«نزدیک بود که همینگوی من را بکشد!»؛  روایت عکاس لایف

به گفته‌ی الفرد آیزنشتات عکاس لایف، ارنست همینگوی سخت‌ترین سوژه‌ی او برای عکاسی بوده است. این عقیده‌ی فردی است که عکاسی از وزیر تبلیغات نازی‌ یعنی گوبلز را در کارنامه دارد. به همین خاطر این ادعای او درباره عکاسی از همینگوی قابل توجه است.

در سال ۱۹۹۲ در کتابی که لایف با عنوان «عکاسان لایف: آن‌چه آنها دیدند» منتشر شد، آمده است که آیزنشتات در سال ۱۹۵۲ که برای عکاسی از «پاپا» به کوبا رفت، این نویسنده از صبح تا شب مست بود.

ما از یک مسابقه ماهی‌گیری در هاوانا عکاسی کردیم. شب قبلش من همینگوی را ملاقات کردم و او به من گفت :«به من از فاصله ۲۰۰ فیتی نزدیک‌تر نشو وگرنه بهت شلیک می‌کنم.» این یک مسابقه ماهیگیری در دریا بود! ما … فاصله خود را حداقل برای ۴۰۰ فیت با او رعایت کردیم.  عصر آن روز کلاب سلطنتی یاچت یک کوکتل پاری گرفت و او با چهره‌ای غمگین که حاصل مصرف مشروب بود گفت:«آلفرد، تو خیلی به قایق من نزدیک شدی.  من به سمتت شلیک کردم.» وقتی که طرف صحبتت همینگوی باشد باید پیش از پاسخ‌دادن فکر کنی و من هم فراموش کرده بودم که او مست است و گفتم:«پاپا، حرف شما را قبول ندارم.»

می‌دانید او چه کرد؟ لیوانش را انداخت. . دهانش کف کرد. یقه‌ام را گرفت و به عقب من را کشید. دوربین‌هایم تمام مدت در حال تاب خوردن بودند.او تقریبا داشت من را می‌کشت. می‌خواست من را به داخل آب بیندازد… او به من گفت «هرگز نگو که به پاپا باور ندارم.»

آن‌ طرف‌تر همسرش مری، ایستاده بود. یک ساعت بعدتر زنش با خنده به من گفت:«آفرد، نمی‌دانستم که که به مردها علاقه شدیدی داری.» او فکر کرده بود که من می‌خواهم همینگوی را ببوسم.

زمانی‌که همینگوی در سال ۱۹۶۱ خودکشی کرد و آن‌طور که گفته می‌شود با شات‌گان مورد علاقه‌اش در خانه خود در کچمن اوهایو مغز خود را متلاشی کرد او تنها شبحی از مردی بود که چهار دهه قبل ادبیات آمریکا را بازآفرینی کرده بود.او در زمان مرگ۶۱  سال داشت.

منبع: +