گالری زیرزمین دستان +۲
آدرس: الهیه - خیابان فیاضی (فرشته) - خیابان بیدار - پلاک ۶،گالری زیرزمین دستان +۲
تلفن: ۰۲۱۲۲۰۲۳۱۱۴
ایمیل - وبسایت
ساعت کار: ۱۶:۰۰ تا ۲۰:۰۰
یازده (۱۱)
دستان برگزاری نمایشگاه آثار میمی امینی با عنوان «یازده (۱۱)» در دستان+۲ را اعلام میکند. این نمایشگاه در روز ۲۱ آبان ۱۳۹۵ افتتاح میشود و تا تاریخ ۱۲ آذر ادامه خواهد داشت. این اولین نمایشگاه انفرادی میمی امینی در دستان است. آثار او تاکنون در بیش از ده نمایشگاه انفرادی درایران، ایتالیا و لبنان و دهها نمایشگاه گروهی بهنمایش درآمدهاند.
مریم (میمی) امینی (م. ۱۳۵۶، اصفهان) با آثاری که «ارتباط کمی با واقعیت دارند» شناخته میشود. او در طول سالها کار در حوزههای طراحی، نقاشی و کلاژ، آثاری خلق کرده که از تجاریشدن پرهیز کردهاند، اما فرمها و دیالوگهایی جدید میسازند. این هنرمند در آثارش معمولاً به انتزاع گرایش دارد، اما عناصر فیگوراتیو و «زندگیهای» مستقل نیز در آثار او دیده میشوند.
علی نصیر، نقاش مشهور ایرانی، میمی امینی را «هنرمندی غیرمتعارف و منحصربهفرد» توصیف میکند و مینویسد: «او در آثارش تضادها را در آرایشی آنارشیستی حل میکند، و تماشاگر بعد از تحریک و تأثیر شوک اولیهی این آثار، بلافاصله درگیر گفتمان انتقادی آن میشود. آثار امینی بازیگوشانه به نظر میآیند…»
در سال ۲۰۱۱، یک صندوق از آثار میمی امینی در گمرک ترکیه مورد بازرسی قرار گرفت و آثار توسط تبر پارهپاره شدند. وقتی آثار به او برگردانده شدند، از این ایده استفاده کرد تا برشهای مشهورش را خلق کند که تا امروز در بسیاری از آثار این هنرمند دیده میشوند.
«یازده (۱۱)» یک چیدمان بر اساس دو اثر «ترکیب مواد و برش روی بوم» است. این دو اثر که در طول یک سال اخیر خلق شدهاند در فضای گالری روبهروی هم قرار گرفتهاند و گفتمانی میان کنتراست آثار، و همچنین «متن رهاییبخشِ» زبانِ سمبلیک و راهی ساختهشده از یک پارچهی بوم، بهوجود آوردهاند.
چه سیاه
دستان برگزاری نمایشگاه آثار حبیب فرجآبادی با عنوان «چهسیاه» در دستان+۲ را اعلام میکند. این نمایشگاه در روز۳۰ مهرماه ۱۳۹۵ افتتاح میشود و تا تاریخ ۱۶ آبان ادامه خواهد داشت. این اولین نمایشگاه انفرادی حبیب فرجآبادی در دستان است. آثار او تاکنون در هشت نمایشگاه انفرادی، شامل یک نمایشگاه در پروژههای متحدان دوبی، و پنج نمایشگاه انفرادی دیگر در گالری هما، و همچنین دهها نمایشگاه گروهی بهنمایش درآمدهاند.
حبیب فرجآبادی (م. ۱۳۶۱، شاهرود) یکی از پرکارترین هنرمندان نسل خود است. او هنرمندی خودآموخته است که در طول سالها تمرین و تجربه، به شیوهی شخصی خود دست یافته. تمرکز بر هنر غیرفیگوراتیو و رویکرد جستوجوگر از جمله ویژگیهای بدنهی آثار این هنرمند هستند. او روش خود را «تعمّقی» میداند و مینویسد: «نقاشیِ غیرفیگوراتیو… هنوز زنده است، و دلیلش کنشِ نقاشانهای است که نه محتوایش و نه حتی ریختش به هیچ چیز وابسته نیست.»
شیوهی کارِ حبیب فرجآبادی را میتوان به عنوان مطالعهای مستمر در فرم، با استفاده از گسترهی وسیعی از رسانهها و تکنیکها، وصف کرد. رویکرد او ترکیبی از فرآیند و تکرار است. شهروز نظری (گالری هما) که سالها گالریست این هنرمند بود، کارهای او را «خلاف گفتمان عمومی» دانسته و در مورد آنها نوشته: «…اکنون که نگرههای نوفیگوراتیو بر فضای تجسمی حاکم است، پرداختن به انتزاع قمار محسوب میشود و جذابیت کار نقاشان انتزاعی دوران ما در همین رفتار مخاطرهآمیز است…»
مجموعهی «چه سیاه» که شامل طراحی، نقاشی و مجسمه است، از آثار متعددی تشکیل شده که عموماً در یک سال اخیر اجرا شدهاند. در این مجموعه، هنرمند با عاریکردن کارها از تنوع رنگی (نسبت به مجموعههای قبلی)، رویکردی مهیّج پیش گرفته است. تقریباً همهی آثار سیاه و سفید هستند.
طراحیهای مجموعهی «چهسیاه» که همگی با تکنیک خاص این هنرمند با پاستل روغنی روی مقوا اجرا شدهاند، سیر مطالعات بصری و ماهیت تداوم
یافتهی روش کار او را نمایش میدهند. در نقاشیهای این مجموعه، با وجود استفاده از مونوپرینت، این تکنیک کنترلشده بهنظر نمیرسد، بلکه آزادانه جریان یافته است. حبیب فرجآبادی با استفاده از چندین لایه مونوپرینت همراه با تکنیکهای شخصیاش، سطحی یکتا اما نه با نظمی سازمانیافته ایجاد کرده است. مجسمههای این مجموعه، با وجود خویشاوندی با آثار سهبعدی این هنرمند از مجموعهی «نامناپذیر»، نوعی اجتماع (اسمبلاژ) از اشیاءِ جمعآوریشده، تکنیکهای طراحی هنرمند، و رویکرد حداکثریِ او به انتزاع هستند.
«پروژههای متحدان» که در سال ۱۳۹۳ یک نمایشگاه انفرادی از تعدادی از آثار حبیب فرجآبادی از مجموعهی «جستوجو» برگزار کرد، در کاتالوگ این نمایشگاه نوشت: «آثار فرجآبادی در تغزل غنی هستند، و با تأکید بر فضاهای «خالیِ» مرموز، بیننده را در خاصیتِ شاعرانهی خود رها میکنند —دقیقاً کیفیتی که فیلسوف آلمانی، تئودور آدورنو، در آثار نهاییِ بتهوون مشخص میکند، که در آن «اکنون» بهشکلی بیسابقه آزاد میشود.
باغْگوشهها
دستان +۲ برگزاری نمایشگاه آثار مینا غازیانی با عنوان «باغْگوشهها» را اعلام میکند. این نمایشگاه در روز ۱۹ شهریور ۱۳۹۵ افتتاح میشود و تا تاریخ ۴ مهرماه ادامه خواهد داشت. آثار او تاکنون در ۱۵ نمایشگاه انفرادی و بیش از ۳۰ نمایشگاه گروهی نمایش داده شده است. «باغْگوشهها» اولین نمایشگاه انفرادی او در دستان است.
مینا غازیانی (م. ۱۳۴۱، بابلسر) آثار این مجموعه را در یک دورهی چهارساله طی تلاشی مستمر خلق کرده است. او این نقاشیها را با الهام از وقتگذرانیهایش در «باغ نگارستان» شروع و با ویراستهای پیدرپی آنها را تبدیل به تجربههای پالاییدهی خود کرد. او باغ نگارستان را بهعنوان نمایندهی «فضایی ایرانی» انتخاب کرد تا بتواند تجربهای که نسبت به چنین مکانی داشته را در آثارش بازنمایی کند.
او میگوید: «در این آثار تلاش کردم تا درک کنم چهطور با نگاه به گذشته و حال در یک مکان قرار میگیرم. نوع نگاه به فضا و مکان باعث شد تا روی نقاشیها بارها رنگگذاری و بهتدریج عناصری را حذف کنم تا خلاصهتر و خالصتر شوند.» حذف انعکاسهای نور و عناصری همچون آب، حالتی ساکن و بیزمان به آثار داده، اما تأثیر آنها در فضا مشهود است. «این حذفها برای رسیدن به یک زمان عمومیتر یا حذف زمان انجام شد… و نهایتاً تلاش برای رسیدن به یک روز بیپایان بوده است.»
در ابتدای کار روی این مجموعه، مایههای خاکستری حضوری غالب داشت: «دائماً به فامهای خاکستری میرسیدم، این شد که برای مدتی طبیعت بیجان کار کردم تا درخشش رنگهایم بیشتر شود، اما باز دیدم که بر خاکستری با تهمایههای آبی اصرار دارم، برای همین به همان مسیر قبلی بازگشتم.»
محمد خلیلی، هنرمند نقاش، در مورد این مجموعه مینویسد: «ﻧﻘﺎشیﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﻣﻴﻨﺎ ﻏﺎﺯﻳﺎنی ﻧﻪ ﺑﺎﺯﻧﻤﺎیی ﻣﻴﺮاﺙ ﮔﺬﺷﺘﻪ اﺳﺖ، ﻧﻪ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎی ﻣﻜﺎﻥﻫﺎیی اﺳﺖ ﻛﻪ اﻭ ﺩﺭ ﻧﻘﺎشیهایش ﺳﺎﺧﺘﻪ و ﭘﺮﺩاﺧﺘﻪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺩﻋﻮتی اﺳﺖ ﺑﺮای ﺗﺠﺮبهی ﺣﻀﻮﺭ و ﻫﻤﺮاﻩ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﻧﻘﺎﺵ ﺩﺭ اﻳﻦ ﭘﺮﺩﻩﻫﺎ؛ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﮔﺸﺖوﮔﺬاﺭی ﺁﺭاﻡ ﺩﺭ ﻓﺎﻡﻫﺎی ﺧﺎﻛﺴﺘﺮی، ﺣﻀﻮﺭی ﺧﻴﺎﻝاﻧﮕﻴﺰ و ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﺩﺭ ﻻبهلای ﻣﻴﺰ ﻭﺻﻨﺪلیهای ﻟﻬﺴﺘﺎنی، ﻗﺪﻡﺯﺩﻥ ﺑﺮ آجرفرشها، اﻳﺴﺘﺎﺩﻥ ﺭﻭبهرﻭی ﮔﻞﻫﺎ و ﮔﻠﺪاﻥﻫﺎ، ﺗﻤﺎﺷﺎی ﺳﻔﻴﺪ ﺑﺮ ﭘﺎﺭﭼﻪﻫﺎی ﺭﻭﻣﻴﺰی و ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺯﻣﺰﻣﻪﻫﺎی ﺳﻜﻮﺕ ﺩﺭ ﻓﻀﺎ. — ﺑﺎ اﻳﻦ ﻫﻤﻪ، اﻳﺴﺘﺎﺩﻥ ﺩﺭ ﺑﺮاﺑﺮ اﻳﻦ ﭘﺮﺩﻩﻫﺎ همچون ﻓﺮاﺧﻮاﻧﺪهﺷﺪﻥ ﺑﺮای ﻣﻬﺮﻭﺭﺯی اﺳﺖ، ﻣﻬﺮﻭﺭﺯﻳﺪﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎیی ﻛﻪ ﻋﺎﻃفهی ﻧﻘﺎﺵ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺩﺭﺁﻣﻴﺨﺘﻪ اﺳﺖ، بی حسرتی ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ.»
سکوت تکرنگ
دستان +۲ برگزاری نمایشگاه آثار بهاره نوابی با عنوان «سکوت تکرنگ» را اعلام میکند. این نمایشگاه در روز ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ افتتاح میشود و تا تاریخ ۱۴ شهریور ادامه خواهد داشت. این سومین نمایشگاه انفرادی بهاره نوابی در دستان است.
بهاره نوابی (م. ۱۳۶۴، تهران) از لایههای متعدد کاغذ کالک برای طراحیهایش استفاده میکند تا حس شفافیت را القاء کند. در نتیجه، حالتی معلق در آثار ایجاد میشود «تا تفکرات پشت صورتها که ریشه در خاطرات دارند را در تنهایی بیان کنند.» استفاده از هردو طرف کاغذ کالک برای طراحی، مانند یک تأثیر درونی/بیرونی، نوعی پاسخ حسی به علاقهی هنرمند به خاطرات و اثر طولانیمدت آنهاست.
بهاره نوابی از کودکی تحت آموزش هنرمند فقید، فریده لاشایی (۱۳۹۱-۱۳۲۳)، قرار گرفت. او در ابتدا روی آثار آبستره تمرکز کرد و آثارش از سال ۱۳۸۲ در چندین نمایشگاه ارائه شد. بعد از فارغالتحصیلی از مدرسهی ملی عالیهی هنرهای زیبا (بوزار)، تمرکز او به سمت آثار پرتره معطوف شد، طراحیهایی که پرویز کلانتری (۱۳۹۵-۱۳۱۰) به آنها اصطلاح «آبستره فیگوراتیو» را اطلاق کرد و در موردشان نوشت «[این آثار] بر محور پیچیدگی غیرمنتظره از واقعیت شکل گرفتهاند که در نهایت سادگی و خلوتی در صفحه… دیده میشوند».
با اینکه این آثار بیزمانی را القاء میکنند، لایههایشان خطوطی را نمایش میدهند که گذر زمان را همانند تأثیر عمیقی از خاطرات دربردارند. استفاده از شکلهای نمادین در این مجموعه، اشارهای به آثار آبسترهی این هنرمند محسوب میشود. همچنین، چیدمان آثار در محیط نمایشگاه، که شامل استفاده از آینه در برخی کارهاست، نوعی گفتوگو میان آثار ایجاد کرده است.
تهران / فصل دوم / نقطهی گریز
دستان +۲ برگزاری نمایشگاه آثار کیان وطن با عنوان «تهران / فصل دوم / نقطهی گریز» را اعلام میکند. این نمایشگاه در روز ۲۵ تیر ۱۳۹۵ افتتاح میشود و تا تاریخ ۱۶ مرداد ادامه خواهد داشت.
کیان وطن (م. ۱۳۵۵، تهران) هنرمند طراح پرکار و خستگیناپذیر، سالهاست که در مجادله با جاذبهها و دافعههای تهران، این شهر و تاریخش را میپاید، میکشد و میپژوهد. مهمترین بنمایههای طراحیهای او در سالهای اخیر تاریخ معماری، طراحی شهری و تغییرات شهرسازی تهران بوده است. حاصل این تمرکز، سهگانهی گستردهی «تهران» بوده که سومین بخش آن با عنوان «تهران / فصل دوم / نقطهی گریز» در این نمایشگاه ارائه شده است. آثار کیان وطن تاکنون در هشت نمایشگاه انفرادی و چندین نمایشگاه گروهی به نمایش درآمدهاند. این اولین نمایشگاه انفرادی آثار این هنرمند در دستان است. آثار او قبل از این در یک نمایشگاه گروهی در زیرزمین دستان ارائه شده بود.
بارزترین وجه مجموعهی «تهران» کیان وطن، نگرش تاریخی او به تغییرات شهری تهران از نگاهی معمارانه بهسوی آشوبی در لایههای مختلف شهرسازی است. رویکرد این مجموعه صرفاً مطالعه از طریق منابع تاریخی و پژوهشی نیست، بلکه اساس کار هنرمند تجربهی مستقیم، پیادهروی، مشاهده و تمرین بوده، بهطوریکه خود را با روحیهی معماریها همراه کرده و هم در نوستالژیای مالیخولیایی اجتنابناپذیر آنها و هم با پیکرهای نیمهجانشان زندگی کرده است.
«تهران / مقدمه»، تاریخ تهران را از اواخر دوران قاجار تا اواسط دورهی پهلوی اول، با مطالعه روی معماری لالهزار، باغ اتحادیه و باقیماندههای معماری این دوره در تهران معاصر، نمایش میدهد. «تهران / فصل اول / شبانه»، که عنوانش را از آلبوم «شبانه»ی فرهاد مهراد وام گرفته، معماری و شرایط اجتماعی تهران در دوران پهلوی دوم تا دورهی انقلاب را نمایش میدهد — فضاهایی سیاه و سفید و خلوت، در سکون و سکوت، و فریادهای یکبارهی شبانه.
«تهران / فصل دوم / نقطهی گریز»، جدال تهران با هویت را در دوران معاصر نمایش میدهد — شهرسازی در دورهی بیقاعدهی امروز برای سالها اهمیت خود را از دست میدهد و عناصری بیهویت و بیجا یکباره در فضاهایی درمیان یا دور از محیط متعارف شهر قد میکشند. داربستها برپا و بنایی ساخته میشود، انسجام از بین میرود و هر بنا تبدیل به شیئی سرگشته درمیان هاشورهای متراکم شهر میشود.
امید روحانی دربارهی «فصل اول» نوشته بود که «تهران کیان وطن، در نمایشگاههای قبلیاش، هنوز تهرانی با اندک اصالتی بود. بناهایی آشنا از هویتی کهن و شناختهشده، از اصالتی که هنوز بارقههایش در لابهلای خطوط تیره و کدر، تاشهای سیاه و سفید و هاشورهای غلیط و زیرلایههای رنگ سیاه و دودی و انبوهی کدری و سیاهی دستکم قابل تشخیص بود… اما این تهران جدید هیچچیز از اصالت گذشته و حتی از هویت چند دههی اخیر هم ندارد. خالی و سیاه است، تودهای ازشکلافتاده و بیرنگ و سیاه و قیرگونه.» همین رویکرد و مسیر در «فصل دوم» هم جاری شده، بهطوریکه اینبار، هویت تهران درست آنچیزیست که نیست.
آثار خاکیِ
دستان +۲ / نمایشگاه «آثار خاکیِ مارکو گریگوریان»
این نمایشگاه در روز ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ افتتاح میشود و تا تاریخ ۱۲ تیر ادامه خواهد داشت.
مارکو گریگوریان (متولد ۱۳۰۴ در کروپتکین، روسیه؛ درگذشتهی ۱۳۸۶ در ایروان، ارمنستان) از تأثیرگذارترین هنرمندان و حامیان هنر دورهی مدرن ایران بود. او در دوران فعالیت خود، در کشورهای مختلف تجربهی کار بهعنوان هنرمند، مجموعهدار، معلم، گالریدار، و کیوریتور را داشت. مارکو مجموعهی «آثار خاکی» را، مستقل از جریان هنر زمینی غربی، با استناد به خاک، ریشهها، و هویت آغاز کرد.(۱) فرشته دفتری در توصیف آثار مارکو میگوید که آنها «جهانی هستند، بدون اینکه مشتق باشند، و محلی هستند بدون اینکه بهشکلی تقلیلی قومی باشند.(۲)»
آثار گریگوریان در چندین مجموعهی عمومی از جمله موزهی هنر مدرن در نیویورک، موزهی متروپولیتن، تیتمدرن، موزهی بریتانیا، مجموعهی نلسون راکفلر، گالری گرِی در دانشگاه نیویورک، موزهی هنرهای معاصر تهران، موزهی شرق نزدیک و گالری ملی ارمنستان نگهداری میشود.
مارکو پس از مسافرتهای متعددش به اروپا و آمریکا، مجموعهای بر اساس هلوکاست و سپس مجموعه آثار مشهورش با استفاده از مواد زمینی مانند خاک، کاه و چوب خلق کرد. دونا اشتاین، کیوریتور بینالمللی، بسیاری از آثار «خاکی» مارکو را «کپسولهایی کوچک از طبیعت» مینامد، و میگوید «او از دو تیرگیای که پیش چشمانش بود، یعنی مرگ و زمین (خاک و سطح)، چیزی آفرید — که زندگی بود. از ۱۹۶۰، تمام پژوهشها و ساختههای هنری گریگوریان از یک شوق او سرچشمه میگیرند: مواد زمینی و موادی که به خاک تعلق دارند.(۳)» آثار نمایشگاه حاضر از اولین مجموعههای کارهای خاکی او هستند، یعنی دورهای که او نخستین تجربههایش را با مواد جدید شروع کرده بود. این مسئله به این آثار نادر، اهمیتی دوچندان بخشیده است.
خانوادهی مارکو وقتی او پنج سال داشت به ایران مهاجرت، و برای مدتی در تبریز و تهران زندگی کردند. آنها در نهایت به اصفهان رفتند و ده سال در محلهی جلفا زندگی کردند. با بازگشت این خانواده به تهران، مارکو در دبیرستان البرز و سپس در ۱۳۲۸ در مدرسهی کمالالملک به تحصیل هنر پرداخت. دو سال بعد، بلافاصله پس از فارغالتحصیلی، مارکو به رم رفت و در آکادمی هنرهای زیبای رم ثبت نام کرد. پس از بازگشت به ایران، مارکو دومین گالری مدرن ایران(۴)به نام «گالری استتیک (۱۳۳۳-۱۳۳۸)» را تأسیس کرد. به استناد کریم امامی، مارکو از طریق این گالری، جریانهای نو هنر اروپایی، آثار هنرمندان نوگرای ایرانی و مجموعهی شخصی خود را به مخاطبان ایرانی معرفی کرد(۵).
مارکو، پس از مرگ دلخراش تنها دخترش سابرینا در ۱۳۶۵، سی سال پایانی زندگیاش را میان آمریکا و ارمنستان سپری کرد. در سال ۱۳۸۶، دو سارق در جریان دستبرد به منزل مارکو در ایروان، او را از ناحیهی سر زخمی کردند. در روز پنجم شهریور ۱۳۸۶، یک روز پس از مرخصی از بیمارستان، مارکو گریگوریان در اثر یک سکتهی قلبی احتمالی درگذشت. پس از مرگ او، آثارش در چند نمایشگاه موزهای بهنمایش درآمده است. در زمان برگزاری این نمایشگاه، یکی از آثار مارکو روی دیوار تیتمدرن قرار دارد.
(۱) کاتر، هلند. شکوفایی مدرنیسم در ایران. نیویورک تایمز. ۵ سپتامبر ۲۰۱۳.
(۲) دفتری، فرشته. بازتعریف مدرنیسم. در: ایران مدرن. ۲۰۱۳. نیویورک: آسیاسوسایتی.
(۳) اشتاین، دونا. مقدمه. در: گریگوریان، مارکو. آثار خاکی. ۱۹۸۹. نیویورک: گالری گورکی.
(۴) نخستین گالری مدرن ایران «آپادانا» نام داشت، که فقط مدت کوتاهی فعالیت کرد.
(۵) امامی، کریم. نوشتههای کریم امامی دربارهی فرهنگ، ادبیات و هنر مدرن ایران. امامی، گلی (گردآورنده). یاوری، حورا (سردبیر). ۲۰۱۴. نیویورک: بنیاد میراث ایران.
شارل حسین
نمایشگاه چاپ سیلک و طراحی کتاب «قرآن» با آثاری از «شارل حسین» در گالری دستان +۲
این نمایشگاه در روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ افتتاح میشود و تا تاریخ ۱ خرداد ادامه خواهد داشت.
قرآن نمایش داده شده در این نمایشگاه در سال ۱۹۷۰ توسط «کلوپ کتاب پاریس»، با سردبیری فیلیپ لوباد، در نسخههای محدود شمارهدار منتشر شده است و نسخهای منحصربهفرد با ابعاد مختلف تاریخی، هنری و پژوهشی محسوب میشود. این مجموعه متشكل از ترجمهای از قرآن بهزبان فرانسه (ژان گروژان) و یک متن پژوهشی از محقق اسلامی و جامعهشناس فرانسوی، ژاک برک و ۴۲ طرح از شارل حسين زندهرودی در دو جعبهی جداگانه است. یک جعبهی جداگانهی دیگر شامل مجلدهای چاپی دقیق از نسخهی خطی مشهور ابنبواب و کتابچهای حاوی پژوهشی مفصل از دی. اس. رایس نیز جزئی از این مجموعه است. ۳۷۳ نسخه از این قرآنها همراه با جعبهای شامل چاپهای سیلکسکرین زندهرودی و چند اثر سیلک دیگر از نشانههای طراحیشده توسط طراح سوئیسی، آدریان فروتیگر است. آثار زندهرودی شامل ۲۰ چاپ سیلکسکرین امضاشده، ۱۳ چاپ تکرنگ فاقد امضا، و دو سری چاپ ۲۱ برگی که هرکدام مراحل چاپ یک اثر متفاوت را نمایش میدهند، است. همچنين، ۷ چاپ سیلکسکرین فاقد امضا از نشانههای طراحیشده توسط فروتیگر نیز در این جعبه قرار دارند.
این مجموعه بهدلیل همكاری چند نویسنده، هنرمند، طراح و تیم ماهر چاپ و صحافی، روی متنی بنیادی، بهعنوان نمایندهی کتب هنری فرانسه در «سال جهانی کتاب (۱۹۷۲)» به «یونسکو» ارائه شد.
شارل حسين زندهرودی (م. ۱۳۱۶، تهران)، یکی از هنرمندان مکتب «سقاخانه» و از تأثیرگذارترین نقاشان معاصر ایرانی است. آثار متعددی از حدود شش دهه فعالیت هنری او در موزههای مشهوری همچون موزهی هنر مدرن در نیویورک، مرکز ژرژپمپیدو در پاریس، موزهی بریتانیا در لندن، موزهی هنر مدرن پاریس، موزهی هنرهای معاصر تهران، و همچنين مجموعههای خصوصی و موزههای معتبر دنیا نگهداری میشوند. این مجموعه شامل آثار متعددی از زندهرودی بهصورت چاپهای سیلکسکرین بههمراه ترجمهی فرانسوی قرآن و آثاری از وی در جعبهای جداگانه است.
ابوالحسن علی بن هلال بن عبدالعزیز (درگذشتهی ۱۰۲۲ یا ۱۰۳۱ میلادی در بغداد)، ملقب به «ابن بواب» یکی از مشهورترین هنرمندان خوشنویس در تمدن اسلامی بوده است. نوآوریها و قواعد تازهای که او در انواع مختلف خط بهوجود آورد، با گذشت چیزی حدود هزار سال، هنوز هم تأثیر خود بر هنر خوشنویسی، و حتی خطوط چاپی عربی و فارسی، را حفظ کردهاند. قرآن ابنبواب این مجموعه، یک نسخهی کامل است که در سال ۳۹۱ هجری قمری (۱۰۰۱ میلادی) کتابت شده است. این نسخه از روی نسخهی موجود در مجموعهی موزهی چستربیتی (دوبلين، ایرلند) کپی شده است.
اندی وارهول
اندی وارهول (۱۹۲۸-۱۹۸۷) در طول حدود سه دهه (از ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۳)، چندین مجموعه با موضوع گل تولید کرد. این مجموعهها از شناختهشدهترین آثار وارهول هستند و در کنار «قوطیهای سوپ کمپبل»، از اولین آثاری محسوب میشوند که او را به یکی از پیشروترین چهرههای هنرهای تجسمی تبدیل کردند.
«گلهای سیاه و سفید» (۱۹۷۴)، نمونههایی صریح از روش «تولیدِ» هنر در «کارخانه» هستند. وارهول طرحهای اولیهی آنها را از یک کاتالوگ کاغذدیواری انتخاب و با تکنیک سیلکسکرین چاپ کرد. نه نسخه از این آثار در این نمایشگاه ارائه شدهاند. پس از این آثار، وارهول روی تعدادی از همین طرحها با آبرنگ رنگگذاری کرد. این آثار از این نظر در میان مجموعههای گل وارهول منحصربهفرد هستند. یک اثر از این مجموعه در این نمایشگاه ارائه شده است.
قدیمیترین مجموعهی گلهای وارهول، که جزء شناختهشدهترین گلهای او نیز هست، در اولین نمایشگاه آثار او در «گالری لئو کاستلی» (نیویورک) در سال ۱۹۶۴ نمایش داده شد. این نمایشگاه شامل ۳۰۰ نسخه چاپ افست رنگی از یک گل بامیه در ابعاد حدود ۶۰×۶۰ سانتیمتر و آثاری بزرگ بود که در کنار هم، فضای گالری را شبیه به یک گلفروشی میکردند. همین تصویر گل بامیه، بعداً در سال ۱۹۷۰، برای خلق ۱۰ اثر سیلکسکرین رنگی با ابعاد حدود ۹۰×۹۰ استفاده شد. آثار رنگی ارائهشده در این نمایشگاه از سری چاپهای Sunday B. Morning همین مجموعه هستند.
فضیلت زخمی
فضیلت زخمی / فرح اصولی / گالری زیرزمین دستان پلاس ۲
این نمایشگاه در روز چهارم دیماه افتتاح و تا بیست و هشتم دی ادامه خواهد داشت. این نخستین نمایشگاه انفرادی فرح اصولی در دستان است.
فرح اصولی (زنجان، ۱۳۳۲)، در طول سی سال فعالیت هنری خود توانسته ترکیبی منحصربهفرد از تکنیک، مواد، درونمایه، و روایتگری را بهعنوان سبک شخصی خود بهدست آورد. او هنرمندی پیشرو است که قبل از دیگر هنرمندان معاصر منطقه، همچون عمران قریشی و شازیا سکندر، مایهها و محتواهای معاصر را به دنیای مینیاتور وارد کرد.
وجه بیانمندی آثار فرح اصولی از سبک روایی آثار او وام گرفته است. او در بسیاری از آثارش، از جمله مجموعهی «حافظ»، از اشعار فارسی برای ایجاد زمینه (context) استفاده کرده، اما ویژگی کار او در ساختی است که بر این زمینه برپا میکند. استفاده از فرهنگهای غنی تصویری و ادبی، همزمان با بهکارگیری ابزارهای سنتی و معاصر، آثار فرح اصولی را تبدیل به آثاری جهانی کرده است. اقبالی که آثار او نزد موزهها و مجموعههای مهم، مثل موزهی متروپولیتن و موزهی هنر بخش لسآنجلس (LACMA) دارند، شاید بیش از هرچیز از همین وجه نشئت گرفته است.
در بیشتر آثار مجموعهی «فضیلت زخمی»، که در طول بیش از سه سال اجرا شدهاند، از تصویرهای مشهوری از تاریخ هنر الهام گرفته شده است. همچنین در همهی این آثار، قسمتهایی از اشعار فروغ فرخزاد یا احمد شاملو، بهصورت دستنویس در کادرها، دیده میشود. فرح اصولی، خالقان آن تصاویر و شاعران این ابیات را فراخوانده و داستان خود را با همراهی آنان روایت کرده است.