اینترنت با عکاسی دوست است یا دشمن؟
گزارشی از فستیوال فوتوایرلند
اینترنت با عکاسی دوست است یا دشمن؟
گاردین
ترجمه شهاب شهسواری
در فستیوال عکس «فوتوایرلند» سخنرانها اینترنت را از یک سو «اصولا ابله» و از سوی دیگر بهترین بازار برای معامله تصاویر عنوان میکنند.
یورگ کلبرگ این هفته گفت: «اینترنت اصولا چیز ابلهانهای است». گفتههای کلبرگ که وبسایت عکاسیاش با عنوان «کانشینشس» یکی از منابع مهم آنلاین عکاسی محسوب میشود، باعث شد صدای حبس نفسها در سالن شنیدهشود. او در سخنرانیاش در فستیوال فوتوایرلند امسال مانیفستی برای تغییر ارائه داد که در آن اینترنت به عنوان ماجراجویی بزرگی عنوان میشد که هنوز برای بسیاری به عنوان یک فرهنگ حاشیهای به آن نگاه میکنند که باید آرام از کنارش رد شد.
کلبرگ در سخنرانیاش در مورد اخلاق مالکیت آنلاین، مشکلات پیدا کردن نوشتهها و اعتقادات دقیق و موجه در مورد عکاسی و غیرممکن بودن توجیه منطقی برای لبریز شدن عکسهای دیجیتالی که مانند سیل دنیای اطلاعات را زیر آب میبرند، مانند ۹۰ میلیون عکس روزانه به تنهایی در اینستاگرام گفت. به گفته او نه تنها در اینترنت آگاهی همه ما از سواستفاده از تصاویر لازم است بلکه باید رفتاری شوالیهوار برای مالکیت وجود داشتهباشد و فعالانه هر زمان که استفادههای غیرقانونی مشاهده شد، دخالت شود.
این فقط یکی از سخنرانیهای حساسیت برانگیز و تحریک کننده در افتتاحیه فستیوال امسال فوتوایرلند در دوبلین بود. برنامهریزی زیرکانه آنخل لوئیز گنزالز، سرپرست فستیوال باعث شدهبود که بلافاصله پس از سخنرانی کلبرگ نوبت به اندی آدامز برسد. صاحب این وبسایت و قهرمان هر چیز آنلاینی که پیدا کنید. او با صحبتهایش در مورد امکانات وب برای به اشتراکگذاری، بازاریابی و بحث درباره عکاسی توجه من را حسابی به خود جلب کرد، اما مسالهای که توسط کلبرگ مطرح شدهبود بخش اعظم صحبتهای تماما مثبت او را تحتالشعاع خود قرار دادهبود. او از مقاله جیسون اوانس با عنوان «تفکر عکاسی آنلاین» نقلقول آورد و بر این نکته پافشاری میکرد که وب روشی تازه برای طرز تفکر چه برای عکاس و چه برای مخاطبانش به وجود آوردهاست. او به نام مقاله مارشال مکلوهان «رسانه پیام است» اشاره کرد، اما اشارهای به کتاب معروف «رسانه پیام است» او نکرد که در آن گفتهشدهاست رسانههای نو باعث قرارگرفتن مخاطب در موضعی منفعل میشوند به جای اینکه او را آگاهتر کنند.
در طول این فستیوال من میزبان مصاحبهای با کریستینا دو میدل بودم که از او در مورد زندگی پیش و پس از کتابش «آفروناتها The Afronauts»، کتاب مشهوری که خودش منتشر کردهبود، پرسیدم. او هم گزارشی خیلی وسوسهانگیز از پروژه جدیدش ارائه داد، یک برداشت خبیثانه از کتاب سرخ صدر مائو. دو میدل میگوید بیش از هر چیزی تحت تاثیر فیلمها و کتابهای کمیکاستریپ است تا کتابهای عکاسی. او همچنین گفت که عکاسی هنوز تواناییاش در مورد داستانگویی و خلق رمان را درک نکردهاست. این وظیفهای است که دو میدل به عنوان یک هنرمند هدف کار خودش میداند. او همچنین برای ما از داستانهای متعدد مجموعهداران کتابهای عکس گفت که او را پیدا کردهاند و در خانهاش را زدهاند و پولهای زیادی برای خرید یک نسخه از «آفروناتها» پیشنهاد دادهاند. کتابی که امروز با قیمتی حدود ۱۲۰۰ پوند برای هر نسخه دست به دست میشود.
در یک گردش کوتاه در نمایشگاه سری به نقشههای برجسته شین لینام زدم که «یک کمربند سبز خیالی دورتادور شهر خلق کردهبود» و تصور اصلی در ساختار طراحی و برنامهریزی اولیه حومه پاریس را نشان میداد. مجموعهای از لیندا برونلی با عنوان «آشیل» ثبات و آرامش جزیره را در منطقه کانتی مایوی ایرلند با احساس منحصر به فرد تعلق نوجوانان بومی در هم آمیختهبود. بری هیوز نگاه متفاوتی به چشماندازها در پروژهاش با عنوان «متااستاتیک» انداخته بود، یک کنکاش مفهومی در محیط زیست همراه با دلهرهای که انگار از یکی از فیلمهای قدیمی جان وین مانند «کشورگشا» بیرون آمده. این عکسها در پارک ایالتی اسنو کنیون، ایالت یوتای آمریکا و در نزدیکی یک سایت آزمایشهای اتمی گرفتهشدهبود. (این واقعیت که دیک پاول، مدیر مرکز و ۹۱ کارمند دیگر آن بعدها بر اثر سرطان درگذشتند این ایده را که ذرات رادیواکتیو عامل مرگ بوده تقویت کرد) هیوز یک خلسه بصری خارقالعاده در مورد اضطراب و آلودگی خلق کردهبود.
عکسهای چشمانداز بسیاری در فستیوال امسال فوتوآیلند به چشم میآمدند. کوین گریفین با مجموعه «جزیره اومی: آخرین مرد مقاوم» بر روی پاسکال ولن آخرین ساکن جزیره کومی اومی در ساحل گالاوی تمرکز کردهبود، در حالیکه مجموعه «خط نو» رابرت الیس نگاهی به یک منطقه در غرب ایرلند انداختهاست که جامعهای متفاوت در آن ساکن شدهاند.
پل گفنی نیز با مجموعه «ما مسیرها را با قدم زدن میسازیم» عکسهای چشماندازه ملموسی عرضه کردهبود که نشاندهنده تصوراتش پس از ۳۵۰۰ کیلومتر پیاده روی در مناطق روستایی اسپانیا، پرتغال و فرانسه بود. رنگهای تار به رمزآمیز سبالدی تقاطعها، بیشهها و مزارع وسیع در این مجموعه میافزاید.
ایوت موناهان، عکاس ساکن دوبلین، با شایستگی برای مجموعه «زمانه رویای بیداری جهان» جایزه پرتفیولیو را از آن خود کرد. موناهان عکس خود از قله بوگاراش، معروف به کوه جادویی فرانسه را «یک پرتره از مکان، یک چشمانداز از امکان» توصیف میکند. بر اساس تفاسیر پیشگوییهای مایایی اینجا محلی است که قرار بود آرکادیای نو در روز پایان جهان در تاریخ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ بر خیزد. این کوه مجموعه بزرگی از معتقدان به پایان جهان را از سراسر گیتی به خود جذب کردهبود و البته احتمالا موجی از ناامیدی ایجاد کرد، وقتی که ۲۱ دسامبر بدون هیچ حادثهای آمد و گذشت. اما موناهان میگوید: «با وجود این، من به نتیجهای رسیدم که همین که اعتقادی به وقوع یک معجزه وجود داشتهباشد جذاب است، حتی اگر آن معجزه فقط در ذهن افراد وجود داشتهباشد.» عکسهای او درخشش این معجزه است و وصیتنامه تصویری نوعی از امیدواری جمعیست که در عصر اضطراب ما مردم حکمفرماست.
دبلیو جی سبالد نویسنده آلمانی به دلیل ادبیات منحصر به فرد نوشتههایش به زبان آلمانی معروف است. او در کتابهایش که با سبک ادبی عمدا پیچیدهای نوشتهشدهبود در کنار نوشتهها از عکسهایی سیاه و سفید استفاده میکرد که غالبا بر نکتهای بر خلاف یا افزون بر متن روایت داشتند.