رونمایی و جشن امضای کتاب «نسیه و نقد»
در این نشست که با حضور خسرو دهقان، حسن حسینی و شهریار توکلی برگزار میشود علاوه بر رونمایی کتاب فیلم نسیه و نقد، ساخته پیام مستوفی و مرجان گلستانی به نمایش درخواهد آمد.
در مقدمهی این کتاب به قلم شهریار توکلی میخوانیم:
«چهل و هشت سال پيش در يك خانوادهی متوسط تهراني به دنيا آمدم و بیهیچ تجربهی نزدیک و مستقیمی با دنیای هنر، در كنار برادر و دو خواهرم كودكي آرام و خوشي را گذراندم. چهارده پانزده ساله بودم كه به واسطهی ظهور فراگير ويدئو سوني تي سون در خانههاي دههي 60، مبتلا به سينما شدم.
عشق سيريناپذيري به ديدن فيلم و رد بازيگران (و بعدها فيلمسازان) را زدن و خواندن هر اشاره و مطلبی لابهلای مختصر کتاب و مجلهای که به دستم رسید، آرام آرام زمینهساز نگرانی اهل خانه شد. از آن پس هر نشانهی سينمايياي كه در گوشه و كنار خانه پيدا ميشد (مشخصا مجلهي «فيلم»)، نمكي بود بر زخم باز دلواپسيهايشان.
سال 66 دبيرستان را كه تمام كردم، با ديدن تبليغي در همين مجلهي «فيلم»، در اولين (و شايد تنها) كلاس سينمايي آن سالهاي برهوت، اسمنويسي كردم. كلاس آزاد فيلمسازي (به گمانم «مبلغان»). جايش در خيابان وزرا بود و مديريتش با «داريوش آشوري» تدوينگر فعال و نامي آن سالها. در اين آموزشگاهِ دو طبقه كه اغلب گرايشهاي فني و نظري سينما در آن تدريس ميشد، آقاي «خسرو دهقان» مدرس نقد و تحليل فيلم بود. منتقد ناسازگاري كه اظهار نظرهاي صريح، كوتاه و خلاف عرفاش، هنرجوهاي بسياري را در آن ايام (و نيز بعدتر كه آموزشگاه به تقاطع لالهزار و انقلاب منتقل شد.) با كنجكاوي پاي كلاسها و حرفهايش نشاند.
دوستاني كه بعدها خيليهايشان به طور جدي فعاليت هنري و سينماييشان را ادامه دادند: فتاح محمدی (مترجم و ناشر)، مهشید زمانی (منتقد فیلم)، حمیدرضا منتظری (مترجم سینمایی)، فریبرز عربنيا (بازيگر)، حميد نعمتالله، سامان مقدم، اسماعيل ميهندوست، صابره محمد كاشي (فيلمساز) و ...
من اما خيلي زود، بنا به ضرورت شرايط پيش آمده و قبولي در رشتهي عكاسي دانشگاه هنر، به تدريج از آن كلاسها و از سينما فاصله گرفتم و در مسير آموزشهای تاثيرگذار يحيي دهقانپور، تورج حميديان، كاوه گلستان و ... ترم به ترم بيشتر به درون دنياي عكاسي و هنرهاي تجسمي كشيده شدم.
در غياب آن جلسات نقد فيلم و بهانهی ديدارهاي هفتگي، رابطهام با آقاي دهقان رفته رفته شكل كمرنگ و دورادوري به خود ميگرفت و به حد چند سلام و عليك رسمي در صفهاي سينما و جشنوارهها و سخنرانيها تقليل مييافت. و این گونه شد که آرام آرام بیآنكه بدانم، يا در لحظه متوجهش باشم، توانستم از زير بارِ سنگين كاريزمايِ نيش و نوشدار ايشان بِرهَم.
اما عطر فراموش نشدني آموزههاي خسرو دهقان هميشه با من ماند و بسترساز نگاهم به آثار هنري شد. چه در سالهاي دانشجويي و چه در سالهاي تدريس و مجله داري.
انتشار «حرفه: هنرمند» را سال 81 با دو سه دوست تازه فارغالتحصيل شدهی ديگر (ايمان افسريان، برديا سعدينژاد، فرشيد آذرنگ و فريدون غفاري)، با حداقل امكانات مالي و حداكثر انرژي و آرزو آغاز كرديم. فصلنامهاي با تمركز بر هنرهاي تجسمي كه ستونهاي نامريياش را بر نگاه كردن به پديدهها از «فاصله» و سراغ گرفتن از هنرمندان مهجور و پركار، ذوقزده نشدن از «تازهها» و «سلبريتيها» و بها دادن به پلههاي اول، استوار كرديم. با هدف تماشاي كاملتر چيزها و سهيم كردن ديگران در توجه به آدمهايي كه دوستشان داريم و دعوت به ارزيابيِ ديگربار كارنامهشان. در مورد سالهايي صحبت ميكنيم كه اينترنت هنوز فراگير نبود و اين همه اطلاعات و امكان در دسترس نبود و جمعآوريِ هر چه بيشتر چيزها كنار يكديگر، هم از سر ضرورت بود و هم از سر اشتياق. اشتياقي برآمده از سالهاي كودكي.
من هم مثل بسياري از پسربچهها از سن كودكي و نوجواني علاقه به كلكسيونداري و جمعآوري چيزها داشتم. تمبر و كبريت و پاككن و عكس و... گرايشي كه جز ميل شيرين مالكيت، به لذت جمعآوري چيزهاي دلپذير اشاره داشت كه دوست داشتي هميشه نزد و نزديك خود نگهشان داري و از تماشاي آنها و پس و پيش كردنشان و آرايش هزاربارهشان با تناسبات جديد، انرژي بگيري و شاداب شوي. تمايل دروني شدهاي كه به اقتضاي رشد و تغيير ذائقه، هر بار شكلي نو با موضوعيتي جديد پيدا ميكرد و ميكند. هنوز هم.
کتابی که در دست دارید، در سطحی عمومی، در چارچوب «مجموعه یادداشتهاي نويسندگان» «حرفه: هنرمند» جا ميگيرد. پروژهاي كه به تازگي شروعش كردهايم و تلاشي است جهت جمعآوري و كنار هم آوردن و بازخواني يادداشتهاي پراكندهی آدمهايي كه قلمشان و بيشتر خودشان را دوست داريم. در اين 15 سال انتشار مجله و كتاب، ترجيح نخستينمان در هر انتخابي، دلبستگي به موضوع مورد بحث، به اثر هنري مورد اشاره، و به هنرمند منتخبمان بوده. جز چند مورد استثنا هيچ وقت هيچ چيزی را منتشر نكردهايم كه پيش از آن كه شما بخوانيدش، خود از آن لذت نبرده باشيم.
و گويا اين، آخرين محرك بقاي ما درون چرخهي كاهل نشر و فرهنگ و هنر است كه اصرار به تداوم آن، دارد روز به روز به جنون شبيهتر ميشود!
كتاب «نسیه و نقد» ( که عنوان آن نیز تلویحا اشاره به اشتغال حرفهایِ مولفش دارد) جدا از فراهم آوردن امکانی برای نگاه کردن یکجا و کاملتر به کارنامهی قلمیِ خسرو دهقان ( که بر اساس توالیِ زمان انتشار تنظیم شده)، در سطحي شخصيتر براي من زنده كنندهی خاطرات عمر است. حاصل جمع علاقهی كودكانهام به كلكسيون كردن و تماشا، عشق ديرينم به سينما، مزهی شيرين اولين كلاسهاي نقد فيلم خسرو دهقان و نيز احترام به رابطهی كم و بيش فراموش شدهی استاد شاگردياي است كه سالها پيش هر دو نيمه خاموش اجاقش را رها كرده بوديم روي شمعك، براي روزي روزگاري... به امید روشن كردن دوبارهاش به پشتوانهی رفاقتي 30 ساله.»
این مراسم دوشنبه سوم مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۳۰ در خانه سینما به آدرس تهران، خیابان بهار جنوبی، کوچه سمنان، پلاک ۲۹ برگزار میشود.