درباره سیاسینکردن هنر انتزاعی
ترجمه: شهاب شهسواری
کتاب «تصاویر انتزاعی (Abstract Pictures)»مجموعهای از تکامل آثار ولفگانگ تیلمانز (Wolfgang Tilmans) از سالهای دهه ۱۹۷۰ تا سالهای اخیر است. این کتاب مجموعهای شامل یک دیباچه، برگزیدهای از یادداشتهای تیلمانز که در طول سالها نوشته شدهاند و ۳۱۲ تصویر رنگی است که بخش اعظم زندگی حرفهای هنرمند را با جزئیات دقیق نمایش میدهد. این کتاب در کل منقلب کنندهاست. اگر سری عکسهای لایتر (Lighter) را کنار بگذاریم که از جمعشدن کاغذ درون دستگاه الهام گرفتهاند، بقیه تصاویر به شدت تسخیرکننده، برانگیزاننده، منقلبکننده و آنجهانی به نظر میرسند. با این حال من قصد دارم روی بخشی از کتاب که در کتابهای مشابه تعداد بسیار کمی از افراد آن را مطالعه میکنند، تمرکز کنم. قصدم این است که دیپاچه نوشته شده توسط دومینیک ایشلر (Dominic Eichler) بر این کتاب را نقد کنم. دقیقتر بگویم قصدم توصیف آنچیزی است که به اعتقاد من برداشتی سطحی از ذات انتزاع (آبستره) است.
به هر روی من همچنان هر وقت میبینم که یک نفر پیامهای کنشگرانه و سیاسی را به واحدهای معاملاتی اقتصاد تجملی نسبت میدهد، باز هم غافلگیر میشوم. به نظرم بهترین مثال برای تشریح مجموعهداران و نویسندگانی که در «انتزاع بدون بازنمایی» پیامهای رادیکال سیاسی پیدا میکنند، میتواند تشبیه آنها به دانشمندانی باشد که از کمپانیهای تولید دخانیات پول میگیرند تا ارتباط میان استعمال دخانیات و سرطان را رد کنند. ایشلر به صورت همدلانه این جمله را از باب نیکاس (Bob Nickas) در مورد نمایشگاه ۲۰۰۶ تیلمانز در موزه هنرهای مدرن نیویورک نقل قول میکند: «در دنیایی که زیر سلطه رسانهها و زیر سیل تبلیغات فرو رفتهاست، ارائه دادن تصویری که بلافاصله قابل شناسایی نباشد و در واقع ارائه عکسی که به نظر 'بدون سوژه' میرسد، بدون شک یک اشاره سیاسی در خود دارد.» به گمان من اگر چنانچه جوهره این اشاره سیاسی به سرمایهداری مبتنی بر تبادل کالا نباشد، در نتیجه معلوم نیست که به چیست!
ایشلر به آثار بارنت نیومن (Barnett Newman) متوسل میشود تا به رابطهای که خود او میگوید آثارش با جامعه دارند اشاره کند. نیومن گفتهاست: «این آثار سرشار از معانی هستند، اما معانیای که از نگاه کردن حاصل میشوند نه از گفتگو در مورد آثار. به اعتقاد من یکی از دلالتهای این آثار، تاییدشان بر آزادی است، نفی زندگی دگم و متحجرانه.» نیومن به شکل خوشبینانهای اضافه میکند که اگر مردم به درستی آثارش را درک کنند به این معنی خواهد بود که «پایانی بر تمام سرمایهداری و تمامیتخواهیهای دولتی، گذاشتهخواهد شد.» به نظرم خیلی غیرمسوولانه یا سادهدلانه خواهد بود اگر این برداشت از آزادی را مستقل از ایدئولوژی و قدرت تصور کنیم. در یک تحلیل شتابزده، در سایه میراث دو دولت بوش در آمریکا، آیا اصلا میتوان کلمه «آزادی» را شنید و معنی آن را بدون باری از تعصب و تحجر دریافت کرد؟ در عین حال انتزاع هنری و زیباییشناختی مستقل از ساختارهای سیاسی سلیقهای و هدفمند، وجود خارجی ندارد. این انتزاعهای هنری تنها کاری که میکنند این است که ساختارهایی تازه میسازند. این ساختار تازه محصول فقدانی است که از غیبت سوژه حاصل میشود و در نتیجه رسانه پر از ارزشهایی است که جامعهای که آن را مصرف میکند، ارزشمند میپندارد، یعنی سرمایه. اشاره به فقدان و غیبت، این در همآمیختگی رنگها که به لحاظ زیباییشناسی لذتبخش هستند، شکل و فرمهایی که فرآیندهای زیست-شیمیایی را به خاطر میآرود، به عنوان تبلیغات عمل میکنند. تبلیغی برای خودشان. چنین آثار هم به عنوان یک اثر هنری هیچ اشکالی ندارند و در عین حال در آنها نمیتوان هیچ کنش انقلابی و سیاسی دید.
تیلمانز در کتاب «تصاویر انتزاعی» در مجموعه یادداشتهای خودش در طول سالها، نوعی نگرش تغییریافته و شخصیتر را به آثار نمایش دادهشده در نمایشگاه «آزادی از مفروض (Freedom from the Known)» نشان میدهد. این نمایشگاه همان نمایشگاهی است که نیکاس در مورد آن نظر داد و ایشلر هم همدلانه آن را نقل قول کردهبود. تیلمانز مینویسد: « … من احساس میکنم که آثار کاملا انتزاعی و تصاویری با محتوای غیرمستقیم سیاسی، آزادی بیان من را نمایش میدهند. این آثار به نوعی مقاومت من در مقابل احساس ناتوانی هستند؛ احساس ناتوانی در برابر سقوط دنیایی که به سمت احیای ایدئولوژیها میرود و مرزها و موانع را در میان انسانها قرار میدهد و شعله نفرت را در میانشان بر میانگیزد.» من نمیخواهم بگویم که این افراد با استفاده از تفسیرهای زیاده از حد میخواهند تیلمانز را به نحله فکری خودشان منتسب کنند، چرا که خود تیلمانز آدم ناتوان و بی زبانی نیست، اما کاملا روشن است که تیلمانز خودش با این برداشت جدیتر راحتتر است که هنر از طریق رویه نمایانش موفق میشود. اینکه یک تصویر غیرقابل تشخیص را به یک اشاره سیاسی تفسیر کنیم، مستحیل کردن و تغییر دادن طبیعت اثر هنری مورد نظر است. اسمگذاری روی چیزی که قرار است غیرقابل نامبردن باشد، انتزاع را فقط به یک امضا بدل میکند، انگار که به یک حیوان عقیم، آلت تناسلی ببندیم. سادهترین سوالی که به ذهن میرسد این است. اگر یک اثر سیاسی این شکلی است، پس اثر غیرسیاسی چه شکلی است؟ ممکن است جواب این باشد که همه چیز سیاسی است. درست است. اما بعضی چیزها خیلی بیشتر از دیگر سیاسی هستند و برخی هم آنقدر کم سیاسی هستند که اصلا ارزشش را ندارد که به سیاست در آنها اشاره کنیم.
منبع: +
-
عکاس: Wolfgang Tillmans
Wolfgang Tillmans
-
عکاس: Wolfgang Tillmans
Wolfgang Tillmans
-
عکاس: Wolfgang Tillmans
Wolfgang Tillmans
-
عکاس: Wolfgang Tillmans
Wolfgang Tillmans
-
عکاس: Wolfgang Tillmans
Wolfgang Tillmans
-
عکاس: Wolfgang Tillmans
Wolfgang Tillmans
-
عکاس: Wolfgang Tillmans
Wolfgang Tillmans
-
عکاس: Wolfgang Tillmans
Wolfgang Tillmans
-
عکاس: Wolfgang Tillmans
Wolfgang Tillmans
-
عکاس: Wolfgang Tillmans
Wolfgang Tillmans