اضافه کردن رمزنگاری مشکلات فوتوژورنالیست‌های را حل نمی‌کند
های یان کمپس خبر ۱۳۹۵/۰۹/۲۹

اضافه کردن رمزنگاری مشکلات فوتوژورنالیست‌های را حل نمی‌کند

بنیاد آزادی مطبوعات، در هنگام انتشار نامه‌ی سرگشاده به کنون و تشویق این کمپانی به درون‌سازی فن‌آوری رمزنگاری در دوربین‌های خود، یک نکته را فراموش کرده‌بود. رمزنگاری به خودی خود، ایده خوبی است، اما زمانی که شما از گلوله‌ها جا خالی می‌دهید یا از باتوم‌های برقی در یک دیکتاتوری خودکامه فرار می‌کنید یا خودتان را از چاقو‌های ضامن دار کثیف هنگام فیلم‌برداری از دار و دسته‌های جنایتکار نجات می‌دهید، رمزنگاری شما را نجات نخواهد داد.

بنیاد آزادی مطبوعات، در هنگام انتشار نامه‌ی سرگشاده به کنون و تشویق این کمپانی به درون‌سازی فن‌آوری رمزنگاری در دوربین‌های خود، یک نکته را فراموش کرده‌بود. رمزنگاری به خودی خود، ایده خوبی است، اما زمانی که شما از گلوله‌ها جا خالی می‌دهید یا از باتوم‌های برقی در یک دیکتاتوری خودکامه فرار می‌کنید یا خودتان را از چاقو‌های ضامن دار کثیف هنگام فیلم‌برداری از دار و دسته‌های جنایتکار نجات می‌دهید، رمزنگاری شما را نجات نخواهد داد.

به عنوان یک عکاس نیاز به ابزاری دارید که ضد بمب باشند و خیلی سریع عمل کنند. برای عکاسانی که وارد مناطق درگیری می‌شوند، ضد بمب بودن عملا لازم است. شما باید بتوانید یک دکمه را بزنید و همان لحظه که رویداد رخ داد عکس را بگیرید. هر چه در مسیر این کار قرار بگیرد به کار عکاسان نمی‌آید. هر زمانی که بر سرعت و گرفتن عکس بچربد، باعث از دست دادن همه چیز می‌شود.

اگر به اندازه کافی فرصت داشته‌باشید هیچ بعید نیست که با کتک و شکنجه بتوانید یک گذرواژه یا اثر انگشت را از عکاس بگیرید.

حتی اگر تولیدکنندگان به شکل معجزه‌آسایی بتوانند شیوه رمزنگاری ابداع کنند که هیچ زمانی از عکاس در هنگام عکاسی نگیرد، استفاده از رمزنگاری هنگامی که می‌خواهند دوباره عکس‌ها و قطعات ضبط شده را مرور کنند ایجاد تاخیر می‌کند و این باعث می‌شود تا برخی مسائل تازه پیش بیاید. عکاسان و فیلم‌برداران مستمرا تصاویری را که ثبت کرده‌اند، مرور می‌کنند. مرور و دوباره بررسی کردن عکس‌ها به صورت ه‌مزمان در واقع یکی از مزیت‌هایی است که عکاسی دیجیتال در اختیار عکاسی و فیلم‌برداری قرار داده‌است. فرآیند مرور تصاویر معمولا با فشردن یک دکمه انجام می‌شود. چیز دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که عکاس‌های حرفه‌ای آنقدر با ابزارهای‌شان آشنا هستند که با چشم بسته هم می‌توانند آن را به کار ببرند. آنها کاملا با محیط آشنا هستند و کافی است نگاه کوتاهی به صفحه نمایش بیاندازند تا تنظیمات را بررسی کنند و متوجه شوند که آیا نورپردازی عکس کافی است یا نه.

اضافه کردن فرآیند رمزنگاری می‌تواند کارها را پیچیده‌تر کند  و این نشان می‌دهد که نویسندگان این نامه سرگشاده بنیاد آزادی مطبوعات دچار سفسطه اسب سریع‌تر شده‌اند که بسیاری از کسب و کارهای نو پا هم دچار آن هستند.  (سفسطه اسب سریع‌تر از نقل قولی از هنری فورد، تولید کننده آمریکایی خودرو می‌آید که در مورد مشورت در مورد تولید خودرو گفته‌است: «اگر از مردم سوال می‌کردم که چه می‌خواهند قطعا می‌گفتند یک اسب که سریع‌تر بدود.» - م)

مردم به صورت روزمره با مشکلات مختلفی مواجه می‌شوند که توسط شرکت‌ها و تولیدکنندگانی در اطراف ما حل شده‌اند. تاکسی سرویس شما اعصاب‌تان را خرد کرده‌است؟ (اوبر Uber)  می‌خواهید وقتی سفر می‌روید تجربه‌ای اصیل‌تر از مقصد داشته‌باشید (ایر‌بی‌ان‌بی Airbnb) گاهی اوقات هم بدتان نمی‌آید تاکسی‌تان به جای اینکه در آسمان پرواز کند، شما را روی خاک جاده‌ها ببرد (واهانا Vahana) مشکل اصلی به عنوان یک کسب و کار نو پا که شما سریعا با آن برخورد می‌کنید این است که مشتری شما هیچ ذهنیتی از کار شما ندارد. آنها با مشکل برخورده‌اند، اما شما به عنوان کسب و کار نو پا راه حل آن را در اختیار دارید. این یعنی گاهی راه حلی که شما ارائه داده‌اید با آنچه که در ذهن مشتری است متفاوت است، اما مادامی که مشکل حل شود، آنها معمولا اهمیتی به قضیه نمی‌دهند.

سفسطه اسب سریع‌تر

سفسطه اسب سریع‌تر را می‌توان پی گرفت تا به شخص هنری فورد رسید، (که در واقع خودش هیچ‌گاه این حرف را نزده‌است) که گفته‌است: «اگر از مردم پرسیده‌بودم چه می‌خواهند، آنها به من می‌گفتند اسبی می‌خواهند که سریع‌تر بدود.»  در واقع معنای این طنز این است که اگر هنری فورد از مشتریانش نظرخواهی کرده‌بود هیچگاه مخترع اولین خط تولید انبوه خودرو نمی‌شد.

بنیاد آزادی مطبوعات، از خواسته‌اش هدفی دارد. مساله اینجاست:

«در موارد بی‌شماری، تصاویر ضبط شده توسط فیلم‌سازان و فوتوژورنالیست‌ها توسط دولت‌های خودکامه یا جنایتکاران در سراسر جهان ضبط شده‌است ... این باعث می‌شود که ما، منابع‌مان و آثارمان در خطر قرار بگیرند.»

رمزنگاری این مشکل را حل نمی‌کند

مساله اینجاست که رمزنگاری تنها بخشی از مساله را حل می‌کند و آن مساله منابع است. اگر فوتوژورنالیست یا فیلم‌ساز توانایی این را داشته‌باشد که جلوی کسی را که می‌خواهد تصاویر را ببیند بگیرد، آن‌گاه می‌تواند از منبع خبری‌اش حفاظت کند. اما این تنها مشکلی است که حل شده‌است.

نامه این موضوع را مطرح می‌کند که گوگل و اپل رمزنگاری محتوا در محصولات‌شان را تسهیل کرده‌اند. این گزاره صحیح است اما کمی پیچیدگی در مورد آن وجود دارد. بسیاری از گوشی‌های تلفن همراه از تشخیص اثر انگشت برای رمزگشایی داده استفاده می‌کنند. این ویژگی کارامد است، چرا که بسیار سریع است، اما در عوض سواستفاده یا دور زدن آن ناممکن نیست. برای مثال نسبتا ساده‌است تا کسی را با نشانه گرفتن اسلحه روی شقیقه‌اش مجبور کنی تا قفل گوشی را با اثر انگشتش باز کند. حتی اگر اینگونه هم نشد آنگاه می‌توانی آنقدر او را بزنی تا بیهوش شود و بعد اثر انگشتش را بدون آگاهی‌اش برای باز کردن قفل استفاده کنی یا حتی ساده‌تر با زور انگشتش را در محل تشخیص اثر انگشت بگذاری.

برای حل این مساله، می‌توان از یک گذرواژه عددی یا یک گذرواژه کامل استفاده کرد. اما دوباره بر می‌گردیم به نکته اول من: عکاس‌ها و فیلم‌بردارها باید نمونه‌های تصاویرشان را هم‌زمان چک کنند. اگر تا حالا یک بار هم مجبور شده‌باشید در یک دوربین SLR گذرواژه شبکه بی‌سیم (Wi-Fi) وارد کنید آنگاه می‌بینید که واقعا گذرواژه‌ها برای دوربین مناسب نیستند. آن‌گاه نوبت به گذرواژه‌های عددی (PIN Code) می‌رسد که آنها هم زیاد بهتر نیستند، این گذرواژه‌ها نیاز به توجه دارند، موضوعی که وقتی وسط گلوله‌ها هستید نمی‌توانید داشته‌باشید.

در هر حال همه اینها با این فرض گفته شد که دشمنان شما درست بر اساس قوانین و هنجارها بازی می‌کنند. اگر زمانی در جایی باشید که تعداد افرادی که تفنگ دارند از تعداد افرادی که دوربین دارند بیشتر است، آنگاه می‌توانیم بگوییم، آن مقررات و هنجارهایی که در موردشان حرف می‌زنیم، تفسیرپذیرتر و منعطف‌تر می‌شوند و اگر وقت و زمان کافی وجود داشته‌باشد، احتمال اینکه با کتک و شکنجه یک گذرواژه عددی یا اثر انگشت از کسی بگیری امکان‌پذیر خواهد بود.

اشتباه نکنید، من به حمایت از منابع خبری اعتقاد دارم، اما مطمئن نیستم حاضر هستم چند تا از انگشت‌هایم با گازانبر برای یک گذرواژه عددی ۴ رقمی کنده‌شود. یکی؟ دو تا؟ هیچی؟ من تا حالا در چنین شرایطی قرار نگرفته‌ام، و من با انگشت‌هایی که برایم باقی مانده دست بر دعا بر می‌دارم تا هرگز در چنین شرایطی قرار نگیرم.

بسیار خب، فرض کنیم کمپانی کنون به هر صورتی به فن‌آوری رمزنگاری در سطح نظامی دست یافت که سرعت رمزنگاری و رمزگشایی آن بسیار بالا باشد و راه‌حلی فوری برای وارد کردن گذرواژه برای بازکردن قفل دوربین هنگام مرور تصاویر گرفته‌شده ابداع کرد و روشی به همان اندازه سریع برای قفل کردن دوباره تصاویر به وجود آورد که اگر عکاس در خیابان مورد دست برد قرار گرفت  ... حالا که چی؟

داده‌ها هنوز در معرض سرقت یا نابودی هستند

رمزنگاری می‌تواند تصاویر را از دید مهاجمان حفظ کند، اما این فقط بخشی از مشکل است. حتی اگر داده‌ها رمزنگاری شده‌باشند، دزدیدن یا نابود کردن آنها امری ساده خواهد بود. شما یک کارت حافظه SD را می‌توانید با دو انگشت از میان به دو نیم کنید. می‌توانید با یک سنگ یا با یک گلوله دوربین را له کنید، می‌توانید عکاس را لخت کنید، تمام بدن او را بگردید و هر وسیله الکترونیکی که به همراه دارد را درون مرداب بیاندازید.

تنها راه حل ممکن برای مقابله با چنین مشکلی چیزی نیست جز گرفتن پشتیبان‌داده‌های بیرون از محل به صورت هم‌زمان. فکر کنید که یک عکس را بگیرید و بلافاصله از آن عکس درون یک خودروی زرهی یک نسخه پشتیبان گرفته‌شود، یا حتی بهتر روی کلاد یک پشتیبان از عکس گرفته‌شود. البته خب این وسط یک مشکل دیگر پدید می‌آید، اینترنت بی‌سیم یا اینترنت همراه در مناطق جنگی ممکن است وجود نداشته‌باشد یا قابل اعتماد نباشد یا هر دو!

در حال حاضر راه حل عکاس‌های مناطق جنگی برای کنار آمدن با این مساله عکاسی بر روی کارت‌های حافظه کوچک (۸ یا ۱۶ گیگابایتی) و رد کردن مستمر آنها به محل‌های امن از طریق افراد یا ماموران معتمد است. روش‌هایی مانند نگه داشتن کارت‌ها در هتل یا یک سفارتخانه، فرستادن به خانه از طریق پست، عکاسی روی دو کارت و واگذاری آن به یک دوست برای نگهداری.

با این وجود عکاسان همچنان همواره معذب هستند. بله داده‌ها ممکن است دیده‌شود، نابود یا سرقت شود. اما اینکه از کنون (و چرا نه نیکون و سونی و لسیا؟) برای به کارگیری رمزنگاری کمک‌کننده نیست.  این کار باعث می‌شود که شرکت‌ها خودشان را خلاص کنند. فرض کنید دوربین حرفه‌ای بعدی که تولید می‌شود به صورت پیش‌فرض رمزنگاری را درون خود داشته‌باشد، آیا این باعث می‌شود از آزار و اذیت، آدم‌ربایی یا کشته‌شدن فوتوژورنالیست‌ها جلوگیری شود؟  آیا باعث می‌شود جلوی سرقت یا نابودی اطلاعات گرفته‌شود؟

با توجه به راه حل توصیه شده به نظر می‌رسد که بنیاد آزادی مطبوعات مشکل را کامل درک نکرده‌است. ما به عنوان کسب و کارهای نوپا آن را درک می کنیم و امیدواریم که کنون هم این مشکل را درک کند.

*** نویسنده در متن ادعا کرده‌است که نامه بنیاد آزادی مطبوعات فقط برای کمپانی کنون ارسال شده‌است، در حالی که این نامه برای شرکت‌های دیگر از جمله نیکون، سونی، فوجی، الیمپیوس و دیگران هم ارسال شده‌است. - مترجم

منبع: تک‌کرانچ