«شرم خاطره» در تعقیب یک عکاس جنگ
ترجمه: شهاب شهسواری
برای نمایشگاهی از عکسهای جنگی دان مککالین (Don McCullin) یک کلیسای قرن سیزدهمی جای خوبی است، او مردیست که قصد دارد جامعه را به توبه وادارد. غالب عکاسها از افتخارات و تحسینهایی که این هفته در جشنواره Visa pour l`image بر سر آقای مککالین ریختهشد، احساس غرور میکنند.
در عوض او انگار در شرم فررفتهباشد، گویی که کلمات به او زخم میزنند.
مککالین ۷۷ ساله میگوید: «عکاسی برای من چیز قشنگی به نظر میرسید. اما درست از زمانی که دستانم به خون و زجر جنگ آغشته شد، کاملا از توهم خارج شدم. جلوی آدمهایی میایستادم که قرار بود جلوی چشمان من اعدام شوند، گریه میکردند و به من نگاه میکردند با این امید که من بتوانم جلوی مرگشان را بگیرم. کودکان در حال مرگی در آفریقا، گرسنه بودند، وقتی که به مرکز پخش غذا میرفتم، آنها فکر میکردند که یک مرد سفید پوست آمد، برای ما غذا میآورد، اما تنها چیزی که من همراه داشتم، دوربین نیکونی بود که از گردنم آویزان کردهبودم.»
عکسهای او از ویتنام و بیافرا مستقیم هستند، که به نوعی عبور از شیوه سبکدار و خودآگاه برخی عکاسان در به تصویر کشیدن درگیریهای نظامی بود. این نمایشگاه که مجموعه آن توسط رابرت پلج جمع شدهاست، در میان آثار دیگر شرکت کنندگان جشنواره شاخصتر است. روز چهارشنبه اولین جایزه ویزای طلای یک عمر دستاورد هنری فیگارو به مککالین اهدا شد، اما روز بعد از اهدای جایزه در یکی از همایشهای جشنواره او به حالت شکسپیری خودش بازگشت و توضیح داد چه اندازه برای تحسین شدن از اینکه دههها شاهد سختترین جنایتها قساوتهای بشری بودهاست، بیمیل است.او گفت: «در پایان روز، پس از سالهای سال کار با این تصور که میتوانی بخشی از درد مردم و مصیبت سربازان، غیرنظامیان کودکان گرسنه را در تصاویر خود بِرُبایی، مجبوری شرم خاطره را تحمل کنی و باید به هر شکلی آن را بپذیری و در کنارش زندگی کنی. با این شرم خاطره بیدار باشی، با آن بخوابی و بدون اینکه دیوانه شوی احساسش کنی. هیچکس مجبورت نکردهاست که سوار هواپیما شوی و به این جنگها بروی و این عکسهای وحشتناک را بگیری. من این کار را کردم و خودم باید مسوولیتش را بپذیرم.»
آقای مککالین در کنار دیوید داگلاس دانکن ۹۷ ساله به عنوان یکی از بزرگترین عکاسان زنده جنگی جهان شناخته میشود. این دو در یک نشست تخصصی با موضوع عکاسی جنگی در حاشیه جشنواره Visa pour l`image همراه با جان موریس ۹۶ ساله، ویرایشگر اسطورهای عکس، که با هر دو این عکاسها به اضافه رابرت کاپا همکاری کردهاست، شرکت کردند. در این نشست دو عکاس دیگر یعنی پاتریک شاول و یوری کوژیرف هم حاضر بودند. در بین آنها در این نشست جدلی جدی در زمینه اثرگذاری بالقوه عکس در گرفت.
آقای مککالین میگفت: «ما هیچ چیز را تاکنون تغییر ندادهایم. جنگ سوریه که تمام بشود حاضرم بر سر زندگی ام شرط ببندم که تراژدی دیگری در طول زندگی من آغاز خواهد شد. ما هیچ گاه پایان جنگ و مصیبت را نخواهیم دید.»
اما آقای موریس که برای مجله لایف، آژانس مگنوم و روزنامه نیویورک تایمز کار کردهاست به شدت مخالف بود. او اثر عکس ادی آدامز از اعدام در سایگون و عکس نیک آت از دختر کامبوجی پس از اصابت بمب ناپالم را مورد اشاره قرار داد، او هر دو عکس را زمانی که سرپرست سرویس عکس نیویورک تایمز بود در این روزنامه منتشر کردهبود.
در کنار اینها سانتیاگو لیون، سرپرست عکس خبرگزاری اسوشیتدپرس هم در جشنواره شرکت کردهبود. هر چند او اکنون مسوول صدها عکاس در سراسر جهان است، خودش به عنوان یک عکاس درگیریهای نظامی معروف است. کسی که جنگ السالوادور، جنگ اول خلیج فارس، کرواسی، بوسنی، کوزوو و سومالی را پوشش دادهاست. او در مصاحبهای که در طول برگزاری جشنواره انجام داد بر اثرگذاری عکسهای جنگ اشاره کرد و گفت: «حس اینکه مصونیتی وجود ندارد» یکی از اصلیترین انگیزههای عکاسی جنگی است.
او گفت: «فقط به این دلیل که عکسهایی وجود دارد نمیتوان وانمود کرد که از قبل نمیدانستیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. اما آنچه ما در برابر آن انجام میدهیم است که تفاوت را ایجاد میکند. من در عین حال که فکر میکنم تصور اینکه یک عکس خاص میتواند روند رویدادها را تغییر بدهد، کاملا سادهانگاری است، از سوی دیگر فکر میکنم که مجموعه از آثار متعدد میتواند بر روی روند رویدادها اثرگذار باشد. برای مثال وقتی که به اثر پوشش اسوشیتدپرس از جنگ ویتنام نگاه میکنید که یکی از اصلیترین ابزارها برای شکل دادن به درک جنگ در بین مردم بود، به نظرم میتوانم بگویم که این عکسها در سیاستهایی که نهایتا در قبال ویتنام انجام شد نقش بازی کردند.»
در حالیکه به جز دان مککالین در این جشنواره، عکاسی جنگ مورد تحسین و بزرگداشت قرار گرفت، درگیریهای سوریه و صحبت از حمله احتمالی نظامی آمریکا به این کشور یکی از مباحث اصلی بود. تعدادی از اصلیترین جوایز به پوششهای تصویری از سوریه رسید: لورن فن در استوکت از رپرتاژ برای گتی ایمجز برنده جایزه ویزای طلا خبررسانی برای پوشش تصویری سوریه شد که عکسهایی از بازماندگان حمله شیمیایی را به تصویر کشیدهبود.
ژان فرانسوا لروی، مدیر جشنواره نسبت به عکاسان خبری که درگیریهای سوریه را پوشش میدهند، احساس دوگانهای دارد. در حالیکه او از اهمیت جلب کردن توجه جهان به مرگ بیش از ۱۰۰ هزار نفر در این جنگ صحبت میکند، روز به روز کار کردن برای خبرنگاران در آن کشور سختتر میشود. دهها روزنامهنگار در شش ماه گذشته در سوریه گروگان گرفتهشده یا اینکه کشتهشدهاند. امروز دیگر تعداد بسیاری کمی عکاس خبری بینالمللی در سوریه فعالیت میکنند. غالب نشریات معتبر یا سرویسهای تهیه عکس نه کارمندان خود و نه عکاسان آزاد را به مناطقی که درگیری در آن جریان دارد نمیفرستند.
آقای لروی میگوید: «به نظرم رفتن به سوریه در این شرایط خودکشی است. وقتی به سوریه میرسید تشخیص دادن اینکه کی به کی است و چه کسی دوست و چه کسی دشمن است سخت میشود و حتی ممکن است برنامهریز یا همراه شما در محل شما را به ازای پول بفروشد.»
استنلی گرین، دوست نزدیک لروی امسال به سوریه رفت، بدون اینکه ماموریتی از سوی نشریه یا خبرگزاریای داشتهباشد، او با یک گلوله افشان زخمی شد. لروی میگوید در دورانی که گرین در سوریه بود «ساعتها بیخوابی کشیدم.» بعدها لروی حاضر نشد عکسهای دوستش را برای نمایش در جشنواره در نظر بگیرد یا حتی آنها را فقط نگاه کند.
او میگوید: «من در طول رویدادهای بهار عربی دوستان زیادی را از دست دادم، رمی اوشلیک را، یک سال پیش کریس هندروس را و تیم هترینگتون را. خسته شدم از این که گوشی تلفن را بردارم و بشنوم که خبر میدهند یکی از دوستانم مردهاست. هیچ عکسی ارزش این را ندارد که جانتان را بر سر آن از دست بدهید.»
آقای لروی به آن اندازه از هدف قرار گرفتن عکاسان و خبرنگاران در سوریه نگران است که قول دادهاست اجازه به نمایش در آمدن و یا تحسین هیچ عکاسی را که بدون بیمه و ماموریت از سوی یک موسسه خبری معتبر به سوریه رفتهاست ندهد. او اعتقاد دارد این موسسات و بیمهها بهتر میتوانند از عکاسانی که مجروح میشوند و یا گروگان گرفتهمیشوند پشتیبانی کنند.
اما کشش جنگ قدرتمند است. حتی مککالین هم با وجود همه اعتراضها و صحبتهایش در مورد پوچ بودن عکاسی جنگی برای مدت کوتاهی امسال به سوریه رفتهاست. او متوجه شد که در سن ۷۸ سالگی با یک جلیقه ضد گلوله دیگر توانایی دویدن با سرعت کافی هنگامی که به او تیراندازی میشود، ندارد. در یادآوری این رویداد او احساس میکند که اصولا اشتباه کردهاست که رفتهاست.
اما این همیشه عکاسان جوان بودهاند که به جنگ هجوم میبردند تا با قرار گرفتن در خطوط مقدم جبههها و قرار گرفتن در معرض خطر، نامی برای خودشان دست و پا کنند. و خیلی از آنها با انگیزههای مختلفی از ایدهآلگرایی و شهرت گرفته تا ماجراجویی هنوز میخواهند سوریه را پوشش دهند.
سوریه خطرهای زیادی را در خود جای دادهاست، اما همه عکاسان درگیریهای نظامی کار خود را بدون تجربه آغاز کردهاند. آنها به جنگ رفتهاند و از سوی همکاران با تجربهترشان راهنمایی شدهاند.
یکی از پرطرفدارترین نمایشگاههای در شهر پرپیگنان (محل برگزاری جشنواره Visa pour l`image) نمایشگاه عکسهای یک عکاس ۲۸ ساله بیتجربه با یک دوربین رولیفلکس (Rolleiflex) بود که کل دوران حرفهای عکاسیاش تنها چهار هفته در سواحل نورماندی، ماه جولای ۱۹۴۴ طول کشیدهبود. این عکاس از درگیری نجات پیدا کرد و زندهماند، اما تصمیم گرفت که چنین کارهایی باید به کسانی سپردهشود که در این کار تجربه حرفهای دارند.
جان موریس در آن زمان در مجله لایف کار میکرد و عکسهایی که از سوی عکاسان همکار ارتش در فرانسه فرستاده میشد را ادیت میکرد. این عکسها شامل عکسهایی از رابرت کاپا و رابرت لندری میشد. وقتی چنین عکاسهای در مکانهای دوری قرار داشتند، جان موریس تصمیم گرفت خودش دوربین دست بگیرد و عکاسی کند. بعد از جنگ، دوازده حلقه نگاتیو دست نخورده برای دههها باقی ماند. عاقبت امسال بود که آقای موریس تصمیم گرفت آنها را ببیند.
هر چند هم مککالین و هم دانکن عکسهای مربعی با فیلم مدیومفورمت او را از زندگی در جریان در حاشیه جنگ جهانی دوم تحسین کردند، آقای موریس اصرار داشت که او یک عکاس نیست. «این ها را یک نفر در یک کشو پیدا کردهاست.»
شاید همینجوری دنیای بهتری باشد که أقای موریس به یکی از موثرترین ویرایشگران عکس در قرن بیستم بدل شد، اما هر کس با کار او آشنا باشد ممکن است با خودش فکر کند اگر او عکاسی را پیگری میکرد چه اتفاقی میافتاد. اما او این کار را نکرد. خودش معتقد است: «کار پشت میز نشینی سادهتر و امنتر است، تازه نهارتان را هم به موقع میدهند.»
-
عکاس: دان مککالین
سربازان انگلیسی به جوانان کاتولیک در ایرلند شمالی حمله میکنند - ۱۹۷۰
-
عکاس: دان مککالین
کمپ آوارگان فلسطینی صبرا در بیروت پس از کشتار شبهنظامیان مسیحی فالانژ، لبنان
-
عکاس: دان مککالین
ایرلندی بیخانمان - شرق لندن
-
عکاس: دان مککالین
یک تفنگدار دریایی آمریکا از دو پا در حمله نظامیان ویتنام زخمی شدهاست - فوریه ۱۹۶۸
-
عکاس: دان مککالین
یک مرد و فرزندانش برای همسر و مادرشان که بر اثر وبا در مرز هند و بنگلدش مردهاست، سوگواری میکنند
-
عکاس: جان جی موریس
اسرای آلمانی در نرماندی
-
عکاس: جان جی موریس
در نزدیکی ایسینی در نرماندی، اسیران آلمانی بعد از جنگ جابجا میشوند
-
عکاس: جان جی موریس
نرماندی
-
عکاس: جان جی موریس
نرماندی
-
عکاس: جان جی موریس
یک خبرنگار نظامی بریتانیایی در مرکز خبری آمریکا در شاتو دو وئیلی - کالاوادوس - نرماندی
شرم خاطره: در تعقیب یک عکاس جنگ