه هم در اتاق تاریک چند پرینت انجام دادم. این فرصت خوبی برای بیشتر کار کردن روی چنین چیزی است.

تِیو کول (Teju Cole)

کمبریج، ماساچوست

تیو کول نویسنده، عکاس و منتقد آمریکایی نیجر‌یایی است. او صاحب کتابی چند ژانری به نام «نقطه‌ی کور» [۳] است که در جشنواره‌ی «اپرچر 2017» جایزه‌ی کتاب عکس پاریس در لیست نهایی قرار داشت.

Teju Cole
Teju Cole

من یک عکاس و یک نویسنده‌ام و سعی دارم این دو را باهم ترکیب کنم. یکی از بلندپروازی هایم در عکاسی‌ این است که عکس‌هایی بسازم که گویی توسط یک نویسنده گرفته شده‌اند؛ اما به سبکی خوب. آنها فقط احساس خام نیستن، بلکه ساخته شده‌اند. این تصویر را در کمبریج، ماساچوست گرفتم، در مسیر پیاده‌روی اطراف خانه‌ام. چیزی که من را به صحنه کشاند، نردبان‌ها بود. در کارم نردبان‌ها یک موضوع تکرارشونده‌اند. نردبان ‌ها سرشار از استعارات نیرومندی و سختی هستند؛ یک نردبان می‌تواند تو را بالا ببرد، در حالی‌که می‌تواند تو را پایین هم بیاورد و البته اینکه در خیلی از دیدگاه‌های مذهبی، نردبان‌ها به بهشت اشاره دارند. پس من به سمت این خانه‌ی آبی رنگ رفتم و چهار نردبان آنجا بود. از آن نوع نردبان های باریک و کشویی بودند. سعی کردم بفهمم که چه خبر است و مردی را دیدم و عکس گرفتم. این اولین چیزی بود که مرا به سمت خود کشید اما وقتی آن مرد چرخید، چیزی تغییر کرد زیرا که ماسک گذاشته بود. من هم ماسک گذاشته بودم. عنصر بصریِ همیشگی‌ که در عکاسی خیابانی داریم، از بین رفته بود زیرا که نمی‌توانستم او را تشخیص دهم. او هم نمی‌توانست مرا تشخیص دهد. اما با یک کشش ناآشنا وارد این تبادل شد و این کشش ناآشنا به من این احساس را داد که همه‌ی ما هم‌زمان در حال یادگیری صحبت به یک زبان تازه هستیم؛ و همچنین وقتی کسی صورتش را ‌می‌پوشاند، این نهایت مشارکت در چیزی که هدفش را دارد، نشان می‌دهد و مرا به یاد «زنبوردار و لانه‌ساز»[4]، یک طراحی از پیتر بروگل می‌اندازد.

از لحاظ احساسی، زمان مخصوصا دشواری برای کارکردن است. به این صورت نیست که «اوه! چه تعطیلات فوق‌العاده ای!» و قرار نیست اینجا بشینم و «شاه‌لیر» [5] را بنویسیم. آن برخورد سرخوشانه‌ را نمی‌توانم نسبت به آن داشته باشم زیرا هر روز هزاران انسان جان خود را از دست می‌دهند. اما فکر می‌کنم که عکس‌هایی که در شش هفتهٔ گذشته گرفتم حتی بیش از همیشه دارای تمرکز و کشش بوده اند. کشش چیزی است که معمولا هنگام انتخاب یک عکس دنبالش می‌گردم.

لیز جانسون آرتور (Liz Johnson Artur)

برایتون

عکاس غنایی روسی که در حال ثبت زندگی آفریقایی هایی‌ست که از سرزمین خود پراکنده شده اند. اولین نمایشگاه انفرادی او از  سه دهه تولید این آثار، سال گذشته در  موزهٔ بروکلین برپا شد.  

Liz Johnson Artur
Liz Johnson Artur

در لندن بزرگ شده‌ام اما با خانواده‌ام در برایتون زندگی می‌کنم. چند روز قبل از قرنطینه، مصمم شدم که لندن احتمالا جای مناسبی برای زندگی کردن نیست، پس به برایتون رفتم. با توجه به وضع آب و هوا، آوریل ماه خیلی زیبایی‌ست و این عکس را در باغم در برایتون گرفتم.

این عکس متعلق به عکاسی به نام دیوید بَش است. یک مهاجر آلمانی که در نیویورک زندگی می‌کرد. او در دهه‌ی ۶۰ میلادی مجموعه عکس‌هایی از زنان گرفته است که نام آن را «زیبایی های اگزوتیک» [6] گذاشته است. درحال دیدن کتاب بودم و در باغ شدیداً باد می‌آمد و هوا طوفانی بود. ناگهان تمام صفحات پخش شدند. درحالی که آن‌ها را جمع می‌کردم، فکر کردم که آن‌ها در باغ بسیار زیبا به نظر می‌رسند. شاعرانه های زیادی در زندگی واقعی وجود دارد. گاهی به سادگی چیزی را برمی‌دارد و با چیز دیگری ترکیب می‌کند که تو معمولا با آن ترکیب نمی‌کنی.

کاری که من به عنوان یک هنرمند و یک عکاس انجام می‌دهم، سروکار زیادی با نمای رنگی سیاه و قهوه‌ای دارد. از طرف دیگر، به طور زیباشناسانه‌ای جذب عکس‌های دیوید بش شدم اما درعین‌حال، حالتِ «زیبایی‌های اگزوتیکِ» کتاب، مرا آزار می‌داد. این عکس حسی مانند این را دارد که به نوعی تفسیر خودم را به این «زیبایی‌های اگزوتیک» بدهم.

زمان بسیار دردناکی است و مایلم که بیان کنم که مردم بسیار تحت تاثیر آن قرارگرفته‌اند.‌ اما به طور حتم برای من لذت دارد که می‌توانم آرام و بی‌دغدغه باشم و بدون محدودیت زمانی به چیزها نگاه کنم. در برایتون من یک دوربین 35 میلی‌متری و فیلم سیاه‌ و سفید دارم. این تمام چیزی است که نیاز دارم. در حال حاضر سخت است که برنامه‌ریزی های بزرگ را به سرانجام برسانم، به همین دلیل به ‌‌ایده‌ی گام‌های کوچک و انجام فعالیت‌های کوچک تمایل دارم. این عکس بخشی از آن است.

نیوشا توکلیان

تهران

فتوژورنالیست ایرانی آژانس مگنوم که برای پوشش خبری‌اش از نابسامانی‌ها و مسائل اجتماعی سراسر خاورمیانه مشهور است.

 

Newsha Tavakolian/Magnum Photos
Newsha Tavakolian/Magnum Photos

ایران یکی از اولین کشورهایی است که بعد از چین درگیر ویروس کرونا شد. به همین دلیل من قصد داشتم که در خود قرنطینگی، تجربه‌ی روزانه‌ی خود را از جهان بیرون به نمایش بگذارم. ماندن در خانه تو را نسبت به جزییاتی حساس می‌کند که در زمان های دیگر به آن‌ها توجه نمی‌کنی. به مدت 17 سال من از این زاویه به آباژور خانه‌ام در تهران نگاه کردم اما هرگز به عکاسی از آن فکر نکرده‌ بودم. یک شب حوصله‌ام سررفته بود و با دوربینم ور می‌رفتم. می‌خواستم سیگار بکشم، پس فندکم رو روشن کردم و متوجه شدم که چقدر زیبا شعله و نور چراغ در یک خط قرار گرفته اند.

دقیقا یک سال قبل از گرفتن این عکس، پدرم درگذشت. ما قرار بود که مراسم بزرگی به مناسبت سال او برگزار کنیم اما در لحظات آخر مجبور به لغو آن شدیم. به جای آن، من و خواهرم و مادرم به برای دیدن مزار او به قبرستان رفتیم. تحت تاثیر سکوت آنجا قرار گرفتم. کاملاْ تنها بودیم. پس از آن به خانه آمدم و از خودم می‌پرسیدم که «این زندگیِ عادیِ جدید است؟». مانند این است که در یک فیلم ترسناک زندگی می‌کنیم. خوشبختانه یا متاسفانه، تقریبا دو ماه بعد به طریقی به آن عادت کردم. زمانی که می‌خواهم مادرم که نزدیک به من زندگی می‌کند را ببینم، بدون هیچ فکری ماسک بر صورتم می‌گذارم.

اگر بخواهم یک چیز را به دیگر عکاسان و هنرمندان بگویم، این است که آن‌ها باید قبل از عادی شدن این نوع زندگی به آن واکنش نشان دهند. اکنون بهترین زمان برای انجام پروژه‌ هاست زیرا همه چیز جدید است. شما باید آن را ثبت کنید قبل از اینکه اشتیاق خود را از دست بدهید.

جایلز دالی (Giles Duley)

هستینگز

عکاس مستندی که بر  پیامد های بلندمدت ناشی از جنگ تمرکز دارد. او به علت قدم گذاشتن در منطقه‌ی مین گذاری شده ای در افغانستان دچار  نقص عضو  شده است.

 

Wednesday 29 April 2020. Photograph: Giles Duley
Wednesday 29 April 2020. Photograph: Giles Duley

 

این نمای پنجره‌ی خانه‌ی من است. از زمانی که قرنطینه شروع شد، هر روز درامتداد مسیر روبروی خانه‌ام قدم می‌زنم و روی نیمکت آن طرف می‌نشینم و برای بیست دقیقه مدیتیشن می‌کنم؛ انرژی تازه ام را برای روز گرفته و یک عکس از دریا می‌گیرم.

بیست سال پیش برای زندگی به کنار دریا نقل مکان کردم زیرا وقتی که کار می‌کنم، معمولا در مناطق نابسامانی که مکان های استرس‌زا و پرتنشی هستند، حضور دارم. پس هنگامی که برمی‌گردم نیاز به آرامش دارم و دریا در این مورد بسیار کمک‌کننده است. مطمئن نیستم که دریا وضع روحی مرا منعکس می‌کند یا حال‌وهوای دریاست که در من تاثیر می‌گذارد اما یقیناً نوعی عمل متقابل است. اغلب کمی بی‌رمق از خواب بیدار می‌شوم و به دریا نگاه می‌کنم و آن را هم بی‌رمق و خاکستری می‌بینم. این عکس را در یکی از آن روزها گرفتم.

در قرنطینه کاملا تنهام. این که مهمان داشته باشی خوب است اما فکر می‌کنم که عکاس‌ها طبیعتاً آدم‌های تنهایی هستند. بی وقفه آشپزی می‌کنم که این یکی از راه های من برای رسیدن به آرامش است و از این بابت هفتهٔ پیش دکمه شلوارم از جا کنده شد. پس باید بیشتر مراقب باشم.

باقی اوقات را سعی می‌کنم که مفید باشم. از طریق خیریه‌ی «بنیاد میراث جنگ» [۷] که خودم آن را تاسیس کردم، گروهی به نام «هستینگز» تشکیل دادم که پشتیبانی افراد تحت پوشش سرویس سلامت ملی [۸]، ایجاد حمل‌ونقل رایگان و تهیه‌ی کیت حفاظت شخصی و ژل ضدعفونی برای کارکنان این سرویس را برعهده دارد. اتفاق خوبی است که تمام جامعه در آن مشارکت می‌کنند.

قرار است که برای یک نسخه‌‌ی چاپی از این عکس حراج برگزار کنیم تا پول بیشتری بدست بیاوریم. من هنوز روی فیلم عکاسی می‌کنم و رابین بِل که یکی از بهترین چاپ‌‌کننده‌ های جهان در اتاق‌تاریک است، نزدیک به من زندگی می‌کند. به همین دلیل رول فیلم را روی طاقچهٔ پنجره‌ام گذاشتم و او این اطراف سرزد و آن را برداشت و بعد از چند ساعت این نسخه‌ی چاپی را برگرداند.

آلیس تاملینسون (Alys Tomlinson)

لندن

عکاس برگزیده‌ی سال 2018 جایزه‌ی عکاسی جهانی سونی. او در رشته‌ی مردم شناسی نیز به اندازه عکاسی مطالعه داشته است. کتابِ سال 2019 او، "اِکس واتو" [۹]، درباره‌ی سفرهای زیارتی مسیحیان است.

Alys Tomlinson
Alys Tomlinson

از زمان شروع قرنطینه، آن‌چنان احساس و الهام خاصی برای عکس گرفتن نداشته‌ام. یک شب متوجه شدم که بیش از یک ماه است که بعد از تاریکی هوا بیرون از خانه نبودم. پس تصمیم گرفتم که به پرسه‌زنی های شبانه بروم. عکاس آمریکایی، رابرت آدامز مجموعه‌ای از مناظر شبانه در دهه هفتاد میلادی به نام «شب‌های تابستان، قدم‌زنان» [10] دارد. من جداً همیشه آن کار را تحسین می‌کنم، به همین خاطر اطراف جایی که زندگی می‌کنم را جستجو کردم؛ یعنی هالووِی در شمال لندن.

این عکس را حدوداً ساعت 10:30، در یک منطقه مسکونی نزدیک به استادیوم امارات گرفتم. روز گرمی بود اما عصر خنک بود و باد شدیدی می‌وزید. به همین دلیل درختان تکان می‌خوردند و اتمسفر عجیبی حاکم بود. گرمی و نوری ملایم از پنجره خانه های مردم ساطع می‌شد؛ خانه‌ی آدم‌هایی که شام دیروقتشان را می‌خوردند و یا آماده رفتن به رختخواب می‌شدند. بیشتر کارهای اخیرم را سیاه‌سفید عکاسی کردم؛ اگرچه این یکی دیجیتال بود چون معمولا از یک دوربین چهاردرپنج قدیمی استفاده می‌کنم. اگر آن را با خودم می‌آوردم ممکن بود دستگیرم کنند.

خیلی غافلگیر شدم چون خیلی ترسناک و نگران‌کننده بود. من بیش از بیست سال در لندن زندگی کردم و هرگز احساس ناامنی نکردم. با این حال اصلا لذت نمی‌بردم و احتمالا می‌شود فهمید که در آن لحظه چه احساسی داشتم. چند نفر در سایه پنهان شده بودند و احساس عجیبی است که در محله‌ای که آن را می‌شناسم هنوز احساس راحتی ندارم.

وقتی قرنطینه تمام شود، احتمالا بیشتر به داستان های اطرافم توجه کنم. قبلا نسبت به اینکه چه چیزی پشت در خانه‌ام است، هرگز آنچنان احساس خاصی نداشتم اما لازم نیست که حتما به آمازون یا آنتارتیکا بروی تا عکس های جالبی بگیری. همچنین همهٔ عکاس ها کاملا از لحاظ مالی تحت تاثیر قرار می‌گیرند پس به هرحال توانایی رفتن به جایی را نخواهیم داشت!

کریس استیل پرکینز (Chris steele-perkins)

لندن

عکاس آژانس مگنوم؛ کتاب تاثیرگذار او در  1979 به نام «تِد ها»  که درباره‌ی جنبشی در خرده ‌فرهنگ لندن در دهه‌ی ۵۰ میلادی است. او از بسیاری از نابسامانی ها و محرومیت های سراسر جهان عکاسی کرده و در  1988 مدال طلای رابرت کاپا برده است.

Photograph: Chris Steele-Perkins
Photograph: Chris Steele-Perkins

این سلف پرتره را توسط حالت پانورامای آیفونم گرفتم. گوشی را جایی قرار دادم که بتواند بچرخد و سپس به جلوی دوربین پریدم و حرکت او را دنبال کردم، سرم را می‌چرخاندم و عقب و جلو می‌کردم. هیچ کنترلی روی نتیجهٔ حاصل نداشتم و این برایم جالب بود. گاهی کاملا تو را جا می‌اندازد و کار های عجیبی با صورتت می‌کند. یک نوع بدقوارگی ترسناک، نوعی بی‌ترتیبی و غیرمترقبه بودن دربارهٔ آن وجود دارد که به شکل فجیعی در مورد ویروس کرونا هم صدق می‌کند که تقریبا هرکسی را به هر دلیلی از پا در‌‌می‌آورد.

وقتی همه‌گیری ویروس شروع شد، من واقعا نمی‌خواستم که از خانه خارج شوم زیرا حقیقتاً برایم ریسک است و به عنوان یک عکاس مستند واقعا چیزی نبود که بخواهم آن را مستند کنم. این مجموعه (بیش از 150 عکس و فقط 6 خروجی و من راضی‌ام) مانند ثبت مصداقی از این زمان به‌نظر می‌رسد و من این احساس را دارم. این مجموعه احساس نوعی واهمه یا حداقل پریشان حالی را بیان می‌کند.

خدا را شکر که همه‌ی اوقات چنین احساسی ندارم، اگرچه این اواخر شب‌ها لحظات بسیار ناخوشایندی داشتم و به این‌که در این شرایط چه چیز‌هایی می‌تواند از بین برود، فکر می‌کردم. من در خانه‌ام در جنوب لندن هستم ولی همسرم که یک ژاپنی است در ژاپن مستقر است. قرار بود که من هم به آنجا بروم اما این کار را برای کمی بعدتر گذاشتیم. هر روز با او تماس می‌گیرم. بیرون می‌روم و از باغ عکس می‌گیرم و برای او می‌فرستم و می‌گویم "نگاه کن.. مگنولیا گل داده است". درواقع این دلیلی است که بیش از دیگر چیزها از گوشی‌ام استفاده  می‌کنم. یک آلترناتیو به جای عکس گرفتن از صورت هیولاگونه‌ام.

1.   https://veganonboard.com/vegan-dandelion-honey/

2. Eamonn Doyle's i

3. Teju cole's Blind Spot

4.  Pieter Bruegel - The Beekeepers and the Birdnester

5. جیمز شاپیرو، مورخ تئاتر، معتقد است که شاه‌لیر در قرنطینهٔ طاعون 1606 توسط شکسپیر نوشته شده است. م.

6. David Basch's Exotic Beauties

7. https://www.legacyofwarfoundation.com/

8. NHS; The United kingdom Health Service

۹. Alys Tomlinson's Ex Voto

10. Robert Adams's Summer Nights, Walking

11. Chris steele-perkins's The Teds

منبع: +

]]>
کپی‌رایت در ایران به زبان ساده(۷) http://akskhaneh.com/story/copyright-7-afsaneh-abedin http://akskhaneh.com/story/copyright-7-afsaneh-abedin#When:05:03:23Z 2020-06-04T05:03:23+00:00 عکسخانه در مطالب پیش رو قرارنیست کپی رایت(حق مؤلف یا حقوق مالکیت ادبی و هنری) به عنوان یک مبحث تخصصی حقوق بررسی شود، بلکه سعی شده است تا آن‌جا که ممکن است اصول ابتدایی و کلیاتی در زمینه‌ی حق مؤلف به زبانی ساده مطرح شود که به نظر می رسد نه تنها هنرمندان برای محافظت از آثارشان بلکه هریک از شهروندان برای اینکه مرتکب نقض این حقوق نشوند، لازم است از آن آگاه باشند. کپی‌رایت در ایران به زبان ساده(۷)
در مطالب پیش رو قرارنیست کپی رایت(حق مؤلف یا حقوق مالکیت ادبی و هنری) به عنوان یک مبحث تخصصی حقوق بررسی شود، بلکه سعی شده است تا آن‌جا که ممکن است اصول ابتدایی و کلیاتی در زمینه‌ی حق مؤلف به زبانی ساده مطرح شود که به نظر می رسد نه تنها هنرمندان برای محافظت از آثارشان بلکه هریک از شهروندان برای اینکه مرتکب نقض این حقوق نشوند، لازم است از آن آگاه باشند.

  • جرم تغییر یا تحریف

مطابق ماده 19 قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان: «هرگونه تغییر یا تحریف در اثرهای مورد حمایت این قانون و نشر آن بدون اجازه پدید آورنده ممنوع است».ضمانت اجرای این ماده نیز در ماده 25 پیش‌بینی شده است. 

بنابراین همان طور که ملاحظه گردید نقض حقوق مادی و معنوی در قانون سال 48  دارای وصف کیفری بوده و ضمانت اجرای آن در فصل چهارم پیش‌بینی شده که عبارت است از حبس تآدیبی، جبران خسارات شاکی خصوصی و انتشار مفاد حکم در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار.

با ظهور و پیشرفت رسانه‌ها و شبکه‌های اینترنتی نقض حقوق هنرمندان افزایش یافته و به علت عدم آگاهی و عدم فرهنگ‌سازی و از سوی دیگر عدم اجرای درست قوانین مسئله‌ی کپی‌کردن آثار از سایت‌های اینترنتی به شدت رواج یافته است. اما همان‌طور که گفته شد یک پدید آورنده نسبت به اثر خود دارای حقوق مادی و معنوی است و مطابق قانون نقض این حقوق دارای ضمانت اجرای کیفری خواهد بود و تفاوتی در نقض این حقوق در فضای حقیقی و مجازی وجود ندارد.

قانون تجارت الکترونیکی مصوب 17/10/ 1382  صراحتا در دو ماده به ((حق مؤلف)) در بستر مبادلات الکترونیکی شاره دارد.

ماده 62 این قانون مقرر می‌دارد: «حق تكثير، اجراء و توزيع(عرضه و نشر) آثار تحت حمايت قانون حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان مصوب 3/9/1348 و قانون ترجمه و تكثير كتب و نشريات و آثار صوتي مصوب 26/9/1352 و قانون حمايت از حقوق پديدآورندگان نرم‌افزارهای رايانه اي مصوب 4/10/1379، به صورت داده پيام منحصراً در اختيار مؤلف است. كليه آثار و تاليفاتي كه در قالب داده پيام است، از جمله اطلاعات، نرم افزارها و برنامه‌های رايانه‌اي، ابزار و روش‌هاي رايانه‌ای و پايگاه‌هاي داده و همچنين حمايت از حقوق مالكيت هاي فكري در بستر مبادلات الكترونيكي شامل حق اختراع، حق طراحي، حق مولف، حقوق مرتبط با حق مولف، حمايت از پايگاههاي داده، حمايت از نقشه مدارهاي يكپارچه قطعات الكترونيكي (Integrated Circuits & Chips) و حمايت از اسرار تجاري، مشمول قوانين مذكور در اين ماده و قانون ثبت علائم و اختراعات مصوب 1/4/1310 و آيين نامه اصلاحي اجراي قانون ثبت علائم تجارتي و اختراعات مصوب 14/4/1337 خواهد بود، منوط بر آن كه امور مذكور در آن دو قانون موافق مصوبات مجلس شوراي اسلامي باشد.

تبصره 1- حقوق مرتبط با مالكيت ادبي و هنري (Related Rights) كه پيش از اين به عنوان حقوق جانبي مالكيت ادبي و هنري (Neighboring Rights) شناخته مي‌شدند شامل حقوق مادي و معنوي براي عناصر ديگري علاوه بر مولف، از جمله حقوق هنرمندان مجري آثار، توليد كنندگان صفحات صوتي و تصويري و سازمانها و موسسات ضبط و پخش است كه مشمول قوانين مصوب 3/9/1348 و 26/9/1352مورد اشاره در اين ماده هستند.

تبصره 2- مدار يكپارچه (Integrated Circuit) يك جزء الكترونيكي با نقشه و منطقي خاص است كه عملكرد و كارائي آن قابليت جايگزيني با تعداد بسيار زيادي از اجزاء الكترونيكي متعارف را داراست. طراحي‌هاي نقشه، جانمائي و منطق اين مدارها بر اساس قانون ثبت علائم و اختراعات مصوب 1/4/1310 و آئين نامه اجراي قانون ثبت علائم تجارتي و اختراعات مصوب 14/4/1337 مورد حمايت است.

که ضمانت اجرای این ماده در فصل اول (نقض حق مؤلف) از مبحث چهارم در ماده 74 آن قانون بیان شده است.  مطابق این ماده‌: «هر کس در بستر مبادلات الکترونیکی با تکثیر، اجرا و توزیع (عرضه و نشر) مواردی که در قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸/۹/۳ و قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی مصوب ۱۳۵۲/۹/۲۶ و قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم‌افزارهای رایانه‌ای مصوب ۱۳۷۹/۱۰/۴، منوط بر آن که امور مذکور طبق مصوبات مجلس شورای اسلامی مجاز شمرده شود، در صورتی که حق تصریح شده مؤلفان را نقض نماید به مجازات سه ماه تا یک سال حبس و جزای نقدی به میزان پنجاه میلیون (۰۰۰۰۰۰۵۰) ریال محکوم خواهد شد.»

البته با توجه به مجازات تعیین شده در ماده 74 این قانون نسبت ماده 23 قانون سال 48 کاهش یافته است و این کاهش ضمانت اجرا به نظر مناسب نمی رسد چرا که  نقض «حق مؤلف» در بستر مبادلات الکترونیکی با سهولت بیشتر, سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر است به علاوه اینکه شناسایی هویت مرتکب در بسیاری موارد مشکل است و این نقض حقوق می‌تواند فرامرزی و به شکل بسیار گسترده باشد.

حرف آخر

اگرچه ایران به کنوانسیون های بین المللی در زمینه حمایت از حقوق مالکیت ادبی و هنری ملحق نشده است اما قوانین لازم الاجرا داخلی جوابگوی بسیاری از مشکلات حاضر است. بدون شک این قوانین نیاز به بازنگری دارند اما نباید به این بهانه از اجرای ظرفیت‌های موجود خودداری کرد,  این نکته باید مورد توجه قرارد بگیرد، تا صاحبان حق به دنبال احقاق حق خود نباشند هیچ اتفاق تازه‌ای رخ نخواهد داد. بنابراین آشنایی هنرمندان با حقوق خود و پیرو آن درخواست اجرای این حقوق امری لازم و ضروری است, صاحبان حق می‌توانند با فراگرفتن حقوق خود در زمینه تصویب قوانین جدید نقش ایفا کنند.

]]>
کپی‌رایت در ایران به زبان ساده(۶) http://akskhaneh.com/story/copyright-6-afsaneh-abedin http://akskhaneh.com/story/copyright-6-afsaneh-abedin#When:04:57:44Z 2020-06-04T04:57:44+00:00 ویژه, کپی‌رایت, عکسخانه در مطالب پیش رو قرارنیست کپی رایت(حق مؤلف یا حقوق مالکیت ادبی و هنری) به عنوان یک مبحث تخصصی حقوق بررسی شود، بلکه سعی شده است تا آن‌جا که ممکن است اصول ابتدایی و کلیاتی در زمینه‌ی حق مؤلف به زبانی ساده مطرح شود که به نظر می رسد نه تنها هنرمندان برای محافظت از آثارشان بلکه هریک از شهروندان برای اینکه مرتکب نقض این حقوق نشوند، لازم است از آن آگاه باشند. کپی‌رایت در ایران به زبان ساده(۶)
در مطالب پیش رو قرارنیست کپی رایت(حق مؤلف یا حقوق مالکیت ادبی و هنری) به عنوان یک مبحث تخصصی حقوق بررسی شود، بلکه سعی شده است تا آن‌جا که ممکن است اصول ابتدایی و کلیاتی در زمینه‌ی حق مؤلف به زبانی ساده مطرح شود که به نظر می رسد نه تنها هنرمندان برای محافظت از آثارشان بلکه هریک از شهروندان برای اینکه مرتکب نقض این حقوق نشوند، لازم است از آن آگاه باشند.

  • جرم عدم درج شماره دفعات چاپ و تعداد نسخه کتاب یا ضبط یا تکثیر یا پخش یا انتشار و شماره مسلسل روی صفحه موسیقی و صدا : بر اساس ماده 20 قانون سال 48: «چاپخانه ها و بنگاه های ضبط صوت و کارگاه ها و اشخاصی که به چاپ یا نشر یا پخش و یا ضبط و یا تکثیر اثرهای مورد حمایت این قانون می پردازند باید شماره دفعات چاپ و تعداد نسخه کتاب یا ضبط یا تکثیر یا پخش یا انتشار و شماره مسلسل روی صفحه موسیقی و صدا را بر تمام نسخه هایی که پخش می شود یا ذکر تاریخ و نام چاپخانه یا بنگاه و کارگاه مربوط به حسب مورد درج نمایند.» و مستند به ماده 25 همان قانون : «متخلفین ازمواد ١٧-١٨-١٩-٢٠ این قانون به حبس تادیبی ازسه ماه تا یک سال محکوم خواهند شد.»

  • جرم نشر یا اجرا یا پخش یا تکثیر یا ارایه مجدد یا فروش مجدد آثار قبل از تصویب  قانون سال 48: مطابق ماده 30  این قانون آثاری که پیش از تصویب این قانون پدید آمده از حمایت این قانون برخوردار است: «اشخاصی که بدون اجازه از اثرهای دیگران تا تاریخ تصویب این قانون استفاده یا بهره برداری کرده‌اند حق نشر یا اجرا یا پخش یا تکثیر یا ارائه مجدد یا فروش آن آثار را ندارند مگر با اجازه پدید آورنده یا قائم مقام او با رعایت این قانون . متخلفین ازحکم این ماده و همچنین کسانی که برای فرار از کیفر به تاریخ مقدم بر تصویب این قانون اثر را به چاپ رسانند یا ضبط یا تکثیر یا از آن بهره برداری کنند به کیفر مقرر در ماده ٢٣ محکوم خواهند شد. دعاوی و شکایاتی که قبل ازتصویب این قانون در مراجع قضایی مطرح گردیده وبه اعتبار خود باقی است.»

  • جرم استفاده از نام و عنوان و نشانه ویژه معرف اثر دیگری: مطابق ماده 17 قانون سال 48 : «نام و عنوان و نشان ویژه ای که معرف اثر است از حمایت این قانون برخوردار خواهد بود و هیچکس نمی تواند آنها را برای اثر دیگری از همان نوع یا مانند آن به ترتیبی که القا شبهه کند به کار برد.» که ضمانت اجرای آن در ماده 25 پیش‌بینی شده است.( حبس تادیبی از سه ماه تا یک سال)

  • جرم عدم درج نام پدید آورنده، عنوان یا نشانه ویژه معرف اثر: بر اساس ماده 18 : «انتقال گیرنده و ناشر و کسانی که طبق این قانون اجازه استفاده یا استناد یا اقتباس از اثری را به منظور انتفاع دارند باید نام پدید آورنده را با عنوان و نشانه ویژه معرف اثر همراه اثر یا روی نسخه اصلی یا نسخه های چاپی یا تکثیر شده به روش معمول و متداول اعلام و درج نمایند مگر این که پدید آورنده به ترتیب دیگر موافقت کرده باشد.» ضمانت اجرای این ماده در ماده 25 پیش‌بینی شده است. 

]]>
کپی‌رایت در ایران به زبان ساده(۵) http://akskhaneh.com/story/copyright-5-afsaneh-abedin http://akskhaneh.com/story/copyright-5-afsaneh-abedin#When:04:49:00Z 2020-06-04T04:49:00+00:00 ویژه, کپی‌رایت, عکسخانه در مطالب پیش رو قرارنیست کپی رایت(حق مؤلف یا حقوق مالکیت ادبی و هنری) به عنوان یک مبحث تخصصی حقوق بررسی شود، بلکه سعی شده است تا آن‌جا که ممکن است اصول ابتدایی و کلیاتی در زمینه‌ی حق مؤلف به زبانی ساده مطرح شود که به نظر می رسد نه تنها هنرمندان برای محافظت از آثارشان بلکه هریک از شهروندان برای اینکه مرتکب نقض این حقوق نشوند، لازم است از آن آگاه باشند. کپی‌رایت در ایران به زبان ساده(۵)
در مطالب پیش رو قرارنیست کپی رایت(حق مؤلف یا حقوق مالکیت ادبی و هنری) به عنوان یک مبحث تخصصی حقوق بررسی شود، بلکه سعی شده است تا آن‌جا که ممکن است اصول ابتدایی و کلیاتی در زمینه‌ی حق مؤلف به زبانی ساده مطرح شود که به نظر می رسد نه تنها هنرمندان برای محافظت از آثارشان بلکه هریک از شهروندان برای اینکه مرتکب نقض این حقوق نشوند، لازم است از آن آگاه باشند.

قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان

این قانون به تاریخ 11/10/1348 در مجلس شورای ملی به تصویب رسید و دارای 4 فصل و 33 ماده است. فصل اول با عنوان تعاریف در دو ماده به تعریف اثر و ذکر آثار مورد حمایت می‌پردازد. فصل دوم در9 ماده با به رسمیت شناختن حقوق مادی و معنوی به بیان حقوق پدیدآورنده می‌پردازد . فصل سوم در 11 ماده مدت حمایت و حمایت‌های قانونی از حقوق پدیدآورنده را بیان می‌دارد. در نهایت فصل چهارم با عنوان تخلفات و مجازات ها در 11 ماده ضمانت اجرای نقض حقوق پیش‌بینی‌شده را تعیین کرده و ماهیت کیفری این قانون را مشخص می‌کند. در واقع ماهیت این قانون ماهیتی کیفری است و در خصوص نقض حقوق پدیدآورندگان جرم‌انگاری کرده است که  عناوین جرم‌های پیش‌بینی شده در قانون و مواد قانونی آن به صورت خلاصه مطرح خواهد شد.

جرم نشر، پخش یا عرضه اثر متعلق به دیگری:

  • مطابق ماده دو قانون حمایت از حقوق مولفان مصنفان و هنرمندان ‌آثار مورد حمایت این قانون به شرح زیر است:

  • ١- کتاب و رساله و جزوه و نمایشنامه و هر نوشته دیگر علمی و فنی و ادبی و هنری.

٢- شعر و ترانه و سرود و تصنیف که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد.

٣- اثر سمعی و بصری به منظور اجرا در صحنه های نمایش یا پرده سینما یا پخش از رادیو یا تلویزیون که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد.

٤- اثر موسیقی که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد.

٥- نقاشی و تصویر و طرح و نقش و نقشه جغرافیایی ابتکاری و نوشته ها و خط های تزئینی و هر گوهه اثر تزئینی و اثر تجسمی که به هرطریق و روش به صورت ساده یا ترکیبی به وجود آمده باشد.

٦- هر گونه پیکره (مجسمه).

٧- اثر معماری از قبیل طرح و نقشه ساختمان.

٨- اثر عکاسی که با روش ابتکاری و ابداع پدید آمده باشد.

٩- اثر ابتکاری مربوط به هنرهای دستی یا صنعتی و نقشه قالی و گلیم.

١٠- اثر ابتکاری که بر پایه فرهنگ عامه (فولکلور) یا میراث فرهنگی و هنر ملی پدید آمده باشد.

١١- اثر فنی که جنبه ابداع و ابتکار داشته باشد

١٢- هر گونه اثر مبتکرانه دیگر که از ترکیب چند اثر از اثرهای نامبرده در این فصل پدید آمده باشد.

بنابراین مستند به ماده 23 همان قانون «هرکس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدید آورنده بدون اجازه او یا عامداً به شخص دیگری غیر از پدید آورنده نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تادیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.»

  • جرم چاپ , نشر و پخش ترجمه‌ی دیگری: مطابق ماده 24 قانون سال 48 «هرکس بدون اجازه ترجمه دیگری را به نام خود یا دیگری چاپ و پخش و نشرکند به حبس تادیبی ازسه ماه تا یک سال محکوم خواهد شد.»

]]>
کپی‌رایت در ایران به زبان ساده(۴) http://akskhaneh.com/story/copyright-4-afsaneh-abedin http://akskhaneh.com/story/copyright-4-afsaneh-abedin#When:04:41:32Z 2020-06-04T04:41:32+00:00 ویژه, کپی‌رایت, عکسخانه در مطالب پیش رو قرارنیست کپی رایت(حق مؤلف یا حقوق مالکیت ادبی و هنری) به عنوان یک مبحث تخصصی حقوق بررسی شود، بلکه سعی شده است تا آن‌جا که ممکن است اصول ابتدایی و کلیاتی در زمینه‌ی حق مؤلف به زبانی ساده مطرح شود که به نظر می رسد نه تنها هنرمندان برای محافظت از آثارشان بلکه هریک از شهروندان برای اینکه مرتکب نقض این حقوق نشوند، لازم است از آن آگاه باشند. کپی‌رایت در ایران به زبان ساده(۴)
در مطالب پیش رو قرارنیست کپی رایت(حق مؤلف یا حقوق مالکیت ادبی و هنری) به عنوان یک مبحث تخصصی حقوق بررسی شود، بلکه سعی شده است تا آن‌جا که ممکن است اصول ابتدایی و کلیاتی در زمینه‌ی حق مؤلف به زبانی ساده مطرح شود که به نظر می رسد نه تنها هنرمندان برای محافظت از آثارشان بلکه هریک از شهروندان برای اینکه مرتکب نقض این حقوق نشوند، لازم است از آن آگاه باشند.

بخش دوم: نقض حق مؤلف و ضمانت اجرای آن در قانون سال 48

همان‌طور که گفته شد حقوق مالکیت ادبی و هنری(حق مؤلف), مجموعه قوانین و مقرراتی است که از پدیدآورنده‌ای که به واسطه‌ی خلاقیت و ابتکار وابسته به شخصیت خود یک اثر را خلق می کند، حمایت می‌کند تا بتواند از دارایی ادبی و هنری خود به صورت انحصاری استفاده کند. هر پدیدآورنده ادبی و هنری نسبت به اثر خود دارای حقوق مادی و معنوی است و هرنوع استفاده از اثر خلق شده منوط به رضایت و کسب اجازه و توافق صاحب اثر(صاحب حق) است. با پیشرفت روز افزون تکنولوژی و ظهور وسایل ارتباطی جدید به ویژه رایانه و اینترنت، استفاده‌ی غیرقانونی از آثار ادبی و هنری آسان‌تر شده است. این مسئله و عدم اجرای درست قوانین باعث دل‌زدگی و بی انگیزگی در خلق آثار ابتکاری و کاهش رقابت می‌گردد و متعاقبا بازتاب تجاری آن نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در واقع کامپیوتر، اینترنت و سایر تکنولوژی های دیجیتالی باعث شده است تا آثار هنرمندان تنها با یک اشاره به شکل ارزان و آسان خارج از مرزها در کسری از ثانیه  کپی و تکثیر شود در‌حالی‌که ممکن است یک هنرمند زمان زیادی را(حتی سال‌ها) صرف خلق یک اثر کرده باشد. نقض «حق مؤلف» هنرمندان باعث می‌شود تا آن ها درآمد کمتری از استفاده  آثار خود کسب کنند و انگیزه آن ها برای خلق آثار خلاق و اصیل کاهش یابد.

اولین حمایت قانونی از آثار ادبی و هنری در ایران مربوط می‌شود به قانون جزای سال ۱۳۰۴ که 4 ماده 245 تا 248 از فصل یازدهم را به این موضوع اختصاص داده بود(مبحث دسیسه و تقلب در کسب و تجارت). اما اولین قانون مستقل در خصوص حمایت از آثار ادبی و هنری در سال 1348، تحت عنوان قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان به تصویب رسید. از آن‌جا که این قانون، قانون مادر در زمینه حق مؤلف است به صورت اجمالی مروری بر آن خواهیم داشت. ]]>
نامه‌ی سرگشاده به مجله‌ی «زنان امروز» http://akskhaneh.com/story/zanan-e-emrouz-hengameh-golestan http://akskhaneh.com/story/zanan-e-emrouz-hengameh-golestan#When:04:20:57Z 2020-06-04T04:20:57+00:00 ویژه, صنفی, عکسخانه در شماره‌ی ۳۷ نشریه‌ی «زنان امروز» با عنوان اصلی «شهرنو در سه پرده» نقض گسترده‌ی حقوق صاحب اثار کاوه گلستان صورت گرفته است. نامه‌ی سرگشاده به مجله‌ی «زنان امروز»
در شماره‌ی ۳۷ نشریه‌ی «زنان امروز» با عنوان اصلی «شهرنو در سه پرده» نقض گسترده‌ی حقوق صاحب اثار کاوه گلستان صورت گرفته است.

اينجانب هنگامه گلستان، دارنده حقوق مادي و معنوي اثار كاوه گلستان، بدينوسيله اعتراض خود رابه استفاده بدون اطلاع از ٩ عكس ونقض حقوق

معنوي اين اثار توسط مجله زنان امروز (شماره ٣٧ سال ششم اذر و دي ٩٨) إعلام ميدارم.

١- شخصا معتقدم كار مطبوعاتي بيش از هرچيز بايد برپايه اخلاق حرفه اي باشد. اينكه شما علي رغم دردسترس بودن من هيچگونه تماسي براي اطلاع و كسب اجازه جهت استفاده ازاين اثار نداشتيد. برخلاف اخلاق حرفه اي مطبوعاتي است. استفاده از اثار كاوه گلستان مستلزم داشتن اجازه از بنياد است وتماس بابنياد از طريق (www.kavehgolestan.org

بنياد كاوه گلستان وظيفه نگهداري وتعيين حقوق قانوني  اثار كاوه گلستان را برعهده دارد.

درصورت تمايل به انتشار ويا هرنوع استفاده از اثاركاوه گلستان كسب جواز از بنياد إلزامي است.

هرنشريه‌اي مي‌تواند با بنياد تماس بگيرد تا اجازه‌نامه قانونی استفاده ازاين اثار را تقاضا كند.

بنياد بادرنظر گرفتن شرايط استفاده وتعيين مقررات مشخص جوازنامه را صادر مي‌كند.

بنياد كاوه گلستان  اجازه اينكه اين عكسها بعنوان استفاده ترئينی ارائه شود را به‌هيچ‌وجه نمي‌دهد.

٢- هراثري كه درفضاي مجازي دردسترس باشد، همچنان براي انتشار نياز به مجوز دارد.

٣- متاسفانه علاوه براينكه اجازه‌اي براي نشر اثار گرفته نشده حقوق معنوي اين اثار نير نقض شده است.

الف) عدم ذكر نام عكاس - روي جلد اين شماره كاري از كاوه گلستان است اما دراطلاعات صفحه‌ی اول نام عكاس درج نشده است.

در صفحه‌ی ٨٤ و ٨٥  دو اثر از كاوه گلستان استفاده شده اند، مجددا نامي از عكاس ذكر نشده است.

درمقاله اول باعنوان "شهرنو در سه پرده" دو عكس بدون ذكرنام عكاس استفاده شده است.

ب ) تغيير و تحريف در عكسها - بنياد كاوه به هيچ

عنوان اجازه دست بردن به أصل عكس را تحت هيچ شرايطي نميدهد. از جمله مونتاژ وياحذف كردن تكه اي ازعكس .

اثر استفاده شده روي جلد مجله، قسمت هايي از عكس را حذف كرده ويك دايره قرمز بروي ارنج زن

قرارداده است.

دوعكس در صفحه ١٠١، ٩٧، ٩٣ و ١٠٧ نقاطي قرمز به اثار اضافه شده اند.

به نظر ميرسد  استفاده از اين نقاط قرمز نه تنها

باعث تغيير درماهيت اثر هنري است بلكه خود نوعي سانسور است.

شايد قوانين ما در ايران دچار نقص و كمبود باشد

اما رعايت حقوق اثار هنري يك وظيفه اخلاقي و حرفه اي هم هست.

بااحترام

هنگامه گلستان

]]>
کپی‌رایت در ایران به زبان ساده(۳) http://akskhaneh.com/story/copyright-3-afsaneh-abedin http://akskhaneh.com/story/copyright-3-afsaneh-abedin#When:08:58:03Z 2020-04-03T08:58:03+00:00 ویژه, کپی‌رایت, عکسخانه در مطالب پیش رو قرارنیست کپی رایت(حق مؤلف یا حقوق مالکیت ادبی و هنری) به عنوان یک مبحث تخصصی حقوق بررسی شود، بلکه سعی شده است تا آن‌جا که ممکن است اصول ابتدایی و کلیاتی در زمینه‌ی حق مؤلف به زبانی ساده مطرح شود که به نظر می رسد نه تنها هنرمندان برای محافظت از آثارشان بلکه هریک از شهروندان برای اینکه مرتکب نقض این حقوق نشوند، لازم است از آن آگاه باشند. در ادامه قسمت سوم این مجموعه مطالب آمده است. کپی‌رایت در ایران به زبان ساده(۳)
در مطالب پیش رو قرارنیست کپی رایت(حق مؤلف یا حقوق مالکیت ادبی و هنری) به عنوان یک مبحث تخصصی حقوق بررسی شود، بلکه سعی شده است تا آن‌جا که ممکن است اصول ابتدایی و کلیاتی در زمینه‌ی حق مؤلف به زبانی ساده مطرح شود که به نظر می رسد نه تنها هنرمندان برای محافظت از آثارشان بلکه هریک از شهروندان برای اینکه مرتکب نقض این حقوق نشوند، لازم است از آن آگاه باشند. در ادامه قسمت سوم این مجموعه مطالب آمده است.

مدت حمایت قانونی از اثر تا چه زمانی است؟

بنابر آنچه گفته شد حمایت از حقوق معنوی مشمول مرور زمان نمی‌شود درحالی‌که حقوق مادی مشمول مرور زمان است و تا ابد ادامه پیدا نمی‌کند. به‌طور کلی این حمایت تا ۵۰ سال بعد از مرگ پدیدآورنده ادامه دارد. می‌توان با‌توجه به دو فاکتور نوع اثر و پدید آورنده(ویا دارنده‌ی حق)، مدت زمان حمایت را در حالت‌های دیگر مشخص کرد .

پدیدآورنده و دارنده‌ی حق:

- اثر مشترک ۵۰ سال(۱) بعد از فوت آخرین پدیدآورنده، تحت حمایت قانون است.(۲)

- هرگاه اثر متعلق به شخص حقوقی باشد و یا حقوق مادی به شخص حقوقی واگذار شود از تاریخ نشر و عرضه به مدت ۳۰ سال مورد حمایت قانون خواهد بود.(۳)

نوع اثر

- آثار سینمایی و عکاسی از تاریخ نشر و عرضه به مدت ۳۰ سال مورد حمایت قانون خواهد بود.(۴)

حق مؤلف به چه کسی تعلق دارد؟

به طور کلی  حق مؤلف متعلق به شخصی است که اثری را پدید می‌آورد اما در مواردی حقوق مادی استثناهایی دارد. برای مثال حقوق مادی اثری که در نتیجه سفارش پدید می‌آید به مدت ۳۰ سال متعلق به سفارش‌دهنده است و بعد از آن متعلق به خود پدیدآورنده خواهد بود. در آثار مشترک نیز حقوق ناشی از اثر، حق مشاع(۵) تمام پدیدآورندگان است و استفاده از اثر، منوط به اجازه‌ی تمام پدیدآورندگان است.

به این نکته توجه باید داشته باشیم که حقوق معنوی همیشه متعلق به پدیدآورنده خواهد بود و استثناء تنها شامل حقوق مادی اثر می‌شود.

آیا حق مؤلف قابل انتقال است؟

در حالی‌که حقوق مادی قابلیت انتقال را دارد، حقوق معنوی غیر قابل انتقال است. پدیدآورنده و یا دارنده حقوق مادی می تواند آن را به دیگری انتقال دهد. این انتقال می‌تواند شامل بخشی از حقوق قانونی صاحب حق  باشد و یا تمام آن. بنابراین اجازه‌ی استفاده از یک یا چند حق به معنای استفاده از تمامی حقوق نیست, انتقال می‌تواند به صورت انحصاری و یا غیر انحصاری باشد. چنانچه به صورت انحصاری باشد، انتقال‌دهنده امکان اعطای همان حق در همان زمان را  به شخص دیگر ندارد و انتقال‌گیرنده می‌تواند مانع آن شود. انتقال می‌تواند برای مدت زمان محدود باشد و یا نامحدود. می‌تواند در مقابل حق تألیف باشد یا بدون آن. همه‌ی این موارد بستگی به نوع قراردادی دارد که مابین انتقال‌دهنده و انتقال‌گیرنده توافق می‌شود. 

در هر صورت پاداش و جوایز نقدی و سایر امتیازها که به اثر تعلق بگیرد متعلق به پدیدآورنده خواهد بود.(۶)

 

استثناهای حقوق مادی 

همان‌طور که گفته شد، هرگونه بهره‌برداری از حقوق مادی اثر باید با اجازه‌ی پدیدآورنده و یا دارنده‌ی حق انجام شود، اما در دو صورت امکان استفاده از اثر بدون اجازه پدید آورنده و یا صاحب حق امکان‌پذیر است.

الف) انقاضا مدت زمان حقوق مادی: آثاری که مدّت حمایت قانونی از حقوق مادی آن منقضی شده است به حوزه‌ی مالکیت عمومی وارد می‌شوند، بدین معنا که جامعه امکان استفاده بدون اجازه از اثر را با رعایت حقوق معنوی دارد.

ب) استثناءها: در قانون سال ۴۸ مصادیقی پیشبینی شده که استفاده از آثاری که مدت حمایت آن هنوز منقضی نشده، نیازی به کسب اجازه از پدیدآورنده ندارد. می‌توان این استثناها را  به سه دسته نقل قول، مقاصد آموزشی و استفاده‌ی شخصی تقسیم کرد. 

مصادیق استثناءهای حقوق مادی در قانون سال ۴۸  به شرح ذیل است:

- نقل از آثاری که انتشار یافته است و استناد به آنها به مقاصد ادبی و علمی و فنی و آموزشی و تربیتی و به صورت انتقاد و تقریظ(۷) با ذکر ماخذ در حدود متعارف مجاز است.(۸)

- ذکر مأخذ در مورد جزوه هایی که برای تدریس در موسسات آموزشی توسط معلمان آنها تهیه و تکثیر می شود الزامی نیست مشروط بر این که جنبه انتفاعی نداشته باشد.(۹)

- کتابخانه‌های عمومی و موسسات جمع آوری نشریات و موسسات علمی و آموزشی که به صورت غیر انتفاعی اداره می‌شوند، می توانند از آثار مورد حمایت این قانون از راه عکس‌برداری یا طرق مشابه آن به میزان مورد نیاز و متناسب با فعالیت خود نسخه‌برداری کنند.(۱۰)

- نسخه‌برداری از آثار مورد حمایت این قانون و ضبط برنامه های رادیویی و تلویزیونی فقط در صورتی که برای استفاده شخصی و غیرانتفاعی باشد مجاز است.(۱۱)

آیا می توان از آثاری که در اینترنت منتشر شده است به رایگان استفاده کرد؟

یکی از باورهای اشتباه و رایج میان عموم مردم این است که اگر اثری در فضای اینترنت(از جمله شبکه‌های اجتماعی) منتشر شود افراد مجاز به استفاده از آن هستند. در صورتی‌ که انتشار هیچ اثری در فضای اینترنت به معنای اجازه استفاده از آن نیست و اینترنت تنها شکل دیگری از رسانه و شیوه‌ی نمایش و عرضه اثر است مانند گالری، روزنامه، کتاب و ... . اگر شخصی بخواهد از اثری که در اینترنت منتشر شده است استفاده کند، به طور حتم باید از صاحب حقوق مادی اثر کسب اجازه کند و اگر پیداکردن صاحب اثر(صاحب حق) ممکن نباشد امکان استفاده از آن  را نخواهد داشت. همچنین اگر وب‌سایتی اثری را به صورت غیرقانونی باز نشر دهد مجوز برای استفاده دیگری نخواهد بود و هرگونه استفاده از اثر منتشر شده به هر شکل و ترتیبی بدون کسب اجازه از صاحب حق و پرداخت حق تألیف(و یا هر نوع توافق دیگری)، به موجب قانون قابل پیگیری است.

---

پانویس:

(۱) اثری که با همکاری دو یا چند پدید آورنده بوجود آمده باشد و کار یکایک آنان جدا و متمایز نباشد. ماده 6 قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان

(۲) مطابق مواد 13 و 14 قانون سال 48 سفارش دهنده اثر و انتقال گیرنده حق پدیدآورنده تنها 30 سال می توانند از حقوق مادی استفاده کند.

(۳) بند 2 ماده 16  قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان

(۴) بند 1 ماده16قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان

(۵) مال مشاع مالی است که بین دو یا چند نفر مشترک باشد یعنی چند نفر نسبت به یک مال حق مالکیت دارند به نحوی که میزان سهم هریک مشخص نیست و استفاده از مال مشاع منوط به اجازه همه صاحبان حق است.

(۶) قانون گذار بین واگذاری  حق و حق بهره برداری تفاوتی قایل نشده است در حق بهره برداری پدید آورنده یا دارنده حق ضمن اینکه هنوز مالک حق است اجازه استفاده با شرایط مشخص را به بهره بردار می دهد در صورتی که در واگذاری دیگر مالک حقی که واگذار کرده نخواهد بود.

(۷)  لغت‌نامه دهخدا: تقریظ. [ ت َ ] (ع مص ) بستودن . (زوزنی ). ستودن زنده را بحق باشد یا باطل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ستودن و مدح کردن بحق یا باطل را. (مجمل اللغة). || ستودن مکتوب کسی را و تصدیق نوشتن بر آن . (ناظم الاطباء). در فارسی امروز نوشتن مطالبی مدح آمیز بر کتابی .

(۸)  ماده 7 قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان

(۹)  تبصره ماده 7  قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان

(۱۰)  ماده 8  قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان

(۱۱)  ماده 11  قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان

*افسانه عابدین، وکیل پایه یک دادگستری

]]>