وقار خاموش؛ نگاهی بر عکس های دبورا توربویل
در تاریخ عکاسی مد سه نام هرگز از یاد نخواهند رفت: هلموت نیوتن، گای بوردین و دبورا توربِویل. (در این میان، هلموت نیوتون بیش از آن دوی دیگر به واسطه ی مناسبات نهادی شناخته شده است). افتتاح نمایشگاهی برای مرور آثار دبورا در گالری استیلی وایز نیویورک که به عکاسی مد اختصاص دارد، خوش وقتی شد برای معرفی بیشتر او به مخاطبان عکاسی در ایران. ( نمایشگاه مذکور از 23 ژانویه آغاز شده و تا 21 مارچ ادامه خواهد داشت.)
دبورا توربِویل عکاس امریکایی و متولد ۱۹۳۲ است که ورودش به دنیای مد، در نقش مدلی آزمایشی برای یکی از بزرگترین طراحان مد تاریخ امریکا- کلیر مک کاردل- صورت می پذیرد. او سپس سِمت ویراستار عکس را در نشریههای «هارپرز بازار» و «مادمازل» بر عهده میگیرد و در نیمهی اول دههی هفتاد میلادی شروع به عکاسی میکند. چیزی از شروع عکاسی مد خودآموختهی توربویل نگذشته بود که نامش بر سر زبانها افتاد. او در عکسهایش به سمتی پیش رفت که عکاسی مد را از قالبها و کلیشههای پیشین رها ساخت و امروزه در کنار نیوتن و بوردین از ستونهای اصلی عکاسی مد جدید محسوب میشود. همینطور لازم به ذکر است که آثار او با دو همکار دیگر تضادی صریح دارند. در ادامه به این تمایز بیشتر پرداخته میشود.
در عکاسی دبورا، شاهد نگاهی تثبیت شده هستیم که در تمامی عکس ها، قدرت و ویژگیهای خود را حفظ کرده است و هرگز از آن تخطی نمیکند. زیباییشناسی هنرمند در طول قریب بر چهل سال عکاسی بدون تغییر میماند و از پس این پافشاری، به یکی از شاخههای اصلی عکاسی مد بدل میشود؛ آن گونه از عکاسی که در مرز میان عکاسی مد و عکاسی هنری قرار می گیرد. کم رنگ و باریککردن فاصلهی میان عکسهای مد و عکسهای هنری ویژگی عکاسی دبوراست که او را در میان هر دو گونهی عکاسی نام آشنا کرده است. با نگاهی به عکسهای توربویل، کمتوجهی عامدانهی هنرمند به رنگ و بوی تبلیغات در عرصهی مد برجسته میشود. خرابهها و خانههای قدیمی فضای عمدهی عکاسی توربویل را تشکیل میدهند. مدلهایی که معمولا او برای عکاسی انتخاب میکند هنرمندان، بازیگران تئاتر و یا بالرین ها هستند زیرا بسیار بیشتر از مانکنهای انتخابشده توسط شرکتهای صنعت مد قادر به درک فضای ذهنی عکاس و در نتیجه اجرای آن هستند.
توربویل، استایل را بر مد ارجح میداند و از مدلهایی استفاده می کند که این ویژگی در آنها نهفته باشد. او داشتن استایل را ویژگی ذاتی بعضی افراد میداند که قابل کسب نیست و از این روست که برخی افراد از سایرین برجستهتر به نظر میرسند. عکاس در پی نمایش این وقار خاموش است؛ وقاری که با برتن کردن یک لباس به دست نیامده بلکه در شخصیت و درونیات فرد نهفته است و عناصر دخیل در عمل عکاسی به کار گرفته میشوند تا به آن تجلی تصویری ببخشند. توربویل هرگز لباسها و تولیدات صنعت مد را در مرکزیت تولید تصویر قرار نداده است. او مواجهه با مد را در درجهی دوم قرار میدهد و میکوشد به هویت شخصیتها نزدیک شود و در این جاست که از قواعد از پیش تعیینشده برای عکاسی مد عدول میکند. این پسزدن مرزها نه تنها در ذهنیت و تلقی او از مدلهای پیش رویش جلوهگر میشود، بلکه در ترکیببندیهای نو، استفاده از رنگهای مات و دستکاری در ارائهی نهایی تصویر نیز به چشم میآید.
در میان داستانهای تصویریِ او برای مجلاتی همچون ووگ، هارپرز بازار یا مجلهی W، چند مجموعه در دنیای عکاسی شناخته شدهترهستند که از آن میان میتوان به گرمابه (۱۹۷۵)، زنان در جنگل (۱۹۷۸) و زنان خزپوش (۱۹۸۴) اشاره کرد. برخلاف همکار آلمانی خود – هلموت نیوتن- که به نمایش ابژه وار زن، نقشهای جنسی و برهنهنگاری ابزاری میپردازد، او بر درونیات انگشت میگذارد. در این راستا، به تدریج استفاده از فوکوس نرم را در عکس های خود پی میگیرد. فضایی سوررئال و گاه دیگر-جهانی خلق میکند که در آن همه چیز در لحظهای در گذشته درنگ کرده است. بی زمانی صدای حاکم بر تصاویر اوست و چنین به نظر میرسد که هر یک از شخصیتهایش، در دنیای خود سیر میکنند و فارغ از زمان و مکاناند، گویا بیننده از پس پردهی مه به تماشای یک رویا نشسته است. عکاس از این منظر «آنتی- هلموت نیوتن» دانسته میشود. مدلهای او به ندرت به دوربین عکاسی خیره شدهاند. از سوی دیگر، نمایش درونیات و خلق فضاهای ذهنی به کمک نور، ترکیب بندی، طراحی صحنه و لباس، حالات چهره و ژستها به قدری غالب است که تصور وجه چشمچرانانه در نگاه به این عکسها به سختی ممکن میشود.
توربویل در دههی هفتاد به دلیل وارد کردن همین نگاه تاریک و در عین حال آوانگارد خود در عکاسی مد به شهرت میرسد. او نگاتیوهای خود را خط خطی کرده، روی آنها لکه ایجاد میکرد و از شستهرفتگی همیشگی عکسهای مد فاصله میگرفت. در عین حال، فرآیندهای چاپ و ظهور برای او ادامهی عکاسیاش به شمار میآمد که برای تشدید فضاسازی خود و خلق معنای قویتر از آنها بهره میبرد. در عکسهای او نظمی غیرطبیعی نیز به چشم میخورد؛ نوعی ناموزونی و ناسازگاری که مخاطب را به نگاهی دوباره و حتی چندباره وا میدارد.
دبورا توربویل در تاریخ ۲۴ اکتبر سال ۲۰۱۳ در سن هشتاد و یک سالگی بر اثر سرطان ریه درگذشت. امروزه و با گذشت بالغ بر چهل سال از مجموعه عکسهایی همچون گرمابه و زنان در جنگل ، این عکسها همچنان به حیات خویش ادامه میدهند و حاوی همان خصلتی هستند که هر اثر هنری را ماندگار میکند: این عکسها راهی به درون باز کرده اند.
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
-
عکاس: Deborah Turbeville
Deborah Turbeville
Deborah Turbeville