معاصریت در عکاسی ایران (۶)؛ پارادایم دوم: احیای زیبایی‌شناسی عکاسانه‌
رضا نیازی معاصریت در عکاسی ایران ۱۳۹۴/۰۲/۰۵

معاصریت در عکاسی ایران (۶)؛ پارادایم دوم: احیای زیبایی‌شناسی عکاسانه‌

خصلت دموکراتیک عکاسی در عبور از مرزهای رسانه‌ای خود و همدستی با هنر سیاسی و فرهنگی‌گشته‌ی معاصر (پارادایم نخست)، آن را با وضعیت توسع‌یافته‌ای رویارو ساخت، به‌گونه‌ای‌که تحولات رخ‌داده در «هنر پس از ۱۹۶۰» می‌رفت تا در بزنگاه تاریخیِ همسنگ‌گشتن عکاسی با مدیوم‌های هنری دیگر و منزلت‌یافتن تجربیات هنری مستقل و خودبسنده‌ی عکاسی در حوزه‌ی هنر، ، بخش وسیعی از تولیدات هنری درون-رسانه‌ای عکاسی را منزوی کرده و به دست فراموشی سپارد.

  • معاصریت در عکاسی ایران (۵)؛ پارادایم نخست:پیش به‌سوی همدستی با هنرمعاصر
    رضا نیازی معاصریت در عکاسی ایران ۱۳۹۳/۱۰/۰۹

    معاصریت در عکاسی ایران (۵)؛ پارادایم نخست:پیش به‌سوی همدستی با هنرمعاصر

    با افول اندیشه‌های مدرن و تردید در زیبایی‌شناسی ناب‌گرا و درون‌گرای مدرنیسم، همچنین بواسطه‌ی وقوع بحران واقعیت و بازنمایی پس از ۱۹۶۰، شرایط جدیدی در هنرمعاصر به‌وجود آمد که ازیک‌سو زمینه‌ی ظهور نوعی هنر سیاسی-انتقادی بامحوریت پرسش از «چیستی هنر» و «نظام زیباشناختی فرم‌گرا»‌ی آن را فراهم ساخت که تلاش می‌کرد در پیوند میان هنر با زندگی، ساختارهای فرهنگی و اجتماعی حاکم بر شرایط معاصر را واکاوی نماید.

  • معاصریت در عکاسی ایران (۴)؛ بازخوانی یک پرونده: عکاسی به مثابه‌ی هنر
    رضا نیازی معاصریت در عکاسی ایران ۱۳۹۳/۰۷/۰۲

    معاصریت در عکاسی ایران (۴)؛ بازخوانی یک پرونده: عکاسی به مثابه‌ی هنر

    زمانی‌که دو واژه‌ی «عکاسی» و «هنر» در کنار هم قرار می‌گیرند، غالبا چنین تصور می‌شود که شناخت و تعریف گزاره‌ی حاصل از این دو مفهوم، یعنی «عکاسی به مثابه‌ی هنر»، به‌شکل پیش‌فرض و بداهتی روشن‌تر از خورشید، در دسترس است. اما حقیقت امر این است که تنگناهایی در تقرب به تعریف این شکل از عکاسی، هم از جهت پیچیدگی موجود در جهان هنر و هم از جهت ناهمگونی اولیه‌ی رسانه‌ی عکاسی با هنر، در میان است که بایست گره‌گشایی گردد.

  • معاصریت در عکاسی ایران (۳)؛ تکثّر نامیرای هنر معاصر
    رضا نیازی معاصریت در عکاسی ایران ۱۳۹۳/۰۵/۱۷

    معاصریت در عکاسی ایران (۳)؛ تکثّر نامیرای هنر معاصر

    قصد نوشتار پیش‌رو نه فقط بررسی پیوندهای هنر با جریان‌های موازی هم‌عصرش، بل فراتر از آن، دست‌‌یازی به چشم‌اندازی پانوراما-گون از گستره‌ی سرگیجه‌آور هنرمعاصر است. گستره‌ا‌ی که دیگر حرکت خطی پیش‌رونده، پاسخگوی شناسایی آن نیست و برای فهم چشم‌انداز فراخ‌دامن‌ هنرمعاصر بایست خود را در نقطه‌ای بالاتر و مشرف بر آن مستقر کنیم، به‌شکلی که هرگونه فرود از این نقطه‌ی اوج جهت نزدیکی با بخشی از این دامنه‌ی وسیع، به‌منزله‌ی ازدست‌دادن تکثر نهفته در آن است.

  • معاصریت در عکاسی ایران (۲)؛ وضعیت پسامدرن
    رضا نیازی معاصریت در عکاسی ایران ۱۳۹۳/۰۴/۲۲

    معاصریت در عکاسی ایران (۲)؛ وضعیت پسامدرن

    پسامدرن یک «وضعیت» است؛ وضعیت به پرسش‌کشیدن تمام باورها و الگوهای پذیرش‌یافته‌ی پیشین حتی اگر پاسخی در میان نباشد. وضعیت افول و ازنفس‌افتادن مدرنیته‌ای که گویی به ایستگاه پایانی‌اش نزدیک شده است و نیز وضعیت مقیم‌شدن در تکثر بی‌مرکز و سرگشتگی سرخوشانه، جایی‌که دیگر هیچ ایدئولوژی و پارادایم جهانشمولی در میان نیست.

  • معاصریت در عکاسی ایران (۱)؛ گشایش
    رضا نیازی معاصریت در عکاسی ایران ۱۳۹۳/۰۳/۲۵

    معاصریت در عکاسی ایران (۱)؛ گشایش

    نوشته‌ی حاضر نخستین بخش از مجموعه‌نوشتاری درباب «معاصریت در عکاسی ایران» و به‌منزله‌ی گشایش و مقدمه‌ای بر آن است که به‌شکل سلسله نوشتاری پیوسته و چندبخشی ارائه خواهدشد. خاستگاه و سرآغاز این نوشتار براساس پرسشی کلی در باب «معاصریت و عکاسی» شکل‌یافته و در طول این پروژه‌ی نوشتاری تلاش خواهدشد پاسخ‌های احتمالی و قابل دستیابی به پرسش فوق صورت‌بندی گردد.