گالری شماره ۶
آدرس: آدرس گالری شماره شش: خیابان میرزای شیرازی، کوچهی بیستم، پلاک دو، طبقه همکفتلفن: ۰۲۱۸۸۳۴۶۰۲۹
ایمیل - وبسایت
ساعت کار: ۱۶ الی ۲۱ - گالری پنج شنبهها و تعطیلات رسمی تعطیل است.
حیوان درون
نمایگاه گروهی «حیوان درون» در گالری شماره شش
نمایشگاه گروهی عکس با عنوان «حیوان درون» در گالری شماره شش گشایش مییابد.
این نمایشگاه به کوشش حافظ روحانی، سوگل کاشانی و ژوبین میراسکندری و با حضور رئوفه رستمی، زروان روحبخشان، رضا شریفی، محسن شاهمردی، نامدار شیرازیان، علیرضا قاضی، بهنام صادقی و مریم نیازاده برگزار میشود.
حافظ روحانی دربارهی این نمایشگاه نوشته است: «از همان زمان که پدران و مادران گمنام ما نخستین گلهی گاو را بر دیوار غارها تصویر کردند نه فقط آموختند که هنر میتواند «بیان» کند که در عینحال قدرت یگانهی خود در دیدن و تصویر کردن توحش اطراف را نشان دادند و این همان زمانی بود که آنها آرامآرام آموختند تا به مدد هوش خداداد از غارها بیرون بیایند، از همسایگی حیوانات فرار کنند تا تمدن ما را بسازند و از هراس زندگی در طبیعت بیمنطق که بیدریغ دامان ساکنان حیات وحش را میگیرد، بگریزند.
اما از مینوتور تا سانتور، از گرگنما تا خونآشام، یا جن حتی که گاه با سمهایاش بر آدمیان ظاهر میشود و آنها را میترساند، حیواناتی که ما به امید فردایی بهتر رهایشان کرده بودیم، گهگاه به سراغمان میآیند و برای دمی فقط هراس زندگی در طبیعت بیمنطق را به یادمان میآورند. همهی آنها، با پیکرههای نیمه انسانی / نیمه حیوانی نه فقط یادآور نیمهی حیوانی رها شدهی ما در غارها هستند که در عینحال تصویرگر همهی هراسهایی هستند که ما در دل غارها رها کرده بودیم، ولی آنها همچون نفرینی ازلی با ما هستند و میمانند انگار.
حیوان درون میتوان تصویری از همهی اینها باشد؛ تصویر هر هراس شخصی، یا خاطرهای گنگ از گذشته که به مانند رویای زیست آزادانه در غارها در خاطراتمان مانده است. اما بیتردید تصویر یک باور کوچک است که هنر حتماً با درونیترین نیازهای ما پیوند داشته و دارد، همان چیزی که هنر معاصر، به اصرار میکوشد فراموش کند.»
زمان برگزاری نمایشگاه: ۲۶ آذرماه تا ۳ دی ماه
گشایش: جمعه، ساعت ۴ عصر تا ۸ شب بازدید در روز های هفته ساعت ۴ عصر تا ۸ شب
گالری پنج شنبه ها تعطیل است.
آدرس گالری شماره شش: خیابان میرزای شیرازی - کوچه بیستم - پلاک ۲ - طبقه همکف
شماره تلفن گالری: 88346029
ماسوله ۱۳۶۰
نمایشگاه ساسان مویدی با عنوان «ماسوله ۱۳۶۰» در گالری شماره شش
جمعه دوازدهم آذر، نمایشگاه عکسهای ساسان مویدی با عنوان «ماسوله ۱۳۶۰» در گالری شماره شش گشایش مییابد.
در یادداشتی به مناسبت این نمایشگاه به قلم کیارنگ علایی آمده است: «اگر به زعم «رابرت کاپا» حقیقت بهترین تصویر و بهترین تبلیغ باشد، باید گفت عکاسی مستندگرایانه نمونه متعالی قابل مطالعه در مورد زندگی انسان در دوره های مختلف است. عکس مستند ذاتا خودبیانگر است، و با بی واسطه گی در خدمت بیان واقعیت قرار می گیرد. ادراک عکس مستند بر اساس اطلاعات عمومی و پیش زمینه هایی است که مخاطب از شیوه زیستن انسان در دوره زمانی خاص در ذهن دارد. او با قیاس این پیش زمینه ها و اطلاعاتی که عکس مستند بدون جانبداری در اختیار او قرار می دهد به ساحت پیام و آگاهی در عکس مستند راه می باید.
مستندگرایی اساسا با چند مولفه اصلی و زیر مجموعه های مختلف شناخته می شود: «ساختار تاریخی» و «دلسوزی نسبت به تاریخ» دو مولفه اصلی این نوع عکاسی اند و در زیر مجموعه های این رویکرد: بی طرفی عکاس نسبت به واقعه، گواهی و شهادت بر وضع موجود در صحنه، و احساس دین و تعهد نسبت به وضعیتی مشخص و معین از زیستن آدم ها در دوره ای خاص، از دیگر زیرمجموعه های رویکرد مستندگرایانه اند. احساسی که به صورت عمومی، مواجهه با عکس های مستند نصیب مان می کند یک جور حس خیرخواهانه از سوی عکاس نسبت به اماکن و انسان ها است. همان «بوی تغییر ز اوضاع جهان می شنومِ» حضرت حافظ است که اینجا در سندی تصویری با توجه ویژه عکاس به مکان و واقعه ای خاص در هم آمیخته تا نیاز به احساس تغییر در نوع زندگی یا معماری را به مخاطب القا کند. این وجه از عکاسی مستند در دهه 1930 آمریکا بیش از همیشه به چشم می آید و آرمان گرایی و اصلاح طلبی را نسبت به وضعیت زندگی انسان مد نظردارد. عکس های «ساسان مویدی» در نگاهی عمومی، گونه ای از عکاسی مستند را پیش روی مان قرار می دهند که بی شباهت نیست به سفرهای عکاسانه رایج از میانه قرن نوزدهم به بعد که در آن عکاس – عموما با حمایت های ارگان های دولتی – به تهیه انواع عکسهای مستند از اقوام و نوع زندگی ملل مبادرت می ورزید، سفر تیموتی . اچ. ا. سالیوان برای مستند سازی غرب آمریکا در حدود 1870، و آرشیو سازی شرکت آلیناری در حدود 1850 نمونه هایی از این دست عکاسی اند. اگرچه می دانیم ساسان مویدی نه با کمک هیچ ارگان دولتی یا خصوصی – که صرفا بر پایه عشق به فرهنگ و علاقه به مردم این سرزمین – اقدام به ثبت این عکس ها کرده است. ثبت هایی که می کوشند وجوه مختلف اقلیمی/فرهنگی یک نقطه خاص از استان گیلان را متمایز کنند و بر پایه رسالت های آشکار عکاسی مستندگرایانه حرکت کنند. ماسوله اقلیمی با ویژگی های خاص و یکتا است. آفتاب اولین اشعه نور خود را بر بلندای کوه شاه معلم ماسوله می تاباند، و مردم این خطه با قرار دادن تکه های کوچک آینه بر سردر خانه هایشان، آخرین ذرات نور غروب را در آن بازتاب داده و به تمام سطح شهر باز می گردانند. این شهر بر پایه محلات چهارگانه بنا شده، اما ساختار معماری آن به شکلی است که این محله ها در بیشترین تماس و ارتباط با یکدیگر قرار دارند و برای استفاده از حداکثر زمین در این شیب تند کوه، ساختار پلکانی را برای معماری آن در نظر گرفته اند. در ماسوله هر گونه حضوری - حتی به منفعلانه ترین شکل نیز - «واقعه ساز» است، این شهر جادویی بر بلندای کوه های تالش، از معماری منحصر به فرد و خیره کننده ای در دنیا برخوردار است که رفت و آمد آدم ها، گپ و گئده ها، و حضور تک پرسوناژها روی بام ها یا داخل کوچه ها حتی، در آمیزشی غریب با معماری سطوح و دیوارها، ترکیبی خیره کننده و سوال برانگیز ایجاد می کند: یک جور هم گونی شدید میان انسان و سازه های خویش. عکس های مستند ساسان مویدی از جهت اصول کلی و الفبای تصویری نکات بارزی را نمایش می دهند. یکی از این ویژگی ها «ونتیج» مناسب است، یعنی قرار گیری عکاس در زاویه مناسب نسبت به صحنه و اتخاذ شیوه مناسب برخورد با موضوع، که طبیعتا در رویکرد مستندگرایانه، این امر در سریع ترین زمان ممکن صورت می گیرد. نکته دیگر «شکل» و نوع به کار بستن خطوط است. در عکس ها رهگذران و ساکنین ماسوله توسط پنجره ها، سطوح تو در توی بام ها، یا دیواره بازار و درهای بسته مغازه ها قاب شده اند و این خطوط، هویت جدیدی به آن رهگذران بخشیده است. «بیان» و «داستان» از دیگر مولفه ها است که ساسان مویدی با بهره گیری معقول و به دور از هیجان از عناصر جوی – مه غلیظ و افق های ناپیدا – و تیپ نگاری صحیح به آن نزدیک شده است. عبور و هویت یافتن گذرگاه های کوچک در ماسوله یکی دیگر از خصیصه های بارز مکانی است که در عکس های ساسان مویدی به چشم می خورد. در پرتره های محیطی این عکاس، پسزمینه های پویا که بار اصلی اطلاعات دهی را بر دوش دارند به چشم می خورند، این پسزمینه ها گاهی با تفاوت نوری شدید نسبت به پیش زمینه، خبر از دنیایی دوگانه می دهند و گاهی در تصویر منعکس شده در آینه قهوه خانه ها، تنهایی و عزلت پیرمرد نشسته در جلوی کادر را پوشش می دهند. عکس ها با خلوص و صراحت بالایی ثبت شده اند و نمایش آن ها در این مقطع زمانی در گالری شماره شش تهران فرصت مناسبی است تا حسرت رویکرد ناب مستندگرایانه را که در سال های اخیر در کشور ما رو به زوال است، با خود حمل کنیم و بر این تلاش شایسته و درخور، ارج نهاده و قدردان این دغدغه انسانی باشیم.»
زمان: 12 تا 19 آذر ماه گشایش: جمعه، ساعت 4 تا 8 عصر بازدید در روز های هفته ساعت 4 تا 8 عصر گالری پنج شنبه ها تعطیل است. آدرس گالری شماره شش: خیابان میرزای شیرازی - کوچه بیستم - پلاک 2 - طبقه همکف
شماره تلفن: 88346029
تداوم ۴
نمایشگاه «تداوم ۴» در گالری شماره شش
جمعه بیست و یکم آبان، نمایشگاه گروهی عکس با عنوان «تداوم ۴» در گالری شماره شش گشایش مییابد.
در این نمایشگاه آثار مریم زندی، میترا محاسنی، رعنا جوادی و غوغا بیات به نمایش در میآید.
در توضیح این نمایشگاه به قلم هلیا دارابی آمده است:
«بوطیقای امر روزمره
چهار هنرمندی که آثارشان در این مجموعه به نمایش درآمده در ژانرهای عکاسی خود شمار زنان پیشرواند، که طی چند دهه در این حرفه پابرجا بودهاند. هر یک از این هنرمندان در زندگی حرفهای عکاسانهٔ خود دغدغهها و درونمایههایی را دنبال کردهاند. عکاسی مستند، عکاسی فیلم، یا پرترهنگاری ژانرهایی است که این زنان در زندگی حرفهایِ عکاسانهٔ خود به آن پرداختهاند. اما عکسهایی که از ایشان در این مجموعه گرد آمده، روندی متفاوت با شیوهٔ معمول ایشان را به نمایش میگذارد.
مجموعهٔ پیشِ رو عکاسی از موضوعاتی است که غالباً سوژههای معمول عکاسی نیستند. اشیا و امور معمولی و روزمره که معمولاً در حکم موضوعی برای هنرآفرینی یا عکاسی شدن مورد توجه قرار نمیگیرند یا شاید بتوان گفت بهطور مرسوم، شأن «موضوع هنر بودن» به آنها تعلق نمیگیرد. گزینش چنین اشیا و لحظاتی نشان میدهد که برای آن کس که متعهد به عکاسی است هر آن و هر گوشهای فرصتی است مغتنم. عکاس که با حرفهاش زندگی میکند آن را به همهٔ زوایای زندگیاش میبرد؛ و بنابراین حتی وقتی به هدف عکاسی از خانه بیرون نمیرود، یا نمیتواند برود، هر لحظه محملی برای تجربهٔ عکاسانهٔ او است.
در این تجربهٔ عکاسانه نشانههایی که در زندگی روزمرهٔ ما حامل معنایند، با گزینش، جداشدن از بافت و کنار همنشینی انواع معانی استعاری خلق میکنند و سمبولیسم بصری متنوعی پدید میآورند. این قابلیت عکاسی در اعطای ارزشهای تصویری، کیفیات بیانی و معانی جدید به امور روزمره، نشان میدهد که چرا عکاسیِ بدون سوژهٔ انسانی در عکاسی هنری معاصر این اندازه پررنگ شده است.
عکاسی رسانهای است همچون زبان، که از یک سو خود بستری از معنا و دلالت دارد و از سوی دیگر، هر بار از چیزی خاص سخن میگوید. در این شیوهٔ عکاسی، اشیایی که از بافتار خود بیرون آمدهاند عینیتی را به نمایش میگذارند که ناشی از گونهای آزادی و بیهدفی است. در اینجا سوژهها نه دعوی واقعنمایی مستند را دارند و نه بر خلاف عکاسی تبلیغاتی از اشیا، با هدف خاصی انتخاب شدهاند. کیفیت آزاد آنها از هرگونه التزام حرفهای غیر از تعهد به خود عکاسی رها است. و از همین رو خلاقانه، آشنا و صمیمی مینماید.
در مجموعهٔ حاضر هنرمندانی دیرینه در عکاسی از شیوههای معمول خود روی گردانده به توانشهای دیگرِ این رسانه در بازنمایی تکیه کردهاند. آنها با پرداختن به نوعی از عکاسی فراتر از مرزهای بين كارگاه هنرمند، گالري و جهان پیرامون، نوعی که معمولاً در کتب تاریخ عکاسی یا موزهها و دانشگاهها مغفول مانده، دریچهای متفاوت به عکاسی گشودهاند. دریچهای که با آشناييزدايي از تصاویر و امور عادي روزمره بیننده را فراميخواند تا درباره نحوهٔ ديدن و تجربهٔ محيط اطراف خود بينديشد و بر انحای عکاسی تأمل کند.»
21 تا 28 آبان ماه
گشایش: جمعه، ساعت 4 تا 8 عصر
بازدید در روز های هفته ساعت 4 تا 8 عصر
گالری پنج شنبه ها تعطیل است.
گالری شماره شش: خیابان میرزای شیرازی - کوچه بیستم - پلاک 2 - طبقه همکف
88939577
هیچکجا
نمایشگاه پویان شادپور با عنوان «هیچ کجا» در گالری شماره شش
در توضیح این نمایشگاه به قلم پویان شادپور آمده است:
«داستان انسان امروز، داستان تنهایی ست. تنهایی و انتظار.
آن قدر انتظار که دیگر این جا، آن جای قبل نیست. دیگر هیچ کجا نیست. انتظار در میان این "هیچ کجا".
داستان همیشه همین نخواهد ماند، خودمان در انتظار آن چیز دیگر.»
زمان: 9 الی 16 مهر ماه
گشایش: جمعه، ساعت 4 تا 8 عصر
بازدید در روز های هفته ساعت 4 تا 8 عصر
گالری پنج شنبه ها تعطیل است.
آدرس گالری شماره شش: خیابان میرزای شیرازی - کوچه بیستم - پلاک 2 - طبقه همکف
88346029
پس از جنگ
نمایشگاه «پس از جنگ» مهدی منعم در گالری شماره شش
نمایشگاه عکسهای مهدی منعم با عنوان «پس از جنگ» در گالری شماره شش گشایش مییابد.
مهدی منعم در توضیح این نمایشگاه نوشته است: «در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ با بمباران شهرهای ایران رسما جنگ عراق و ایران آغاز شد. در ابتدا کمتر کسی تصور می کرد که این جنگ به یکی از طولانی ترین مناقشات تاریخ تبدیل شود.
در طول هشت سال جنگ علاوه برنبردهای شدید در جبهه ها، شهرها و مناطق مسکونی غیر نظامی هم بر خلاف معاهدات بین المللی حقوق بشر و کنوانسیون های نه گانه ۱۹۴۹ ژنو، بارها هدف بمباران ها، حملات موشکی وحتی بمباران های شیمیایی قرار گرفت.
من عکاسی بودم که کارم ازجبهههای نبرد شروع شد. ازآن دوره خاطرات تکان دهنده ای برایم باقی مانده است. اما پس از جنگ نیز با صحنه های وحشتناک و تلخی روبرو شدم که آنها را با دوربین عکاسی ثبت کردم.
این عکسها نتیجه احساس نا خوشایندی است که از کابوسی به نام جنگ در ذهن دارم. با همه توانم تلاش کردم تا این احساس نا خوشایند جنگ را به همه منتقل کنم.»
گشایش: جمعه ۲۶ شهریور، ساعت 4 تا 8 عصر
بازدید در روز های هفته ساعت 4 تا 8 عصر
نمایشگاه تا ۲ مهر ادامه دارد.
گالری پنج شنبه ها تعطیل است.
آدرس گالری شماره شش: خیابان میرزای شیرازی - کوچه بیستم - پلاک 2 - طبقه همکف
88346029
بازی زمان
نمایشگاه حسین لطفی با عنوان «بازی زمان» در گالری شماره شش
جمعه دوازدهم شهریور نمایشگاه عکسهای حسین لطفی با عنوان «بازی زمان» در گالری شماره شش گشایش مییابد.
در استیتمنت نمایشگاه به قلم شهلا حسینی آمده است: «عکسهای مستند زیاد دیدهایم و مستندهای شخصی به قصد ثبت و تبدیل به خاطره گرفته میشود. عکسهای حسین لطفی اما تفاوت ظریفی با حفظ خاطره دارد. حضور زرافه و دلفینهای رنگی در فضای تاریک و جذاب خانهای هشتاد ساله که میدرخشند، زنده اند وتضاد سبکی این فیگورها با سنگینی و ماندگاری خانه ای که دیگر نخواهد بود، همزمان بازی فعال و غریبی دارد. عروسکها جابهجا میشوند؛ خانهها فرو میریزند.»
زمان نمایشگاه: 12 تا 19 شهریور
گشایش: جمعه، ساعت 4 تا 8 عصر گالری پنج شنبه ها تعطیل است
گالری شماره شش: خیابان میرزای شیرازی - کوچه بیستم - پلاک 2 - طبقه همکف - 88346029
نا-پیدا
نمایشگاه عکسهای اعظم شادپور با عنوان «نا پیدا» در گالری شماره ۶
نا-پیدا
ما به تمام چیزهایی که عاشقشان هستیم عشق می ورزیم. می دانم که این جمله اندکی نامتعارف به نظر می آید، اما حقیقت دارد. همانطور که لاینوس[1] شخصیت اصلی مجموعه داستانهای مصورِ "بادام زمینی" به پتوی دوران کودکی اش وفادار بود، هرکدام از ما نیز چیزهایی داریم که ممکن است دیگر برایمان کارایی نداشته باشند و تنها بدلیل نوعی وابستگی نوستالژیک آنها را در نزد خود نگاه داشته ایم. برنامه ی تلویزیونی مستندی وجود دارد که جزئیات زندگی و چالشهای "ذخیره کنندگانی"[2] را نشان می دهد که بصورتی ناخواسته و وسواسی هر چیزی را که دم دستشان می رسد در اطراف ذخیره می کنند. این افراد همواره با وسواسی کشنده دست و پنجه نرم می کنند چراکه صرفا نمی توانند توده چیزهایی که از دید دیگران"جنس های بنجل" است و به زعم خودشان "گنجینه های ذخیره شده"، را "رها کنند".
مجموعه پیش رو از اشیاء ذخیره شده در پشت پنجره های مجموعه مسکونی اکباتان عکسبرداری شده است. اشیایی که به دلایل گوناگونی در پشت پنجره قرار گرفته و برای زمانی طولانی در آنجا جا خوش کرده اند. شاید قرار است در آینده ای نزدیک دور انداخته شوند ، ممکن است تنها از دید حاضرین در خانه مخفی شده باشند و یا حتی عامدانه در برابر دید همسایگان قرار داده شده باشند. آنچه مسلم است تمامی این اشیاء از فضای حال خانه اندکی فاصله گرفته و دست کم در طول روز در پشت پرده های حال پنهان می شوند. فصل مشترک همه این اشیاء علاوه بر قرار گرفتن در فریم های تکراری، زمان طولانی ای است که در وضعیتی برزخ گون در فضای حد واسط جهان داخل و خارج خانه سپری می کنند و انتخاب نام مجموعه هم با ارجاع به این وضعیت پاردوکسیکال صورت گرفته است.
تجربه عکاسی در این مجموعه، فوکوس کردن از فاصله ای دور بوده است تا مخاطب قادر به دیدن چیزهائی شود که در حالت عادی قابل به دیدن نمی باشند. چیزهایی عادی و روزمره از زندگیِ نه - خصوصی - و - نه - عمومی که با سرک کشیدن دوربین ثبت شده اند.
شاید خیلی دور از ذهن نباشد که تصاویر تولید شده در این مجموعه را واجد وضعیتی تمثیل گون - همانند آنچه بطور مثال در کارهای رنه مگریت دیده می شود- به حساب آورد. حضور اشیاء ناهمگون در یک فریم ساده که درک روابط بین آنها به سادگی میسر نبوده و به مفهوم خاصی نیز ارجاع نمی دهند. البته ، فارق از بار تمثیل گون تصاویر، اشیاء انبار شده در پشت پنجره عمدتا ابژه هایی آشنا در زندگی روزمره ما هستند که بخشی از زمان و مکان معاصر را در خود حفظ کرده اند.
نمایشگاه عکسهای اعظم شادپور با عنوان «نا پیدا» در گالری شماره ۶
روشنایی محدود
روشنایی محدود
روشنایی محدود پروژه ی گروهیِ هنرجویان درس عکاسی دیجیتال مراکز آموزشی سروش و آرتین مشهد است که زیر نظر کیارنگ علایی شکل گرفته است. در این نمایشگاه چهار موضوع در حوزه عکاسی مستندگرایانه و عکاسی فاین آرت توسط عکاسان تولید شده است. در موضوع نخست به محیط به عنوان فضایی که عملی خاص را از تمامی اعمال دیگر در اطراف خود جدا می کند، پرداخته شده است. در موضوع دوم تصویری کردن بخشی از طبیعت که در شهرنشینی مورد مداقه بوده و یکی از چالش های محیط زیست بشر امروز است {کوه} مورد توجه است. در موضوع سوم عکاسان باید به پارکینگ به عنوان بخش مهمی از معماری شهری بپردازند، تغییر شکل پارکینگ ها و هویت دگرگون آن در زمانه حاضر یکی از اهداف این موضوع است. در موضوع چهارم شواهد حضور نور به عنوان عامل تغییردهنده بُعد، اندازه و فرم مورد توجه است. نور را بواسطه روشنایی و آشکارسازی اش می شناسیم. روز بواسطه نور از شب متمایز می شود و اشیا، بناها، ساختمان ها، معماری و هویت همه آن چه در شهر می بینیم بواسطه نور تغییر می یابد.
این نمایشگاه برخوردار از 49 عکس است و کتاب آن نیز در افتتاحیه رونمایی می شود.
عصبکشی
عصب کشی / نمایشگاه ویدیو آرت سمیرا اسکندرفر / گالری شماره ۶
میگن بعضی دندونا رو باید از ریشه کند و رفت.
دردشون، خرابیشون اصلا ارزش این صحبتا رو نداره. قبلا ها همه چیز سخت تر بود. ما آدم های خوشبخت تری هستیم. در حالیکه اصلا حواسمون نیست و فکر می کنیم آدمای بدبخت تری هستیم.
بعضی وقتا خوشی زیاد می زنه زیر دلمون. زیادی سبکیم، زیادی رها هستیم و همین حالمونو بد می کنه.
بعضی وقتا فکر می کنم اگه صد سال پیش تو یه روستای کوچیک به دنیا اومده بودم چی می شد. شاید دیوونه می شدم، ولی شایدم عادت می کردم. که خیلی بعیده، ولی شایدم بعید نیست. شایدم خیلی زود می مردم. ولی شاید خیلی زیاد عمر می کردم.
نمی دونم چی می شد. اصلا نمیشه فهمید.
ولی می دونم که ما آدمهای رهاتری هستیم. آدمای سبک تری هستیم و بعضی وقتا همین آزار دهنده میشه. یه وزنه می خوای سنگینت کنه. محکم بچسبونتت کف زمین. تکون نتونی بخوری... ولی کمی بعد می خوای مثل یه بادکنک آزاد و رها باشی.
ما آدم ها موجودات بلاتکلیف غریبی هستیم. بلاتکلیف و قدر نشناس شاید.
همیشه چیزایی رو می خوایم که نداریم. به محض بدست آوردن چیزایی که می خوایم، می چرخیم به سمت دیگه ماجرا.
به خصوص وقتی که امنیت برامون اونقدرها مهم نیست.
به خصوص وقتی که نا امنی و حرکت رو به ایستایی و امنیت ترجیح میدیم.
این روزا دیگه لازم نیست دندون رو از ریشه کند و رفت.
میشه عصب کشی کرد. دندون رو نگه داشت. دندون نیمه جون رو... و با دهانی پر از دندونای به ظاهر سالم و سفید لبخند زد.
من خودم سه تا از دندونامو عصب کشی کرده ام. اولیش وقتی هجده سالم بود.
این روزا میشه با دهانی پر از دندونای نیمه جون لبخند زد، ادامه داد و درد نکشید.
فکر کنم ما موجودات بلاتکلیف غریبی هستیم.
فکر کنم ما به طرز دلپذیری فرصت بیشتری برای اشتباه کردن داریم.
فکر کنم ما آدمای خوشبخت تری هستیم... حتی اگه اینطور به نظر نیاد.
افتتاحیه: جمعه ۷ خرداد ماه ۱۳۹۵ از ساعت ۴ تا ۸ عصر.
این نمایشگاه تا چهارشنبه ۱۲ خرداد ماه ۱۳۹۵ ادامه دارد.
ساعات بازدید ۴ تا ۸ عصر.
گالری در روز های پنج شنبه و ایام تعطیلات رسمی بسته است.
در غیاب آن
نمایشگاه گروهی عکس زروان روح بخشان و متین توفیقی با عنوان «در غیاب آن» در گالری شماره شش گشایش مییابد.
در توضیح نمایشگاه به قلم زروان روحبخشان آمده است:
«- زمان آدمها را دگرگون میکند اما تصویری را که از ایشان داریم ثابت نگه میدارد. / مارسل پروست
زمان میگذرد و هر حضور و وجودی را به غیاب و مرگ نزدیک میکند. این در حالی است که به نظر میرسد تصویر عکاسی شده، تا آنجا که ممکن است، ثابت میماند و در برابر نابودی و مرگ مقاومت میکند. اما در واقع تصویر لحظهای از وجود است؛ لحظهای از رویدادی که در زمان رخ داده است. عکس تصویری است از یک لحظهی خاص؛ تصویری از لحظهای درگذشته که دیگر حضور ندارد! چنان که بارت میگوید، عکس همواره متعلق به گذشته است. ما به واسطهی عکسها به یاد میآوریم آنلحظه، آنجا، آنشهر، آنخیابان، آنخانه، آنشخص، آندرخت را. با نگاه کردن به عکسها به غیاب آنها مینگریم.
آن چه پیش روست، چه در قالب کتاب عکس و چه تک عکسی بر دیوار، در لحظه و آنی ثبت شده است و کنار هم نشینی آن، به همان همیشگی تکراری، گذر زمان، نظر دارد. عکسهایی آنی که لحظاتی گذرا از گذار ما را به تصویر میکشند؛ ما و شهری که در آن زندگی میکنیم؛ در و دیوار و خیابانها و مردمانی که معنا و شکل شهر را میسازند و درختانی که زندگی را ممکن میکنند. آری گویی که این گذاری است بی آغاز و بی انجام.»
زروان روح بخشان، متولد 1357 در تهران، هنرمند، کیوریتور، عکاس، منتقد و مدرس هنر است. وی دانشآموختهی رشتهی پژوهش هنر از دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. علاقه و زمینه ی کار او تاریخ و فلسفه ی هنر و عکاسی بوده است. دغدغهی اصلی او به عنوان یک عکاس خیابانی دگرگونی فضای بصری شهر و تأثیر و تأثر آن بوده است. او عکسها و آثار خود را در بیش از 20 نمایشگاه گروهی و بین المللی به نمایش درآورده و نیز 6 نمایشگاه انفرادی هم در کارنامهی خود دارد. او به عنوان کیوریتور، چندین نمایشگاه، کارگاه و نشست برگزار کرده که از آن جمله میتوان به «واقعگرا نمایی» در سال 1390 و «گشایش» در سال 1392 اشاره کرد او در حال حاضر با رسانهی عکاسی، چیدمان و هنر کتاب کار میکند و در کنار اینها درباره ی هنر معاصر ایران در نشریات مختلف مینویسد.
متین توفیقی متولد 1358، دانشآموختهی رشتهی گرافیک دانشگاه آزاد تهران مرکز است. علاقه و زمینهی کار او طراحی فضای سبز، باغ و منظر و عکاسی است. دغدغهی اصلی او به عنوان عکاس ثبت لحظات خاص شخصی و نیز فصای سبز و معماری شهری است. او به عنوان یک طراح فضای سبز با خصوصیات اغلب گیاهان و درحتان آشنا بوده و همین امر رابطه ی درخت و بنا را برای او به موضوع کار تبدیل کرده است. او که تجربهی همکاری با دو آرشیو عکاسی نام و زرتاک را در کارنامه اش دارد، آثار خود را در 4 نمایشگاه گروهی به نمایش درآورده است.
وی در حال حاضر با رسانههای عکاسی و ویدیو هنر کتاب کار میکند و در عین حال به طراحی فضای سبز نیز مشغول است.
افتتاحیه: جمعه ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ از ساعت ۴ تا ۸ عصر.
این نمایشگاه تا ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ ادامه دارد.
ساعات بازدید ۴ تا ۸ عصر.
گالری در روز های پنج شنبه و ایام تعطیلات رسمی بسته است.
آدرس گالری شماره شش: خیابان میرزای شیرازی، کوچهی بیستم، پلاک دو، طبقه همکف، گالری شماره ۶
وضعیت نامشخص
جمعه سوم اردیبهشت، نمایشگاه گروهی «وضعیت نامشخص» در گالری شماره شش گشایش مییابد.
در نمایشگاه گروهی «وضعیت نامشخص» به کیوریتوری حامد دهقان آثار مهرانه آتشی، کتایون کرمی و شیرین محمد به نمایش درخواهد آمد.
بخشی از بیانیه کیوریتور:
«وضعیتِ نامشخص مجموعهایست گردآوری شده از آثار سه هنرمند معاصر که هریک با دغدغههای متفاوت و از طریق ورودیهای جداگانه به مسائلی میپردازند که متاثر از بحرانهای زیستی در دوران کنونی است. آثار به نمایش در آمده نشانههایی از وضعیت روزمره حاکم بر فضای سیاسی و اجتماعی را آشکار میسازند و تاملی دارند بر شکست و اختلال میان آنها. مسائلی چون خشونت های منطقه ای، آلودگی های محیطی و تفاوت های رفتاری حوزههای عمومی و خصوصی درون مایه اصلی این نمایشگاه را شکل میدهند، اینها بخشی از نیروهای فزایندهای هستند که در ساختارهای ایدولوژیک جوامع در حال توسعه بروز پیدا میکنند و شرایط زیستی افراد آن جامعه را در وضعیتی نامشخص قرار میدهند.»
افتتاحیه: جمعه 3 اردیبهشت - ساعت 16 الی 20
نمایشگاه تا جمعه 10 اردیبهشت ادامه دارد. ساعت بازدید در روزهای نمایش 16 الی 20
گالری شماره شش: خیابان میرزای شیرازی - کوچه بیستم - پلاک 2 - طبقه همکف
شماره تماس : 88346029
در - تهران
جمعه بیستم فروردین نمایشگاه عکسهای آرش چمنآرا با عنوان «در - تهران» در گالری شماره شش گشایش مییابد.
در توضیح این نمایشگاه آمده است:
«همه چیز از یک در شروع شد.
در چوبی این ایده را به ذهنم رساندکه در مسیر رفت و آمدم، درها را بهترببینم. این اولین قدم بود. با استفاده از گوشی همراه، درون قاب مربعی شکل سعی کردم زیبایی نهفته ی درها از نگاه خودم پیدا کنم. اشتیاقم برای دنبال کردن این فکر بیشتر می شد، زمانی که با انواع رنگ، جنس، بافت، طرح و فرم در روبرو می شدم. درهایی ساخته شده به دست صنعتگرانی که تخیلشان را بنا به عقیده و مذهب، محله و خیابان و جایگاه زندگی خانواده های مختلف، بر درگاه ورودی خانه ها نقش بسته بودند. دومین قدم جستجو بود. ابتدا از محله خودمان شروع کردم.سنایی یکی از محله های قدیمی و اصیل تهران است.عکس هایی که از این محله گرفتم، من را ترغیب به جستجو در محله های تهران کرد. از ری تا تجریش. خیابان های شلوغ، محله های قدیمی و کوچه های قهر و آشتی را یک به یک گشتم تا مجموعه ای فراهم کنم که سندی مستند بر این هنر باشد.هنری که در آینده ای نه چندان دور جای خود را به بی هنری ها خواهد داد. این مجموعه منتخبی از میان سه هزار و پانصد در منحصر به فرد می باشد. دوست دارم با جمع آوری و نمایش این عکس ها زیبایی، شخصیت و رنگ و بوی درها را در خاطر نسل های مختلف زنده نگه دارم، تا بدانیم درها جزء مهمی از هویت کوچه ها و خیابان های هر شهری است.»
افتتاحیه: جمعه ۲۰ فروردین ماه ۱۳۹۵ از ساعت ۴ تا ۸ عصر.
این نمایشگاه تا ۲۷ فروردین ماه ۱۳۹۵ ادامه دارد.
ساعات بازدید ۴ تا ۸ عصر.
گالری در روز های پنج شنبه و ایام تعطیلات رسمی بسته است.
قصههایی در قاب
نمایشگاه عروسکهای دستساز مینا عبدلی با عنوان قصههای در قاب در گالری شماره ۶
قصه هایی در قاب
جهان فینا عبدی، جهانیست، مهار ذهن او. آنچه در قاب های چوبی او می بینیم، بازی رنگ و حجم و تخیل و واژه هاست. شخصیت های او گویی تصویر سازی هاییست که از حصار کاغذ رهانیده شده و در مسیر کشف و شهودی کودکانه و پینوکیووار، عاقبت به تکاملی از جنس حجم و بعد و بافت رسیده اند. هرکدام در جای خود ایستاده و ما را مسخ و ناگزیر از رویا و تخیل کرده اند، وخود نیز حتی گاهی، در بند قاب های چوبی خویش نمانده اند. آنچه هنرمند می خواهد بگوید شاید دعوتی است برای ما، که کودک بمان... که در بند ناگزیر روزمرگی هایت نباش....
سمانه سیار
گهواره زمان
گهواره زمان / بابک اطمینانی
۱- آثار من آبستره نیستند چون دربارة طبیعتند. و فیگوراتیو هم نیستند چون دربارة باطنِ طبیعت و چگونگیِ شکلگیریِ آنند. بیش از بیست سال است که بطور متمرکز روی همین اندیشه کار کردهام و در این راه به ادراکاتی دربارة درون و برون رسیدهام و آثارم تجسّمِ کشفیاتی است که در این مسیر داشتهام.
۲- من امروز عکسهایی را که تلسکوپ هابل ارسال میکند میبینم ولی عظمتِ مقیاسِ بزرگ را درک نمیکنم. خبر کشف ذرة هیگز را میشنوم ولی در عظمت مقیاس ریز واقع نمیشوم. این ابعاد در فهمِ نیوتنیِ من نمیگنجد. از آن مهمتر، هرگز نمیتوانم یگانگیِ اثباتشدة عالمِ هستی را بفهمم مگر از راه شهود، از راه خاموش کردن ذهن، که آن را هم بلد نیستم. ولی راهی پیدا کردهام که از طریق آن میتوانم شاهدِ چگونگیِ شکلگیریِ هستی و پدیدههایش باشم؛ و این بهخودیخود امری زیباست که مواجهة با آن باعثِ گسترشِ ادراکاتم میشود.
۳- اگر آرایشِ بصریِ آثارم شبیه به ساختارهای هستی میشود به دلیلِ تاثیرِ نیرویِ جاذبه است، چرا که من به هیچوجه قصدِ بهتصویرکشیدن چیزی را ندارم. آثارِ من اصلاً تصویر نیستند بلکه پیکرههایی ارگانیک و فیزیکیاند، موجوداتیاند از جنسِ مادّة رنگی، و توسطِ نیروی جاذبه و دخالتهای آگاهانة من شکل میگیرند؛ و رنگ در آنها امری ثانوی است که صرفاً باعث دیدهشدنشان میشود. شما فقط پایانِ کار را میبینید، لحظهای را که اثر از حرکت افتاده و جامد شده، تابلویی را میبینید آویخته بر دیوار، در حالیکه من با واقعیّتهای سیّالی طرفم که شبیهسازیِ تعمّدی و فیزیکیِ قلمروهای کلاناند، و در این بین، جریان را طوری همراهی و هدایت میکنم که حاصلِ نهایی بتواند حاملِ احساسات و ادراکاتِ زیباشناختیِ من هم باشد. در ارتباط با همین واقعیتهای سیّال است که میفهم، و به همین دلیل است که میگویم آثار من فیگوراتیو یا آبستره نیستند. آنها اساساً خارج از این مباحث شکل میگیرند.
۴- عالمِ هستی فرکانسهایی است یکپارچه از جنسِ آگاهی و ذرّه و موج، یعنی همان یافتههای فیزیک مدرن. اگر با ذرّهبین به نقاشیهایم نگاه شود ذرّاتِ منظّم و عمیقتری در ساختارِ مادّیِ آنها پدیدار میشود، درست مثلِ عالمِ هستی که از درونِ خویش توسطِ نیرویی زاینده میروید تا از ذرّاتِ ناپایدارِ هستهای، خوشههای بیانتهای کهکشانی ببافد.
۵- کار من دربارة چگونگیِ این بافتهشدن است، دربارة چگونگیِ پیدایش و گسترشِ نخستین فرمهایِ عالمِ هستی است، یعنی همان الگوهای آغازینی که همه چیز از تکرار و تلفیق آنها پدید آمده است. کار من پیوند زدنِ آگاهی به میدانهای خودمختارِ مادّه و انرژی است تا بتوانم شاهدِ شکلگیریِ عالمی باشم از جنس رنگ روی سطحِ مسطّحِ بوم. کار من این است که امرِ زیبا را ایجاد، همراهی، هدایت و حفظ کنم، هم به شکلِ یک آگاهیِ درونی، و هم به شکلِ یک پیکرة بیرونی.
(برگرفته از مصاحبه مجله هنگام با بابک اطمینانی)
افتتاحیه: جمعه ۱۸ دی ماه از ساعت ۴ تا ۸ عصر
نمایشگاه در روزهای آتی از ساعت ۱۲ ظهر تا ۸ عصر دایر میباشد.
نمایشگاه تا ۶ بهمن ماه برقرار است.
استثناْ در طول برگزاری این نمایشگاه گالری پنجشنبه ها باز است.
بال آدمی اسب است
نمایشگاه عکس علی باقری با عنوان بال آدمی اسب است در گالری شماره ۶
بال آدمی اسب است
آرزوهای کودکی رویاهای همیشگیاند. یادآور سالهای دور، به ویژه زمانی که گرفتار روزمرگی میشوی.
از آرزوهای کودکی من، داشتن اسب بود، اسبی برای رفتن به سفرهای دور و دراز رویاهایم.
اسبی سیاه که در خیال میتاخت و یالهای بلندش صورتم را مینواخت. اغلب با اسب خیالیام به مدرسه میرفتم و در تمام آن سالها شیفتهاش بودم و هنوز هم.
این عکسها در کنار عکاسی برای فیلم مستند آتلان در ترکمن صحرا ثبت شدهاند. تلاشم نه برای عکاسی قوم نگارانه و نه برای اصالت بخشی به نژادی خاص که تنها هدفم دیدن محض و ثبت تصویری بوده است در کنار عینیت بخشیدن به رویاهای کودکیام.
ترکمنها ضرب المثلی دارند که من با آنها هم باورم: آت آدمینگ قاناتی دی (بال آدمی اسب است)
علی باقری
آذرماه 1394
تنهایی بزرگ
تنهایی بزرگ / نمایشگاه عکسهای حسنا شهرامیپور
مواجهه اتفاقی
جمعه ۱۵ آبان، نمایشگاه عکسهای گروه هیکاری کریتیو با عنوان «مواجهه اتفاقی» در گالری شماره شش برگزار میشود.
در توضیح این نمایشگاه آمده است:
«موراکامی مساله را به سادگی بیان کرده است: “ اتفاقات هستند که ما را به پیش میبرند”. در مواجهه اتفاقی، وقایع به صورت تصادفی رخ میدهند و نه بر اساس نقشه از پیش تعیین شده. برخی از این اتفاقات تاثیر کمی بر ما دارند و برخی تاثیر ماندگارتری باقی میگذارند. عکاسی در ذات خود، تجسمی از هر دو نوع اتفاق است: یک ثبت بصری از رخدادی لحظهای است که میتوان آن را تا ابد دید.
اما به عنوان عکاس، ما الزاما همه چیز را به شانس و تصادف واگذار نمیکنیم. ما نیز زنجیره وقایع خود را میسازیم: انتخاب میکنیم که دوربینی در دست داشته باشیم، که با دوربین بیرون برویم، که به اطراف توجه کنیم، صبر داشته باشیم، جستجو کنیم و دنبال کنیم. گاه از مسیر اصلی خارج میشویم، به دیگران تنه میزنیم، برخورد میکنیم و در نهایت با سوژه یکی میشویم. دقیقا همانگونه که در تئوری خلق عالم هستی، میلیونها سال قبل اتمها به یکدیگر برخورد کردند و یکی شدند.
آکو سالمی عضو هیکاری کریتیو : “ در گوشه و کنار محیط اطرافم، لحظاتی را مییابم که نور و فضا و آدمها، همگی در تعادلی بدیع قرار میگیرند. گاهی از زاویه پایین عکاسی میکنم و گاه منتظر لحظه قطعی میمانم تا حرکت، نور و عناصر صحنه منجر به بهترین ترکیب ممکن گردند.”
شاید این به خاطر قانون جذب باشد که وقتی عنصری در عکس به سطح عالی خود میرسد بقیه عناصر نیز از او تبعیت میکنند و نوعی همزمانی و تجمیع عناصر را باعث میشوند.
مارینا سرسیل عضو دیگر هیکاری کریتیو :” عاملی که در عکاسی مرا مجذوب میکند، حرکت آدمها در گوشه و کنار شهر است که باعث فعل و انفعالات بصری در حرکتها، نورها و سایهها میشوند. من به طور خاص جذب فضاهای خالی میشوم که ارتباطات دوسویه اتفاقی بین اَشکال و نورها باعث آشکار شدن سطحی از واقعیت میگردد که در حالت معمول دیده نمیشود و این راوی داستانهای غیرمنتظره خواهد شد.”
عمل عکاسی به خودیخود، تعهدی است برای مواجهه و کشف درونمان، آشکارسازی عشق، زیبایی و یا حتی ترس. ما به دنبال چنان وقایع تصادفی هستیم که لایههای سطحی زندگی را کنار بزند و حقایق ماورای آن را آشکار کند. گاهی این حقایق تنها برای عکاس آشکار میشود و گاه برای بیننده عکس. بهترین حالت اما آن است که برای هر دو رخ بنمایاند.
کیو ساکاماکی عضو هیکاری کریتیو : “ آرزویم این است که به جایی برسم که بتوانم نادیدنیها را ثبت کنم. آنچه که ورای سوژه قابل رویت عکس است و چیزی از هویت خودم و از درونم را در آن نشان دهم. زندگی بدون اتفاق، خسته کننده است. اتفاقات جزء حیاتی عکاسی است. اگر چشم خود را باز کنیم، وقایع بیشماری خواهیم دید که تاثیر گذار هستند. من دوست دارم چنان لحظاتی را ثبت کنم چرا که در آن حالت یک قدم به آشکار نمودن آن نقطه دید خاص زندگی، نزدیکتر شدهام.”
وقایع اتفاقی نیازمند مشاهده دقیق هستند. ممکن است متوجه رخدادهایی که ارزش توجه دارند و لحظاتی که در کسری از ثانیه میگذرند، نشویم. هشیاری دائم، کلید برتری است.
اریک منچر عضو هیکاری کریتیو :” اگر واقعا توجه کنیم، شاهد جذابترین تئاترهایی خواهیم بود که توسط شخصیتهای عجیب زندگی واقعی اجرا میشوند و داستانهایی از زندگی با تمام احساس و شور و تاثیرات متقابلش روایت خواهند کرد.”
در اصل، عکاسی مجموعهای است از چنین ارتباطات اتفاقی. هیکاری کریتیو نیز مانند عکسهایمان، حاصل یک برخورد اتفاقی میان چهار نفر از چهار نقطه متفاوت جهان بود. این گروه ایجاد شد تا با عکسهایمان و عکسهایی که انتخاب میکنیم و نمایش میدهیم، شواهدی بصری از حقایق و اتفاقات را بیان کنیم، اتفاقاتی که خودِ زندگی هستند و ما را به پیش میبَرند.»
هنرمندان شرکتکننده در این نمایشگاه عبارتند از: مارینا سرسیل، اریک منچر، کیو ساکاماکی و آکو سالمی.
افتتاحیه: جمعه ۱۵ آبان ساعت ۴ تا ۸ عصر
نمایشگاه تا سه شنبه ۲۶ آبان ادامه دارد.
ساعات بازدید در روزهای دیگر ۴ تا ۸ عصر
گالری پنجشنبه و ایام تعطیلات رسمی بسته است.
گالری شماره شش: خیابان میرزای شیرازی، کوچهی بیستم، پلاک دو، طبقه همکف
تلفن: ۰۲۱۸۸۳۴۶۰۲۹
هجای ناتمام
آثار فارغ التحصیلان دوره عکاسی دیجیتال موسسه سروش مشهد در قالب نمایشگاه عکسی با عنوان «هجای ناتمام» در گالری شماره شش تهران به روی دیوار می رود.
مدرس این دوره «کیارنگ علایی» است و به گفته وی، هنرجویان این دوره به مدت شش ماه مباحث فنی، زیبایی شناسی و تمارین ایده پردازی و تولید را سپری کرده اند.
عکاسان این نمایشگاه عبارتند از: نعیمه بخشی، ملیحه چمنی، آیدا خودنیا، الهه سالاران، سمیه سالاران، رضا مدیر شانه چی، محمود ضیاء، حمید عرفانیان، هادی فرخنده، مرضیه لک زائی (لیالی)
عکس های این نمایشگاه از پنج پروژه کلاسی توسط «دکتر محمد ستاری» انتخاب شده است. دکترمحمد ستاری عضو هیات علمی دانشگاه تهران در مقدمه ای بر این نمایشگاه نوشته است: « در روش آموزش استاد - شاگردی، معلم علاوه بر آموزش مهارت و صناعت، بهگونهای ناملموس به پرورش روح و روان شاگرد نیز میپردازد؛ منشهای والای آرمانی را به ایشان میآموزد و قبل از آنکه شاگرد را در طی مسیر صعب و دشوار هنرمند شدن، همراهی و هدایت کند، انسان بودن را به وی آموزش میدهد. در نظام مبتنی بر آموزش استاد - شاگردی هنرآموز عمدتاً از راههای شهودی با سادهترین و بنیادیترین مبانی نظری هنر آشنا میشود. شاگرد در این نظام آموزشی پس از کارآموزیهای مکرر باید حرفه و اخلاق مترتب با آن را چنان فراگیرد که بتواند دستیار ورزیدهای برای معلمش شود. این روش و نظام آموزشی پیشینهای طولانی در کشور ما دارد.»
در این نمایشگاه ۴۴ تک عکس به نمایش گذاشته می شود و کتاب آثار نیز که به صورت رسمی منتشر شده است، در مراسم افتتاحیه رونمایی و عرضه خواهد شد.
گالری شماره شش شما را به بازدید از نمایشگاه عکس گروهی با عنوان "هجای ناتمام" دعوت می کند.
افتتاحیه: جمعه ۸ آبان ساعت ۴ تا ۸ عصر.
نمایش تا ۱۲ آبان ادامه دارد.
ساعات بازدید در روزهای دیگر ۴ تا ۸ عصر می باشد.
گالری پنجشنبه و ایام تعطیلات رسمی بسته است.
نقاشی
نمایشگاه نقاشی هانیه فرهادی نیک در گالری شش
هی زن! تو در این سیاره چه کارهای؟!
هی زن! تو در این سیاره چه کارهای؟! / نمایشگاه نقاشی سعیده حاتمی در گالری شماره شش
سعیده حاتمی
متولد۱۳۵۷
لیسانس مترجمی زبان انگلیسی
عضو انجمن نقاشان ایران
نمایشگاه انفرادی گالریart centerخانه هنر سال۱۳۸۹
شرکت در نمایشگاه گروهی گالری محسن سال ۱۳۸۹
شرکت در اولین جشنواره طراحی سندوزی موزه امام علی سال۱۳۸۶
شرکت در جشنواره طراحی موزه امام علی سال ۱۳۸۸
شرکت در نمایشگاه منتخب نسل نو در گالری هما سال ۱۳۸۷
شرکت در نمایشگاه گروهی صد اثر صد هنرمند در گالری گلستان سال ۱۳۸۷ و۱۳۸۸و۱۳۸۹و۱۳۹۰
شرکت درنمایشگاه گروهی در گالری لاله سال ۱۳۸۷
شرکت در نمایشگاه گروهی در گالری لاله سال ۱۳۹۰
شرکت در نمایشگاه گروهی تنکابن سال ۱۳۹۰
شرکت در نمایشگاه گروهی خانه هنرمندان ۱۳۹۰
شرکت در ارت اکسپوی تهران گالری فروهر۱۳۹۰
شرکت در نمایشگاه گروهی گالری صد رنگ ۱۳۹۱
شرکت در بازار نقاشی تهران گالری صبا ۱۳۹۱
شرکت درگالری نقاشی من ۹۱
شرکت در نمایشگاه گروهی(هفته هنر مازندران)فرهنگسرای نیاوران ۹۱
شرکت در نمایشگاه نقاشی پاییز و زمستان انجمن نقاشان ایران۹۱
شرکت در نمایشگاه گروهی زنان انجمن نقاشان ایران ۹۲
دومین حراج یک روزه شماره شش
دومین حراج یک روزه شماره شش /
دلایل و مقاصد برگزاری حراج
- آنچه که آزارنده است برگزاری حراج هایی است با قیمت هایی عجیب، و حبابی که از پس آن فاصله ی عموم مردم با داشتن هنر، خریدن هنر و دیدن هنر را زیاد و زیاد تر می کند، می کوشیم تا از طریق برگزاری حراجی منطقی، این فاصله ی دست نیافتنی میان مخاطب و خرید اثر هنری را از میان برداریم.
- برپایی حراج یک روزه از یک سو امکانی خواهد بود تا هم هنرمندانی که اسمی دارند و سابقه ای به میدان فراخوانده شوند و از دیگر سو برای آنانی که در عین جوانی و با وجود کیفیت بالای تصویری، کمتر مجالی برای دیده شدن یافته اند فضایی برای عرضه بیابند.
- کنار هم قرار گیری هنرمندانی از نسل های متفاوت و با تنوع تصویری بالا با عث اغنای ذائقه ی مخاطبین متفاوت خواهد شد.
- گروه برگزار کننده حداکثر تلاش خود را برای یکسانی شرایط ارائه و دیده شده آثار به کار خواهد بست تا از طریق این همسانی فیزیکی امکان دیده شدن آثار در کنار هم فراهم شود.
- به دلیل رویکرد فرهنگی حراج، درصد دریافتی گالری به حداقل کاهش یافته تا بیشترین سود نصیب هنرمندان شرکت کننده گردد.
گروه مشاوره حراج
مازیار مهین
آیدین خانکشی پور
جمعه 27 شهریور 1394
ساعت بازدید 11 صبح تا 8 شب
ایستادگیّة
نمایشگاه عکسهای روزبه روزبهانی با عنوان «ایستادگیه» در گالری شماره شش /
در توضیح این نمایشگاه آمده است:
«تنها با اشاره یک انگشت جهان میایستد و هیچ چیز تا ابد تکان نخواهد خورد .سکونی ابدی بر جهان مستولی می شود. جهان بیحرکت، بدون قبل و بعد. بدون حادثه، بدون اتفاق. دنیایی سرد اما ایمن از تغییر. انگار دلیلی برای ادامه نیست و تمام هستی در یک لحظه خلاصه شده است.
و ناظری که از همین لحظهی یه تصویر کشیده شده، می تواند داستانی بیپایان را برای خودش تعریف کند.»
افتتاحیه: جمعه ۱۳ شهریورماه ساعت ۴ تا ۸ عصر
خیال واقعی
نمایشگاه عکس علیرضا معماریانی با عنوان خیال واقعی در گالری شماره ۶ /
در توضیح این نمایشگاه به قلم علیرضا معماریانی آمده است:
«خاک قرمز در هوا رقصان است ، غبارش همه را پوشانده ..به پوست چسبیده ، به صورت ، به دستها...
چشمها را تار کرده است ، دهان را گس و خون آلود و نفس را تنگ ... خاک به درون رسوخ کرده ، به مغز استخوان ، به داخل جمجمه ، به خواب ، به رویا... آتش کوره ی کارخانه ، محیط قرمز آن و حرارت تابستان جنوبی یادآور جهنم است . سختی کار طاقت فرساست. 5 مرد صبور سالهاست که در اینجا کار می کنند . در میان هجوم بی امان رنگ سرخ، لحظه ای عینیت می یابد . نقطه ای به واقعیت نشت میکند . آرام جان میگیرد و میدرخشد . با بالهای ایمان به پرواز در می آید . حقیقتی زاییده ی امید ،توانی مضاعف به نفسهای تنگ میدهد تا "زندگی" آنچنان که باید به مسیرش ادامه دهد.»
همچنین کیارنگ علایی دربارهی این نمایشگاه نوشته است:
«التهاب پاسخ حفاظی بافت دربرابر آسیب وارد شده یا تخریب یاخته ها است.
و سرخ، رنگ التهاب است، رنگ پاسخ موضعی بدن به آسیبِ بافتی. آیا این سرخ فامی مسلخی است برای دشوارترین پیشه ی عالم؟ یا انتظار معجزه ای سپید در بطن این سرخی ما را بشارت می دهد؟ چشم های عادت کرده به بیل سرخ میز سرخ دیوار سرخ زمین سرخ هواکش سرخ کفش و لباس سرخ و حتی عینک سرخ تنها و تنها آسمان را دارد که هنوز آبی است. و پرندگان: از جایی دور می آیند. از آبی دوردست آسمان ها، از افق های نامعلوم و بی نام که هنوز دست هیچ انسانی به آن نرسیده است، تا در وجود کارگران فرو نشینند و شوربختی آن ها را به سپیدبختی گره زنند. آن ها که - مثل سپیده صبح درخشان اند - دیوانه وار همهمه ای را در پیکر «نما سرخ» به راه می اندازند تا شکوه از دست رفته مردانی را که انگار در برزخی خودخواسته رها شده اند، جشن بگیرند؛ جشنی که میهمان و میزبان آن یکی است.»
-علیرضا معماریانی متولد آبان ۱۳۶۳
-فارغ التحصیل طراحی صنعتی از دانشکده ی هنر ومعماری در سال ۸۷
-شروع فعالیت عکاسی از سال ۸۳
-مدت ۳ سال تجربه ی فعالیت در گروه های فیلمبرداری سینمایی و همزمان عکاسی از شرایط سینما همانند مجموعه ی "سیاهی لشگر" که مدت یکسال به طول انجامید .این مجموعه تصاویری است از هنرورانی که در پروژه ی سینمایی "رستاخیز" شرکت داشته اند.
-نمایش مجموعه عکس "بادبادک" در کافه گالری پراگ در سال ۸۹
-ساخت فیلم کوتاه" آن" در سال ۹۰
-شرکت در جشن فیلم کوتاه مستقل تهران و راهیابی فیلم به عنوان ۲۰ فیلم برتر سال ۹۰ ازمیان ۷۰۰ فیلم فرستاده شده به جشن
-کار بر روی مجموعه عکس "بلوچستان" از سال ۹۰ تا ۹۳ با تمرکز بر روی کودکان بلوچ و موزیسینها ی بلوچی
-ساخت فیلم مستند از" موسیقی بلوچی "در سال ۹۲
- آغاز عکاسی از معادن مختلف ایران در سال ۹۳ همانند معادن چغارت ، کوشک ، سنگ کچ و...این پروژه همچنان در حال اجراست.
-همکاری با چندین خبرگزاری و برنامه ی تلویزیونی
شرکت در نمایشگاه عکاسی گروهی سومین جشن عکس هرمزگان در بندر عباس
-عکاس برگزیده سال از جشن عکس هرمزگان در سال ۹۳
-برپایی نمایشگاه عکس انفرادی "رویای سرخ" در گالری بید بن شیراز در بهمن ۹۳
جورچین
نمایشگاه عکسهای آرش کریمی با عنوان «جورچین» در گالری شماره ۶
در توضیح این نمایشگاه آمده است: «زیبایی لزوماً ساخته و پرداخته طبیعت و یا ذهنی متمرکز و صرف زمانی طولانی نیست. گاه در یک لحظه به صورت کاملاً اتفاقی و با در کنار هم قرار گرفتن المان های به ظاهر بی ربط و ناجور، زیبایی خلق می شود. کافی است "حضور" داشته باشیم و این گونه می توان در دل هیاهوی این کلان شهر، با برج های بلند و نورهای مصنوعی ، زیبایی مدرنی را شاهد بود. هدف این مجموعه کنار هم چیدن قطعاتی جور از میان پازل ناجور تهران است. مفهوم زاده جورچین هاست.»
هرگز فراموشم نکن
نمایش ویدئو های سمیرا اسکندرفر با عنوان «هرگز فراموشم نکن»
در متن این نمایشگاه آمده است:
«مگر میشود فراموش شدن را دوست داشت؟ ما آدمها دوست داریم جایی، گوشه کناری باقی بمانیم... حتی وقتی دیگر نیستیم. آدمها می آیند و می روند. از کنار هم می گذریم. بعضی آدمها را نمی توانی فراموش کنی. بعضی آدمها را هرگز نمی توانی فراموش کنی. بعضی آدمها فقط نگاهت می کنند و رد می شوند. گاهی حتی نگاهی رد و بدل نشده، تو تنهایی نگاهشان کرده ای. زندگی و مرگشان را، بدون آنکه با خبر شده باشند. زمان میگذرد و تو می فهمی که هیچ وقت فراموششان نخواهی کرد... هیچ وقت و آنها هیچگاه از این حس با خبر نمی شوند. توی سرت باقی می مانند. زمان می گذرد. کم رنگ نمی شوند. تکه ای می شوند توی سرت و تو احساس می کنی که باید... باید آن تکه توی سرت را توی بشقاب بگذاری. بشقاب را بگذاری روی میز پذیرایی. بگذاری جایی جلوی دید آدمهای دیگر تا تماشا کنند که آنها را "هرگز فراموش نکرده ای"»
سمیرا اسکندرفر متولد سال 1359 است. از سال 1378، فعالیت حرفه ای خود را در نقاشی آغاز کرد. از سال 1382 شروع به ساخت ویدئو و فیلم کوتاه نمود و تا به امروز 18 ویدئو و فیلم کوتاه ساخته است، که بیش از 50 نمایش در موزه ها وگالری های سراسر دنیا داشته است. سال 1392 ساخت اولین فیلم بلند خود "روت کانال" را به اتمام رساند. این روزها او در حال اتمام ساخت دومین فیلم بلند خود "تردمیل" است.
افتتاحیه: جمعه 18 اردیبهشت ساعت 5 تا 9 عصر.
بازدید تا جمعه 25 اردیبهشت ادامه دارد.
ساعت بازدید در روزهای دیگر 4 تا 8 عصر.
گالری پنجشنبه ها و ایام تعطیلات رسمی بسته است.
جنگ داخلی
جنگ داخلی / مریم آقایی
تنها نيستم
ديگرى هم درون من زندگى مي كند؛ با صبوري تمام
سال ها كمين مي كند، شايد با خود از در آشتى درآيم
آنگاه به يكباره زوزه مي كشد…نعره مي زند …
نفسم را به شماره مى اندازد
دنيايمان را تنگ مي كند و آسمان را سياه
از غبار جنگ
آرام آرام تسليم حضور ش مي شوم
و او …
آرام مي گيرد.
مريم آقايى
عكس: حميد اسكندرى
پرفورمنس: آليشيا مرصعى
جنگ داخلی
جنگ داخلی
تنها نيستم
ديگرى هم درون من زندگى مي كند؛ با صبوري تمام
سال ها كمين مي كند، شايد با خود از در آشتى درآيم
آنگاه به يكباره زوزه مي كشد…نعره مي زند …
نفسم را به شماره مى اندازد
دنيايمان را تنگ مي كند و آسمان را سياه
از غبار جنگ
آرام آرام تسليم حضور ش مي شوم
و او …
آرام مي گيرد.
مریم آقایی
زندگی در پیش رو
نمایشگاه گروهی عکس زندگی در پیش رو در گالری شماره ۶ با آثار : کوروش ادیم، صمد قربانزاده، آرش اشکار، سمیرا اسکندرفر، میرصفی اندیکلایی، نریمان چایچی، حسین زارع، محمدرضا اسفهانی، مبین حکمت شعار و میرلا پینجک.
" زندگی در پیش رو ، تصویری است که انسان معاصر از آینده خود می بیند و در تلاش است به آنچه که می خواهد دست یابد، او به دنبال جایگاه آرمانی خویش می گردد و با کمک امید ها و آرزوهایش در پی گسستن تار و پود یکنواخت زندگی است و تصویری از آینده خویش می سازد، این تصویر گاه فردی است و گاه جهان او را در بر می گیرد، تصویری که می تواند ذهنی و یا عینی باشد. او گذشته را تمام شده و تکرار ناپذیر می داند اما هنوز فرصت شناخت و تجربه کردن از زندگیِ در پیش رویش را دارد . تجربه ای که هر لحظه زیست می شود و نابود می شود تا گذشته ی انسان را شکل دهد و آینده همچنان باقی می ماند. این مجموعه تلاشی است که هنرمندان معاصر در پی شناخت و تجربه از زندگی پیش رو و آینده انسان به تصویر کشیده اند ."
حامد دهقان
آب و آینه
نمایشگاه عکس «آب و آیینه» با آثار محمد امین دانشور
مجموعه حاضر تلاشی است برای ممزوج کردن نور و شور. بارقه ای از تبدیل موضوعات ساده پیرامونمان به فرم هایی که تماشایش شاید حس بصری خوبی در مخاطب ایجاد کند.
این مجموعه حاصل چهار سفر عکاس به ارمنستان است؛ سرزمینی که با موسیقی و حرکت و نظم پیوند دیرینه ای دارد. در این سفرها سعی کردم به فرم های مورد علاقه ام در عکاسی و همچنین به فضای آبستره نزدیک شوم و از دل ثبت هایی دیجیتال، احساس بوم و رنگ و تاش را زنده کنم، و این تازه شروع قصه است.
محمد امین دانشور
فَم فَتَل
نمایشگاه نقاشی احیا مرادی با عنوان فم فتل در گالری شماره شش /
به معنای فتانه یا زن اغواگر، اصطلاحی در ادبیات داستانی و سینما است و نیز به زنی زیبا گفته میشود که با استفاده از زیبایی و جذابیتهای خود مردان را افسون میکند. این شخصیت که معمولاً تواناییهای فراانسانی نیز دارد، عاشقان خود را در میلی غیرقابل مقاومت و موقعیتهای خطرناک و مرگآور فرو میبرد. این امر پیوند نزدیکی با ترس از ساحرهها و زنهراسی دارد. شخصیتپردازی زن فتانه در مقابل شخصیت زن آرمانی قرار میگیرد. ادبیات داستانی هنگامی که تلاش کرده است به پرسش خود درباره ی هویت انسان از طریق جایگاه زن پاسخ دهد با دو موقعیت متضاد مواجه بوده است؛ زن آرمانی (موافق با امیال مرد) و زن فتانه (مخالف با امیال مرد). چرا که ادبیات اغلب توسط مردان نگاشته شده است. به عقیده ی برخی، «زن افسونگر» مثالی از استقلال زنان و تهدیدی برای نقش های جنسیتی سنتی زنانه بوده است.
این مجموعه تلاشی است برای به تصویر کشیدن این گونه انسانی، برگرفته از آنهایی که میشناسیم به همین خصیصه.
و روایت این بار از نگاه زنی است و شاید به همین دلیل است که در آن نه اثری از امیال و آرزوهای سرکوب شده میبینیم نه زن هراسی و تهدید.
در گذر از این قابها، زنانی میبینیم، همگی سرشناس و موفق.
Femme Fatale های ترسیم شده در بوم.
خواب واژه
نمایشگاه عکس مسیح موسوی با عنوان «خواب واژه» در گالری شماره ۶
از کتاب ها و آدم ها
س. محمود حسینی زاد
... جرج پرسید "حالا می ری چوب بیاری. اون پشتِ درختا یک عالم چوبه که آب رودخونه آورده، برو بیار."....
(از موش ها و آدم ها – جان استین بک)
"... ماهیت هنر در این است که هم روند تولیدش و هم روند دریافتش فهم ناپذیر و توجیه ناپذیر است و ظاهرا پنهان از خود آگاهی کسانی که با ان سر و کار دارند..."
( ویگوتسکی – روانشناسی هنر.)
در همان اولین دقیقه بعد از دریافت عکس های مسیح موسوی " از کتاب ها و آدم ها" به ذهنم رسید.
شاید چون عکس ها بلافاصله "ادبیات" را به یادم آوردند. برای من یکی از شاخصه های مهم ادبیات، "روایت" است، و مسیح موسوی در این عکس ها روایت می کند، به نظرم.
یاد ویگوتسکی هم افتادم که می گوید به سختی می توان یک تجربه هنری را با واژه ها بیان کرد. به نظر او علت و علل تاثیرات هنری، در ناخودآگاه جا دارند.
ادبیات و عنصر روائی این عکس ها، و آن ناخودآگاهی که هم در عکاس و هم در من هست، باعث شد تا این متن را بنویسم.
جذابیت این عکس ها برای من در همان " ناخود آگاهِ ویگوتسکی" است. عکاس بدون کمترین قصد و برنامه ریزی، "کتاب" را "آدم" دیده. مطمئن ام که عکس هارا سریع گرفته، چیدمان نکرده. صحنه پردازی نداشته. ابژه را دیده و عکس گرفته. چشم و دست از ناخودآگاه فرمان گرفته اند. ناخودآگاه عکاس سوژه را یافته، و حالا و ناخودآگاه من، عکس ها را آن طور که می خواهد، دیده.
می توانیم عکس های موسوی را دم دستی و سرسری تفسیر کنیم، مثلا بگوئیم عکاس می خواهد:
کسادی بازار کتاب در ایران ،
دربند بودن و دست و پا بسته بودن کتاب ،
بی اعتنائی و بی تفاوتی نسبت به صنعت کتاب ،
بی مقدار شدن و گوشه ای خاک خوردن علم و دانش را نشان بدهد .
برای من این کتاب ها "آدم" اند! این عکس ها "روایتگر" هستند.
این "کتاب ها و آدم ها":
همه جا در سایه – روشن، اند، در نوری گرگ و میش.
کنار پنجره هائی که پشتشان چیزی نیست ، منتظر، ایستاده و نشسته اند.
در کوپه قطاری نشسته اند که انگار در پنجره اش طبیعت را نقاشی کرده اند.
زیر سقف هائی هستند کوتاه و نفس گیر.
دور هم نشسته اند برای شور و مشورتی، یا محاکمه ای.
منتظر باز شدن صندوق ها و قفسه ها هستند.
یا شاید منتظر که خودشان بزودی به صندوق های دربسته بروند.
نشسته اند روبروی پرده نمایشی که شاید بالا نرود.
دست و پا بسته اند، حبس اند زیر روانداز های سنگین.
ردیف اند کنار هم، افقی یا عمودی، اما دور از هم.
"پاره پوره ها" روی هم تلنبار اند و بعضا در بند، و "از ما بهتران" ، همه یکدست در فضای باز تر.
و بعد هم حال و هوا ی تمام عکس ها: حسرت است و نفس تنگی و پوسیدگی و مرگ.
همه این ها هم دور و بر ما.
... جرج پرسید " حالا می ری چوب بیاری. اون پشتِ درختا یک عالم چوبه که آب رودخونه آورده، برو بیار."....
تهران، شهریور
1393
من دور بودم
پنجمین نمایشگاه انفرادی کیارنگ علایی با عنوان «من دور بودم» در گالری شماره شش تهران به روی دیوار میرود.
این نمایشگاه حاصل مستند نگاری یک ساله عکاس در گیلان است و برگزاری آن را صرفا ادای دینی به گیلان می داند. در بخشی از استیتمنت نمایشگاه آمده است:« این عکس ها بیشتر، تفسیر شخصی من از دیگرسو است که با فرم های مورد علاقه من در عکاسی در هم آمیخته و تلاشی است برای پیداکردن سرشت و ماهیت فضا/مکان و روابط نامرئی که میان معدود آدم های درون قاب هایم با اشیاء و محیط پیرامونشان برقرار است. نمایش عکس ها در قالب این نمایشگاه، صرفا ادای دین من اند به گیلان؛ در گذر یک سال که در آن جا به معلمی عکاسی مشغول بودم.» این نمایشگاه دربرگیرنده ۲۰ اثر در اندازههای ۹۰*۱۳۵، ۷۰*۱۰۵ و ۴۰*۶۰ است که به صورت چاپ دیجیتال روی پلاتین فیبر کانسون و قاب چوبی ارائه شدهاند. مقدمه این نمایشگاه به قلم «کورش ادیم» نگاشته شده و در بخشی از آن می خوانیم:« آن چه در عکس های این مجموعه حس شاعرانگی را در مخاطب برمی انگیزد، جداماندگی و تلاقی تنهایی و نابیانگری است؛ حرف های ناگفته ای که بیان ناشده به اشتراک گذاشته می شود. بنابر این اگر از منظری روانجغرافیا کاوانه به وجوه پنهان/آشکار برخی از عکس ها بنگریم، کیارنگ علایی با تنهایی اش در جغرافیای مه و باران و جنگل و دریای شمال، تنهایی و غربت خاطره را کادرهایی منفرد و مربوط فراهم می آورد. چشم های غریب او به غربت منظر و شیء و چشم انداز می نگرد و از آن احوالات شاعرانه ره آوردی از گیلان ارزانی بیننده می کند. سوژه های محوری عکس ها در انتظار ثبت شدن نیستند و درست از این نقطه، پارادوکس اشارات مرگ اندیشانه یا حیات خواهانه عکاس در تقابل امر واقعی در سکون با امر واقعی در حرکت شکل می گیرد ونا استمراری بودن زمان در این عکس ها بر فهم ما به عنوان مخاطب از معنا و کارکرد عکس تاثیر می گذارد.» عکس های این مجموعه از خلال محله های رشت تا مناطق بکر ماکلوان، پل کربی آستانه، کوچی چال، لارچشمه، ماسوله، ماسال، کیاشهر و شفت عبور میکنند. لازم به ذکر است کتاب این نمایشگاه در ۶۰ صفحه خشتی توسط انتشارات آهنگ قلم منتشر شده و در افتتاحیه عرضه خواهد شد. طراح گرافیک نمایشگاه و کتاب «سعید مزینانی» است.
دسترسی محدود ۵
پنجمین دورهی مجموعه نمایشگاههای دسترسی محدود، با برنامههایی با تاکید بر ویدئو آرت، سینمای تجربی و مستند، صدا و اجرا برگزار میشود.
این جشنوارهی غیررقابتی مجموعهی آثاری از ایران و کشورهای دیگر را به نمایش درخواهد آورد.
دسترسی محدود در ادامهی برنامههای سالهای گذشته، بهعنوان سکویی برای تبادل ایده و تجربیات هنرمندان ایرانی و خارجی، فاصلهی بین حوزههای متنوع هنر «نیومدیا» را کاهش داده و با برگزاری کارگاهها و نشستهای موازی و فعالیتهای بینالمللی برای گسترش این حیطهی نو در صحنهی هنری ایران تلاش میکند.
دسترسی محدود پنج با همراهی پلتفرم داربست، گالری ویستا، گالری شمارهی شش پروژهی دارالحکومهی شیراز و پروژهی آسایشگاه کرمان و با همکاری بخش فرهنگی سفارت لهستان، بخش فرهنگی سفارت اتریش، انجمن فیلم تجربی(ایرلند)، گلدن پیکسل (اتریش)، لابراتوار تئاتر فیزیکال، اقامت فرهنگی کوشک، گروه کاف و نیز انجمن نیو میدیا (ایران) میسر شده است.
کیوریتورها:
مورهشین الهیاری و میریام وانشی، نیما بهرهمند، گلدن پیکسل (مارلیس پوشل و ناتالی کوگر)، پیوتر اشووینتفسکی، روزبه رشیدی، بهزاد خسروینوری، امیرعلی قاسمی، سروناز مستوفی و طلا وهابزاده.
مکانهای برگزاری:
در تهران: گالری آران، پلتفرم داربست، گالری ویستا، گالری شمارهی شش
در شیراز: گالری هنرمندان (پروژهی دارالحکومهی شیراز)
برنامههای نمایش ویدیو، «جزایر سرگردانی سه» و «بخشی از من» به بررسی آثار ویدیو و ویدیو پرفورمانس از ایران می پردازند.
«جزایر سرگردانی سه» از آرشیو ویدیویی پارکینگ، تلاشی است برای معرفی تجربیات ویدئویی هنرمندان ایرانی فارغ از مکان جغرافیاییشان، که از ژانرها و حیطههای کاری مختلف گردهم آمدهاند.مجموعه بدون ادعا، برشی محدود اما متنوع را ارایه کرده و سعی دارد سکویی برای تبادل و گفتگو باشد که به واسطهی ایدهها و تجارب بین رشتهای غنی میشود، آثار به نمایش درآمده در جزایر سرگردانی نه به یکدیگر مسقیما مرتبطاند و نه ازهم گسسته، بلکه خشکیهایی را چون مجمعالجزایری شناور شکل دادهاند که مسیرهای عبوری متعددی بینشان رایج و تفاوتهایشان قابل رصد است.
«بخشی از من» به انتخاب امیرعلی قاسمی، نقطهی تمرکزش را بر بخشی از هنر اجرا قرار داده است که از طریق مدیوم ویدئو قابل ردیابی و جابجا شدن است. بخشی از من ـ سه، منتخبی سهل و ممتنع از آثار هنرمندانی است که از تصویر متحرک برای ارتباط گرفتن با مخاطبین اجراهایشان بهره گرفتهاند و سعی دارد با نمایش نمونههایی متنوع از ویدیو تا صدا و از اجرا تا مستندنگاری اجرا، جنبههای مختلفی را در این حوزه پوشش دهد.
برنامه نمایش «شگفتي روزمرهگي» بخش مستند پروژهی دسترسي محدود به انتخاب بهزاد خسروی نوری با نمايش ١٢ فيلم، سعي در ايجاد پرسش و نگاهي دوباره به شكلي از بازنمايي دارد كه از منظر تاريخي به آن مستند گفتهشدهاست. كنارهم قراردادن اين فيلمها بدون آنكه قصدي براي بازتعريف فيلم مستند داشته باشد، به امكان و ايجاد ارتباطي فكر ميكند كه ميان سياست كلان، زندگي روزمرهی خُرد و مادهی خاطره بهجايمانده از آن دارد.
برنامههای بینالمللی جشنواره به نمایش آثاری از کشورهای مختلف پرداخته با نمایش آثاری از سینمای تجربی، ویدئوآرت و مستندهای هنری برای مخاطبین ایرانی فرصت کمیابی را به ارمغان می آورد.
انجمن سینمای تجربی - دابلین، گروهی مستقل و غیرانتفاعی است که فعالیتهایش بر سینمای مستقل، آوانگارد، فیلمهای کمبودجه و بدون بودجه تمرکز دارد. این فیلمها، چکیدهی اصول و دیدگاههای رادیکال فیلمسازان این گروه است. فیلمهای آنان از لحاظ میزان وفاداری سرسختانهشان به سینمای شخصی و تجربی از هم متمایز میشوند؛ در حالی که همگی نمایانگر رویکردی اکتشافی بهگونهای از فیلمسازی هستند که نه از تکنیکهای سنتی روایتگری، بلکه از برهمکنش صدا، تصویر و اتمسفر شکل میگیرند.
موقعیتهای ناپدیداری به انتخاب گولدن پیکسل ـ وین
این مجموعه، آثار هنرمندان جوانی را بهنمایش میگذارد که در اتریش زندگی میکنند و پدیداری، بینایی، نگاه و ابعاد زیباشناختی آن را مورد پرسش قرار میدهد، سوالهایی نظیر : چگونه میتوان از نگاه ساختارشکنی کرد؟ و از این طریق چه چیزی نمایان میگردد؟ چگونه تواناییهای ما در دیدن، بر مشاهدات ما تاثیر میگذارند؟ و ما در فقدان دیدن، چگونه دنیایمان را درک کرده و با آن ارتباط میگیریم؟
متا اسمبلاژ به انتخاب نیما بهرهمند آثاری را براساس اصول زیباییشناسی تولید اثر و استراتژیهای مختلف هنرمند، در روند تولید ویدئو به عنوان ابزاری انعطافپذیر با تمرکز بر چالشهای پیشرو در این مسیر، آزادانه انتخاب کرده است. متا اسمبلاژ، تمهایی را از پرفورمانس ویدئویی تا بازاجرا ؛ و از بازتولید تکنیکی تصاویر تا بازتولید از طریق سرهمکردن تکهفیلمها، در کنار هم قرارداده است.
مرور بینالمللی ویدئو آرت ـ شمارهی دو درحال حاضر، بزرگترین برنامهی دورهای نمایش ویدئو آرت در لهستان است. آثار در ۲۲ شهر و در تلویزیون عمومی لهستان به نام تیویپی کولتورا، که شبکهی اختصاصی هنری و فرهنگی است، بهنمایش درمیآیند. این برنامه در تلاش برای نشاندادن راهکارهای استفاده از مدیوم ویدئو با توجه به گوناگونی و تنوع زبانهای هنری، ساختارهای تجسمی و فرمهای تولید معنا است.
«ریسونیک ریویو»، به انتخاب سروناز مستوفی تلاشی است برای پرداختن به تجربیاتی مختلف در زمینهی مستندنگاری صدا در پاسخی این پرسش که آیا می¬توان آن را با هویتی مستقل به عنوان یک مدیوم مستقل ارایه کرد. این بخش همچنین سعی در نشان دادن روند تکاملی در رویکردهای مختلفی دارد که در آن صدا در خلق آثار هنری نقشی اساسی ایفا میکند.
«پروژه اپ-آرت» به انتخاب مورشین اللهیاری و میریام وانشی، به تلاشی میپردازد که هنرمندان با ارایهی برداشت جدیدی از نرمافراز و برنامک¬ها، برای خلق زبان تصویری ـ تحلیلی صورت دادهاند. این ایدهها و تاثیرات متقابل برنامکها را با زبان تجسمیای که در بسترهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مناطق مختلف، شکل گرفته انعکاس میدهد: و به نحوهی استفادهی هنرمندان سراسر دنیا از برنامک¬های مختلف تلفن همراه در جهت گسترش امکانات و باریکتر کردن مرزهای بین هنر و تکنولوژی می¬پردازد. این پروژه شامل دو نمایشگاه، کارگاه و میزگرد در تهران و شیراز خواهد بود.
دسترسی محدود پنج جمعه بیست و هشتم آذرماه در چهار نگارخانهی آران، ویستا، داربست و شماره شش در تهران گشایش مییابد و تا چهارشنبه سوم دیماه ۱۳۹۳ ادامه دارد. و در پایان روز پنجشنبه چهارم دیماه با برنامه های اجراهای صدا و تصویر در پلتفرم داربست به کار خود پایان می دهد
پروژهی اپ آرت روز جمعه پنجم دیماه برای بازدید در پلت فرم داربست باز خواهد بود.
آدرس گالری آران: تهران - خیابان خردمند شمالی - کوچهی دِی - شماره ۱۲
آدرس داربست: تهران - خیابان ظفر - کوچه ناجی - خیابان فرزان - خیابان نوربخش - بلوار مینا - پلاک ۴۲ - گالری محسن
آدرس گالری شماره ۶: تهران - خیابان میرزای شیرازی، کوچهی بیستم، پلاک دو، طبقه همکف
آدرس گالری ویستا: تهران - خيابان مطهری، خيابان ميرعماد ، کوچه دوازدهم ،پلاک ۱۱
چشمهای من، برزیل من
چشمهای من، برزیل من نمایش عکسهای ریکاردو مارتینز در گالری شماره ۶
عکسهای جدید
نمایشگاه عکس محمدرضا میرزایی با عنوان «عکسهای جدید» در گالری شماره ۶
نمایشگاهی از آثار محمدرضا میرزایی با عنوان «عکسهای جدید» روز جمعه ۱۸ مهرماه در گالری شماره شش گشایش مییابد.
در این نمایشگاه ۱۶ عکس در ابعاد مختلف ۴۰ در ۵۵ سانتیمتر و ۶۰ در ۸۰ سانتیمتر به نمایش در خواهند آمد.
محمدرضا میرزایی متولد ۱۳۶۴ در تهران و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد هنرهای زیبا از دانشگاه پنسیلوانیا است. آثار او در نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعددی در تهران، لندن، دوبی، پاریس، مسکو، استانبول، دوبی، ونیز، فیلادلفیا، واشنگتن و وین به نمایش درآمدهاند. او در سال ۲۰۱۳ در آکادمی هنرهای زیبای راونا و در سال ۲۰۰۹ در مدرسه عکاسی اوسرواتوریو گوالینو در شهر تورین ایتالیا سخنرانی پرداخت و آثارش در دوسالانه فوتوگرافیکا بوگوتا و نمایشگاه سالانه عکس بیل/بین به نمایش درآمده اند. میرزایی برنده جوایز مختلفی از جمله لوگولند ۲۰۱۳ شده و کتابی با عنوان «چیزی که ندارم» از او توسط انتشارات ادیتزیونی دل برادیپو در ایتالیا به چاپ رسیده است.
زمین بازی
نمایشگاه گروهی عکس به کوشش احسان براتی /
با عکس هایی از رسول اشتری، آبنوس البرزي، آریا تابنده پور، حسام تهمتن، مهران فرید، گلناز طاهری، مهدی علیزاده، علیرضا محمدی، مسیح موسوی، سام نیک مرام و طلا وهاب زاده
جمعه
نمایشگاه عکس محمدرضا نوربخش با عنوان جمعه در گالری شماره ۶/
پرسههای ذهن مربعی
نمایشگاه عکس پرسههای ذهن مربعی آکو سالمی در گالری شماره ۶/
در بخشی از یادداشتی که ریچارد کوچی هرناندز، عکاس و استادیار دانشگاه برکلی برای این نمایشگاه آکو سالمی نوشته آمده است که:«او هم زمان با موضوع قرار دادن زندگی روزمره و آشکار ساختن زیباییشناسی روزمرهی زندگی، بیننده را به درون جهانی از توازن و جریان بکر رخدادهای هر روزه میبرد. لحظات ثبتشدهی او با وضوح بخشیدن به معنای شاعرانهی زندگی در خیابان، درام انسانی را به نمایش درآورده و بر آن تاکید میورزد.»