گالری آران
آدرس: تهران - خیابان خردمند شمالی - کوچهی دِی - شماره ۱۲،گالری آران
تلفن: ۰۲۱۸۸۸۲۹۰۸۶
- وبسایت
ساعت کار: 1
سونات سرد
سونات سرد
مریم فرزادیان
نمایشگاه انفرادی نقاشی
افتتاحیه در گالری آران 3 دی ماه 1395
سنگ ها، قیچی ها و تکه ها و خرده های کاغذی در فضاهایی قرار می گیرند تا بازی شانس را بسازند: سنگ، کاغذ، قیچی.مریم فرزادیان با ترکیب بندی های دقیقش قوانین بازی را تغییر می دهد: در بازی او احتمالات و ترکیب ها بی نهایت هستند وهیچ کس برنده نیست. ضربآهنگ اصلی سونات سرد او انهدام و آشفتگی است و نتایج نهایی آن قطعات ناتمام سراینده هستند
برندگی تصویردراین نقاشی ها که نتیجه سالها ممارست و تمرین است، تفسیری دقیق از اشیآیی میسازد که میتوانند ابزارسازندگی و خشنودی باشند و یا عامل تباهی باشند و رنج. میتوان تصور کرد که در لایه های این نقاشی ها و در ذهن هنرمند، تاریخ و حافظه جمعی جاری و در عین حال نهان هستند، رویدادهائی که هنرمند با زبان اشاره و کنایه به آنها می پردازد
کیفیت روائی و احساسی این نقاشی ها واقعیت خود را به تصویر می کشند؛ بافت، سطح، نور و سایه واضح تر از واقعیت جلوه گر میشوند تا به بیننده یادآوری کنند که "اشیا از آنچه می بینید به شما نزدیکتر هستند."
چهره / تصویری از خود
چهره/ تصویری از خود
به انتخاب فریدون آو
افتتاحیه 19 آذرماه، همزمان در:
گالری آران، خردمند شمالی کوچه دی پلاک 12
گالری اُ، خیابان استاد نجات اللهی کوچه خسرو پلاک 46
بنیاد لاجوردی، خیابان استاد نجات اللهی، سپند شرقی پلاک 20
پروژه های آران، نوفل لوشاتو، کوچه لولاگر پلاک 5
نا- در جایی
مایشگاه بهار صمدی با عنوان «نا- در جایی» در گالری آران
جمعه پنجم آذر، نمایشگاه بهار صمدی با عنوان «نا- در جایی» در گالری آران گشایش مییابد.
در توضیح این نمایشگاه آمده است:
«دری که باز می شود. بخش بزرگی از متریال کار را آرشیو تصویری و صوتی دیگران تشکیل داده است. هر آنچه که قابلیت تصویربرداری، دوباره و چند باره تصویربرداری، اسکن، صدا برداری، دانلود و ... داشته باشد، می تواند بخشی از کار باشد. این تصاویر می توانند، فیلم های آماتور هشت میلیمتری یافته شده، تصاویر موجود درهارد دیسک کسی که به طریقی در دسترس قرار گرفته شده و یا ویدیوهای دانلود شده از فضای مجازی باشند. هر دوربینی و هر دستگاه بازنمایی تصویری، ابزار کار می تواند باشد. هیچ محدودیتی وجود ندارد. عبور از ماشین ها
یک نردبان. تنها طی مونتاژ است که کارشروع می شود؛ شکل می گیرد و تمام می شود. هیچ ساختار و نوشته ی از قبل فکر شده ای وجود ندارد. این خود تصاویر هستند که با آنچه می نمایانند و یا مستقل از محتوای خود در آنچه نمی نمایانند، موقعیتهای بروز خود را می سازند. لزوم تکرار خود را و یا نشانه ای از خود را در هیاتی دیگر تحمیل می کنند. این تکرار، یک تصویر عادی را به امری راز آلود تبدیل می کند. تصاویر با هم گفتگو می کنند و در رقابت برای تصویر کلیدی بودن تلاش می کنند. یک تصویر، تصویر دیگر را به کنار خود می خواند؛ از آن عبور می کند و به سمت آن بر می گردد. دیگریِ خود را، چه در شباهت، چه در تفاوت می یابد؛ معرفی اش می کند، تصاحبش می کند، رهایش می کند و یا جایگزین خود می کند. ردیفی از آسیاب های بادی تصاویر،خود،شخصیت های اصلی هستند.تصویر درخت،برابربا درخت در فیلم نیست. تصویردرخت، تصویری است که درختی در آن است اینجا، مجلس رقص تصاویر است.»
آدرس گالری آران: تهران - خیابان خردمند شمالی - کوچهی دِی - شماره ۱۲
ناسیونال
ناسیونال
امیر حسین ردایی
افتتاحیه 14 آبان ماه 1395- در گالری آران
اختتامیه 28 آبان ماه 1395
دهه های 40 و 50 شمسی دوران تحول صنعتی در ایران بود. تجار سرشناس به سیاست جایگزینی واردات و تاسیس کارخانه های مختلف و علی الخصوص خط تولید لوازم خانگی برای محصولاتی از جمله رادیو، تلویزیون، پنکه، آبمیوه گیری، چرخ گوشت، یخچال، فرش، کاشی، روی آوردند. این کالاها نمایانگر تقاضاها و امیال جامعه بودند و داشتن این اشیاء نشانه ی بود از دست یافتن و رسیدن به جایگاه اجتماعی خاص. پس از گذشت نیم قرن این کالاها، تاریخ و خاطره تولید کرده اند و هویت اجتماعی یافته اند. با تغییر الگوهای مصرفی و تحولات در ساختارهای تولید، سوالی که پیش میاید این است که در چه زمانی شیء بیهوده می شود؟
نامرئی و نامعین
ناصر بخشی شیفته تصاویری است که مرتبط به زمان و فضا هستند و نهایتا" به هستی و خاصیت حیات می پردازند. با نقاشی ها و جعبه هائی که پیدا کرده و نقاشی می کند، هنرمند دغدغه ها و هراسهای خود را آشکار می کند. نقاشی زبان محاوره این هنرمند ساکت است. او بیننده را درگیر کرده و روایتهای خود را عرضه می کند؛ تصاویری که از حافظه مشترک سرجشمه می گیرند و اشاره به اغتشاشات روزمره و دلهره های جامعه ی که هر دم در تغییر میباشد، دارند.
تمامی آثار به هم مرتبط هستند و در مجموع ذهنیت هنرمند را در معرض دید قرار می دهند. سردی و بعیدی بعضی از نقاشی ها در کنار عطوفت مشهود در برخی دیگر از آثار، در کنار ترس ها و واقعیت ها، انرژی و قدرت زیستن را به نمایش می گذارند و همه آثار در کنار هم هستی و حیات انسان را تقدیس می کنند.
کیفیت فوق العاده آثار و تلاش جدی هنرمند باعث جلب توجه بسیاری از مخاطبین در داخل و خارج کشور شده و استاد آیدین آغداشلو در متنی که برای کاتالوگ نمایشگاه ارسال نموده اند، می نویسند:
ناصر بخشی در انزوای کارگاهش، در یکی از کوچه های تمیز و باریک تبریز، کار و زندگی می کند. بی حد محجوب و خجالتی و موقر است. انسان بی نظیری است که حیا و وقار و آداب دانی و کار مداوم را از اجداد بزرگوارش به ارث برده است. شهرت و فروش و استقبال را به چیزی نمی گیرد. به انزوای خود دلبسته است. به کارگاهش که راه پیدا کنی، ده ها اثر عالی و تراز اول را که پشت به پشت هم چیده می توانی تماشا کنی. از تبریز کنده نمی شود. هر چند همشهری هایش با احترام از کنار او می گذرند بی آنکه حقیقتا" بدانند و بشناسند که چه گوهر بی نظیری در میانشان کار و زندگی می کند و حیف که انزوایش نمی گذارد تابش دلپذیرش کوچه اش، شهرش و سرزمینش را روشن تر کند .
پرده اول؛ یاد
پرده اول؛ یاد
1388- 1395
علی یار راستی
افتتاحیه 2 مهرماه 1395 در گالری آران
علی یار راستی تصویر می سازد و آثارش از مدیوم عکاسی فراتر می رود. ترکیب های غزل گونه اش حواس بیننده را تحت تاثیر قرار داده و به دنیای شاعرانه هنرمند وارد می کند. برای دومین نمایشگاه انفرادی در گالری، هنرمند پولارویدهای تغییر یافته اش را عرضه می کند. با حذف صورتها و خراشیدن تصاویر و اضافه و کم کردن، او خاطرات سالهای اخیر را به نمایش می گذارد. با این تصاویر هنرمند راهی به گذشته می یابد، ولی در می یابد که با آن روزها بیگانه است؛ بخشی از گذشته حذف شده و همه چیز گنگ و کمرنگ شده، که این خود کیفیت ذاتی خاطرات است. هنرمند خالص ترین احساسات خود را به نمایش می گذارد و خاطراتش به آشنائی خاطرات همه است، اسنادی از روزگار گذشته
علی یار راستی با اتکا به توانائی های خود در حوزه های عکاسی و فیلم سازی، و در سن 28 سالگی، از قابل تامل ترین هنرمندان مولف و جوان هنر امروز ایران است و آثار وی در برخی از جالبترین نمایشگاههای گروهی و جشنواره های بین المللی در ایران و خارج از کشور به نمایش درآمده
بُرجاس
بُرجاس
نمایشگاه گروهی نقاشی
حمید اسدزاده- فروزان سلیمانی – مجید کامرانی – اکبر راد- مصطفی معصومی- شقایق شعبانی
نمایشگاه گروهی نقاشی تنی چند از هنرمندان مقیم شهر آمل با همکاری گالری ایسو آمل.
دو مجموعه
آخرین آثار نوید سلاجقه
دو مجموعه
قلعه.ی ایرج و ردهای توبرتو
و پروژه " سفر زمستانی" از استودیو 51، با مشارکت بهارصمدی
افتتاحیه 7 خردادماه 1395 در گالری آران
دو اثر قلعه.ی ایرج و ردهای توبرتو هر یک محصول تصادف های نظم یافته است. سازنده.ی این دو هر بار به خلق قواعد بازی اکتفا کرده و بعد خود یکی از اسبابی شده که ساخته است. از همین رو عمل صانع کم.وبیش به عمل طبیعت می.ماند. پس سازنده کارِ طبیعت را تقلید کرده است یا در واقع با آن درآمیخته است. در هر دو اثر هم قواعد اپتیک در کار است و هم فیزیک مواد. هر دو هم ردگذارند هم تصادف ساز؛ رخدادها را می سازند یا آن ها را ثبت می.کنند و کنش این دو یا از مقوله ی زدودن ماده است یا افزودن آن، خواه واسازی تصویر مکانی ویران شده باشد، خواه بازنویسی آرشیوی از پیش فراهم.آمده بر سطحی شفاف.
سفر زمستانی از استودیو51
استودیو ۵۱ کار خود را با همکاری بهار صمدی فیلمساز و نوید سلاجقه، هنرمند تجسمی و معمار، در سال ۱۳۹۴ آغاز کرد. درون.مایه.ی آثار این گروه بازیافت و بازبه کارگیری تصویر، فیلم و یا متن.های اغلب مجهول الهویه.ای. ست که این دو پیدا می.کنند. استودیو ۵۱ این متون و تصاویر را می.گیرد و با فیلم، ویدیو و نقاشی یا در اجرا و اینستالیشن بازنویسی می.کند و هر بار در مکان و زمانی دیگربا تبدیل آن.ها خرده.روایت.هایی برمی.سازد
سفر زمستانی میزانسنی است از سه اثر که در یک نقطه تلاقی می.کنند: یک قطعه اسلاید پیدا شده که از یک کار به کار دیگر سفر می.کند: فیلم از خاطرات دیگران، دستگاه Retrouvailles ( بازیافتن و کشف دوباره در زبان فرانسه و به معنای معونت معاودت و بازپیوست ) و نقاشی در چشم.انداز برفی
احجام گلدار- مسافران زمان
هدا ظرباف
احجام گلدار- مسافران زمان
افتتاحیه در گالری آران 24 اردیبشت ماه
تركيب شده، تغییر شکل یافته و دست دوخته، دومین مجموعه مجسمه های هدا زرباف از خرده ریزهای مستعمل خانوادگی، لباسهای بازیافت شده، مبلمان قدیمی ، عروسکهای نرم و خرت و پرتهائی که در گشت و گذارش در تهران مي يابد، ساخته شده اند.
مجموعه ي" احجام گلدار، مسافران زمان "هویت خود را، هم در فرم و هم در معنا، از رابطه ي دوگانگی اقتباس می کند. زرباف از پارچه های قدیمی و بازيافتي، و همچنين تكنيك هاي فولكلور كوك زدن و تکه دوزی، بهره می برد، تا به صمیمتی قابل لمس دست پیدا کند. در ساخته های خود هنرمند، پیوندی بین معناهای متضاد برقرار می کند تا به حالت مطلوب برسد: بنجل و پربها، نرم و سخت، قدیمي و جدید. کوک هایی که همزمان کنترل شده و بی نظم هستند، متریال نرم را به استحکام مبلمان قدیمی وصل می کنند و مجسمه های فیگوراتیو بزرگی را پدید می آورند که برای هنرمندِ به خانه بازگشته، ابزاري هستند براي اتصال روایتهای گذشته و حال.
در بازگشتش به ایران پس از سفري نه ساله به آمريكاي شمالي، در مجموعه ی جدیدي که در تهران درست مي شود، زرباف قصه های زندگی گذشته خود را جستجو می کند. او به کند و کاو در خاطرات کودکی، روابط جديد خانوادگي و همچنین روزمره گی های زندگی اش در تهران، مي پردازد. تكه هاي به جا مانده نظیر لباسها و وسائل منزل خانواده اش ( که زمانی با انسانهای زندگی قبلی او در تهران در تماس مستقیم بوده اند)، با ترکیبهای جدید مجسمه هایش پیوند می خورند؛ و اين تلاشي است براي برقرار ساختن رابطه با گذشته و یادآوری صمیمیتي از دست رفته.
زرباف روایت خود را با اضافه كردن و جاسازی رسانه های زمان – محوری همچون ویدئو، صدا و نور ، به مجسمه هایش، بعد دیگری می بخشد. در نامه ای به دوستی، هنرمند اظهار می کند که این روزها حس مي كند كه ما بیشتر مسافر زمان هستیم تا مکان. از همين روي، او پارچه های گلدار را در طول زمان به حرکت درمی آورد. برای برقراری ارتباط بیشتر با این گذرگاهها، بصورت استعاري، هنرمند وسائل دیگری را نیز در هم می آمیزد: چرخ های صنعتی زير جعبه هائی که حامل عروسکها ي نرم هستند؛ و یا فرمهای نرمی که سیال گونه به دور مانیتور هاي قديمي دوخته می شوند و همزمان موی انسان و یا فرم هاي قالب گرفته شده ي بدن را نمايان می كنند.
این مجموعه، آسیب پذیری در كنار تحرك را به نمایش می گذارد، و همزمان مفاهيم جدید و قدیمي را پيش چشم مخاطب قرار مي دهد. فرمهای نرمی که بارها با پارچه های گلدار ساخته می شوند از بقایای مغازه ي پارچه فروشي پدربزرگ هنرمند هستند؛ به همراه مبلمان قدیمي و عروسکهای رها شده، زرباف مسافران زمانی را به عرصه ظهور می آورد که از زمان خود فراتر می روند و مفهوم تعلق را به چالش می کشند
لبه
نمایشگاه عکس امیر موسوی باعنوان «لبه» از روز جمعه دهم اردیبهشت درگالری آران گشایش مییابد.
در توضیح این نمایشگاه آمده است:«شیفتگی امیر موسوی با آنچه که عادی و پیش پا افتاده است، بی حد و حصر میباشد. خطوط بیرونی دیواری به ظاهر ساده، و یا پلی مجهز و پیچیده، عناصر ثابت و بازی نور و زمان متغیرهایی هستند برای نشان دادن آنچه که توضیح ناپذیر هست. همه چیز حذف میشود تا ذهنیتی جدید پدید آید. تخیل هنرمند با خیره شدن به خطوطی که بر پهنه یک نما به هم می رسند، به آنچه که با کلام قابل بیان نیست، دست پیدا میکند. روایت حذف میشود و نتیجه نهائی گذر از موضوع است. آزاد از هرگونه منطق و دلیلی، هنرمند تنها عمق احساسات خود را به نمایش می گذارد.
برای سومین نمایشگاه انفرادی خود در گالری آران، امیر موسوی دو مجموعه عکس که با اختلاف ده سال عکاسی شده اند و بر لبه ایستاده اند را به نمایش می گذارد. امیر موسوی عکاس و فیلم ساز شناخته شده ی است که آثارش در مجموعه های خصوصی و خصوصا در مجموعه اصلی موزه لکما ( موزه شهر لس آنجلس ) نگهداری میشوند.»
نمایشگاه «لبه» تا پانزدهم اردیبهشت ادامه دارد.
آدرس گالری آران: تهران - خیابان خردمند شمالی - کوچهی دِی - شماره ۱۲
کتابخانه رادیواکتیو
کتابخانه رادیواکتیو
کامیار کفائی
افتتاحیه 27 فروردین 1395
کیفیت وقایع نگاری نقاشی های کامیار کفائی که با نهایت دقت به جزئیات انجام شده اند، موضوعات مختلفی را در بر می گیرند. چاشنی کنایه آمیز طنز وی، بازتاب تاملات هنرمند در خصوص جامعه چه در گذشته و چه در حال حاضر میباشد. با بهره گیری از زیبائی شناسی قابل دسترس و بازیگوشانه و پر زرق و برق، هنرمند رفتارهای طبقه متوسط ایرانی را نقد می کند. برخی از نقاشی ها به زندگی شخصی وی اشاره دارند و برخی دیگر گزارش ظاهرسازیها و تناقضات اجتماعی هستند.
شخصیت های نقاشی ها در دفترچه طراحی هنرمند تکمیل شده و به صحنه بوم منتقل میشوند و حتی از بومی به بومی دیگر حرکت می کنند. معضل جدی دغدغه های محیط زیستی و مسائل مختلف اجتماعی و رویدادهای تاریخی، در بطن آثار حضور دارند. در کتابخانه رادیواکتیو، هر نقاشی کتابی است که روایت خود را ارائه می کند. گردش روایت گرایانه این صحنه های به دقت ساخته و پرداخته شده، یادآور زیبائی ها و صحنه پردازی ها نگارگری ایرانی در هنر کتابت ایرانی هستند.
تاثیر سنگینی زندگی روزمره در تهران، و فشارهائی که از خارج به کشور وارد میشود، درهنر امروز ایران به آسانی قابل رویت است کامیار کفایی از منفی ها دوری می کند و جلوه های دیگری از زندگی در ایران را به تصویرمی کشد و همانند بسیاری از شاعران و هنرمندان کشور، از زبان هجو برای انکار سیاهی بهره می جوید. هنرمند با تصویر کردن دنیای پیرامون خود، جهانی تمثیلی را پدید می آورد که در آن برای تغییر مرزها و سرحدات آزاد است.
شاهنامه، روایت ماندگار
شاهنامه، روایت ماندگار
جستاری در بازتاب شاهنامه در هنر مدرن و معاصر ایران
افتتاحیه در گالری آران 14 اسفندماه 1394
نمایشگاه براساس پژوهش خانم اکرم احمدی توانا، شکل گرفته و کاتالوگ نمایشگاه با مقدمه خانم دکتر فیروزه ملویل،رئیس مرکز شاهنامه برای تحقیقات فارسی، کالج پمبوروک، کمبریج، به عموم عرضه میشود
هنرمندانی که آثارشان در این نمایشگاه عرضه خواهد شد
عربعلی شروه- نیکزاد نجومی - مهدی حسینی - گیزلا وارگا سینایی - فریدون آو - مرضیه قره داغی -فرح اصولی - ترانه صادقیان - شیرین نشاط - جمشید حقیقت شناس - سعید روانبخش - رضا هدایت - بهنام کامرانی- یاسمین سینایی - علیرضا جدی - سیامک فیلی زاده -امیرحسین بیانی - علا ابتکار - آرتمیس شهبازی - علی رضا فانی - مهسا خیرخواه - آیلین بهمنی پور
همزمان در روز 14 اسفندماه، در پروژه های آران، پرفورمنس "مهره سرخ" آقای سعید روانبخش، که اولین بار در سال 1380 انجام شده بود، بین ساعتهای 5-8 در چندین نوبت و برای سه روز اجرای مجدد خواهد شد
حول محور آب
حول محور آب / مهرن صابر / گالری آران
آثار مهران صابر عکس العملی به دنیایی ظاهرا" بی معنا و خارج از کنترل انسان.جهانی که تحت نفوذ و حتی در معرض تهدید نیروهای بیرونی به نظر می..آیند. انسانها و اشکالی که کشیده و معوج شده و در وضعیت معلق قرار گرفته اند و گویی مجبور به ادامه حرکات تکراری و بی معنایی باشند. در این نقاشی ها واقعیت فراموش شده و حتی سوررئالیسم هم از شکل خارج شده
موجودات دوگانه، پیچ خورده و در مواجهه با اضطراب و تنش ها، در یک دایره باطل به کشمکش ادامه میدهند و این بار به دور آب. هنرمند عرصه ناخودآگاه را به تصویر می کشد و اشاره به رمزهای ناگشودنی و پهنه وسیع عالم ناخودآگاه دارد. دنیائی به دور از تعلقات و محدودیت های روزمره. فرمهائی که شکل سیال می گیرند بیینده را به مرزهای نامعقول و بی معنی می برند، فضائی نامیزان، و در عین حال باورپذیر. پالت رنگی فوق العاده این هنرمند که غنی و رام نشدنی است، در نظر اول بیننده را جذب می..کند و سپس او را وا می..دارد تا مشاهده..گر زیبائی و هماهنگی رنگها باشد و این در حالی است که به بیننده اثبات می..کند که نقاشیها به واقع شگفت انگیز و ایضا زیبا هست
مرتضی پورحسینی
میان گاه
مرتضی پورحسینی با به کارگیری توان چشم گیر تکنیکی، پلی میان شیوه های هنری گذشته و امروز بنا می کند. هنرمند دقت و تمرکز خود را به نمایش می گذارد و با پرداختن واقع گرایانه به جزئیات، به رمز و لغز نهان پشت تصویر اشاره می کند. هنرمند از ثبت احساسات دوری می کند ولی تنش و لغزندگی در این پرتره های لازمان مشهود است. به طور اخص دستها که با قرار گرفتن در کنار اشیاء خاص، اضطرابی را که بخشی از سختی و ستبری فرم پرتره ها هستند را افشا می کنند. ترکیب جسورانه عناصر تاریخ هنر در نقاشی ها، تاکیدی بر محتوا هستند و تردید و تفکر نقادانه را مطرح می کنند. مفهوم روایتی این آثار اشاره به انسان گرائی و عاملیت انسان دارد. بیم و هراس زندگی در این پرتره ها به نمایش درآمده و با وجود اینکه هنرمند سوالهائی که در طی قرون متمادی مطرح بوده را به تصویر می کشد ولی از دادن پاسخ شخصی خودداری می نماید
در مواجهه با واقعتیهای جهان نظیر خشونت، مسئله غامض این یا آن، به پیچیدگی زمانی است که هابیل و قابیل در این جهان بودند. اثبات اینکه فرضیه و یا ایده ای صحیح یا غلط است شاید امکان پذیر نباشد. پاسخ به سوال ازلی این که چگونه باید زیست، امروز همانقدر غیرقابل دسترس است که در تمامی این قرنها بوده. منطق نشان می دهد که هیچ چیزی کاملا" قابل درک نیست ولی احساسات و غریزه های انسانی اغفال کننده هستند. آنچه که مسلم به نظر می رسد این است که انسان محکوم به آزادی ست و بار شک و تردید و یا همان سنگینی انتخاب را به دوش می کشد و در این میان نهایتا" مسئول تمامی انتخابهای خود است.
باغی میان دو خیابان
گالری آران با همراهی نشر بنگاه ،فرهنگ دوستان و هنرمندان را به مراسم رونمایی کتاب «باغی میان دو خیابان» در روز جمعه 11 دی ماه 1394 در محل این گالری برگزار خواهد شد دعوت می کند. این کتاب راوی ۴۰۰۱ روز از زندگی کامران دیبا است و با یاری رضا دانشور، نویسنده و ادیب فقید ایرانی تکمیل و از سوی نشر بنگاه به بازار کتاب عرضه شده است
کامران دیبا در این گفتوگوی دلنشین نهتنها داستان زندگی خود، بلکه بخشی از تاریخ معاصر ایران را نیز روایت میکند. باغی میان دو خیابان شامل ١٨ بخش یادداشت های رضا دانشور، و با مقدمه دکتر علیرضا سمیع آذر، به شرح پروژه های ساختمانی مهندس دیبا می پردازد و از آنجاییکه ایشان علاوه بر معماری به طراحی و نقاشی هم پرداخته اند، تصاویری از آثار نقاشی و همچنین ابنیه طراحی و ساخته شده توسط ایشان درقسمت پایانی کتاب ضمیمه شده است
به همین مناسبت سیلک اسکرین مربوط به نمایشگاه تاریخی کامران دیبا که در سال 1346 در گالری سیحون با عنوان "آب باز زبردست" برگزار شده بود به تعداد 75 نسخه جاپ سیلک اسکرین و سه نسخه هنرمند به مناسبت بیش از پنجاه سال فعالیت هنری در اختیار علاقمندان قرار می گیرد.
نمایشگاه آب باز زبردست بدون شک رویداد بی سابقه و شگفت انگیزی در صحنه هنر معاصر ایران و منطقه محسوب میشود. این نمایشگاه مجموعه ای از چیدمان، صدا، نقاشی، اشیاء یافته شده و فضاسازی محیطی بود. نقاشی های این مجموعه پیکری شناور در آب را نشان میداد به همراه جملاتی چون "من آب باز زبردستی هستم"، و یا "من مرد زیرآبی هستم، زیرآب کجاست؟" با خط فرامرز پیل آرام و در ابعاد طبیعی. اضافه شدن خط به این تصاویر بخشی از مفهوم نمایشگاه بود و نه تنها به جهت نشان دادن فرم خطوط. هدف اصلی آن خوانده شدن متن بود. صدای پرویز تناولی و بانویی ناشناس از بلندگوها پخش میشد و حضور کارمندان سازمان آب، ابزارالات آب رسانی و صدای قطرات آب در شب افتتاح نمایشگاه بخش دیگری از این اولین نمایشگاه هنر چندرسانه ای در ایران بود.
کامران دیبا در دوران دوری اش از ایران نیز بطور مستمر به فعالیتهای معماری و هنری پرداخته است و کماکان حامی فرهنگ و هنر و هنرمندان ایرانی است.
ارائه کتاب و پوستر در گالری آران روز جمعه 11 دی ماه 1394 همراه با نمایش تعدادی از آثار نقاشی در محل گالری: خیابان خردمند شمالی کوچه دی پلاک 12 بین ساعات 4-8 صورت خواهد گرفت و نمایش آثار تا روز سه شنبه 15 دی ماه ادامه خواهد داشت.
کارهای اخیر
شهریار حاتمی / گالری آران
درافتادن با مشاهده و ادراک بصری از شاخص ترین وجوه کارهای من است. در این آثار از مسائل معاصر هست تا هنر کلاسیک. ارجاع به تاریخ هنر و تاریخِ دیدن، بخش های جداناشدنی کار من هستند. با این همه، تاریخ هنر را تقدیس نمی کنم و این ارجاع ها به صرف لذت دادن و تحسین برانگیختن نیامده اند؛ بلکه بر ضد هم نیز عمل می کنند.
هر کدام از آثار من موضوعی متفاوت دارد، چرا که قصدم ساختن مجموعه نیست. به تازگی نقاشی و مجسمه را با ابزارهای مکانیکی چنان آمیخته ام که ماحصلِ این، ذات نقاشی را بازخواست کند و گاه بر طبیعتِ خلق کردن بشورد و گاه حتی ویرانش کند.
شهریار حاتمی
آذر ١٣٩٤
سبک سوم
سبک سوم / سلان خوشرو / طراحان آزاد
خردهها و تکهها
خردهها و تکهها / به انتخاب امیرعلی قاسمی / گالری آران
با آثار
طلیعه کامران
ژان ماطاووسیان
و اردشیر محصص
و هنرمندان : عباس بدیهی- یوشا بشیر- امیرعلی محبی نژاد- علیرضا ملکیان- آیه رحیمی- بهار وفایی -فرشاد نکومنش -هومن علیزاده - طناز دانشمند- کیان فروزش- مائده جناب -مهتاب علیزاده- نوید سلاجقه- نازنین اهری پور- نیما بهره مند - رضا بهزاد نیا - سیمین یعقوبی-صادق صادقی پور- امیر امیری - آیدین صمیمی مفخم - مارتینا کوسسکا -نسترن صفایی -سامان خسروی
خرده ها- تکه ها
خرده ها - تکه ها، پروژهی مشترکی از جامعهی نیومدیا و گالری آران است که دنیایی تصویری، چندپاره ومعلق ما بین مدیاهای مختلف را ترسیم میکند. در پروسهی انتخاب این پروژهی گروهی تلاش برگردآوری تجربههایی داشتهایم که شاخههای موازی و متقاطع بیشماری را درمینوردند: از سویی کار بر روی کاغذ و تکه چسبانی با شعرمجسم، منظره با خاطره، و اجرا با صدا درهم می آمیزند. بریده های ویدیوها در تلفیق با خرده ها و تکه های پیدا شده و مجسمه که با «حاضرآمادههایی» یافته شده از کوچه و خیابان ترکیب میشوند.
نمایشگاه خود کلاژی است از نسل ها و سلایق شان که از لایه های مختلف شکل می گیرد: آثاری که تازه از تنور درآمده اند و پروژه هایی که از یادها رفته اند. خرده ها و تکه ها با پرفورمانس و نشست هایی دربارهی هنرصوتی، هنردر حیطه عمومی، و تصویر متحرک تکمیل میشود و یا به عبارت بهتر پایان باز خود را رقم میزند.
امیرعلی قاسمی
آنسوی آبی
آنسوی آی / ساسان ابری / گالری آران
در مجموعه جدید ساسان ابری، رنگ ابزار انتقال احساس است. انتخابی برای نشان دادن احساسات بنیادی انسانی، که به تصویر درمی آیند ولی توضیح داده نمیشوند. او در بستر طبیعت کاوش می کند و تک رنگی را انتخاب می کند. مثل دیگر آثار هنری تک رنگ، این مجموعه در عرصه احساساتی که قابل تفکیک نیستند شکل می گیرد. دنیایی پر و خالی،که از زمان تهی شده و خلوص رنگ در آن بیننده را دعوت به تعمیق می نماید: یک دقیقه دور از هیاهوی زمانه، فرضتی برای خیره شدن به جان مایه اصلی هست.
ساسان ابری دربارهی نمایشگاه اینطور نوشته است: «همواره در جست و جوی گریزگاهی بودم در طبیعت.طبیعتی که شکوهمند و غیر قابل پیش بینی و اعجاب انگیز است و هزار رنگ در انبوه رنگ.ها، رنگی ناگاه در ژرفاي ذهن و ديدگان و سپس بر سطح حساس فیلم نقش بست. رنگی که از درون به بیرون مي ریخت: آبی. آن هم نه آبی آشنای همیشگی، آبیِ درخشندهٔ تازه ای که از عمق زندگی.ام می.جوشيد و باید «آبی ماوراء »اش نامید. این آبی رنگی کامل تر است. آبی شکل يافته ی كه آرام به دوربین قدم نهاد. پس از آميزش با رنگ.های دیگر، آنچه به آهستگی از دل هستی بیرون مي آمد به تآني در نور و سایه با طیف هايي گونه گون بر کاغذ نقش میبست. نقشها بر چهره نشستند و پرترهها آبی شدند. آبی ماوراء برایم یاداور آن سادگی بی انتهای زیستن و معنای زندگی ست. معنایی انسان وار و امید بخش که از ماوراء هر وجودی میتابد و پوینده است و چون نیک بنگری مدام تکرار میشود و تکرار میشود.»
نمایشگاه تا دوم آذرماه ادامه دارد.
باقیماندهی روز
باقیماندهی روز
نمایشگاه انفرادی سارا قنبری
افتتاحیه 24 مهرماه الی 11 آبان ماه
برای اولین نمایشگاه انفرادی خود، سارا قنبری به خاطرات و زمان می پردازد، و اینکه دریافت ما از زندگی با گذر روزها تغییر میابد. هنرمند شیفته طبیعت است و به همین دلیل به نقاشی روی برگ و منظره روی آورده. در نقاشی های این مجموعه هنرمند فضای معلق بین حال و گذشته را به تصویر درمی آورد. در این آثار دوگانه، تصویر اول نقاشی میشود و در پرده دوم و تصویر نقاشی شده چاپ می شود و برگ نقاشی شده که تغییر یافته،اضافه میشود. هنرمند موفق به نشان دادن گذر زمان شده و با تولید مجدد تصویر،خاصیت حیاتی خاطرات و دریافت آنها را به چالش می کشد.
حضور نور در این نقاشی ها به بیننده ساطع می شود و سبکی و تردی این آثار آنها را صمیمی و قابل دسترس می کند؛ پیاده روی در جنگل، پرشی در برکه، قدم زنی در برف. تاثیر متقابل حضور نور و سوژه به نقاشی ها کیفیتی شفاف می دهد. هنرمند موضوعات ساده روزانه را تجلیل می کند و به آنها امتیاز ویژه می بخشد. ماهیت این آثار از احساساتی که در خلوت هنرمند قوام گرفته، نشات می گیرد، مسیری که هنرمند انتخاب کرده تا التیامی باشد و با عنوان نمایشگاه وعده می دهد که باقی مانده روز را ستایش می کند و گرامی خواهد داشت.
بی دردسر
بی دردسر
افتتاحیه 3 مهرماه
نمایشگاه تا 20 مهرماه ادامه خواهد یافت
گفتن از تهران بی دردسر نیست، آسان نیست، و پایانی ندارد. پیدا و نهان دارد و درد و درمانش درهم تنیده. در هزارتویش و در چرخه های تکرارش، زندگی به شدت پر تلاطم و ناپایدار است. طرحهای سفید و سیاه چرخه های زندگی هستند، بانک و بیمارستان وایستگاه و تئاتر، که همه پیکسل هائی از چشم انداز شهر هستند. لخت و بی رنگ و واقعی. سفید و سیاه ها، برشی از شهر هستند برای نشان دادن آنچه از شهر به یاد می ماند. آنچه که پایدار است و در غیاب رنگ و صدا، بی تلاطم به نظر می رسد. سکون و سکوتی که غیرواقعی است و وهم برانگیز. سعی کرده ام با به تصویر کشیدن این وضعیت راهی برای تقابل و صلح با شهر بیابم.
به دنبال درمان بودم و دریافتم که رنگ باید به شهر برگردد و حتی در پهنه یکنواختی هم لکه رنگی را باید ستایش کرد. درخانه سفید و سیاهها حضور دارند ولی حول دایره بوسی کوچک، یادآور اینکه نه سیاه و نه سفید رنگهای طبیعی هستند. که وقتی درست نگاه کنی رنگها باز می گردند و به دنبال آن اشتیاق و امید و آرزو.درهرگوشه به دنبال بوسه های رنگین و پری دریایی و آبی دریا می گردم و تداوم آرزوها و رویاها را باور دارم.
غزاله بحیرائی
غزاله بحیرایی
متولد 1368 تهران-کارشناسی نقاشی دانشگاه هنر و معماری،
نمایشگاه انفرادی: 1388:موتور خانه ی گالری محسن-تهران و حضور در نمایشگاههای داخلی و بین المللی متعد. برنده دیپلم افتخار بخش طراحی-جشنواره هنرهای تجسمی دامون فر سال 1389
منو بابام
سیزدهم شهریور نمایشگاه انفرادی عکس نغمه قاسملو با عنوان «منو بابام» در گالری آران گشایش مییابد.
گالری آران مجموعه جدید آثار نغمه قاسملو را به نمایش میگذارد. این مجموعه حول محور زمان و چگونگی شکلگیری هویت، پدیده آمده است.
مجموعه عکسهای قبلی هنرمند در موزه لکما در لسآنجلس و موزه هنرهای تجسمی تهران، نگهداری میشوند و در مجموعه جدید عکسهای پدر ایشان، آقای رضا قاسملو که در دهههای 30 الی 50 در تهران مالک و گرداننده «فتو آسیا» بودند، با عکسهای هنرمند پیوند میخورند تا تصویری تازه ظاهر شوند. هنرمند می نویسد: اولین سری از مجموعه «منو بابام» حاصل سالها بازیکردن و دیدن عکسهای پدرم است و اندیشهای که چگونه میتوانم راهی برای پیوند لحظات زندگی او با خودم پیدا کنم. همه چالش ذهنی من آن است تا با حفظ یکپارچگی عکس بتوانم دو عکس مجزا در دو زمان و مکان متفاوت را از نقطه ای به هم وصل کنم که کمترین حس جداشدگی به ببینده منتقل شود بدین منظور نقاط قطع و وصل بسیار اهمیت دارند یا به عبارتی اولویت اول این مجموعه به حساب میآیند.
افتتاحیه 13 شهریورماه
ادامه نمایشگاه تا 30 شهریور
نمایشگاه گروهی «تهران، حقیقی یا مجازی» در آران
افتتاحیهی همزمان نمایشگاه گروهی با عنوان «تهران، حقیقی یا مجازی» با یاد محمدعلی سپانلو در روزهای شنبه و یکشنبه بیست و هفتم و بیست و هشتم تیرماه در محل گالری و محل جدید «پروژه های آران» برگزار میشود.
هنرمندان حاضر در نمایشگاه عبارتند از ساسان ابری، مریم اسپندی، ابراهیم اسکندری، محمد اسکندری، یاشار آذر امدادیان، مریم امیر فرشی، طناز امین، غزاله بحیرایی، ناصر بخشی، دادبه بصیر، مجید بیگلری، علی یار راستی، نوید رسولی، زروان روحبخشان، رومیسا سکاکی، بهرنگ صمدزادگان، بهار طاهری، آساره عکاشه، پریناز علیش، فرهاد فزونی، کامیار کفائی، امیر نصر کمگویان، میریام کویل، امیر موسوی و رضا قاسملو که آرشیو شخصی او از عکسهای تهران دههی ۲۰ و ۳۰ شمسی به نمایش در میآید.
جامعه نیومدیا با سرپرستی امیرعلی قاسمی برگزار کننده مجازی این نمایشگاه خواهد بود.
تهران، حقیقی یا مجازی
" طهران جای خوبی است و اگر افکار بلند با لیاقت مکفی در مجرای صحیحی به کار افتد، تنها در طهران است که می توان آن را به نتیجه مطلوب رسانید. طهران مرکز پستی و بلندی، کانون عزت و ذلت، جایگاه سعادت و شقاوت و بالاخره محیطی است که عموم افراد و اخلاق و افکار و عادات و آداب و رسوم اجتماعی را در آغوش خود می پذیرد و سرنوشت خود و قلمرو خود را از روی آنها معین می کند." از رمان "در تلاش معاش" نوشته محمد مسعود- چاپ سال 1312 شمسی امینه پاکروان نخستین بانوی تاریخ دان و رمان نویس ایرانی، اعلام می نماید "تهران شهری بی حافظه است". امینه پاکروان که سعی درمعرفی بخش هائی از فرهنگ و تاریخ کشورمان داشت، متولد و بزرگ شده تهران نبود و با وجود قدرتمندی چون شهر تهران که انسان ستیز است، برخورد نزدیک و مستمر نداشت تاریخ دستاورد شهرنشینی است و همینطور هنر و ادبیات. مناسبات میان شهروندان و نوع برخوردشان با شهر است که شهر را می سازد. شهر دیوار و ابنیه و خیابان نیست بلکه حضور شهروندانی است که خاطره و حافظه میسازند. وقتی شهری خیابان پرخاطره دارد شهر است. وقتی راه پیمائی میلیونی دارد حافظه دارد. وقتی شاعر فقید دارد حقیقی است. وقتی مجسمه هایش دزدیده میشوند، غیاب زنده تر از حضور* می شود شش سال پیش نمایشگاه تهران، حقیقی یا مجازی، با نظر تنگی مسئولان وقت یک روز پس از افتتاحیه، تعطیل شد. آنچه که حذف میشود و دزدیده میشود، زنده تر بازمیگردد. در شهری که به شدت حقیقی است، دنیای مجازی نیزبه شدت واقعی است. در این دنیاهای موازی مجازی، خاطرات و تصاویر با سرعتی جنون آور ثبت می شوند. و مجموع این دنیاهای حقیقی و مجازی است که حافظه این پایتخت را می سازد. قصه های امروز ما – که "شر" و "لایک" میشوند - حتی اگر بخواهیم هم دیگر از صفحه روزگار حذف نمی شوند. ما حذف شدنی نیستیم. پای چوبی ورود ممنوع را نمی فهمد*. یکجا نشین که شدیم شهر را ساختیم، در آن بزرگ شدیم، روی دیوار شهر خاطره نقاشی کردیم، در پیاده روها بحث و جدل کردیم، قایق سواری کردیم، قصه گفتیم و اعتراض کردیم و شهر امروز از آن کسانی است که بر حضور خود و حتی "دیگری" اصرار دارن در جاده های سوخته (یادآر )| با خویش خوانده بودیم | که: ایمان به خاک، عشق شکوفانی ست.| و رویش علف، علف نرم | بر سطح پای مان | پیدایشی ز مرهم این خاک بود. | همواره بادهای تکاور | از گوشه های دلهره آور | درگوش ما | آواز می سرود به تکرار: |سنگیم و سنگ و سنگ| خاریم و خار و خار. *
پای نوشت ها: مجسمه ها- محمدعلی سپانلو (زمستان بلاتکلیف ما- نشر چشمه ) بخش هائی از منطومه پیاده رو- محمد علی سپانلو. (گزینه اشعار- انتشارات مروارید) آخرین بیابان - محمد علی سپانلو. (گزینه اشعار- انتشارات مروارید
آدرس محل جدید پروژههای آران: خیابان نوفل لوشاتو، کوچه لولاگر، پلاک ۵، ورودی حیاط
غایت شناسی نیو مدیا: دیجیتال مدرنیسم، پسا پست مدرنیسم و پسامعاصر
پروژههای پارکینگالری با همکاری جامعه ی نیومدیا و حمایت گالری آران برگزار میکند.
زمان: شنبه، ۱۶ خرداد، ساعت ۶:۰۰ عصر
برنامهی سوم سلسله نشستهای 'جامعهی نیومدیا' با حضور استیسی جم شایویلر با عنوان 'غایت شناسی نیومدیا، پسا پست مدرنیسم و پسامعاصر' شنبه شانزدهم خرداد در گالری آران برگزار میشود.
دکتر شایویلر، استادیار تاریخ هنر مدرن دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، استانسلاس است. او دکترایش را از دانشگاه کالیفرنیا، سانتاباربارا در سال ۲۰۰۹ دریافت کرده است. حوزهی مطالعاتی وی هنر مدرن و معاصر است. او همچنین متخصص تئوری های پسااستعماری و جنسیت است. وی در حال حاضر بر مسئله ی مدرنیته و مدرنیسم در ایران قرن های نوزدهم و بیستم متمرکز است و روی رسالهای درباره ی ساختار جنسیت و زیبایی در عکاسی قاجار کار می کند.
این نشست بررسی شرایط معاصر هنر و فرهنگ در رابطه با نیومدیا خواهد بود، و این تلاشی است برای ردیابی برهه هایی از دوران مدرن و پست مدرن تا جایی که در آن هستیم. از آنجایی که بسیاری از تئوری پردازان بر این عقیدهاند که پست مدرنیسم مردهاست، امکان دارد که در دورانی باشیم که 'دیجی مدرنیسم'، یا به سختی 'پساپست مدرنیسم'و یا به طرز مشکوکی 'پسامعاصر' توصیف شود، که همگی در همنشینی با کلمات رایجی مانند 'سیاست جهانی' یا 'جهانی شدن' هستند. بنابراین، اگر تکنولوژی در حال تبدیل شدن به خط حامل تولید فرهنگی ما تحت لوای نیومدیا است، پس هدف غایت شناسی هنر و تاریخ هنر پیگیری و پاسخ به این پرسش ابدی خواهد بود: تمام این تکنولوژی ها به کجا منتهی می شود، به ویژه در ارتباط با هنر؟ پایان این بازی کجا خواهد بود، اگر پایانی هست؟
پرده خوانی سیمرغ
پرده خوانی سیمرغ
نمایشگاه انفرادی محمد اسکندری
عکس برگردان های پروانه ی محمد اسکندری
تالین گریگور
آینده باوری و تاریخی گرائی در پنج بوم بزرگ نقاشی و یک ویدئو آرت محمد اسکندری به طور پایاپای محسوس هستند. تسلط فوق العاده وی بر قلم مو از پرورش یافتن در خانواده ای هنرمند ونیز سوابق هنری و تحصیلی او نشات می گیرد. ولی این آثار فقط نتیجه مهارت و تربیت نیستند. با بهره گیری ازاین میراث، این آثار ناقل بینش دقیق هنرمند به تاریخ ایران، سمبولیزم ایرانی، مدرنیتۀ ایرانی و غنا و آلام ایرانی هست
تابلوهای اسکندری بازگشت به سنت پرده خوانی قاجار و پهلوی را در دل دارند. این سنت قدیمی ایرانی، که من حتی ریشه های آن را به حکاکی های سنگی ساسانی مربوط می دانم، پرده های نقاشی بزرگ و قابل حملی هستند که جنگ کربلا و روایات قرآنی و حماسه های شاهنامه را تصورمی کنند. با رجعت به تکنیک پرده سازی، هنرمند مباحث دیگرتاریخی را پیش میکشد که به وضوح از آینده ای محتمل سخن می گویند. هنرمند پاره هائی از معماری و جغرافیای غنی تاریخی را انتخاب کرده؛ درگاه، ایوان، قله و جنگلی که به آینده ای که به عاملیت انسان شکل گرفته و مبهم است برخورد می کنند. بناهای تاریخی، نمادهای ملی، اجزایی از مناظر طبیعی، و پیکرهای منفردی که همه بر سطح نقاشی شناورهستند- گویی در تداوم وضعیتی متغیر، در حالتی انتزاعی و در سفاهتی که ادراک کلی را شکل می دهد. هنرمند با مخاطب صحبت می کند و او را به ساکن شدن در فضائی پوچ و ابسورد دعوت می کند... موقعیتی که راه به مکانی نامعلوم دارد
بخشی از متن تالین گریگور، برای کاتالوگ نمایشگاه
تالین گریگور، نویسنده کتاب :هنرمعاصر ایران، از خیابان تا استودیو. استاد دانشگاه در رشته معماری مدرن و معاصر در دانشگاه برندیس بوستون.
دونادون
دونادون " نمایشگاه عکس های نیما علیزاده
مایع به جای حفظ کردن فرم از جاذبه تبعیت میکند
نمایشگاه مونا آقابابابئی با عنوان مایع به جای حفظ کردن فرم از جاذبه تبعیت می کند در گالری آران
اشیاء ،بیرون از من، به ظاهر در سکون. ساکت و منفعل. فاقد ذهنیت ولی حاضر در ذهن من. به آنها خیره می شوم ، تا بدانجا که به شکل آنها در می آیم ، بلعیده میشوم در چرخه ای متداوم، سردرگم و گیج تا مرز ابهام و واقعیت دوزیستانه.
آب بی رنگ، بی شکل. شفاف و فرّار و بی شکل. تن به جاذبه ی زمین سپرده است. زمین را می کند و پیش میرود. در پائین ترین نقاط جاری میشود و زمین را فرسوده می کند. جریان آبی که در بند جاذبه زمین است.
انگل ها در بدن مورچه موجودی ساخته اند که نه مورچه است و نه انگل. تخم انگل شکل و طعم غذا داشت و مورچه آن را بلعید و خود طعمه ی آن شد. مورچه کجاست؟ انگل چه شد؟ آیا واقعیت، خود این دگرگونی است؟ پوست سیاهی بر بدنی که از هم رهایی ندارند؟ پوست یا پوسته ای از تمنا که زاییده من و زاینده ی من اند؟ من کار میکنم؟ می نویسم؟ چرا می نویسم؟ مگر درون من چیست؟ چه چیزی مرا به این شکل درآورده ؟ و در این شکل کنونی، نقش من کجاست؟ چه چیزی مرا وادار کرده و مرا به اینجا و اکنون آورده؟
میان من و دیگری گفت و گویی همیشگی هست که هر دویمان را فرسوده می کند. از آن شکل میگیریم و هم از آن زوال می پذیریم.
مونا آقابابائی
*بخشی از شعر "آب" فرانسیس پونژ
حافظه شخصی - بازتاب جمعی
حافظه شخصی – بازتاب جمعی
نمایشگاه انفرادی ناصر بخشی
ناصر بخشی هنرمند خودساخته ی است که به دور از هیاهوی پایتخت در شهر تبریز زندگی می کند. او با قراردادن بخش هائی ازخاظرات خود و قسمتی ازحافظه بصری جمعی مان، در جعبه هائی که از محله های دور افتاده تبریز گردآوری میکند، مجموعه حاضر را به نمایش می گذارد این اسمبلاژها کیفیتی غیرقطعی دارند و به نظر مخازن امنی هستند که دربرگیرنده مستندات بصری زندگی و زمانه این هنرمند هستند وشاید در آینده هنرمند با قراردادن خاطرات و دریافتهای جدید مجددا" به آنها بپردازد. قطعات پیش پا افتاده در کنار نقاشی ها و طراحی های خیره کننده در این کپسولهای زمان قرار می گیرند تا کیفیتی شاعرانه بیابند. جعبه هایی که دیگر به کار نمی آیند و اسباب و وسائلی که روزی رنگ و رونقی داشتند، با آرامی کنار هم قرار می گیرند تا قصه یک زندگی را زمزمه کنند. خصلت صادقانه این آثار حتی بیننده را تشویق می کنند که بخشی از زندگی خود را در این جعبه ها به امانت بگذارد
کیفیت کم نظیر نقاشی ها و طراحی ها، این آثار را به کلاسیک های امروزه تبدیل می کند. در کنار نقاشی هایی که از عکس کشیده شده اند و شبیه سازی واقعیت هستند ،طراحی ها که شبیه سازی چیزی هستند که هیچوقت نبوده، قرار می گیرند و آمیزش دو ژانر، وجه دیگری به هیجان و اعجاز جعبه می دهد با وجود اینکه نقاشی های بزرگ با قدرت و زیبائی خود به تنهائی قابل تامل هستند، ولی جدا کردنشان از جعبه ها دشوار است. نقاشی های اندازه بزرگ "جزییات " جعبه ها هستند، که بیرون آورده شده و برجسته شده اند، در حرکتی مخالف با دیدن با ذره بین، گوئی که هر نقاشی برای گفتن مونولوگی از جعبه بیرون آمده. جعبه ها ذخایری از تصاویر و عناصری هستند که آرزوها و آرمانها و همچنین شکستها و سردرگمی های سازنده خود را به تصویر می کشند. سازنده ی که یکی از میان ماست که یکی از میان بسیاریست
هزار و سیصد و شصت ساعت و بیست و یک دقیقه
نمایشگاه نوگل مظلومی با عنوان هزار و سیصد و شصت ساعت و بیست و یک دقیقه در گالری آران
نوگل مظلومی دقیقا" هزار و سیصد و شصت ساعت و بیست و یک دقیقه، صرف تکمیل طراحی های چشم گیر و نیرومند این مجموعه نموده. این رفتاری دیرینه است؛ بازپرداختن به سنت طراحی با قلم و مرکب که همیشه مورد توجه هنرمندان ایرانی بود و ریشه های آن به دوره ایلخانی باز می گردد. طی قرون متمادی، هنرمندان ایرانی در خلوت خود تصاویر حیرت آور و جذابی از دنیائی شگفت آور خلق کرده اند که عکس العمل به خشونت، آشوب و محرومیتهائی بوده که به نظر می رسد همیشه بخشی از زندگی روزمره بوده و هستند
این هنرمند جوان به دغدغه مرگ و نیستی می پردازد و برای کاتالوگ نمایشگاه می نویسد: مرگ بازگشت به تهی ست. چرا تهی را میپسندم؟ از آن جهت که ذهن ما فرای زندگی را متصور نیست. پیش و پس زندگی، آنجا که توان تصورش بر ما پوشیده است، تهی است. مرگ همان تهی بیکران است که زندگی در فواصلش ایجاد میشود. مرگ چیزی نیست که انجام یا واقع شود. مرگ از هرگونه فعلی عاریست. مرگ در حالی که از هرگونه فعلی عاریست تمامی افعال را نیز در برمیگیرد، زیرا که مرگ زندگی را در برگرفته است. در حقیقت آنچه که واقع میشود زندگیست. اینگونه، مرگ هم زندگی است و هم نیست.
در این طراحی های خارق العاده، هنرمند زندگی و زیبائی را از قعر خیرگی به مرگ، بیرون می آورد. در خطوط او موسیقی جریان دارد و توازنی برقرار است که چشم نواز و تسکین دهنده است. از خاکستر ققنوس بر می خیزد که گفته شده آگاه به اسرار این جهان و آن دنیای دیگر است. از نیستی بیرون می آید تا دوباره زندگی و اعجاز بسازد و به آتش فرو می رود تا پاکیزه تر بازگردد. و این اشارتی است به خاصیت خودساختن و بازساختن هنر ایرانی که منشا" قدرت و ماندگاری آن است؛ هنرمندانی که شجاعانه به مواجهه هراسهای شخصی و جمعی می روند و از سطح توقعات عادی گذر می کنند و پیروز باز می گردند، هربار مقتدرتر، هربار تواناتر
نقاشی
نمایشگاه نقاشیهای اخیر آرش صداقت کیش در گالری آران
برای آرش صداقت.کیش، ابزارِ تکامل و بهتر شدن در آموختن بی.وقفه، دانش، تمرین صبر و صرف انرژی و زمان محقق میشود. دستیابی به نتیجه نهائی بدون ممارست و تلاش جدی، تقویت و هماهنگی ذهن و بدن، گسترش مهارت فنی و تمرین.های طولانی بدست نمی.آید
با بهره گیری از رسانه آب رنگ و نقاشی بر کاغذ دست ساز، هنرمند به کنکاش در مرزهای این رسانه می پردازد: قطعیت اندازه در آب رنگهای متداول که خود سنتی چند صد ساله است، و نیاز به پس زمینه در نقاشی و یا متعاقبا" عدم ضرورت وجود آن
این آثار سیال و ثاقب هستند، همانطور که رسانه آب رنگ هست. لکه های درخشان و آزاد آب و رنگ، با صبر و با طمانینه به هم متصل میشوند تا نقاشی های در اندازه بزرگ پدید آورند که سایز و دقت آنها در تناقض با رسانه انتخاب شده میباشد. تسلط هنرمند بر فن خویش و موضوع نقاشیها واضح است و پرده نهایی، نمایشی با سوژه.های متحرک نقاشی.ها در فضای گالری است که چیدمان نهایی را کامل می.سازد
دو مجموعه
مجموعههاى : برج و باز توليد شكست - بکتاش سارنگ جوانبخت
چرا بیدارم کردی؟
چرا بیدارم کردی؟ نمایشگاه عکس دادبه بصیر در گالری آران
عکس های دادبه بصیر سرزندگی قاطعی دارند و شاید این ویژگی است که مخاطب را با آثار او "مواجه" میکند. کنش "ثبت عکس" برای او یک اتفاق ساده و سرسری نیست، تمامی جزییات از آغاز تا پایان به دقت حساب شده هستند و اثر نهائی به همان مقدار که به مخاطب "ارائه" می کند از او طلب نیز می کند. مخاطب ناچار به واکنش است و به نظر میرسد که این وضعیتی است که دادبه بصیر بیش از هرچیز در انتظارش است
هنرمند احساسات شخصی اش را به روایتهای حساب شده اش گره می زند. در خودنگاره هایش، با دغدغه های شخصی اش روبرو میشود؛ سی تی اسکن های پزشکی و فیلم های رادیوگرافی بدن خود را تشریح کرده و از آنها رمز زدائی می کند و نهایتا" "ناشناخته ی نامیمون" به چیزی فوق العاده زیبا تبدیل میشود. در رفتاری مشابه و بواسطه استفاده هوشمندانه از آیینه، با تلفیق منظره های پیش پاافتاده شهری با آسمان بیکران، ناشناخته های دلهره آور کلان شهر را به تصویری رویائی بدل میسازد. باردیگر ناشناخته ها، بی ثباتی ها و ترسها دور میشوند. امر ناشناخته با اشتیاق پذیرفته و به امری عادی و قابل شناسائی تبدیل میشود و در این رویاروئی است که دنیای پیرامون تغییر یافته و دست یافتنی و حتی خوشایند میشود.
دغدغه دادبه بصیر در رابطه با تالیف تصویر، حساب شده و عمیق است. هر اثر خاصیتی از پیش روشن شده و تزلزل ناپذیر دارد. هر "شات عکس" به مثابه آخرین تیر است. و مجموعه آثار بطور کلی و یا تک تک، عکس العملی به دنیای پیرامون هنرمند محسوب میشوند
برای این نمایشگاه، هنرمند منتخبی از آثار مختلفش برگزیده که از نظر بصری بسیار متفاوت به نظر میرسند اما پیوستگی آثار با دقت در مفهوم هر تصویر روشن میشود. سرنخ شاید عنوان نمایشگاه باشد که راهنمای حل مسئله و کلید گشایش این جدول کلمات متقاطع است
مجموعه این رویکردها بصیر را به یکی از قابل تامل ترین مولفین تصویر درحوزه عکاسی ایران بدل ساخته و این نمایشگاه فرصتی نادر است برای تعمق در آثار و سبک ویژه او
دسترسی محدود ۵
پنجمین دورهی مجموعه نمایشگاههای دسترسی محدود، با برنامههایی با تاکید بر ویدئو آرت، سینمای تجربی و مستند، صدا و اجرا برگزار میشود.
این جشنوارهی غیررقابتی مجموعهی آثاری از ایران و کشورهای دیگر را به نمایش درخواهد آورد.
دسترسی محدود در ادامهی برنامههای سالهای گذشته، بهعنوان سکویی برای تبادل ایده و تجربیات هنرمندان ایرانی و خارجی، فاصلهی بین حوزههای متنوع هنر «نیومدیا» را کاهش داده و با برگزاری کارگاهها و نشستهای موازی و فعالیتهای بینالمللی برای گسترش این حیطهی نو در صحنهی هنری ایران تلاش میکند.
دسترسی محدود پنج با همراهی پلتفرم داربست، گالری ویستا، گالری شمارهی شش پروژهی دارالحکومهی شیراز و پروژهی آسایشگاه کرمان و با همکاری بخش فرهنگی سفارت لهستان، بخش فرهنگی سفارت اتریش، انجمن فیلم تجربی(ایرلند)، گلدن پیکسل (اتریش)، لابراتوار تئاتر فیزیکال، اقامت فرهنگی کوشک، گروه کاف و نیز انجمن نیو میدیا (ایران) میسر شده است.
کیوریتورها:
مورهشین الهیاری و میریام وانشی، نیما بهرهمند، گلدن پیکسل (مارلیس پوشل و ناتالی کوگر)، پیوتر اشووینتفسکی، روزبه رشیدی، بهزاد خسروینوری، امیرعلی قاسمی، سروناز مستوفی و طلا وهابزاده.
مکانهای برگزاری:
در تهران: گالری آران، پلتفرم داربست، گالری ویستا، گالری شمارهی شش
در شیراز: گالری هنرمندان (پروژهی دارالحکومهی شیراز)
برنامههای نمایش ویدیو، «جزایر سرگردانی سه» و «بخشی از من» به بررسی آثار ویدیو و ویدیو پرفورمانس از ایران می پردازند.
«جزایر سرگردانی سه» از آرشیو ویدیویی پارکینگ، تلاشی است برای معرفی تجربیات ویدئویی هنرمندان ایرانی فارغ از مکان جغرافیاییشان، که از ژانرها و حیطههای کاری مختلف گردهم آمدهاند.مجموعه بدون ادعا، برشی محدود اما متنوع را ارایه کرده و سعی دارد سکویی برای تبادل و گفتگو باشد که به واسطهی ایدهها و تجارب بین رشتهای غنی میشود، آثار به نمایش درآمده در جزایر سرگردانی نه به یکدیگر مسقیما مرتبطاند و نه ازهم گسسته، بلکه خشکیهایی را چون مجمعالجزایری شناور شکل دادهاند که مسیرهای عبوری متعددی بینشان رایج و تفاوتهایشان قابل رصد است.
«بخشی از من» به انتخاب امیرعلی قاسمی، نقطهی تمرکزش را بر بخشی از هنر اجرا قرار داده است که از طریق مدیوم ویدئو قابل ردیابی و جابجا شدن است. بخشی از من ـ سه، منتخبی سهل و ممتنع از آثار هنرمندانی است که از تصویر متحرک برای ارتباط گرفتن با مخاطبین اجراهایشان بهره گرفتهاند و سعی دارد با نمایش نمونههایی متنوع از ویدیو تا صدا و از اجرا تا مستندنگاری اجرا، جنبههای مختلفی را در این حوزه پوشش دهد.
برنامه نمایش «شگفتي روزمرهگي» بخش مستند پروژهی دسترسي محدود به انتخاب بهزاد خسروی نوری با نمايش ١٢ فيلم، سعي در ايجاد پرسش و نگاهي دوباره به شكلي از بازنمايي دارد كه از منظر تاريخي به آن مستند گفتهشدهاست. كنارهم قراردادن اين فيلمها بدون آنكه قصدي براي بازتعريف فيلم مستند داشته باشد، به امكان و ايجاد ارتباطي فكر ميكند كه ميان سياست كلان، زندگي روزمرهی خُرد و مادهی خاطره بهجايمانده از آن دارد.
برنامههای بینالمللی جشنواره به نمایش آثاری از کشورهای مختلف پرداخته با نمایش آثاری از سینمای تجربی، ویدئوآرت و مستندهای هنری برای مخاطبین ایرانی فرصت کمیابی را به ارمغان می آورد.
انجمن سینمای تجربی - دابلین، گروهی مستقل و غیرانتفاعی است که فعالیتهایش بر سینمای مستقل، آوانگارد، فیلمهای کمبودجه و بدون بودجه تمرکز دارد. این فیلمها، چکیدهی اصول و دیدگاههای رادیکال فیلمسازان این گروه است. فیلمهای آنان از لحاظ میزان وفاداری سرسختانهشان به سینمای شخصی و تجربی از هم متمایز میشوند؛ در حالی که همگی نمایانگر رویکردی اکتشافی بهگونهای از فیلمسازی هستند که نه از تکنیکهای سنتی روایتگری، بلکه از برهمکنش صدا، تصویر و اتمسفر شکل میگیرند.
موقعیتهای ناپدیداری به انتخاب گولدن پیکسل ـ وین
این مجموعه، آثار هنرمندان جوانی را بهنمایش میگذارد که در اتریش زندگی میکنند و پدیداری، بینایی، نگاه و ابعاد زیباشناختی آن را مورد پرسش قرار میدهد، سوالهایی نظیر : چگونه میتوان از نگاه ساختارشکنی کرد؟ و از این طریق چه چیزی نمایان میگردد؟ چگونه تواناییهای ما در دیدن، بر مشاهدات ما تاثیر میگذارند؟ و ما در فقدان دیدن، چگونه دنیایمان را درک کرده و با آن ارتباط میگیریم؟
متا اسمبلاژ به انتخاب نیما بهرهمند آثاری را براساس اصول زیباییشناسی تولید اثر و استراتژیهای مختلف هنرمند، در روند تولید ویدئو به عنوان ابزاری انعطافپذیر با تمرکز بر چالشهای پیشرو در این مسیر، آزادانه انتخاب کرده است. متا اسمبلاژ، تمهایی را از پرفورمانس ویدئویی تا بازاجرا ؛ و از بازتولید تکنیکی تصاویر تا بازتولید از طریق سرهمکردن تکهفیلمها، در کنار هم قرارداده است.
مرور بینالمللی ویدئو آرت ـ شمارهی دو درحال حاضر، بزرگترین برنامهی دورهای نمایش ویدئو آرت در لهستان است. آثار در ۲۲ شهر و در تلویزیون عمومی لهستان به نام تیویپی کولتورا، که شبکهی اختصاصی هنری و فرهنگی است، بهنمایش درمیآیند. این برنامه در تلاش برای نشاندادن راهکارهای استفاده از مدیوم ویدئو با توجه به گوناگونی و تنوع زبانهای هنری، ساختارهای تجسمی و فرمهای تولید معنا است.
«ریسونیک ریویو»، به انتخاب سروناز مستوفی تلاشی است برای پرداختن به تجربیاتی مختلف در زمینهی مستندنگاری صدا در پاسخی این پرسش که آیا می¬توان آن را با هویتی مستقل به عنوان یک مدیوم مستقل ارایه کرد. این بخش همچنین سعی در نشان دادن روند تکاملی در رویکردهای مختلفی دارد که در آن صدا در خلق آثار هنری نقشی اساسی ایفا میکند.
«پروژه اپ-آرت» به انتخاب مورشین اللهیاری و میریام وانشی، به تلاشی میپردازد که هنرمندان با ارایهی برداشت جدیدی از نرمافراز و برنامک¬ها، برای خلق زبان تصویری ـ تحلیلی صورت دادهاند. این ایدهها و تاثیرات متقابل برنامکها را با زبان تجسمیای که در بسترهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مناطق مختلف، شکل گرفته انعکاس میدهد: و به نحوهی استفادهی هنرمندان سراسر دنیا از برنامک¬های مختلف تلفن همراه در جهت گسترش امکانات و باریکتر کردن مرزهای بین هنر و تکنولوژی می¬پردازد. این پروژه شامل دو نمایشگاه، کارگاه و میزگرد در تهران و شیراز خواهد بود.
دسترسی محدود پنج جمعه بیست و هشتم آذرماه در چهار نگارخانهی آران، ویستا، داربست و شماره شش در تهران گشایش مییابد و تا چهارشنبه سوم دیماه ۱۳۹۳ ادامه دارد. و در پایان روز پنجشنبه چهارم دیماه با برنامه های اجراهای صدا و تصویر در پلتفرم داربست به کار خود پایان می دهد
پروژهی اپ آرت روز جمعه پنجم دیماه نیر برای بازدید در پلت فرم داربست باز خواهد بود.
آدرس گالری آران: تهران - خیابان خردمند شمالی - کوچهی دِی - شماره ۱۲
آدرس داربست: تهران - خیابان ظفر - کوچه ناجی - خیابان فرزان - خیابان نوربخش - بلوار مینا - پلاک ۴۲ - گالری محسن
آدرس گالری شماره ۶: تهران - خیابان میرزای شیرازی، کوچهی بیستم، پلاک دو، طبقه همکف
آدرس گالری ویستا: تهران - خيابان مطهری، خيابان ميرعماد ، کوچه دوازدهم ،پلاک ۱۱
خورشید
خورشید - نمایشگاه نقاشی رامین رحیمی در گ
زیر, زیر آن, کمتر از آن...
نمایشگاه ماندانا مقدم با عنوان:
زیر, زیر آن, کمتر از آن , در زیر, پوشیده, پنهان, اعجاز,معجزه, پدیده, معجزات، عجیب و غریب، شخصیت، جادو،اتفاق عجیب، ، عجیب تر از عجیب، به اندازه کافی عجیب، غیر مترقبه، معجزه، شانس...دولت، ملت، پادشاهی، سرزمین، قلمرو، قطعه ی از خاک، قطعه ی از زمین، نقشه، زمین، زمین تند، خاک سفت، تخصیصات، کاشتن، عرصه های باغ، باغ سبزیجات
بخشی از متن باربد گلشیری برای این مجموعه " آیینه بندان بن بست "
آثار مقدم اجازه نمی دهند درباره ی آئینه هایشان به عبث بر شاعرانگی آن استعاره های مرده پا بفشاریم یا مثلا" بر تقابل های مهوّع
نور و تاریکی، خیر و شر، معصومیت و گناه و هرچه از این دست. این را خصوصا جایی آشکار می بینیم که حجمی ایستاده است و حجمی دیگر کم و بیش با همان شکل پیش پایش دراز شده، درست مانند سایه، اما به جای آن که تیره باشد از همان جنس است. کار دیگری نیز که تمام این
حجم ها می کنند، به کناری گذاشتن زنگار است که دیدیم کمک دست کلیشه ی آیینه است. تسمه ی آهنی ای که دور کارها را قاب می گیرد از ظریف کاری بویی نبرده. میخ ها توی چشم می زنند و آهن دور آن است که دارد نرم نرم زنگار می بندد نه آینه ها
سوراخ های کلید کنجکاوی آدم را بر می انگیزند تا آن سوی آیینه ها را ببینیم، اما چه می شود دید وقتی درون آیینه باز خود آیینه است، یعنی آن چه در آیینه منفی ست باز مثبت شده ؟ اگر خوب نگاه کنیم فضای منفی آیینه ها، یعنی آن چه هنگام برش اول از حجم حذف شده، خود باز آیینه کاری دیگری شده است. کاری نیز هست که آشکارتر از مابقی آثار مازاد آیینه ها را نشانمان می دهد: چندین سوراخ از همین بریده و برداشته شده اند و خود حجم حفره حفره شده نیز آیینه کاری شده است. و باز خود سوراخ که باید جای کلیدی باشد به سرزمین آن سو، چیزی شده باز از همان جنس و این یعنی نه فرا رفتنی در کار است و نه فرو رفتنی
آثار اخیر
نمایشگاه چیدمان و مجسمه محمود محرمی با عنوان «آثار اخیر»
بریده جراید
نمایشگاه نقاشی کامران دیبا با عنوان «بریده جراید» در گالری آران
پیشروی تا مغز استخوان
پیشروی تا مغز استخوان نمایشگاه لیلا قتدچی در گالری آران /
لیلا قندچی برای دست یافتن به شادیهای کوچک هر آن میتواند زین براسب شاخدار افسانه ای گذاشته وبه مصاف سلطه جویان برود. گنبدهای باشکوه و چشم اندازهای فوق العاده زمین بازی این هنرمند هستند. جائی که مردم واقعی دررویاروئی با رفتارهای بازدارنده قرار دارند. بهره گیری از ترکیب مواد در این مجموعه به قصد بازنمائی ناخودآگاه هنرمند صورت گرفته است. گازهای استریل زخمها را می پوشاند، شبکه های توری عامل بازدارنده و پرها بال پرواز را می نمایانند.
نقش فرمهای سه بعدی اوریگامی ژاپنی، به دو بعد تقلیل میابند تا نقاشیها را به دنیای سه بعدی منتقل کنند. ظرافتهای تودرتو این فرمها نشانی از پیچیدگی شخصیتهای جامعه هستند. به کارگیری نئون در پشت نقاشیها شاید تاکیدی بر باورهای کهن ایرانیان بر توانائی نور و امید در مبارزه با سیاهی باشد.
سیالیت چشم اندازها و ظرافت خطوط و شفافیت پیکرها، همه بازتابی از تعادل ظریفی هستند که هنرمند پدید آورده. دنیائی از آن خود هنرمند، که در آن موجودات نوحیاتین نه قربانی هستند و نه قهرمان. واین خود شاید صدای نسل جوان زنان هنرمند ایرانی باشد که فردیت خود را به آسانی تسلیم نمی کنند و درجایگاه قربانی قرار نمی گیرند.
اباحت
اباحت نمایشگاه نقاشی حمید حمایتیان در گالری آران /
هویت مبهم و مغشوش تاریخ
حمید حمایتاین در آثار خود به پیوند مغشوش روایت تاریخ می پردازد؛ تاریخی که ریشه در درک عمیق شخصی دارد. نمایش موتیف های تاریخی به نظر وسیله ای است برای ابراز روایتی از احساس حال حاضر هنرمند که شاید نمیتواند صراحتا" آن را بیان کند. تاریخ با نشانه ها و موتیف های خود در نقاشیهای او به نظر بهانه ای است برای ایجاد تضادی که این احساس فروخفته را بیشتر برون بریزد. احساسی که در روایت مغشوش تاریخ، ابهام بیشتری در مورد انگیزش هنرمند پدید میاورد.
نقاشیها در صراحت خود مبهم هستند و گویا هنرمند قصدی برای این ابهام زدایی از این صراحت ندارد. تضادها، مشخصا برایندی از واکنش به زندگی فردی و شخصی هنرمند است؛ شاید نگاهی کلان تر به جریان اجتماعی و سیاسی است که هنرمند با وارد کردن روایت فرمی تاریخ هدف اصلی خود را در پس آن پنهان می کند.
عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات
نمایشگاه نسیم داوری با عنوان عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات /
نسیم داوری قواعد زیبائی شناسی ما را به چالش می کشد. او موجودات التقاطی مورد علاقه اش را به نمایش می کشد و حس شگفتی آوری از این موجودات مرموز را آشکار می سازد. برای بیننده، این آثار به غایت ناشناخته هستند، برای هنرمند بخشی از دایرة المعارف شخصی، کیهان شناسی و یا عجایب نامه اش هستند. فانتزیای پسا-اسطوره ای، وفور چشمگیر جزئیاتی که برهم زننده هستند، تصاویر پویا و درخشان و مجاورت های غیرممکن و خیال اندیشی ها، همه بخشی از ناخودآگاه هنرمند هستند. دنیائی که سازگاری با آن سخت است ولی بعد از گذشت اولین موجهای مواجهه، بیننده به ترجمان جدیدی دست میابد و عجایب و غرائب کمتر خارق العاده به نظر می آیند.
از پی ابویحیا زکریای قزوینی، روشنفکر، جغرافیادان ، اخترشناس و نویسنده استثنائی قرن هفتم هجری ، که کتاب محبوب "عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات" را به نگارش درآورد، این هنرمند جوان موچودات گیج کننده ای که زاده ی تخیل اش هستند را به تصویر می کشد.
هر نقاشی اثری مستقل است ولی تمامی آثار با "نخ ها" و رنگ و ترکیب بندی ها به هم متصل هستند به گونه ی که بیننده میتواند در این دنیای عجیب، خرامان حرکت کند. شاید بهتر باشد که از توضیح این آثار خودداری کنیم و در اعجاب آنها غوطه ور شویم. وقتی از فضای این آثار دور شویم جهان دوباره امری واقعی و دنیوی خواهد بود.
پیشدرآمد
نمایشگاه انفرادی ویدئو علی یار راستی با عنوان "پیش درآمد"
علی یار راستی با به چالش کشیدن مفهوم زمان، شش اثر ویدئوئی را که در طول دو سال گذشته تکمیل شده اند به نمایش می گذارد. این آثار تجربه ای مابین تصویرسازی مستند و ساختگی هستند. بوسیله مستندسازی از وقایع عینی در برداشت های بلند و چاشنی کردن توهم زمان چرخه های تکراری می آفریند. تصاویر متحرک مستمری که در دام زمان گیر افتاده اند.
علی یار راستی متولد سال 1366 است و فیلم سازی را زیر نظر کامران شیردل ادامه می دهد. با بهره گیری از توانائی های تکنیکی شایان توجه اش، و بکار بستن برداشت های بلند و برش های نامحسوس ، در این مجموعه آثار موفق به خلق واهمه ای از استمرار میشود، که این شاید واقعیت شخصی او باشد.
اتفاق شروع نمیشود بلکه استمراری ازلی دارد
ما در گذر زمان در نقطهای از اتفاق قرار میگیریم
و آن را تجربه میکنیم.
بر اساس تجربیاتمان اتفاقات را دستهبندی میکنیم
و مرزها را بوجود میآوریم.
مرزها کثرت هستی را در نگاهمان خرد میکنند
و باور تکرار را بوجود میآورند.
علی یار راستی تابستان 1393
عصر حیوانات
نمایشگاه انفرادی طراحی و ویدئو
/گفتگو با هنرمند: خاطرات کودکی و بحث هویت، 1 مرداد ماه ، گالری آران. ساعت ۷
درباره نمایشگاه "عصر حیوانات"
نمایشگاه شهرام انتخابی به خاطرات دوران کودکی و چگونگی شکل گیری هویت که تحت تاثیر مباحث سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تکوین می یابد، می پردازد.
نمایشگاه "عصر حیوانات" با الهام از هجو تمثیلی که پایه نمایشنامه موزیکال شهر قصه میباشد، شکل گرفته. این نمایشنامه که در سال 1346 توسط بیژن مفید نوشته شد با ضرباهنگی سنتی و با ارجاع به فولکلور ایرانی ،به یک نمایش موزیکال تبدیل شد. هرچند درنگاه اول شهرقصه نمایشنامه ای برای کودکان به نظر می رسد ولی مخاطبین اصلی آن بزرگسالان هستند. این نمایشنامه که سالهاست محبوب نسلهای مختلف ایرانیان است، نمونه قیاسی برای موضوعات اجتماعی سیاسی است و همچنین نگاهی انتقادی به جنبه های منفی ذهنیت ایرانیان نظیر پارانویا، خرافات و بیگانه هراسی دارد.
شهر قصه داستان فیلی است که به شهر حیوانات که پر از شخصیتهای برجسته محلی : نظیر طوطیِ شاعر، خَرِ نجار، میمونِ روشنفکر و خیاطِ بز، و.... می رسد. در ورود به به شهرفیل زمین خورده و یکی از دندانهای عاجش می شکند.اهالی شهر که مطلع میشوند پیشنهاد می کنند که عاج سالم را روی پیشانی اش قرار دهند و خرطوم فیل را قطع کنند....
تاریکیت مرا سرشار از زندگی میکند
نمایشگاه انفرادی مریم امینی با عنوان تاریکیت مرا سرشار از زندگی میکند در گالری طراحان آزاد - اینستالیشن ترکیبی
کرج نمای باز
کوچ نمای باز نمایشگاه نقاشی مهدی حسینی در گالری آران
آندرگراند
نمایشگاه عکسهای سیامک فیلیزاده با عنوان «آندرگراند» در گالری آران
نقاشی
نمایشگاه نقاشیهای شهریار حاتمی
چهل تیکه
چهل تیکه، آثار الهیار نجفی
ماه گرفتگی
نمایشگاه انفرادی الیکا هدایت با عنوان ماه گرفتکی در گالری آران/
آثار الیکا هدایت استثمار، بی تفاوتی، بی عدالتی و زوال در حوزه زندگی اجتماعی را به تصویر می کشند. شهروند تابع و تزویری ذاتی که برای بقا به آن نیازمند است. تزویری که در رابطه بین فریبکار و فریب دیده حاکم است. " زنجیره" بدن ها تشخیص قربانی را غیرممکن می سازد.
آثار الیکا هدایت آزار دهنده هستند. گزارشی از بخشی از جامعه : از مضحکه تا تقلید.شخصیت ها تشنه توجه هستند. اصرار بر دیده شدن ادامه دارد. جماعت خود شیفته ای که تاکید بر حضور دارند.
بدنهای ناکامل، بدنهای مثله شده، کالبدهائی لامکان. بدنهائی که بدون آغاز یا پایان و مشخصا" بدون هیچ هدفی، وجود دارند. هنرمند به صراحت و بی پرده بیننده را دعوت می کند که به ظاهرسازی و آشفتگی حاضر در خیابانهای تهران توجه کند. اینها "عکس های فوری" از بخشی از جامعه هستند که درگیر عوامگرائی،"خود نمایشی"، و بازیهای پشت پرده "خرده قدرتها " هستند.
این آثار ادراکی است از ناهنجاریهای واقعیتی که به تصویر می کشند. در عین حال آنچه که منتقل می کنند این است که هنرمندان پیشرو کشورمان، با اصرار بر ثبت واقعیات، خود انکار تاریکی هستند./ابلها مرد، عدوی تو نیستم من، انکار توام/. و این سرچشمه قدرت هنر ایران و نوید آینده ای بهتر است.
آندرگراند
آندرگراند / سيامک فيلی زاده / گالری آران
در باغ عزلت من
در باغ عزلت من نمایشگاه نقاشی آريتا شهرزاد/
غزلی برای قالی باغی - توسط شاعر صوفی گمنام از سده نهم هجری
در این فرش، بهار زیبا همیشه زنده است، ایمن از سوز آتش تابستان و از بادهای سترگ پائیز، از ستم یخ و برف زمستان، ساکن و شادمانه شکوفان.
چشم های خشکیده از گرمای بیابان در سایه مخملی اش التیام میابند. در ریزش فواره هایش و موج حوض هایش، در خنکای خلوت اش اندام زخم خورده ترمیم می شوند و قلبهای خسته دگربار به شوق می رسند.
راه آمده سترناک بود.
گیج از یکنواختی و استهزا شده دردست اشباح هزیانی، احاطه شده با مرگ کمین کرده در پوشش های گوناگون : اجنه های وحشتنانک و جانوران سبع،گرمای سوزان و طوفانهای مشتعل: پس از این همه بیم و خطر، سرانجام آزاد: همه گان در باغ ایمن .
اینجا زمین رنجیده سرانجام می زاید. از مرگ مسلم دنیائی نو و زیبا متولد میشود.در لایه های زیرین خاک، سنبل ها در بند خفته اند. در بیابان سنگی غم افزا و عریان - بی زمان و با حوصله و غرق در اندیشه - آگاه از زندگِی در درون، با وعده باروری و وفور، و همیشه در عطش رستگاری: زمین سرنوشت خود را آشکار می کند.
پس آیا نمی توانیم این زیبائی را که منشآ امید است تسخیر کنیم و بازگردانیم؟ روشن مثل آئینه که در آبهای خاطراتمان شناور باشد یا بدام افتاده در تور نامرئی شاعران، بس وسیع، بس شکننده، در عین حال اسیرکننده و فاتح واقعیتهای فّرار؟
تنیده از طلا و لاجورد، درخشان چون آهن خمیده. پوشش گیاهان - رویاگونه در درخشندگی الوان یا نه - در سایه های فاخر لاکی های صیقلی، آرام ولی قوی، در قهوه ای های خاموش و عسلی های خالص، یشمی های خنک و دارچینی دلپذیر: این دنیای پریان دوباره واقعی میشود.
در این تصادمات ناگهانی آغوشی شیرین را جستجو کن، در دلربائی آهنگی موزون با وقار گام بردار و یا با شناب جست و خیز کن: پدیدار شدن، عقب نشینی کردن، بازگشتن. با قطعیتی آرام. تمامی مناقشات به آشتی میرسند، در مخلوطی ازهم پیمانی، همچون هم نوایان که هر قطعه از آوازی را شادمانه میخوانند، و در وجد بازی چندصدائی، شناور در نرمی یا وحشیانه آزاد، و در عین حال لنگر انداخته در ابدیت .
چنگک
نمایشگاه مجسمه بهداد لاهوتی با عنوان چنگک
زرد خفته
زرد خفته نمایشگاه عکس ساسان ابری/
در گوشه کنار این شهر درندشت و آشوبنده، شهری مدام درحال تغییر، که به نامِ توسعه کالبد تاریخیش را شخم میزند، از بین میبرد، آن را تکه تکه میکند و چیزی بر جای نمیگذارد جز مخلوقی زشت، معدودی درخت سرک کشیدهاند.
درختانی اغلب از نوع کاج که انگار در سایهی خود چیزی را پنهان کرده و از آن محافظت میکنند. آن ها پاسدار گذشتهاند، پاسدار حجم هایی در قلمرو زمان از دست رفته، زمانی که هنر در چینش و بالا رفتن جزییترین آجرها نیز رعایت می شد.آجرهای زرد، خفته در دیوارهای ساکت نامسکون. کاج ها نشان اصلی این خانهها هستند. آنها از دور خبرت میکنند که سازه ای را دوره کرده و در پناه گرفتهاند، سازهای خُفته.
حجمهائی از نفس افتاده اما زیبا .که هویت دارند.که زندهاند. صدایی از آنها به گوش میرسد. صدای زردکمرنگ. صدای کلاغها وگنجشکان، صدای رعدوبرق و شُرههای بیامان باران، صدای بوقهای متوالی چند نسل اتومبیل و بلدوزرها، صدای اره برقیها و هجمه خشمگین آهن و سیمان که نزدیک ونزدیک ترمیشوند...
کرسی شعر
نمایشگاه نقاشی و ویدئو رنه صاحب در گالری آران
تولد دوباره زبان فارسی پس از حمله اعراب به ایران، نتیجه تلاش و ممارست شاعرانی نظیر رودکی، دقیقی،فردوسی، عنصری و معاصران آنان میباشد. احیای زبان فارسی نقطه عطفی در بازیافت ارزش ها، تاریخ و سنن ایران باستان تلقی میشود. این انتقال موفق شفاهی فرهنگ ایرانی، مدیون تلاش پیوسته "گوسان ها"* در حفظ قصه ها و اشعار و موسیقی پارسی زبانان ، بخصوص در دو قرن تاریک پس از اشغال ایران است .
بخش بزرگی از فرهنگ ایران شفاها" به نسل های بعدی منتقل شده است. سابقه گرایش ایرانیان در به نظم کشیدن اتفاقات و حالات روزانه به بیش از دو هزاره باز می گردد. یکی از این سنن شعر خوانی و شعر پردازی مربوط به شب یلدا بوده که خانواده ها و دوستان به دور کرسی جمع می شدند و ابتدا با خواندن شعرهای کلاسیک که به تدریج به مضحکه و هجو می گرائید شب را به جشن و شادی می گذراندند. سنت شعر خوانی در شب یلدا همچنان برقرار است ولی مدتهاست که کرسی ها از خانه ها جمع آوری شده اند.
این نمایشگاه که در طولانی ترین شبهای سال برگزار میشود، تلاشی است در احیای سنت کرسی شعر. هنرمند جوان رنه صاحب ، این مجموعه را براساس ضرب المثل ها و گفتار حکیمانه که برگرفته از شعر پارسی است، به تصویر کشیده. این آثار قصه هائی از زبان حیوانات است که با رفتاری شبیه به انسان ها، گفتارهای حکیمانه را از زبان این شخصیت های نمایشی ، بصورت استعاره ای بیان می نمایند. این حیوانات در تک اپیسودها ظاهر میشوند و پندها و آموزه های اخلاقی و اصولی را، نمایش گونه ابراز میدارند. و این خود ادامه سنت "کلیله و دمنه" و "منطق الطیر" عطار نیشابوری و در سالهای اخیر مجموعه محبوب و تحسین برانگیز " شهر قصه" بیژن مفید است.
گوسان : خنیاگر/ هنیواز/ شعروند/شروه خوان/ شرخوان/شاعر. واژه ﭘـﺎرﺗﻲ، ﻣﻌﺎدل ﻣﻌﻨﺎي واژه «ﻫﻨﻴﺎﮔﺮ» در ﻓﺎرﺳﻲ ﻣﻴﺎﻧﻪ و واژه «ﺧﻨﻴـﺎﮔﺮ » در ﻓﺎرﺳـﻲ ﺟﺪﻳـﺪ اﺳـﺖ. ﺻـﺎﺣﺒﺎن ﺳـﻨﺖ ﻫﻨـﺮي ﺗﻠﻔﻴﻘـﻲ و ﭘﻴﭽﻴـﺪه اي ﻣﺮﻛﺐ از ﺑﺪﻳﻬﻪ ﺳﺮاﻳﻲ در ﻧﻈﻢ اﺷﻌﺎر، ﻣﻬـﺎرت در نواختن ساز و استادی در خواندن ﺗﺼﻨﻴﻒ و آواز ﺑﺎ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﻣﻤﺘﺪي در ﺣﻮزه ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﻫﻨﺮ اﻳﺮاﻧﻲ و ﻗﺮﻳﺐ ﺑﻪ اﺗﻔﺎق، ﮔﻤﻨﺎم و ﻧﺎﺷﻨﺎس . ﻋﻤﺪه ﺗﺮﻳﻦ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﻨﺮ ﮔﻮﺳﺎﻧﻲ را ﺑﺎ ﻳﺪ در ﺗﻠﻔﻴﻖ ﺳﻪ ﻫﻨـﺮ ﺷـﻌﺮ، ﻣﻮﺳـﻴﻘﻲ و آواز ﺑـﻪ ﻃﺮﻳﻖ ﺑﺪاﻫﻪ ﭘﺮدازي داﻧﺴﺖ و ﻫﺪف ﻫﻨﺮ ﮔﻮﺳﺎﻧﻲ ﺑﻴﺶ از ﻫﺮ ﭼﻴﺰ اﻳﺠﺎد ﺷـﻮر و ﻫﻴﺠـﺎن در ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﺑﻮده اﺳﺖ . در اﻳﺮان ﭘﻴﺶ از اﺳﻼم، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ و ﺷﻮاﻫﺪي از وﺟﻮد ﮔﻮﺳﺎﻧﺎن و ﺗﺪاوم ﺳﻨﺖ ﮔﻮﺳﺎﻧﻲ از دوره ﻣﺎدﻫﺎ ﺗﺎ ﺳﺎﺳﺎﻧﻴﺎن وﺟﻮد دارد. ( گوسان پارسی – پژوهش جهانگیر نصری اشرفی چاپ 1385 نشر سوره مهر و همچنین برگرفته از فصلنامه پژوهشهای ادبی سال 7 شماره 26 زمستان 1388 )
من خودم نیستم
نمایشگاه آثار سیمرا اسکندرفر با عنوان من خودم نیستم/
مثل برداشتن پانسمان از روی زخم. درد داره. درد داره خودت باشی یا خود خودت باشی. بعضی وقتا. من قوی هستم. من قوی نیستم. من قوی هستم. من قوی نیستم. من می خوام قوی باشم. من می ترسم. من تظاهر می کنم. من خودم رو حفظ می کنم. بعضی وقتا. پوست من نازکه. پوست من کلفته. اینقدر نازکه که با یه خراش تمام عضله ها و رگ و پی و خون ازش می زنه بیرون. به نازکی پوست بادکنکی که بادش کرده باشن. من تظاهر می کنم تا از خودم مراقبت کنم. بعضی وقتا. می خوام خیلی خوب باشم. می خوام خیلی بد باشم. من خوبم. من بدم. من خوبم. من بدم. من خوبم؟ این سئوال که جواب نداره. من خودم نیستم. بعضی وقتا. شاید همینم که هستم. این همه دو تایی کنار هم. پر از نشون دادن. پر از نشون ندادن. پر از خواستن. پر از نخواستن. من مواظب خودم هستم. من همینم که هستم. من انتخاب می کنم. من تصمیم می گیرم. من ماسک های خودم رو انتخاب می کنم. شاید اینطور به نظر نرسه. ولی من به طرز شرم آوری آزاد هستم. من آزاد هستم. آزاد هم که نباشم زندانی خودم هستم. زندانی ترس های خودم. بعضی وقتا. من با خودم می جنگم. من از خودم بدم میاد. من از خودم فرار می کنم. من خودم رو دوست دارم. من به خودم یاد می دم. من از خودم یاد می گیرم. من به خودم برمی گردم. من خودم رو آزاد می کنم. حتی اگر خودم نباشم. بعضی وقتا
سمیرا اسکندرفر
تهران پلاک ۱۲
نمایشگاه آلیشیا مرصعی با عنوان تهران پلاک ۱۲/
تنش، تپش قلب، اضطراب، ، دستپاچگی، اقدام به فرار و...
ای کاش می توانستیم کوچک شویم ، تغییر بعد دهیم یا زمان را به عقب برگردانیم.
ولی وقتی با فاصله به آن اتفاق نگاه می کنیم، تلخی آن روز و تنش ها را از یاد می بریم.
و با داستانی روبرو میشویم که از بازتعریف با آب و تاب آن لذت برده و با هم به آن می خندیم.
باورمان میشود که یک قایم موشک واقعی بازی کرده ایم.
گزارش هواشناسی
نمایشگاه انفرادی مجسه و چیدمان ابراهیم اسکندری
شب ۲۱ بهمن در حالی که تلویزیون ملی ایران در پایان بخش خبری و گزارش هواشناسی که هوای تهران را آفتابی در برخی نقاط ابری همراه با وزش باد پیش بینی کرد، پادگان دوشان تپه مرکز آموزش هوایی ارتش که صدها همافر و هنر آموز هوایی را در خوابگاه خود جای داده بود به صحنه درگیری گارد مستقر شده در محوطه پادگان و همافران معترض در سالن اجتماعات تبدیل شد. با شروع صدای تیراندازی مردم از درگیری مطلع شدند و با سرعت در اطراف پادگان اجتماع کردند و به نفع نیروی هوایی شعار دادند. در این بین عده ای از مردم توانستند به داخل پادگان نفوذ کنند و با غنیمت گرفتن ده ها قبضه اسلحه به سنگربندی در خیابانهای اطراف بپردازند.این درگیری سرانجام به گشوده شدن در اسلحه خانه نیروی هوایی به روی مردم در ساعت ۱۰ صبح روز بیست و یکم انجامید. هزاران نوشته بر مقوا و کاغذ روی دست ها در سطح شهر میچرخید: هرکس ورقه ی پایان خدمت دارد برای گرفتن اسلحه به نیروی هوایی برود واینگونه بود که همافران نیروی هوایی در لحظات پایانی به خاطر مردم ورق را برگرداندند...
زندگی تماشاییست
نمایشگاه نقاشی مرضیه فخر با عنوان زندگی تماشاییست/
«کندوکاو در پس زمینه لذتی را برای من به همراه دارد که شاید بتوان آن را بهترین سرگرمی ام در نقاشی دانست. حتی وقتی که به چهره ای که در مقابلم ایستاده نگاه میکنم بیشتر از اینکه فرد را در چشمانش جستجو کنم ، به اطرافش ، به تمام آن چیزی که او را در بر گرفته فکر میکنم. همه ی ما بخشي از پس زمینه هایمان هستيم ، غرق در اين جشم اندازها هستيم و هر لحظه ميتوانيم آن را بشكافيم و در نوردیم وقتی به نقاشیهایم نگاه میکنم سوژه ها در زیبایی منظره محو میشوند، مناظري كه آنها را در بركرفته و معنا بخشیده اند. معنایی مبهم و متغیر درست مثل زندگی كه ما را هر روز در بس زمينه ي خاصي قرار مي دهد و شايد حتي لحظه ای به معنای تصویری که در آن کادر شده ايم اهمیت نمی دهیم و این خاصیت زندگیست که فضاها ما را در دریافت معنا گمراه تر مي کنند و در عين حال وسوسه اي پرده برداری و راززدایی هميشه حاضر است و زمزمه ميشود.
از نظر من منظره اصلی ترین جایگاه به بار نشستن رویای آدمییست و در آخر عمل نقاشی اصلی ترین دغدغه ی من است .»
بهنام گل سرخ
در سالگرد شصتمین سال کودتای 28 مرداد و با آثار
ا -پتگر – زنده یاد بهمن جلالی - احمد عالی - رعنا جوادی – محمد مهدی طباطبائی- فرساد لباف – بهرنگ صمدزادگان – باربد گلشیری- محمد اسکندری.
و نمایش فیلم مستند " یادی از یک رهبر ملی " اثر کارگردان برجسته حسین ترابی.
شصت سال پیش در مرداد ۱۳۳۲ کودتای مشترک کشورهای اتگلستان و امریکا، دکتر محمد مصدق را که نخست وزیر قانونی ایران بود برکنار کرد و بدین طریق سرنوشت میلیونها انسان در این قسمت از دنیا تغییر داد .
دکتر محمد مصدق پس از تحمل 3 سال زندان انفرادی برای باقی عمر به حبس خانگی محکوم گردید و سرانجام در سال ۱۳۴۵ از دنیا رفت. تعدادی انگشت شمار از یاران او اجازه شرکت در تشییع جنازه را پیدا کردند و پیکر ایشان در سالن منزلشان در احمدآباد به خاک سپرده شد. در سرزمین خود و بدون سنگ قبر.
در چند دهه گذشته تلاشهای متعددی برای حذف نام و تصویر ایشان از حافظه تاریخی این کشور باستانی صورت گرفته. این نمایشگاه ناآگاهانه و در فرایند انتخاب، آثار هنری را یافته که در انبارها و آرشیوهای هنرمندان پنهان شده بودند.
این نمایشگاه در ابعاد کوچک خود، سعی در ادای احترام به این انسان برجسته و متفاوت داشته و در عین حال تلاشی است برای تاکید براینکه تاریخ دیگر توسط فاتحان نوشته نمیشود.
مجموعه آثار هنری
مجموعه آثار هنری از هنرمندان آران
دشت بدون آهو
آنگاه که"توازنی ناکوک"، " امیدو یاس " را در دو کفه ترازو رو در روی هم قرار می دهد، "انفعالی پویا" متولد میشود؛ همچون ژاژ خائی اشتری به هدف سیر شدن
از رمهء آهوان کاسته میشود. برخی مهاجرت می کنند و واماندگان شکار می شوند. غافل از اینکه دشتی اگر از آهو خالی شود، ببر و کفتار نیز کم از سرنوشت آهوان نخواهند داشت.
نمایشگاه پیش رو حاصل همان انفعال است که پویا می نماید و فاصلهء میان ایده تا اجرای آن سه سال است.
محمد اسکندری