عکس‌هایی از ادیتور رابرت کاپا؛ حفاری تصاویر  نورماندی، تابستان ۱۹۴۴
کرسیتوفر دیکی مقاله ۱۳۹۳/۰۴/۱۱

عکس‌هایی از ادیتور رابرت کاپا؛ حفاری تصاویر  نورماندی، تابستان ۱۹۴۴

جان جی. موریس (John G. Morris)، که اکنون ۹۷ ساله است، کتابی از عکس‌های جنگ جهانی دوم منتشر کرده که با آن‌چه تا به حال دیده‌ایم تفاوت دارد.

ترجمه: نرگس صالح‌نژاد

جان جی. موریس از تماشای جنگی که به او تحمیل شده بود خسته بود. بعد از سال ۱۹۴۳، به عنوان ادیتور عکس در مجله لایف، در لندن مستقر شد، او روزهای سیاهی را از فرود راکت‌های V1 نازی‌ها بر روی شهر دیده است. اما در ۱۹۴۴ بود که جنگ رسماً آغاز شد.

متفقین در ۶ ژوئن از کانال عبور و به نورماندی حمله کردند و موریس حلقه‌های فیلمی را که دوست مشهورش رابرت کاپا گرفته بود چاپ می‌کرد، که شامل عکس‌هایی که در حال حاضر تصاویری شاخص شده‌اند. تصاویری مات، خشن، فراموش‌نشدنی- از فرود هواپیما در D-Day در ۶ ژوئن ۱۹۴۴ بود.

موریس عکاس نبود. او فقط عکس جمع می‌کرد، آنها را خلق نمی‌کرد. اما در نهایت، در تابستان ۱۹۴۴ زمانی که هنوز جنگ در جریان بود به عنوان عضوی از متفقین تمام پرچین‌ها و روستاها (نقطه به نطقه) را تا پاریس رانندگی کرد. موریس به رئیسش گفت می‌خواهد آن‌چه در جریان است را از نزدیک ببیند و دیده‌هایش دست‌ اول باشد. او به خود عنوان پر طمطراق «هماهنگ‌کننده عکس برای جبهه غربی» داد و به سمت فرانسه راند.

موریس یک دوربین Rolleiflex بزرگ و مبتدی قرض گرفت که نگاتیوهای ۶ در ۶ سانتیمتری داشت و در نظر داشت که پانزده حلقه فیلم مصرف کند. در طی چند هفته، همه آنها را استفاده کرد. تعدادی از آن عکس‌ها را در مجله لایف منتشر کرد و سپس به کار روزانه خود بازگشت.

سا‌ل‌ها گذشت. دهه‌ها از پس هم آمدند و رفتند، موریس با زندگی هنری و اکتیویسم خود در پاریس به سر می‌برد، با خانه و زندگی‌اش سازگار و هماهنگ بود و خوشحالم که بگویم در سن 97 سالگی هنوز قوی و سالم است. اما در نمایشگاه عکسی که سال گذشته در پرپینان برپا شد توجه هر بازدیدکننده‌ای که نگاهی گذرا به این تصاویر که او در تابستان سال ۱۹۴۴ انداخته بود می‌کرد، را توانست جلب کند.

دیوید داگلاس دانکن (David Douglas Duncan)، آمریکایی نودساله دیگر، و یکی از بزرگ‌ترین عکاسان جنگ در قرن بیستم، به موریس گفت که فکر می‌کند تصاویر او بهتر از عکس‌های کاپا بوده‌اند.« آن‌ها به طرز قابل توجهی ترکیب‌بندی خیلی خوبی دارند و خیلی خوب انتخاب شده‌اند. جان بدون کلک و بدون اینکه چیزی جلوی او را بگیرد کار کرد.»

کل این مجموعه‌ تصاویر در فرانسه و به دست دوست موریس ، رابرت پلج کنار هم و در کتابی با عنوان «جایی در فرانسه»(Quelque Part en France) منتشر شده است و در مورد این است که چطور نیروهای آمریکایی و همراهان آن‌ها قرار بود موقعیت آنها را، جایی که به آن خانه می‌گفتند، شناسایی کنند. متن عمدتاً از نامه‌های موریس که بارها تکثیر شده، برداشت شده است.

 

 

با دیدن کتاب متوجه می شوید که دانکن حق داشته است. اغلب تصاویر که در حال حاضر در مرکز بین‌المللی عکاسی در منهتن در معرض دید است، به راحتی باعث شگفتی می‌شوند چرا که این قابلیت را دارند تا ما را با نورماندی  و بروتاین  به عنوان منطقه نفوذ متفقین ببرند.

موریس خشونت را به تصویر کشید تا این تصاویر ثبت شوند. با دوربین  بزرگ، موفق به بیان آلودگی و تیرگی جنگ شد همانند تصویری از تانکی که از کلیسایی عبور کرده است. عکس او از یک سرباز کشته‌شده‌ی آمریکایی اهل Marigny زیبا، محترمانه، زنده و وحشتناک‌تر از هر چیزی بود که دیده بودم. بدنش پوشیده شده بود. کلاه جنگی‌اش بالاتر از بارانی که بر تن کرده قابل دیدن بود، به پرچین باغ تکیه داده و یکی از دستانش قطع شده بود. انگشتان کمی خم و با چرک سیاه جنگ پوشیده شده بود.

اما تأثر بسیار انسانی و اغلب طنزآمیز موریس زمانی که در میان زندگی است واقعاً قابل توجه است. حالت چهره سربازان آمریکایی در حال خواندن یک کپی از مجله پروپاگاندا سیگنال (Signal) آلمانی، که تصویر آبتنی زیبارویان آریایی روی جلدش است، مطالعه‌ای بر محتوا است،(نشان دادن) احساسات متضاد.

یکی از معانی قابل توجه در تصاویر موریس زمانی است که به صورت پناهندگان و دانش‌آموزان، سربازان و فروشندگان دوره‌گرد نگاه می‌کنید، زیرا بسیار شبیه افراد پشت دوربین می‌شوند، همانند من یا شما. حتی زندانی جوان آلمانی در برتاین، که دستانش را بالای سرش گذاشته، چهره‌اش آمیخته‌ای از ترس، مقاومت، و کمی تعجب است.

شما ممکن است هزاران عکس از جنگ دوم جهانی دیده باشید، اما هرگز تصاویری این‌چنینی را ندیده‌اید.