درآمدی بر پروندهی «مستندنگاری از درون»
مستندنگاری از درون (insider documentary) که با عنوان مستندنگاری از خردهفرهنگها (subculture) یا عکاسی صمیمانه و خودمانی (intimate photography) نیز شناخته میشود، شیوهای از مستندنگاری است که خاستگاهش را میتوان در عکسهای سردستی (snapshot) خانوادگی پیگرفت. در سال ۱۹۰۱ جرج ایستمن، مؤسس کمپانی کداک، دوربین سادهای را به بازار عرضه کرد که قابلحمل، سریع و ارزان بود. به این ترتیب دوربین همراهِ همیشگی خانوادهها شد؛ عکسها رسالت ثبتوضبط لحظات نمادین زندگی خانوادهها را، برای بایگانی و یادآوری خاطرات، برعهده گرفتند و به قول سونتاگ چونان شجرهنامههای مصور، بر روابط خویشاوندی شهادت دادند. از آنجایی که این عکسهای خانوادگی را آماتورها با دوربینهای غیرحرفهای میگرفتند و مسئله صرفِ شهادت بود، نقصهای تکنیکی و خطاهای فاحش اهمیت چندانی نداشت.
در دههی ۷۰ چهرههایی چون نن گلدین و لری کلارک در امریکا و همزمان چهرهای چون نوبویاشی آراکی در ژاپن ظهور پیدا کردند که از این شیوهی عکاسی خانوادگی نقبی بر جهان هنر زدند. به این معنا که آنها نه تنها از فرم و قواعد خودانگیختهی عکسهای سردستی خانوادگی بهرهای زیباشناختی بردند بلکه محتوای آن را نیز دگرگون کردند. عکاسی خانوادگی که اساساً در پی تأیید بنیان خانوادهی ایدئال و قراردادهای فرهنگی بود، در آثار این عکاسان تبدیل به آیینهای برای نمایش سوژههای حاشیهای، لحظات صریح و بیشرمانهی مغفول در آلبومهای خانوادگی، تابوهای فرهنگی و هویتهای نادیدهانگاشته شد؛ درواقع این عکاسان به زیرمتنهای (subtexts) پنهان بایگانیهای خانوادگی پرداختند. عکاسان بسیاری را میتوان زیر عنوان عکاسی صمیمانه یا مستندنگاری از درون قرار داد: لَری کلارک؛ نَن گلدین؛ نوبویاشی آراکی؛ ریچارد بیلینگهام؛ جک پیرسون؛ کولین گِری؛ کُرین دی؛ ولفگانگ تیلمانس و... . سعی ما در این پرونده بر این بود که به تأثیرگذارترین آنها بپردازیم.
مقالهی «عکسهای اعتراف»، با وام گرفتن از گفتمان ادبیات، این عکسها را از منظر اتوبیوگرافی و به عنوان فرمی برای اعتراف بررسی میکند و در ادامه به مسئلهی معصومیت و صداقتی میپردازد که این سبک از عکاسی داعیهی آن را دارد. در مقالهی «گلدین از چشمی گلدین» با نظری به مسیر کاری گلدین، آثار او را از منظر زیباشناختی و در زمینههای تاریخی، سیاسی و اجتماعی آن میخوانیم و در پی آن به مسئلهی مشروعیت نظربازی در این شیوه از عکاسی میپردازیم. مقالهی «مردی از غرب وحشیِ وحشی»، مسیر کاری و زندگی حرفهای لری کلارک را شرح خواهد داد و آثار او را که در ادامهی سنتی از بهتصویرکشیدنِ نوجوان آمریکایی است، در پیوند با آثار ادبی و سینمایی و در افق مفهوم رؤیای امریکایی، بررسی میکند. مقالهی «هاهاها: ری خندهداره» به مسئلهی شوکآور و اگزوتیک بودن آثار بیلینگهام میپردازد و این پرسش را پیش میکشد که آیا در معرض عموم قرار دادن چنین عکسهایی تجاوز به حریم خصوصی است؟ درادامه، در مقالهی «مرگ و عشق در مناظر شخصى هيولاى ژاپنى»، با تمرکز بر مجموعهعکس سفر سانتیمانتال، تمايل نوبوياشى آراكى را به ثبت مرگ در عكسهايش دنبال ميکنیم. سرآخر در مقالهی «روی خط گریز» با نظری دوباره به آثار این عکاسان، به این موضوع میاندیشیم که چگونه این عکسها واقعیت را به سوی امر واقعی، که همان مازاد و شکاف نظم نمادین است، سوق میدهند تا مرزهای امر دیدنی و رؤیتپذیر را جابهجا کنند.
گلآرا جهانیان - نسرین طالبی سروری