گالری آناهیتا
آدرس: تهران، خیابان قائم مقام فراهانی، بالاتر از میدان شعاع، کوچه شبنم، پلاک ۳ ،ساختمان موسسه پرسش،گالری آناهیتا
تلفن: ۰۲۱۸۸۸۲۲۰۱۰
- وبسایت
ساعت کار: همه روزه ساعت ۴ بعد از ظهر تا ۸ شب
اشباح آسفودل
اشباح آسفودل / نمایشگاه انفرادی هنر برپایه عکس / امید شلمانی / گالری آناهیتا
دژاوو
دژاوو
نمایشگاه نقاشی کاوه کاووسی
گالری آناهیتا
مغاک زمان، زمان را به صورت دایرهای که انتها و ابتدایش منطبق میشوند بر شانههای تکیدهی تاریخ می نشاند، بستری که فاجعه از پس گناه رخ میدهد و تقاص گناه، آغوش خود را بر انسان های غرق در تعویق و تعلیق می گشاید. زمان از لولا در نیامده است و همچنان تابع حرکت است، چشماندازی که بر اندیشهی ما حکم میراند تا اینکه هملتی سر بر بیاورد و بگوید: “زمان بی چفت و بست است.” تا جهان فرو ریزد و دایرهی زمان گشوده شود و به صورت خط مستقیم در بیاید. زمان دیگر توالی اکنونها نیست بلکه با سایهی گذشتهی خود در هم تنیده است. در تجربهی آثار کاوه کاووسی در چنگالِ مدار اکنون-گذشته میافتیم ، مداری که هر تلاشی را برای تمییز آنچه کنونی و بالفعل است از آنچه گذشته و مجازی است ناکام میگذارد. گذشته با سپری شدن اکنون زاده نمیشود و نمیگذرد، بلکه سایهی اکنون است، زمان مدام شکاف میخورد به اکنون و گذشته، گذشتهای که خود را در فوران زمان حفظ میکند.
شاهین محمدی زرغان
ساعات بازدید: شنبه تا جمعه ساعت 3عصر تا 7 شب
گالری تمامی روزهای هفته باز است.
رنگ میبازد سیمرتبه، چشماندازی
گالری آناهیتا با همکاری موسسه مطالعات سیاسی-اقتصادی "پرسش" برگزار می کند:
رنگ می بازد سی مرتبه، چشم اندازی
نمایشگاه گروهی 36 هنرمند از سرتاسر جهان
گردآورنده: آلا دهقان
گالری آناهیتا
خ قائم مقام فراهانی، پایین تر از خ استاد مطهری، ک شبنم، پ 3، ساختمان موسسه پرسش
ساعات بازدید: شنبه تا جمعه ساعت 4عصر 8 شب
گالری تمامی روزهای هفته باز است.
نوشته مازیار اسلامی برای نمایشگاه گروهی رنگ می بازد سی مرتبه، چشم اندازی
ايدهي "نمايشگاه گروهي" چيست؟ گرد همآوردن آثاري که ميتوان ردي مشترک ميانشان يافت، همچون اين نمايشگاه که گردهمآيي مجموعهاي است از نقاشيهاي يک لبناني، يک امريکايي، يک ايراني... در هيات کليتي که بدون نمايشگاه پراکنده ميماندند، همچون تکّهابرهايي جدا از هم بر زمينهي آسمان آبي، بيبار، که براي باريدن اما بايد نخست به هيات يک کل درآيند، يکتکّه و يکپارچه شوند؟ "نمايشگاه گروهي" ارکستراسيون اجباري و تحميلي آثاري است که هرکدام جداگانه ساز خود را مينوازند و گاه حتّي سازي مخالف کوک ميکنند، به نيت دستيابي به هارموني رويايي که هدف آرماني هر نمايشگاه گروهي است؟ مستقر ساختن نقاشيهاي پخش و پلا، زير يک سقف، آويخته بر ديوارهايي در امتداد هم، زير درخشش نورهايي با ولتاژ ثابت، با حاشيهي صوتي مشترک، منتظر نگاههايي که اين نقاشيهاي هرکجايي و هرکسي را بهدنبال هم تماشا کنند و در تماشا کردنشان روايتي را تجربه کنند که يک "نمايشگاه گروهي" برايشان تدارک ديده است؟ يا همچون نوانخانهاي که بيخانمانها، آوارگان و طردشدگان را موقتاً، براي يک يا چند شب، زير يک سقف گرد هم ميآورد، بيآنکه سوداي آنرا داشته باشد تا از آنها خانوادهاي بسازد، براي رفع تنهايي و ولگرديشان؟ بالقوگي قابل اعتناي نمايشگاه گروهي احتمالاً در همين شباهتش با نوانخانه است، جمعکردن موقت و حادثي تعدادي نقاشي از تعدادي نقاش، به قصد از انزوا خارج کردنشان، گرچه براي چند روز. امّا يک نقاشي همواره منزوي باقي ميماند، البته اگر حقيقتاَ يک نقاشي باشد. منزوي نه همچون موقعيت يونس در شکم نهنگ، درحال استغاثهي مدام براي نجات و رهايي. انزوا همچون تقديري که دقيقاً در همان لحظهي اجراي رنگ و نقشها بر بوم، درون روح و تن يک نقاشي شکل ميگيرد و در لحظهي تولدش قطعيت مييابد. يک نقاشي همواره منزوي است، چه در پستوي انبار يا زيرزمين شخصي نقاش باشد، در ميان خرت و پرتها و اسباب و اثاثيهي مستعمل و از رده خارجشده و خاک گرفته، چه بر ديوار همان خانه در معرض دائمي نگاه، چه بر ديوارهاي يک رستوران براي تحريک اشتهاي مشتريان، چه برديوار دالانهاي هتل به قصد خوشامد گويي به نگاه ميهمانان، چه آويخته بر ديوار يک موزه، همچون منزل آخرش يا مقبرهاي که سرانجام قرار است در آن آرام بگيرد، در عيش مدام با دوستان و بستگان همدلش. منزوي است چون نميخواهد به خود آنگونه بنگرد که از سوي ديگران نگريسته ميشود. همچون تکّهاي نفوذناپذير از فضا، و نه به سياق مالوف به ابعاد فضايي که اشغال ميکند. معذّب زير نگاه، هر نگاهي، چه دقيق و آشنا وچه ناشي و پرت. ناتوان از اينکه در جايي باشد چون تمام عمرش بياراده در جاي ديگري است، غير از آنجا که بايد باشد. البته اگر يک نقاشي حقيقتاَ يک نقاشي باشد. جايي بين اينجا و آنجا، که ورود به انزوايش را ناممکن ميکند. هر نمايشگاه گروهي، احتمالاَ، به نيت خير، به قصد از انزوا درآوردن انبوه نقاشيهاي منزوي برپا ميشود، به قصد اجتماعيکردن نقاشي، معاشرتيکردن و مقبولکردن آن ازطريق بزک قاب و نور، از طريق حضور در جشنوارهي نگاه و کلام بازديدکنندگان. گرداندن آن بر مدار زندگي. اما نقاشي همواره قمر کوچکي باقي ميماند که تنها بر مدار انزوا ميگردد. در فاصلهاي مشخص از سياهچالهي زندگي و گرانش مهيب آن، همچون صداي گوشخراشي که هارموني رويايي نمايشگاه را حتي پيش از آنکه نُتي بنوازد، مختل ميکند. البته اگر يک نقاشي..
مازیار اسلامی/ پاییز 1394
نیستن
نمایشگاه گروهی نیستن با آثار:
مرجان اندرودی / علی انصاری / دیاکو حسن نژاد / محسن حسینمردی / هیلدا خیرآبادی / هیرش خیرآبادی / الهام شیروی / ندا صمدی / نجوا عرفانی / اسماعیل قنبری / مهسا محمدی/علی مطلب زاده / لیلا معظمی / احسان میرحسینی / ژرژ هاشم زاده
در گالری آناهیتا