دنیای اگلستون
ترجمه: شهاب شهسواری
«تصور میکنم آنها بخشی از یک رمانی هستند که من دارم مینویسم.»
این اولین کلماتی است که ویلیام اگلستون در جواب ان سوال که تا کنون چه موفقیتی در عکاسی کسب کردهاست، بیان میکند. یک عکاس هنری دیگر از اهالی جنوب، ویلیام کریستنبری بود که حدود سال ۱۹۷۰ اگلستون را برای ملاقات با من همراه خود به گالری کورکوران (Corcoran) آورد. سه تایی با هم در سکوت به یک جعبه از ردیفهای کوپلر ۱۰×۸ چاپ شده کروموژنیک اگلستون نگاه کردیم. زمانی که برای دومین بار سراغ آن عکسها رفتم، به این اعتقاد رسیدم که بهترین آثار رنگی هستند که در زندگیام دیدهام.
سال ۱۹۷۴ زمانی که در موزه ملی اسمیتسونین هنر آمریکایی کار میکردم، در حال برنامهریزی یک نمایشگاه از آثار اگلستون بودم، این نمایشگاه اولین نمایشگاه عکس موزه به عنوان یک هنر زیبا در تاریخش بود. وقتی خبردار شدم که جان شارکفسکی، مجموعهدار مشهور موزه هنرهای مدرن نیویورک هم قصد دارد که اولین نمایشگاه عکس موزه را برگزار کند، من نقشهام را تغییر دادم. برای نمایش در مجموعه موزه، شارکفسکی بخشی از آثار اگلستون را که سوژههای آنها مردم و مکانها در دلتای میسیسیپی بودند و در مجموعه «راهنمای اگلستون Eggleston’s Guide» منتشر شدهبودتد، انتخاب و ویرایش کردهبود. مقاله او که اولین متن مهم در مورد آثار اگلستون و احتمالا بهترین آنها است، بر روی نور مثبتی تاکید میکند که باعث میشود عکسهای مستندنمای اگلستون، طنین غنی داستانی داشتهباشند.
رنگهای اگلستون همیشه ناتورالیستی هستند. اگر عکس کمی رنگ پریده باشد، درست همان شکلی است که سوژه توسط عکاس دیدهشدهاست. سوژههای آرام، لطیف و غیر رنگارنگ درست مانند خودشان عکاسی شدهاند. با این وجود همین سوژهها اگر سیاه و سفید نمایش داده میشدند خیلی مفهوم کمتری را منتقل میکردند. با این حال، اگلستون در طی سالها، مجموعهای بزرگ از آثار عکاسی و نوارهای ویدئویی سیاه و سفید هم ثبت کردهاست. با هر تغییری که او در ابزارش ایجاد میکند، شکل ترکیببندی و طبیعت تصاویر برای تطبیق با نگرش او، تغییر میکنند.
خانه اگلستون در ممفیس، ایالت تنسی، در لبه شمالی دلتای میسیسسیپی است. مکانها، بخشها و مردم منطقه مواد مرکزی دنیای اگلستون هستند، همانگونه که برای رماننویس بزرگ آمریکایی ویلیام فاکنر، آکسفورد میسیسیپی در لبه شرقی دلتای رودخانه، مواد لازم بود. این هر دو نفر صاحب این توانایی بودند که چیزهایی که معمولیترین سوژهها به نظر میرسیدند، با وزن اخلاقی و شان بالایی میآمیزند.
در طول ۴۰ سال گذشته اگلستون حجم بسیار زیادی از فیلمها را ظاهر کردهاست، که برای کسی که هیچگاه ماموریتی کار نمیکرد، جالب است. شاید تنها همعصر او که از نظر کمیت ثمره عکسهایش با او قابل مقایسه باشد گری وینوگراند Gary Winogrand است. فرآیند ویرایش عکس اگلستون خیلی سنگین بود. تا به امروز بخش نسبتا کوچکی از بهترین آثار او تاکنون نمایش دادهشده و یا منتشر شدهاند. اگلستون در حال حاضر با «کالدکوت چاب Caldecot Chubb» چاپهای اصلی را برای نمایش در چهار کتاب محدود و پنج مجموعه پورتفولیوی نامحدود، انتخاب میکنند.
سال ۱۹۹۱ گالری هنری باربیکن لندن یک ارزیابی جدید مهم از عکسهای اگلستون را به نمایش گذاشت. اسم این نمایشگاه «ویلیام اگلستون: مدرن و باستانی» بود. در نوشته این نمایشگاه مارک هولبورن مینویسد:
خروجی شگرف آثار او تا کنون به تعداد کمی دیدهشدهاند، و هنوز او همچنان در میانه راهش است. او همچنان مانند یک جوینده در بطن بتن در حال ادامه شکافتن قلب موضوعات معمولی و تحقیق در آنها است که باعث ایجاد ابعاد ملموس و محسوس در آنها میشود. یا اینکه به شکلی شکفتانگیز میتواند در آشپزخانهاش یا در زنگبار به خاک روی چکمههایش نگاه کند یا به آسمان نگاه کند.
والتر هپس (متولد ۳ مه ۱۹۳۲ – متوفی به ۲۰ مارس ۲۰۰۵) مدیر و مجموعهدار هنر معاصر آمریکایی موزهها. در پیام تسلیت چاپ شده در مورد او در واشنگتن پست، او را «نوعی مدیر موزه خود بنیاد (زیرک، غیرقابل پیشبینی، غریب در نوع خود، با نگرشی خشن و بیپروا از قوانین)» معرفی کردهاست.
-
عکاس: ویلیام اگلستون
-
-
عکاس: ویلیام اگلستون
-
-
عکاس: ویلیام اگلستون
-
-
عکاس: ویلیام اگلستون
-
-
عکاس: ویلیام اگلستون
-
-
عکاس: ویلیام اگلستون
-
-
عکاس: ویلیام اگلستون
-
-
عکاس: ویلیام اگلستون
-