خاطرات عکاس ماندلا و مبارزات ضد آپارتاید از آزادی ماندلا
دیوید ترنلی مقاله ۱۳۹۲/۰۹/۱۵

خاطرات عکاس ماندلا و مبارزات ضد آپارتاید از آزادی ماندلا

دیوید ترنلی David Turnley عکاس برنده جایزه پولیتزر که در طول ۲۸ سال حضورش در آفریقای جنوبی، مبارزه مردم این کشور با آپارتاید را به تصویر می‌کشید و از زندگی نلسون ماندلا و هوادارانش مستندسازی می‌کرد، در روز درگذشت این رهبر مبارزات ضدآپارتاید از خاطرات خودش در روز آزادی ماندلا از زندان می‌نویسد.

ترجمه: شهاب شهسواری

روز ۱۰ فوریه ۱۹۹۰ زودتر از همیشه به رخت‌خواب می‌روم، چرا که فردا یکی از تاریخی‌ترین روزهای زندگی حرفه‌ای من خواهد بود. امروز از یکی از دوستان و همکاران عکاسم تلفنی داشتم. به من خبر داد که متاسفانه انجمن عکاسان آفریقای جنوبی تصمیم گرفته‌است که آزادی نلسون ماندلا از زندان را به عنوان یک رویداد ویژه فقط با حضور پنج عکاس مستند کند و غیر از این عکاس‌ها کسی مجوز حضور در برابر زندان را نخواهد داشت. من جواب داده‌بودم که با کمال احترام به او اطمینان می‌دهم که به هر شکلی روز بعد حتما جلوی زندان خواهم بود، چرا که این لحظه‌ای بود که دیدن آن برای همه جهان اهمیت داشت.

ساعت ۵:۳۰ دقیقه صبح روز بعد همراه با برادر دو قلویم پیتر ترنلی که او هم عکاس خبری است جلوی زندان ویکتور ورستر بودیم. تعداد دیگری از همکاران‌مان هم صبح زود خود را به آنجا رسانده‌بودند. به دو نگهبان آفریکنر (نژادی از شهروندان آفریقای جنوبی با اصالت اروپایی -م) نزدیک شدیم و خودمان را به آنها معرفی کردیم و خواستیم که کمک‌مان کنند. برای آنها توضیح دادیم که این روز، روز بسیار مهمی برای آفریقای جنوبی است و جهان باید شاهد تصاویر آن باشد. ما پیشنهاد دادیم تا یک محدوده مشخص با استفاده از طناب برای قرار گرفتن عکاسان خبری از سراسر جهان درست کنیم و به مقررات و آداب این رویداد احترام بگذاریم. نگهبان‌های زندان هم تصمیم گرفتند که در این روز بزرگ تاریخی سخاوتمندانه برخورد کنند و به ما اجازه بدهند تا محوطه‌ای برای عکاسان در مقابل در زندان درست کنیم. کم کم صدها خبرنگار و عکاس به محل رسیدند و بعد از اینکه ما برنامه‌مان را برای‌شان توضیح دادیم. همه در کنار هم در فضای محدودمان ایستادیم تا منتظر چند ثانیه دیدار با نلسون ماندلا پیش از آن باشیم که جمعیت به سمتش هجوم بیاورد و رهبر آینده کشور را از دید خبرنگاران پنهان کند.

تصویر راست: دیوید ترنلی (عکاس) همراه با ماندلا در خانه‌اش - سال ۲۰۰۷ تصویر چپ: ترنلی همراه با وینی ماندلا و اسقف دزموند توتو در خانه ماندلا در سووتو - سال ۱۹۸۵<br /><br /><br /><br /><br>
تصویر راست: دیوید ترنلی (عکاس) همراه با ماندلا در خانه‌اش - سال ۲۰۰۷ تصویر چپ: ترنلی همراه با وینی ماندلا و اسقف دزموند توتو در خانه ماندلا در سووتو - سال ۱۹۸۵

بعد از نزدیک به ۱۱ ساعت ایستادن در محوطه‌ای که برای خبرنگاران درست کرده‌بودیم، حدود ساعت ۴:۲۰ دقیقه بعد از ظهر، در حالیکه هلی‌کوپتر تلویزیون بر فراز محل پرواز می‌کرد ناگهان کسی را دیدیم که به در زندان نزدیک می‌شود. ناگهان درهای زندان باز شد، هیجان و آدرنالین ناگهان در رگ‌های‌مان جریان یافت، کسی که سمت‌مان حرکت می‌کرد نلسون ماندلا بود، یک دستش را مشت کرده‌بود و بالا برده‌بود و با دست دیگرش دست همسرش وینی را گرفته‌ بود. در همین حال بود که فریاد شادی از سراسر جهان بلند می‌شد. در طول چند ثانیه پیش از آنکه جمعیت هجوم بیاورد و ماندلا با کاروانش به سمت مرکز شهر کیپ‌تاون حرکت کند، فرصت کردم ۳ فریم عکس با فوکوس بگیرم. سه فریمی که شادترین قاب‌های عکس زندگی‌ام بودند.

بلافاصله سوار ماشین شدم و به صورت مجنونانه‌ای رانندگی کردم تا بتوانم در طول یک ساعت مسیر در کنار کاروان خودروهای حامل ماندلا باشم. وقتی که به مرکز شهر کیپ تاون رسیدیم جمعیتی نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر شهروند آفریقای جنوبی با هیجان منتظر بودند و ماشین مادیبا (نام قبیله‌ای نلسون ماندلا-م) را به لرزه در آوردند. کاروان از جمعیت بیرون رفت و به سرعت از آن دور شد. برای اولین بار در زندگی‌ام احساس کردم که ممکن است زیر جمعیت له شوم. از روی شانه‌های جمعیت بالا رفتم و خودم را به بالکن ساختمان شورای شهر رساندم. احساس کردم که در موقعیتی اضطراری هستم و اگر مادیبا وارد شود من در موقعیتی نیستم که او را ببینم. در راهروهای ساختمان شورای شهر دویدم تا به پنجره‌ای برسم که از آن بتوانم بیرون را ببینم.

ناگهان روبرویم اسقف دزموند توتو، کشیش آلن بوزاک، والتر سیسولو (هم بند ۲۷ سال زندان مادیبا)، جسی جکسون و چند نفر دیگر را دیدم. معجزه‌وار از کمیته استقبال از ماندلا سر درآورده‌بودم. همه مرا می‌شناختند و با لبخند به من گفتند داخل شوم و منتظر بنشینم.

کسی نمی‌دانست خودروی مادیبا بعد از مواجهه با جمعیت به کدام سو رفته‌است. در همان حال جمعیت هیجان زده و منتظر در مقابل ساختمان فریاد می‌کشید، ناگهان صدای زنگ تلفن بلند شد. اسقف توتو تلفن را برداشت. پشت خط مادیبا بود که توضیح می‌داد ماشینش را پس از مواجهه با جمعیت عظیم به بیرون شهر هدایت کرده‌اند. توضیح می‌داد که هجوم جمعیت پس از ۲۷ سال زندگی تنها در سلول زندان، مواجهه با چنین جمعیت چه اندازه برایش مشکل بوده‌است. اسقف جواب داد: «بابا! (دقیقا همان واژه‌ای است که در زبان محلی خوسایی به معنی بابا استفاده می‌شود و اینجا اسقف توتو برای مخاطب قرار دادن ماندلا از آن استفاده کرده‌است.) باید بیایی و دست کم خودت را نشان بدهی. اگر نیایی ممکن است مردم شهر را به هم بریزند.» بعد از چند ثانیه سکوت اسقف گوشی را زمین گذاشت و با لبخند خبر داد: «می‌آید.» چند دقیقه بعد بدون اینکه کسی خبردار شده‌باشد، خودرویش از در پشتی به ساختمان شورای شهر نزدیک شد. در پشتی باز شد و نلسون ماندلا داخل اتاق آمد. او با همه کسانی که در اتاق بودند دست داد. روحیه و اعتماد به نفس آدمی را داشت که انگار همیشه همینجا بوده‌است.

مادیبا قد بلند و هیکل عجیبی داشت. حضورش بسیار قدرتمند بود. همه حاضران را به گرمی در آغوش کشید. اسقف توتو با قاشق به لیوانی زد. درست روبروی مادیبا پشت دیوار جمعیتی بود که دیوانه‌وار هیجان زده بود و خبر نداشت که مادیبا در این اتاق در کنار ماست. اسقف توتو که با چشمانی اشکبار به چشمان نلسون زل زده‌بود، گفت: «باید به تو بگویم که تا چه اندازه در زندگی‌ام اهمیت داری ...» بلافاصله همه افراد دیگر هم در اتاق به گفتن این حرف‌ها به او ادامه دادند. مادیبا با احساس افتخار در برابر همه این جملات احساساتی قرار گرفت. به شکلی بود که می‌توانستی وقار نلسون ماندلا را لمس کنی، وقاری که در هر ثانیه ۲۷ سال زندانش با غرور و افتخار برای رسیدن چنین لحظه‌ای جمع شده‌است. همان لحظه نگاهی به ما انداخت.

گفت: «اگر اجازه بدهید و مرا ببخشید کاری هست که باید انجام دهم. مسیرش را طی کرد تا به پنجره برسد، وارد بالکن ساختمان شد تا برای مردم آفریقا و البته تمام جهان سخنرانی کند. اولین سخنرانی پس از ۳ دهه. در حالی که آفتاب در حال غروب بود دوستان و خانواده ماندلا کنارش روبروی پنجره ایستاده بودند، در مقابل جمعیتی که مشت‌های گره کرده‌شان را در هوا برده‌بودند و اشک از چشمان‌شان بر گونه‌ها روان بود. جمعیت با سرود ملی «نیکوسی سیکللا» از رهبرشان استقبال کردند. او سخنرانی‌ آن روزش را با جملاتی تمام کرد که ۲۷ سال پیش دفاعیتش را در مقابل دادگاهی که او را به اتهام خیانت محاکمه کرد و به حبس ابد محکوم کرد، تمام کرده‌بود:

«در طول زندگی‌ام، خودم را برای مبارزه مردم آفریقایی وقف کرده‌ام. من در برابر سلطه سفیدپوستان مبارزه کردم و در برابر سلطه سیاه‌پوستان مبارزه کرده‌ام. من از ایده‌آل جامعه‌ای دموکراتیک و آزاد دفاع کرده‌ام که همه افراد در آن با هارمونی و فرصت‌های برابر زندگی کنند. این ایده‌آلی‌ست که من برای آن زیسته‌ام و هدف زندگی بوده‌است. اما اگر لازم باشد، این ایده‌آلی‌ست که من آماده‌ام برای آن بمیرم.»

کودکی مادیبا، نلسون رولیهلاهلا ماندلا در منطقه روستایی ترنسکی گذشت، جایی که او در خانواده‌ سلطنتی رهبر قبیله خوسایی تمبو بزرگ شد. وقتی ۲۲ ساله بود، در دانشگاه مشهور فورت‌هار درس می‌خواند که این عکس از او گرفته‌شده‌است. مادیبا زمانی که به روستا بازگشت پدرش به عنوان رییس قبیله برای او و برادر ناتنی‌اش، جاستین، در نظر گرفته‌بود. این اولین بار بود که ماندلا دست به مقاومت زد، بلیت قطاری به سمت ژوهانسبورگ گرفت و به سرعت پس از رسیدن به آنجا در جایگاه یک رهبر مبارزه با آپارتاید قرار گرفت. مرد جوانی که در عکس، پرتره مادیبا در دانشگاه را در دست خودش گرفته‌است یکی از بستگان دور ماندلا است که در روستای مغکزونی Mghekezweni در منطقه ترنسکی زندگی می‌کند، جایی که این عکس هنوز روی طاقچه خانه قرار دارد.
کودکی مادیبا، نلسون رولیهلاهلا ماندلا در منطقه روستایی ترنسکی گذشت، جایی که او در خانواده‌ سلطنتی رهبر قبیله خوسایی تمبو بزرگ شد. وقتی ۲۲ ساله بود، در دانشگاه مشهور فورت‌هار درس می‌خواند که این عکس از او گرفته‌شده‌است. مادیبا زمانی که به روستا بازگشت پدرش به عنوان رییس قبیله برای او و برادر ناتنی‌اش، جاستین، در نظر گرفته‌بود. این اولین بار بود که ماندلا دست به مقاومت زد، بلیت قطاری به سمت ژوهانسبورگ گرفت و به سرعت پس از رسیدن به آنجا در جایگاه یک رهبر مبارزه با آپارتاید قرار گرفت. مرد جوانی که در عکس، پرتره مادیبا در دانشگاه را در دست خودش گرفته‌است یکی از بستگان دور ماندلا است که در روستای مغکزونی Mghekezweni در منطقه ترنسکی زندگی می‌کند، جایی که این عکس هنوز روی طاقچه خانه قرار دارد.

زیر سایه آپارتاید، هر شهروند رنگین‌پوست آفریقای جنوبی، حق شهروندی‌اش را از دست می‌داد و مجبور بود همیشه یک دفترچه شناسایی همراه داشته‌باشد که هویت قبیله‌ای او را مشخص می‌کرد. دلیل این امر این بود که حاکمیت در دستان سفیدپوستان باقی بماند. تاریخ عکس: ۱۹۹۴
زیر سایه آپارتاید، هر شهروند رنگین‌پوست آفریقای جنوبی، حق شهروندی‌اش را از دست می‌داد و مجبور بود همیشه یک دفترچه شناسایی همراه داشته‌باشد که هویت قبیله‌ای او را مشخص می‌کرد. دلیل این امر این بود که حاکمیت در دستان سفیدپوستان باقی بماند. تاریخ عکس: ۱۹۹۴

در طول تاریخ آپارتاید خیلی رایج بود که حتی خانواده‌های متوسط هم در خانه‌های‌شان یک خدمتکار و یک باغبان سیاه‌پوست داشته‌باشند. - ۱۹۸۶
در طول تاریخ آپارتاید خیلی رایج بود که حتی خانواده‌های متوسط هم در خانه‌های‌شان یک خدمتکار و یک باغبان سیاه‌پوست داشته‌باشند. - ۱۹۸۶

تمام سیاه‌پوستان در سراسر آفریقای جنوبی تعهد داشتند که در تاون‌شیپ‌ها زندگی کنند، بیقوله‌هایی خارج از شهرهای که ساکنان آن همگی سفیدپوست بودند. سووتو، جایی که این عکس در آن گرفته‌است، محل زندگی بیش از ۱/۳ میلیون نفر سیاه‌پوست آفریقایی بود که در حومه ژوهانسبورگ قرار داشت، خانه‌ای که نلسون و وینی ماندلا پس از ازدواج‌شان در آن زندگی می‌کردند هم در همین تاون‌شیپ قرار داشت.
تمام سیاه‌پوستان در سراسر آفریقای جنوبی تعهد داشتند که در تاون‌شیپ‌ها زندگی کنند، بیقوله‌هایی خارج از شهرهایی که ساکنان آن همگی سفیدپوست بودند. سووتو، جایی که این عکس در آن گرفته‌است، محل زندگی بیش از ۱/۳ میلیون نفر سیاه‌پوست آفریقایی بود که در حومه ژوهانسبورگ قرار داشت، خانه‌ای که نلسون و وینی ماندلا پس از ازدواج‌شان در آن زندگی می‌کردند هم در همین تاون‌شیپ قرار داشت.
یک کارگر پیش از آنکه روز یک‌شنبه سر کار برود با دخترش گیتار می‌زند. این کارگر با درآمد هفته‌ای ۳۰ دلار به صورت هفتگی ۶۰ ساعت کار می‌کرد. اورنج فری استیت – آفریقای جنوبی – ۱۹۸۶
یک کارگر پیش از آنکه روز یک‌شنبه سر کار برود با دخترش گیتار می‌زند. این کارگر با درآمد هفته‌ای ۳۰ دلار به صورت هفتگی ۶۰ ساعت کار می‌کرد. اورنج فری استیت – آفریقای جنوبی – ۱۹۸۶
یک مادر و فرزندانش که در واگن مخصوص سیاه‌پوستان سفر می‌کنند – ۱۹۸۶
یک مادر و فرزندانش که در واگن مخصوص سیاه‌پوستان سفر می‌کنند – ۱۹۸۶
یک زن جوان برای مرگ برادرش عزاداری می‌کند که در درگیری‌های ارتش آفریقای جنوبی با معترضان در یکی از تاون‌شیپ‌های مرکز کشور کشته‌شد – ۱۹۸۷
یک زن جوان برای مرگ برادرش عزاداری می‌کند که در درگیری‌های ارتش آفریقای جنوبی با معترضان در یکی از تاون‌شیپ‌های مرکز کشور کشته‌شد – ۱۹۸۷
مردم تاون‌شیپ‌ها در حالیکه رهبرشان به علت گفتن از ایده‌های دموکراتیک ضدنژادی و ضدجنسیتی به زندان فرستاده‌شده بود، به صورت مستمر در تاون‌شیپ‌ها اعتراض می‌کردند. معمول بود که در این مناطق هر آخر هفته صدها سیاه پوست جمع می‌شدند و بر علیه آپارتاید و برای بزرگداشت مرگ عزیزان‌شان در اعتراضات، تجمع می‌کردند.
مردم تاون‌شیپ‌ها در حالیکه رهبرشان به علت گفتن از ایده‌های دموکراتیک ضدنژادی و ضدجنسیتی به زندان فرستاده‌شده بود، به صورت مستمر در تاون‌شیپ‌ها اعتراض می‌کردند. معمول بود که در این مناطق هر آخر هفته صدها سیاه پوست جمع می‌شدند و بر علیه آپارتاید و برای بزرگداشت مرگ عزیزان‌شان در اعتراضات، تجمع می‌کردند.
سال ۱۹۶۴ نلسون ماندلا برای عضویتش در کنگره ملی آفریقا (ANC) به اتهام خیانت به حبس ابد محکوم شد و به زندان جزیره روبن فرستاده‌شد. او ۱۹ سال از مجموع ۲۷ سال حبس خودش را در سلولی در جزیزه روبن گذراند و سال‌های باقیمانده به زندان در نزدیکی کیپ‌تاون با نام زندان پولسمور انتقال داده‌شد.
سال ۱۹۶۴ نلسون ماندلا برای عضویتش در کنگره ملی آفریقا (ANC) به اتهام خیانت به حبس ابد محکوم شد و به زندان جزیره روبن فرستاده‌شد. او ۱۹ سال از مجموع ۲۷ سال حبس خودش را در سلولی در جزیزه روبن گذراند و سال‌های باقیمانده به زندان در نزدیکی کیپ‌تاون با نام زندان پولسمور انتقال داده‌شد.
وینی ماندلا زمانی که نلسون ۲۴ سال داشت و ازدواج کرده‌بود، عاشق او شد. آنها در دو سالی که پیش از فرستادن نلسون به زندان با هم زندگی می‌کردن صاحب دو فرزند شدند که هر دو دختر هستند. وینی هم به شخصه ۱۸ ماه در زندان انفرادی به سر برد و به ۹ سال حبس خانگی در منطقه برنفورت محکوم شد. در تمام این زمان، وینی به عنوان نماینده عمومی چهره همسرش باقی ماند – ۱۹۸۶
وینی ماندلا زمانی که نلسون ۲۴ سال داشت و ازدواج کرده‌بود، عاشق او شد. آنها در دو سالی که پیش از فرستادن نلسون به زندان با هم زندگی می‌کردن صاحب دو فرزند شدند که هر دو دختر هستند. وینی هم به شخصه ۱۸ ماه در زندان انفرادی به سر برد و به ۹ سال حبس خانگی در منطقه برنفورت محکوم شد. در تمام این زمان، وینی به عنوان نماینده عمومی چهره همسرش باقی ماند – ۱۹۸۶
سیاه‌پوستان آفریقای جنوبی برای مرگ معترضان ضد آپارتاید در دونکان، تاون‌شیپی در حومه شهر لندن‌شرقی آفریقای جنوبی عزاداری می‌کنند. ۱۹۸۶
سیاه‌پوستان آفریقای جنوبی برای مرگ معترضان ضد آپارتاید در دونکان، تاون‌شیپی در حومه شهر لندن‌شرقی آفریقای جنوبی عزاداری می‌کنند. ۱۹۸۶
دنیا زمانی که روز ۱۱ فوریه ۱۹۹۰ پس از ۲۷ سال از زندان آزاد شد، به او به عنوان یک قهرمان جهانی می‌نگریست. او ۱۹۰ سانتی‌متر قد داشت و از او همانگونه استقبال شد که دنیا انتظار داشت.
دنیا زمانی که روز ۱۱ فوریه ۱۹۹۰ پس از ۲۷ سال از زندان آزاد شد، به او به عنوان یک قهرمان جهانی می‌نگریست. او ۱۹۰ سانتی‌متر قد داشت و از او همانگونه استقبال شد که دنیا انتظار داشت.
اسقف دزموند توتو در مدتی که ماندلا در محله سووتو زندگی می‌کرد و پیش از آنکه به زندان برود به عنوان رهبر معنوی او بود. این عکس در اولین روز آزادی او از زندان گرفته‌شده‌است.
اسقف دزموند توتو در مدتی که ماندلا در محله سووتو زندگی می‌کرد و پیش از آنکه به زندان برود به عنوان رهبر معنوی او بود. این عکس در اولین روز آزادی او از زندان گرفته‌شده‌است.
والتر سیسولو که ۲۷ سال به عنوان هم‌بند ماندلا در کنار او بود، دقایقی پس از آزادی ماندلا در کنار او نشسته‌است. آنها پیش از آنکه اولین سخنرانی پس از آزادی ماندلا برگزار شود، چند ثانیه با هم برخورد داشتند
والتر سیسولو که ۲۷ سال به عنوان هم‌بند ماندلا در کنار او بود، دقایقی پس از آزادی ماندلا در کنار او نشسته‌است. آنها پیش از آنکه اولین سخنرانی پس از آزادی ماندلا برگزار شود، چند ثانیه با هم برخورد داشتند
اسقف دزموند توتو از ماندلا در ساختمان شورای شهر در کنار اولین گروه افرادی که پس از آزادی ماندلا از زندان با او دیدار کردند، استقبال می‌کند.
اسقف دزموند توتو از ماندلا در ساختمان شورای شهر در کنار اولین گروه افرادی که پس از آزادی ماندلا از زندان با او دیدار کردند، استقبال می‌کند.
صبح روز بعد از آزادی ماندلا از زندان او به خانه یک اتاقه خاک گرفته‌اش بازگشت که همراه با ویلی، با دو فرزندش زینزی و زنی ۲۷ سال پیش زندگی‌شان را شروع کرده‌بودند.
صبح روز بعد از آزادی ماندلا از زندان او به خانه یک اتاقه خاک گرفته‌اش بازگشت که همراه با ویلی، با دو فرزندش زینزی و زنی ۲۷ سال پیش زندگی‌شان را شروع کرده‌بودند.
نلسون ماندلا اولین وعده غذایش را در کنار خانواده و والتر سیسولو هم‌بندی ۲۷ سال زندانش در خانه‌اش در سووتو صرف می‌کند. مردی که در تصویر نوشیدنی می‌ریزد سیریل رامافوسا است که امروزه از سوی بسیاری نامزد اصلی ریاست جمهوری آینده آفریقای جنوبی به حساب می‌آید.
نلسون ماندلا اولین وعده غذایش را در کنار خانواده و والتر سیسولو هم‌بندی ۲۷ سال زندانش در خانه‌اش در سووتو صرف می‌کند. مردی که در تصویر نوشیدنی می‌ریزد سیریل رامافوسا است که امروزه از سوی بسیاری نامزد اصلی ریاست جمهوری آینده آفریقای جنوبی به حساب می‌آید.
مادیبا یک روز پس از آزادی‌اش در حیات خلوت خانه همراه با همسرش وینی در برابر خبرنگاران رسانه‌های خبری نشسته‌است.
مادیبا یک روز پس از آزادی‌اش در حیات خلوت خانه همراه با همسرش وینی در برابر خبرنگاران رسانه‌های خبری نشسته‌است.
بلافاصله پس از آزادی از زندان، نلسون ماندلا سفری به سراسر آفریقای جنوبی را آغاز کرد، هر جایی که قدم می‌گذاشت میلیون‌ها شهروند آفریقای جنوبی برای بزرگداشت رهبرشان و برای پشتیبانی از او برای تبدیل به اولین رییس جمهور آفریقای جنوبی دموکراتیک حضور پیدا می‌کردند. ۱۹۹۳
بلافاصله پس از آزادی از زندان، نلسون ماندلا سفری به سراسر آفریقای جنوبی را آغاز کرد، هر جایی که قدم می‌گذاشت میلیون‌ها شهروند آفریقای جنوبی برای بزرگداشت رهبرشان و برای پشتیبانی از او برای تبدیل به اولین رییس جمهور آفریقای جنوبی دموکراتیک حضور پیدا می‌کردند. ۱۹۹۳
ماندلا از رونداول (کلبه‌های محلی) ساخته‌شده از گلی دیدن می‌کند که کودکی‌اش را در منطقه ترنسکی در آن گذرانده بود. پس از سال‌های ریاست جمهوری ماندلا به این منطقه بازگشت، منطقه‌ای که عشقش را به زیبایی‌های طبیعی آفریقای جنوبی نشان می‌داد. با وقار همیشگی و لبخند دائمش پیش از بیرون رفتن از خانه اشاره می‌کند که او اکنون به مرد رونداول خودش بدل شده‌است.
ماندلا از رونداول (کلبه‌های محلی) ساخته‌شده از گلی دیدن می‌کند که کودکی‌اش را در منطقه ترنسکی در آن گذرانده بود. پس از سال‌های ریاست جمهوری ماندلا به این منطقه بازگشت، منطقه‌ای که عشقش را به زیبایی‌های طبیعی آفریقای جنوبی نشان می‌داد. با وقار همیشگی و لبخند دائمش پیش از بیرون رفتن از خانه اشاره می‌کند که او اکنون به مرد رونداول خودش بدل شده‌است.
او که در سن ۹ سالگی توسط یک رییس قبیله تمبو به فرزندی پذیرفته‌شده‌بود، ماندلا گفته‌است که زیر این درخت بود که ارزش‌های سیاست جمعی را فهمید. جایی که هر چهارشنبه افراد قبیله دور هم جمع می‌شدند تا با بزرگان روستا مسائل روز روستا را مورد بحث قرار دهند. زیر این درخت به هرکسی اجازه داده می‌شد تا اظهار نظر کند.
او که در سن ۹ سالگی توسط یک رییس قبیله تمبو به فرزندی پذیرفته‌شده‌بود، ماندلا گفته‌است که زیر این درخت بود که ارزش‌های سیاست جمعی را فهمید. جایی که هر چهارشنبه افراد قبیله دور هم جمع می‌شدند تا با بزرگان روستا مسائل روز روستا را مورد بحث قرار دهند. زیر این درخت به هرکسی اجازه داده می‌شد تا اظهار نظر کند.
کمپین تبلیغاتی نلسون ماندلا برای ریاست جمهوری در منطقه قوم زولو، کوازولو-ناتال – ۱۹۹۴
کمپین تبلیغاتی نلسون ماندلا برای ریاست جمهوری در منطقه قوم زولو، کوازولو-ناتال – ۱۹۹۴
نلسون ماندلا در بین بادیگاردهای همیشه وفادارش در منطقه ترنسوال – ۱۹۹۴
نلسون ماندلا در بین بادیگاردهای همیشه وفادارش در منطقه ترنسوال – ۱۹۹۴
درست دقایقی پس از سوگند نلسون ماندلا به عنوان اولین رییس جمهور آفریقای جنوبی آزاد و دموکراتیک، دیوید ترنلی توانست به مراسم خصوصی او راه پیدا کند. در لحظات اولین سخنرانی رییس جمهور جدید در برابر سران کشورهای جهان، همسر رییس جمهور سابق، اف دبلیو کلرک، هنوز نمی‌تواند روی برگرداند و به سخنان او گوش دهد.
درست دقایقی پس از سوگند نلسون ماندلا به عنوان اولین رییس جمهور آفریقای جنوبی آزاد و دموکراتیک، دیوید ترنلی توانست به مراسم خصوصی او راه پیدا کند. در لحظات اولین سخنرانی رییس جمهور جدید در برابر سران کشورهای جهان، همسر رییس جمهور سابق، اف دبلیو کلرک، هنوز نمی‌تواند روی برگرداند و به سخنان او گوش دهد.
درست پس از سوگند به عنوان رییس جمهور جدید، ماندلا رییس جمهور پیشین اف دبلیو دو کلارک را به فیدل کاسترو رییس جمهور کوبا معرفی می‌کند.
درست پس از سوگند به عنوان رییس جمهور جدید، ماندلا رییس جمهور پیشین اف دبلیو دو کلارک را به فیدل کاسترو رییس جمهور کوبا معرفی می‌کند.
برای کسانی که فیلم «اینوکتوس» با بازی مورگان فریمن و مت دیمن را دیده‌اند، در دنیای واقعی این تصویر از دو پسر کاپیتان تیم ملی راگبی آفریقای جنوبی، فرانسوا پیه‌نار است که در سال ۱۹۹۶ قهرمان جهان شد. یکی از پسرها در حالیکه روی پای ماندلا نشسته‌بود معصومانه از او پرسید: «مادیبا! چرا وقتی که تو هیچ چیزی ندزدیده بودی تو را ۲۷ سال زندان اندختند؟» مادیبا جواب داد: «عزیزم! من یه چیز را دزدیدم، من آزادی را برای مردم‌مان از آنها دزدیدم.»
برای کسانی که فیلم «اینوکتوس» با بازی مورگان فریمن و مت دیمن را دیده‌اند، در دنیای واقعی این تصویر از دو پسر کاپیتان تیم ملی راگبی آفریقای جنوبی، فرانسوا پیه‌نار است که در سال ۱۹۹۶ قهرمان جهان شد. یکی از پسرها در حالیکه روی پای ماندلا نشسته‌بود معصومانه از او پرسید: «مادیبا! چرا وقتی که تو هیچ چیزی ندزدیده بودی تو را ۲۷ سال زندان اندختند؟» مادیبا جواب داد: «عزیزم! من یه چیز را دزدیدم، من آزادی را برای مردم‌مان از آنها دزدیدم.»
ماندلا با همسر سومش گراسا ماشل در خانه‌شان در خارج از روستا کونو نشسته‌است. ۲۰۰۷
ماندلا با همسر سومش گراسا ماشل در خانه‌شان در خارج از روستا کونو نشسته‌است. ۲۰۰۷
در تپه‌های اطراف کونو، در منطقه ترنسکی، مردی که خودش را یکی از بردران ماندلا می‌نامد، جلوی آرامگاه خانوده او ایستاده است که تصور می‌شود ماندلا هم در کنار خانواده‌اش در آن دفن شود. ۲۰۰۷
در تپه‌های اطراف کونو، در منطقه ترنسکی، مردی که خودش را یکی از بردران ماندلا می‌نامد، جلوی آرامگاه خانوده او ایستاده است که تصور می‌شود ماندلا هم در کنار خانواده‌اش در آن دفن شود. ۲۰۰۷
نلسون ماندلا، پس از پشت سر گذاشتن ۲۷ سال زندان و دو دوره ریاست جمهوری آفریقای جنوبی جدید، در حیات خانه‌اش نشسته‌است و از کباب لذت می‌برد و به آواز دوستی گوش می‌دهد که در مورد لذت زندگی در ملتی آزاد برایش آواز می‌خواند.
نلسون ماندلا، پس از پشت سر گذاشتن ۲۷ سال زندان و دو دوره ریاست جمهوری آفریقای جنوبی جدید، در حیات خانه‌اش نشسته‌است و از کباب لذت می‌برد و به آواز دوستی گوش می‌دهد که در مورد لذت زندگی در ملتی آزاد برایش آواز می‌خواند.
برای شناخت نلسون ماندلا باید عشق و احترامی را که او به منطقه روستایی ترنسکی احساس می‌کرد، درک کرد. باید تاریخ و سنت‌های صلح‌آمیز فرهنگ مادی قبایل خوسایی زبان را درک کرد. قبایلی که همچنان از لحاظ زندگی مادی در فقر گسترده‌ای به سر می‌برند اما از لحاظ انسانی شان بالا و روحیه زیبایی دارند.
برای شناخت نلسون ماندلا باید عشق و احترامی را که او به منطقه روستایی ترنسکی احساس می‌کرد، درک کرد. باید تاریخ و سنت‌های صلح‌آمیز فرهنگ مادی قبایل خوسایی زبان را درک کرد. قبایلی که همچنان از لحاظ زندگی مادی در فقر گسترده‌ای به سر می‌برند اما از لحاظ انسانی شان بالا و روحیه زیبایی دارند.
منبع: +