یادداشتی بر عکس‌های حمید جانی‌پور
احسان قنبری‌فرد مقاله ۱۳۹۷/۰۶/۰۳

یادداشتی بر عکس‌های حمید جانی‌پور

چندی پیش مقاله‌ای در باب عکاسی در پشت صحنه‌ی فیلم و انتشار آن عکس‌ها به نام عکاس در جامعه‌ی عکاسی منتشر شد. فرهاد مطاعی نویسنده‌ی این مقاله، تعدادی از عکس‌های صادق سوری را در این حیطه مورد بررسی و نقد قرار داده بود. نکته‌ای که نیازمند توجه و بررسی است این است که عکس‌های منتشر شده تحت چه عنوانی یا با چه نام و نشانه و برچسبی منتشر می‌شوند.

مسائلی مانند عدم صداقت عکاسان در انتشار عکس‌ها و استفاده‌های گوناگون از عکس‌هایی که ممکن است در شرایط مختلف ثبت شده باشند ، پیشینه‌ی بلندی در تاریخ نمایشگاه‌ها و مسابقات مختلف عکاسی دارند.

ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که «فاین آرت» به مثابه‌ی شیوه‌ای از آفرینش هنری، فارغ از دغدغه‌ی  قضاوت رواج فراوان دارد و اگر این عبارت بر پیشانی یک اثر هنری بنشیند  می‌تواند دلیل و بهانه‌‌ای کافی برای باز گذاشتن دست هنرمند تا نهایت ممکن باشد.  

با این حال هنوز حساسیت‌های فراوانی در مورد  سویه‌ی استنادی عکس‌ها و صداقت عکاسانه در باب چگونگی ثبت و انتشار عکس در جامعه‌ی عکاسی ایران وجود دارد. فعالیت عکاسانه و هنرمندانه در شبکه‌ها و جامعه‌های مختلف مجازی که دلیلی برای مواجهه‌ی مستقیم و رودررو بین هنرمند و مخاطب به شمار می‌آید ، حساسیت‌های این‌چنینی را دوچندان ساخته است.دلیل شدت یافتن این حساسیت‌ها می‌تواند احساسات عمیقی باشد که در مواجهه و همراهی و هم‌کلامی هنرمند و مخاطب به شیوه‌ای متفاوت انگیخته می‌شود. صداقت،  نکته‌ای برجسته و مهم است که به واسطه‌ی شرایط مختلف و اتفاقات گوناگونی که در جامعه ما در حال رخ دادن است بیش از پیش مورد پرسش و بررسی قرار می‌گیرد. مخاطبان ما به واسطه‌ی تجربیات دردناک و مختلفی که در این روزگار داشته‌اند، بیش از هر زمان دیگر در مقابل عدم صداقت واکنش نشان می‌دهند.

بدون تردید وظیفه‌ی هنری و اخلاقی هنرمند است که استقبال و نگاه و زمان ارزشمند مخاطب را ارج بگذارد و به واسطه‌ی ماهیت هنر و ارزش های فراوان وظیفه‌ی تقدیس شده‌ای که به آن مشغول است و گونه‌ای از شان و منزلت اجتماعی را به واسطه‌ی آن به پاداش می گیرد، مقید، راستگو و صریح باشد.

چنانچه در سطرهای پیشین اشاره شد، برچسبی که بر پیشانی اثر می‌نشیند می‌تواند عاملی تعیین کننده در ارزیابی میزان صداقت هنرمند باشد. اما زمانی که صراحت واژگانی با آثار هنری همراه نشده باشد، این مخاطب منتقد است که می‌تواند در این مورد به قضاوت بنشیند.

بدون تردید اشاره نکردن به استناد یا عدم استناد اثر نمی‌تواند عاملی برای تصمیم گرفتن در مورد این وجه عکس به شمار بیاید. به عنوان مثال عدم اشاره‌ی عکاس به استناد عکس، دلیلی بر استناد یا عدم استناد آن نیست، اما بستر ارائه، گاهی دلیل خوبی بر خوانش مدعای عکاس و تصمیم گرفتن در باب آن است. استفاده از برخی از عکس‌ها در نمایشگاه‌‌هایی که بستر و موضوع مشخصی دارند، زیرنویس‌هایی مانند ثبت مکان، به شیوه‌ی زیرنویس عکس مستند و رخدادهایی مانند آن، گاه گواهی است بر ادعای هنرمند در باب ماهیت و سبک ارائه‌ی عکس‌هایش.

از زیاده گویی و دوباره‌گویی پرهیز می‌کنم و مخاطبان را به بازخوانی مقاله‌ی فرهاد مطاعی (نقد و بررسی؛ عکاسی مستند یا عکاسی فیلم) ونیز تماشای تعدادی از عکس‌های حمید جانی پور در کنار تصاویری از برخی از صحنه‌های فیلم «نفس» ساخته‌ی نرگس آبیار دعوت می کنم. توضیح این‌که نام حمید جانی پور در میان عوامل فیلم با عنوان عکاس به چشم می‌خورد. ناگفته پیداست که انتشار عکس‌هایی از صحنه‌های فیلم که توسط کارگردان، مدیر صحنه و سایر عوامل دکوپاژ و چیدمان شده است و انتشار آن‌ها بدون نام بردن از فیلم و عوامل آن اقدامی غیراخلاقی و مصداق سوء استفاده از موقعیت کاری است. امیدوارم عکاسانی که دست به این اقدامات می‌زنند، مجوز انجام آن را از صاحبان حق و امتیاز دریافت کرده باشند. 

  
 
 
 

لینک مرتبط: نقد و بررسی؛ عکاسی مستند یا عکاسی فیلم - فرهاد مطاعی