اظهارات قابل تامل انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی و انجمن عکاسان ایران در خصوص دو پروندهی صنفی
طی روزهای اخیر انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران تعدادی از رسانهها را در خصوص نحوهی پوشش اعتراض دو تن از عکاسان پیشکسوت به برگزاری نمایشگاه «تاریخ بیدروغ»، به «حرمتشکنی، چاپ مطلب بدون تحقیقات کامل و دلایل مدغن» متهم کرده و همچنین نگرانی خود را از رسانهای شدن این گونه مطالب عنوان کرده است. در ادامه این انجمن فضای حاکم بر شبکههای اجتماعی را «احساسی ، جنجالبرانگیز، ملتهب و سطحینگر» دانسته است. از سوی دیگر انجمن عکاسان ایران در خبری ضمن اعلام رفع مشکل عکاسان قزوینی یادداشتی که اختلافات از آن شروع شد را «توهینآمیز» اعلام کرده و در متن خبر نوشته شده که «به منظور جلوگیری از سواستفادههای بیشتر این مساله در فضایی به دور از غوغاسالاری با همراهی انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران، انجمن عکاسان ایران و نشریه عکس و با حضور طرفین پرونده حل شده است». این یادداشت ساعاتی پس از انتشار مورد اعتراض دو عکاس قزوینی قرار گرفت و آنها اعلام کردند که میانجی در این میان تنها نشریه عکس بوده است.
مورد اول
کمیته حقوقی انجمن صنفی عکاسان ایران مطلبی به تاریخ ۱۹ شهریور در وبسایت رسمی خود درج کرده و به تشریح روند رسیدگی پرونده شکایت خانم گلستان از آقای فرنود از سوی انجمن صنفی پرداخته است که بسیار جای خوشحالی دارد. نکتهی قابل تامل این یادداشت سه پاراگراف پایانی آن است که عینا در ادامه آمده است:
«در این مرحله شورای حل اختلاف انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران نگرانی خود را از رسانه ای شدن این موضوعات داخلی و حرمت شکنی همکاران محترم جامعه عکاسان مطبوعاتی – بدون تحقیقات و رسیدگی کامل – به صراحت اعلام میدارد و امیدواراست همکاران محترم مطبوعاتی مواردی که با درج آن بدون مدارک مدغن موجب حرمت شکنی شده است را به نحو مقتضی جبران نمایند. متذکر میشود پرونده اختلافات عکاسان قزوین نیز از مراحل اولیه در حال پیگیری است که درآینده نزدیک وبا پایان یافتن آن شرح ماوقع از طریق سایت انجمن به اطلاع اعضای محترم خواهد رسید. در پایان هیئت مدیره انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران از عموم جامعه عکاسی مطبوعاتی کشور تقاضا دارد تا مشکلات ومسائل حقوقی فیمابین را از طریق کمیته حقوقی انجمن و یا مراجع قانونی و معتبرموجود پیگیری نمایند ، زیرا اطمینان داریم که در فضای احساسی ، جنجال برانگیز، ملتهب و سطحی نگری که در شبکه های اجتماعی وجود دارد نمیتوان مسیر منطقی و درستی در جهت احقاق حق پیدا کرد و بهترین نتیجه در رابطه با رفع مشکلات حقوقی زمانی به دست خواهد آمد که جنبه نقدپذیری را بالا برده و گفتگو درحضور اهل فن ، خبره و معتمد انجام پذیرد.» |
اگر بخواهیم آنچه از سوی انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران گفته شد را بررسی کنیم، در درجهی نخست باید دید اشارهی انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی از «رسانهای شدن این موضوعات داخلی و حرمتشکنی همکاران محترم جامعه عکاسان مطبوعاتی» به چه مطالبی است. از زمان رسانهای شدن اعتراض خانم گلستان و آقای یعقوبزاده به نحوهی برگزاری این نمایشگاه، وبسایت ایسنا و سایت عکسخانه در دو مطلب جداگانه به این مساله پرداختند و دیگر رسانهها عمدتا به همین مطالب استناد کردند و یا در مواردی (شاید با پیشبینی هجمهای که میتواند علیه یک اطلاعرسانی صنفی ساده راه بیفتد) ترجیح دادند که کوچکترین اشارهای به این جریان نکنند.
از روز نخست که سایت عکسخانه گفتگویی در خصوص شکایت خانم گلستان و آقای یعقوبزاده را در سایت قرار داد تا به امروز به صورت مستقیم و غیر مستقیم تحت فشار بوده که حتی در مواردی از سوی جامعهی مطبوعاتی توصیههایی را مبنی بر اینکه مصلحتی مطلب ذکرشده از روی سایت برداشته شود تحمل کرده است. بار دیگر تاکید میکنم که این توصیه از سوی افراد معدودی از جامعه مطبوعاتی به عکسخانه شده که به شکل طبیعی باید رسالتی در خصوص شفافسازی و اطلاعرسانی مسائل و مشکلات قائل باشند اما اینبار در قامتی کاملا مخالف با رسالت مطبوعاتی خود ظاهر شدهاند. با این حال تلاش عکسخانه طی این مدت این بود که علیرغم اطمینانی که ازحرفهای بودن مطلبی که کار کرده دارد به رسانهای کردن فشارهایی که با آن مواجه شده نپردازد و در عوض با عزمی راسختر تلاش کند تا در کنار دیگر رسانههای عکاسی به پیگری این دست مطالب بپردازد. اما صحبتهای مطرح شده از سوی انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران که اینبار به صورت رسمی در سایت این انجمن مطرح شده قابل تامل است و نیاز به آسیبشناسی دارد.
پرسش اول از انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران این است که نگرانی این انجمن اینطور که عنوان کردهاند از رسانهایشدن این موضوع داخلی چه معنایی میتواند داشته باشد؟ آیا نهایت باوری که ما میتوانیم به نقش رسانه داشته باشیم و در راس انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی قرار بگیریم خط و خطوط مشخص کردن سلیقهای برای مجاز یا غیرمجاز شمردن این است که چه مطلبی را میتوان منتشر کرد و چه مطلبی را خیر؟
لازم است که انجمن صنفی عکاسان مطبوعات ایران توضیح بدهد که منظور این تشکل از حرمتشکنی رسانهها چه چیزی است؟ آنچه از سوی عکسخانه و ایسنا کار شده تنها گفتگو در خصوص بررسی یک «هنجارشکنی» است و ایجاد هالهای از تقدس پیرامون بررسی پروندهای که حداقل دو مورد را شما در گزارشتان اعلام کردید که به نتیجه رسیده یعنی «استفادهی بدون اجازه از عکسها و عدم درج نام عکاس» چه معنا و مفهومی دارد؟
منظور بخش حقوقی انجمن صنفی عکاسان مطبوعات از عبارت «بدون مدارک مدغن» چه چیزی است؟ باز لازم است توجه اعضای محترم انجمن را به این نکته جلب کنم که این مطلب گفتگویی با تمامی طرفین ماجرا بوده که تمامی فایلهای صوتی موجود است و فرصت برابر برای تمامی طرفین لحاظ شد و ادعاهای مخالف همگی در کنار هم آمده است.
در انتهای یادداشت منتشر شده انجمن صنفی مطبوعاتی ایران از جامعه عکاسی خواسته شده که مسائل از طریق کمیته حقوقی انجمن و یا مراجع قانونی و معتبرموجود پیگیری شود.
پرسشی که در درجه اول مطرح میشود این است که از نظر این بزرگواران چه چیزی باعث شده که جامعه عکاسی ترجیح بدهند تا مسائل را به شکل اختصاصی یا به شکل موازی از طریق رسانهها پیش ببرند؟ آیا این احتمال به ذهن این بزرگواران رسیده که شاید دلیلش تنها یک درصد به خاطر باور بسیاری از عکاسان به مصلحتاندیشی و منفعل بودن انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران باشد؟ لازم است حالا که انجمن صنفی در یادداشتی عنوان داشته که باید «جنبهی نقدپذیری را بالا ببریم» کمی به چرایی رسانهای کردن مسائل عکاسان فکر کنند. به طور قطع با حرف نمیشود جلوی رسانهای کردن مصائب عکاسان را گرفت و تنها درصورتی که ارادهی کافی از سوی انجمنهای مربوطه دیده شود عکاسان به این انجمنها پناه خواهند آورد. لازم است که انجمنهای مربوطه مروری بر عملکرد خود داشته باشند تا مشخص شود که چه چیز باعث میشود که مشکلات عکاسان قزوینی در نهایت در دفتر مجلهی عکس حل و فصل شود. یقینا رسیدگی به این مسائل که در حیطهی وظایف رسانهها نیست انرژی و زمان زیادی را از آنان طلب میکند که حتی به روند تولید محتوای این رسانهها آسیب میزند و مطلوبشان هم این است که مسائل از طریق انجمنهای صنفی حل شود و با افتخار نسبت به انجمنهای صنفی مربوطه، هر روز خبر یکی از پروندههایی که این انجمنها به انتها رساندهاند را منتشر کند.
در نهایت اینکه انجمن صنفی عکاسان مطبوعات ایران در شرایطی که تمام دنیا نظام رسانهای را از نو تعریف کردهاند و تلاش کردهاند همسو با پیشرفتهای اینترتی گام بردارند فضای حاکم بر جامعه مجازی را فضای احساسی، جنجال برانگیز، ملتهب و سطحینگر دانسته که خود میتواند گزارهای برای شناخت بیشتر باور این بزرگواران و طرز نگاه آنها نسبت به جامعه عکاسان فعال در شبکههای اجتماعی باشد.
مورد دوم
امروز بیست و نهم شهریور ۱۳۹۳، سایت انجمن عکاسان ایران در مطلبی خبر از حل و فصل شدن مشکل پرونده سه عکاس قزوینی به وساطت انجمن عكاسان ايران، انجمن صنفي عكاسان مطبوعاتي و مجله عكس داد. این در حالی است که خلیل امامی از طریق سایت عکاسی، اعتراض خود را به آنچه در سایت رسمی انجمن عکاسان ایران عنوان شده اعلام کرد. در یادداشت سایت عکاسی آمده است: «در رابطه با خبر «مختومه شدن پروندهٔ محکومیت شلاق دو عکاس قزوینی» که در تاریخ ۲۹ شهریور ۹۳ بر روی آن وبسایت قرار گرفت، به اطلاع میرساند که خبر مذکور مورد تایید اینجانب [خلیل امامی] و آقای عباس علیپور نیست.»
اعتراض آقای امامی به دو مورد است: یک نحوهی تنظیم خبر که در خط اول آن در سایت انجمن عکاسان ایران نوشته شده:«در پي انتشار يادداشتي توهين آميز عليه يكي از عكاسان كشور و طرح شكايت او» که خود نشان از اعلام موضع انجمن عکاسان ایران تعبیر شده و دوم نقشی است که این خبر به انجمن عکاسان ایران و انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی داده که به گفتهی آقای امامی تنها مجلهی عکس در این میان نقش داشته است. خلیل امامی دراین خصوص به عکسخانه میگوید:«در رابطه با ترتیب دادن این جلسه و رایزنی با طرفین دعوی جهت مصالحه فقط نشریه عکس دخیل بوده و انجمن عکاسان ایران و انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی در جریان این نشست نبودند و در انتشار خبر دوباره ما را متهم کردند، در حالیکه تا زمانی که حکم در دادگاه تجدید نظر تایید نشده از نظر دستگاه قضا ما مجرم نیستیم. انتظاری که از تشکلهایی همانند انجمن عکاسان ایران و انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران میتوان داشت این است که واکنشی صنفی نسبت به این ماجرا داشته باشند چون جهت میانجی گری برای مصالحه، چند تن از دوستان مشترک طرفین هم قصد چنین کاری داشتند و نهایتآ هم این اتفاق می افتاد. در رابطه با اقدامات حقوقی که انجمن های یاد شده انجام داده اند هم اطلاع نداریم و تا کنون هیچگونه گفتگویی با کارشناسان کمیته حقوقی انجمنها نداشته ایم.»
در پایان لازم به ذکر است که سایت عکسخانه از روزی که شروع به کار کرد تلاش داشته که با انجمنهای عکاسی تعامل داشته باشد و پیش از این در بخش ویدئو همکاریهایی با انجمن عکاسان ایران داشته و در حال حاضر هم در خصوص دوسالانه عکس ایران پیشنهادات گستردهای در اختیار روابط عمومی انجمن عکاسان قرار گرفته که امیدوار هستیم به نتیجه برسد. باور عکسخانه هم بر این است که رسانههای عکاسی با نقش رسانهای خود میتوانند هم سبب تقویت انجمنهای صنفی و هم تقویت جامعهی عکاسی شوند. به امید روزی که اتهامات به سمت رسانههای پیگیر مسائل صنفی یا عکاس معترض نباشد. و اگر انتقادی وجود دارد متوجه افرادی باشد که رسالت مطبوعاتی خود را فراموش کرده و حرمت رسانه و افراد درگیر در رسانهها را نمیدانند. در این میان قطعا توقع جامعه عکاسی از انجمنهای عکاسی بیشتر است.
بعدالتحریر(۳۰ شهریور ۹۳): خبر انجمن عکاسان ایران از روی سایت انجمن برداشته شد. به همین خاطر این مطلب انجمن در «خبری که از سایت انجمن عکاسان ایران ناپدید شد» بازنشر شده است.
مطالب مرتبط:
یادداشت انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران
خبر انجمن عکاسان ایران در خصوص مختومه شدن شکایت عکاسان قزوینی
گویا رسانه ای شدن و رسانه ای کردن، از وظایف رسانه ها نیست هیچ، از جمله موارد تخطی آنان از اهداف رسانه است. پس شاید وظیفۀ نارسانه ها است.
SemiConductorقطعاً بخش فهیم جامعۀ عکاسی درصورت لزوم از رسانه های مورد علاقه اش از جمله (شاید) عکسخانه حمایت خواهد کرد، حتی اگر خود نیز نارسانا تلقی شوند.