یادداشتی بر نمایشگاه «موقعیت منجمد» صمد قربان زاده در گالری محسن
شکوفه معینی ویژه ۱۳۹۴/۰۳/۰۹

یادداشتی بر نمایشگاه «موقعیت منجمد» صمد قربان زاده در گالری محسن

عکس‌های صمد قربان‌زاده فضایی را شکل می‌دهد که بی‌رحمانه نسبت به انسان‌های بی‌رمق و منفعل واکنش نشان می‌دهد، انسان‌هایی که به نظر می‌رسد بی رمق بودنشان به دلیل درگیری‌های شخصی خودشان باشد، آنها انگار دچار نوعی بی حسی و کرختی شده‌اند که قادر به درک مسائل بیرونی نیستند و این بی حسی باعث قطع هر گونه ارتباطی با دنیای خارج شده است.

نمایشگاه اخیر صمد قربان‌زاده با عنوان «موقعیت منجمد» در گالری محسن، لحنی متفاوت‌تر از نمایشگاه‌های قبلی او دارد. بهتر است عکس‌های او را به عنوان فردی که فارغ‌التحصیل رشته گرافیک است مورد بررسی قرار دهیم، چرا که آنچه او در عکس‌هایش به نمایش گذاشته، از سویی دیزاین و تلاشی است همسو و مرتبط با رشته تحصیلی‌اش و از سویی دیگر تلاشی برای ارایه شکل جدیدی از عکاسی. تکنیک تمام کارها به شیوه فتومونتاژ هستند. عکس‌هایی که حاصل ترکیب چندین عکس در یک قاب هستند. در این آثار اعتبار واقعیت‌پردازی همچنان حفظ شده و عکاس به واسطه استفاده از تکنیک فتومونتاژ، هم گریزی به عکاسی مستند می‌زند و هم به نوعی المان‌هایش را بصورت عکاسی کارگردانی شده اما با خروجی نرم افزاری ارایه می‌دهد. او تصاویر صرفا سورئالی را پیش روی ما نمی‌گذارد، بلکه از ترکیب چند واقعیت، واقعیتی جدیدی را عرضه می‌کند؛ واقعیتی شخصی که مخاطب را به دیدن تصویری که خود او خالقش بوده بکشاند، نه تصاویری که بصورت روزمره با آن‌ها ارتباط داریم.

در همه عکس‌ها آسمانی که دودی در آن است و زمینی که مقداری مخروبه و سوژه انسان در آن قرار دارد دیده می‌شود. تنها سازه‌های انسانی که در طبیعت بی‌روح وجود دارد دیوارها و ساختمان‌های خرابی است که ویرانی و ترس را همراه دارند. فیگورهای منفعل همه به جایی خیره شده‌اند و منتظر اتفاقی هستند. در یکی از عکس‌ها مردی را پشت به لنز در میان تصویر می‌بینیم که به دودی که در دور دست است نگاه می‌کند. در دو طرف ساختمان‌های خرابه‌ای را مشاهده می کنیم که محیطی حزن‌آلود را دامن زده‌اند و چشم ما را به مردی هدایت می‌کنند که با لباسی سیاه در وسط عکس همانند لکه سیاهی در میان بوم از پرت شدن حواس ما به عناصر دیگر جلوگیری می‌کند. با اینکه چهره‌ مرد دیده نمی‌شود ولی استیصال به وجود آمده از حالت فیگور و محیطی که عکاس او را در آن‌جا قرار داده تنهایی و بیگانگی اش را تشدید می‌کند.

 

موقعیت منجمد
موقعیت منجمد - صمد قربانزاده
 

در فریمی دیگر باز هم دو دیوار از دو طرف چشم ما را به مرکز تصویر که چند مرد دور هم هستند می‌کشاند، باز هم دود در یک سوم سمت راست تصویر دیده می‌شود، دودی روبروی انسان‌های تصویر. در این فریم دو پلان دیگر قبل و بعد از پلان مرکزی وجود دارد که انسان‌ها را در عکس مثل تقسیم عمودی تصویر که در وسط بودند ، در پلان دوم-پلان وسط قرار می‌دهد. در پلان اول کبوترهای در قفس و در پلان سوم سگی روی دیوار. تعامل با حیوانات ایجاد رسوخ و نفوذ در حالات انسان می‌کند، در حالی که آن‌ها فارغ از حادثه‌های زنده اطرافشان درگیر خود هستند. پرنده‌هایی را در پلان اول عکس که در داخل قفس وجود دارند می‌بینیم ،پرنده هایی که نمادی از آزادی و رهایی‌اند که همانند انسان‌ها در آن موقعیت گرفتار شده‌اند. ولی سگی که روی دیوار در پلان سوم کادر است شاید بنا بر اشاره خود عکاس معنایی نمادین داشته باشد و مخاطب را هر چه بیشتر به گذشته خود رجوع دهد. این سه پلان شکل گرفته در عکس به نوعی می‌تواند نشان‌گر گذشته سخت و تاریک در دوردست "سگ"، زمان حال در پلان وسط که "انسان‌ها" هستند و آینده پلان جلو "پرنده ها" باشند، آینده‌ای که امید چندانی در آن دیده نمی شود. 

موقعیت منجمد - صمد قربانزاده
موقعیت منجمد - صمد قربان‌زاده
 

گویی فضای سرد و خالی تصاویر نمادی از شرایط خاصی هستند که هنرمند و اطرافیانش درگیر آن هستند. فضایی که کنشی را ایجاد نمی‌کند. شرایطی که تحت آن انفعال در هدف و مقصود فیگورها بخوبی مشهود است. ترکیب‌بندی خلوت شاید نمادی از نبودن عامل انگیزه‌بخشی در این سرزمین است. این وضعیت توده افراد و المان‌های تصویری را فراگرفته اما عکاس با فضای منفی زیاد و استفاده تعداد کم این المان‌ها، کمک می‌کند تا مخاطبش با تمرکز بیشتری این اتفاق را درک کند.

عکاس به ما یادآوری می‌کند که چگونه جامعه‌ای منفعل می‌تواند حالات مردمش را تغییر دهد و این امر مانند چرخه‌ای اتفاق می‌افتد، زیرا سرزمینی بی‌روح حاصل مردمی سرد و سرگردان است. او با عکس‌هایش ما را به سرزمینی سوال‌برانگیز هل می‌دهد. قلمرویی تحت فشار که ذهن مخاطب را اذیت می‌کند. زیرا عکاس از مردم داخل تصویر امید کنش ندارد اما از مخاطبش انتظار واکنش دارد. آنها فاجعه‌ای را پشت سر گذاشته اند ولی حادثه بعدی آنقدر شدید در دوردست در حال رخ دادن است که گویی آن‌ها را مسخ کرده. دلهره و لحظه فروپاشی نزدیک است طوری که مخاطب در همان لحظه، در حال تجربه آن است. انگار آزادی، طراوت، امید، کودکی و... آتش گرفته ولی ما آتش را که نماد پاکی‌ است نمی‌بینیم، فقط نشانه ای از آن  در آسمان دیده می‌شود.

  

صمد قربانزاده - موقعیت منجمد
موقعیت منجمد - صمد قربان‌زاده
 

عکس‌های صمد قربان‌زاده فضایی را شکل می‌دهد که بی‌رحمانه نسبت به انسان‌های بی‌رمق و منفعل واکنش نشان می‌دهد، انسان‌هایی که به نظر می‌رسد بی رمق بودنشان به دلیل درگیری‌های شخصی خودشان باشد، آنها انگار دچار نوعی بی حسی و کرختی شده‌اند که قادر به درک مسائل بیرونی نیستند و این بی حسی باعث قطع هر گونه ارتباطی با دنیای خارج شده است. انسان هایی که فقط منتظرند. آن‌ها در محیطی بی‌روح زندگی فعال خود را از دست داده اند، و همچون شنودگانی هستند که توانایی هم صحبتی و مکالمه را ندارند. آنقدر سایه سنگین ترس و تشویش بر آن‌ها سنگینی کرده که هویت اصلی خود را از دست داده‌اند شاید چیزی که بر روح آثار حاکم است جبر باشد، جبری که کنشی انزواگونه را به همراه دارد، آن‌ها حتی اقدام به جابه جایی هم نمی‌کنند.

در روزگار گشوده، بدون مرز و تکثرگرای امروز، مردمان فرهنگ ساختارگرا که از ارتباط با آن سوی مرز نگرانی دارند، از تقابل می‌ترسند و ترجیح به مقوله‌بندی و مرزکشی دارند اینگونه غریب می‌شوند و با نگرانی منتظر آینده هستند.

 

موقعیت جامد - صمد قربان‌زاده
موقعیت منجمد - صمد قربان‌زاده
 
موقعیت جامد - صمد قربان‌زاده
موقعیت منجمد - صمد قربان‌زاده
 
موقعیت جامد - صمد قربان‌زاده
موقعیت منجمد - صمد قربان‌زاده
 
موقعیت جامد - صمد قربان‌زاده
موقعیت منجمد - صمد قربان‌زاده
 
موقعیت جامد - صمد قربان‌زاده
موقعیت منجمد - صمد قربان‌زاده
 
موقعیت جامد - صمد قربان‌زاده
موقعیت منجمد - صمد قربان‌زاده