عُقده های سرکوبشده؛ لورِتا لوکس
لورتا لوکس (Loretta Lux, Paulin) متولد ۱۹۶۹ در شهر درسدن(Dresden) آلمان است. او در سال ۱۹۹۰ در رشتهی نقاشی از دانشگاه هنرهای زیبای شهر مونیخ(Academy Of Visual Arts in Munich) فارغالتحصیل شد و اندکی پس از آن شروع به فعالیت در رشتهی عکاسی کرد. لوکس که نقاشی خوانده بود و با عکاسی دیجیتال آشنایی داشت، توانست تصاویر برساختهای خلق کند که هر مخاطبی را در نگاه اول به آثارش مجذوب خود میسازد.
آثار او شامل کودکانی است که انگار هیچ علاقهای به ما ندارند و قصد هم ندارند تا ما را شیفته و مجذوب خود کنند. آنها در حالتی منزوی و غرق در رویا به سر میبرند و در عین حال موجوداتی معصوماند که مارا با تمامی فوقالعادگی خود به وجد میآورند اما در عین حال موجب ترس هم می شوند. این کودکان همزمان که به ما زل زدهاند، چیزی را بروز نمی دهند و غالباَ به خاطر زیرکی درونیِ نگاهشان، تودار به نظر میآیند. چشمهای آنها به طرز وحشتآوری درخشنده و شفاف اما خالی از احساساند. غیرواقعیبودن و سادگیِ پس زمینهها توجه ما را هر چه بیشتر به این جزئیات صورت جلب میکند، بهگونهایکه لوکس این پس زمینهها را به مدد رشته تحصیلی خود در زمینه یِ نقاشی، جداگانه اجرا و اضافه میکند. اما آن چیزی که ذهن مخاطب را میتواند درگیر سازد این است که این پرترهها علیرغم تمام سادگیشان، پر از حرفهای ناگفتهاند. حرف های ناگفته ای که قسمتی از آن از گذشتهیِ خود عکاس و زمان زندگیاش در آلمان شرقی میآید. زمانی که به دلیل مسائل حکومتی، ستایش از پنهانکاری و کنترل، واقعیت هرروزه بود.(پروز)
نکتهی مهم دیگری که در آثار لوکس به چشم میخورد این است که اکثر این کودکان انگار در دنیای خیالی و رویایی نقش بازی میکنند. این نکته از این رو میتواند در تحلیل روانکاوی ما مهم باشد که بنا بر دیدگاهی که زیگموند فروید پیرامون عقدهها دارد هنگامیکه وازدن و حبس کامها و آرزوها به تکرار اتفاق بیفتد، موجب محبوس شدن انرژی زیادی در ناخودآگاه فرد شده و باعث بر هم زدن نظم و آرامش روانی میگردد. فروید همین وازدنها و حبس آرزوها را که میتوانند موجب جریحههای روانی شوند را عقده یا کمپلکس(Complex) مینامد. در واقع این عقدهها اکثرا در ضمیر ناخودآگاه فرد یا افرادی قرار دارند که در دورهای از زندگی خود تحت تاثیر آنها قرار گرفته و دچار حالتهای روحی و روانی مختلفی شده اند. (آریان پور 1357:138) اما اضطرابهای ناشی از این کمپلکسها همواره میتوانند سانسور شده و به شکلی تغییریافته در رویاها وخوابهای افراد ظاهر شوند. موضوعی که در اکثر آثار لوکس مشاهده میشود در واقع همان اضطرابهای ناشی از برخی از این عقدهها که در ناخودآگاه آنها ضبط شده و در این تصاویر رویاگونه به شکل ایهام وار، پر رمز و راز، مضطرب، خشک و خالی از احساس و.. در حالات و چهره ها مشاهده میشود.
بر اساس دیدگاه فروید، کمپلکس اودیپ که غالبا اودیپ گفته میشود کلیهی ارتباطهای عاطفی و روانی بین کودک و والدین را شامل میشود. بطور خلاصه میتوان عقده اودیپ را محبت جنسی کودک پسر به مادر و ترسی ناشناخته از واکنش پدر که در نهیت میتواند منجر به اختگی گردد، دانست. فروید در این رابطه اعتقاد دارد تسلط یافتن بر تمایلات اودیپی شرط مقدماتی برای رسیدن به جنسیت طبیعی و ایجاد تعادل در امیال غریزی جنسی است و در صورتی که شخص بطور ناخودآگاه به آن دل بسته بماند سنگ اول بنای عصبیت را نهاده است و در ادامه زندگی می تواند موجب مشکلات فراوانی برای او گردد.
بر اساس همین دیدگاه اودیپی میتوان به سراغ تحلیل برخی از تصاویر لورتا لوکس رفت. او در اکثر آثار خود به سراغ پرترههایی از پسرها و دخترهای خردسال رفته است. تمایل اودیپال در نزد پسر در دوران نوزادی اتفاق میافتد و باعث علاقه او نسبت به جنس مخالف و بهخصوص مادر خود میشود. اما این تمایل همواره با یک ترس از سوی پدر برای کودک همراه است, چون اگر این علاقه ادامه یابد در نهایت با تحکم و مجازات پدر روبرو خواهد گشت. پس او دو راه بیشتر ندارد؛ یا باید تسلیم قانون پدر شده و این میل را در درون خود سرکوب کند و یا به آن ادامه داده و در نهایت با حکم سنگین اختگی مواجه گردد.(در واقع کودک این واقعه را در ذهن خود متصور می شود. به عبارت دیگر او چنین تصور می کند که اگر به علاقه خود نسبت به مادر ادامه دهد شاید به حکم پدر دچار اختگی گردد.)
اما آن چیزی که در این آثار مشاهده می شود هر دوی این اتفاق هست. این کودکان(پسرها) علیرغم ظاهر آرامشان، دچار همان اضطراب اودیپالاند. برای مثال در تصویر شماره یک، عکس پسر خردسالی را میبینیم که با کت بارانیِ آبی رنگ و با ظاهری نسبتا آرام در وسط کادر ایستاده، اما با اندکی دقت در چهره کودک متوجه حس اضطراب در او میشویم. چشمان منجمد شدهی او ما را هر چه بیشتر به مفهوم مد نظر خود میرساند. آیا او به همان مجازاتی دچار شده که توسط پدر و در صورت عدم تمکین از او صادر میشود؟ یا تنها شاهد چنین اتفاقی برای یکی از هم نوعان خود است؟ این اتفاق به نوعی دیگر در تصویر شماره دو نیز رخ می دهد؛ در این تصویر دو کودک پسر را مشاهده میکنیم که انگار سفری در پیش داشته باشند. این پیشگویی با وجود چمدان در سمت راست تصویر و همچنین خطوط مستقیمِ موجود در پس زمینه تصویر (بر روی دیوار) جنبهی جدیتر به خود می گیرد، اما این هجرت انگار که از روی ناچاری است. نگاه یکی از پسرها به دوربین ما را در این حس شریک میکند که شاید ترس از قانون پدر(اختگی) او را مجبور به ترک خانه کرده است.
آن چیزی که باعث شده این کودکان علیرغم ظاهر آرامشان از نوعی حس اضطراب همراه با عزم برای تغییرو رهایی از وضع موجود برخوردار شوند، کاهش یافتن یا سرکوب منبع انرژی یا به اصطلاح لیبیدو در آنهاست. این منبع که شاملِ انرژی و شور جنسیِ آدمی است و موجب تنطیم اشکالِ مختلفِ موجود در ارضایِ رانشهای او می گردد، در این کودکان توسطِ پدر، قانون، آرمان یا وجدان کاهش یا سرکوب گشتهاند. برای مثال در تصویر شماره سه کودکی را مشاهده میکنیم که در حال نوشتن بر روی برگهای سفیدی است که بر روی یکی از آنها پرندهی مردهای قرار دارد. در یک خوانش کلی می توان این دو نماد را نشان دهندهی همان شور جنسی و منبع انرژی در نزد این کودک تصور کرد که سرکوب شدهاند بهگونهآیکه او با نوشتن بر روی کاغذ سفید، در حال بیان احساسات پاک خود است.
در واقع آنچه که در جمعبندیِ آثار لورتا لوکس میتوان اظهار داشت، پرداختن به این موضوع است که اکثرِ ابژه های(کودکان-دخترها) استفاده شده در این آثاردچار یک نوع تعارض یا کشمکش روانی هستند(Conflit: به معنای تضادی است که میان نیروهای متخاصم پدید میآید. در روانکاوی به کشمکشی روانی اطلاق میگردد که میان آرز مندی و ممنوعیت از آن به وجود میآید.(لوران اسون )). همانطوری که اشاره شد عقده اودیپ میتواند اوج چنین تعارضی باشد. در واقع تعارض، هستهی داینامیک زندگیِ روانی-جسمی فرد است. حیث جنسی همواره دچار کشمکش های روانی است و به جهت همین کشمکش است که فرد به مکانیسم دفع امیال یعنی واپسزدن آنها روی میآورد. در واقع این کودکان از یک سو به دنبال رسیدن به آرزوها و ارضای آنها هستند و از سوی دیگر به خاطر عرف جامعه و وجدان اخلاقی مجبور به سرکوب آنها. همین تضاد و کشمکش روانی باعث گردیده که ما با چهرههای خشک، عبوس، سرد، منجمد شده و بی احساسی مواجه گردیم.
منابع:
آریان پور، امیر حسین. عنوان کتاب: فرویدیسم. انتشارات امیر کبیر
زیگموند، فروید. عنوان کتاب: تفسیرخواب. ترجمه شیوا رویگران. انتشارات مرکز
زیگموند، فروید. عنوان کتاب: تاریخ روانکاوی, ترجمه: سعید شجاع شفتی, انتشارات ققنوس
اروین، دوارد. عنوان کتاب: مقدمه ای بر روانشناسی فروید, ترجمه: بهروز سلطانی, انتشارات جامی
کوهن,جاش, عنوان کتاب: چگونه فروید بخوانیم, ترجمه صالح نجفی, انتشارات رخداد نو
کولیج، فردریک ال. عنوان کتاب: تعبیر رویا. ترجمه:علی فیروزآبادی، معصومه عمرانی سیگارودی. انتشارت نشر قطره
کریسپ، تونی. عنوان کتاب: فرهنگ تفسیر رویا,ترجمه: امیر حسین میرزائیان. نشر آینده درخشان
امامی، یحیی. عنوان:مجموعه مقالات روانکاوی. مجله ارغنون
پاینده، حسین. شماره. عنوان مقاله: رابطه هنر و ادبیات با روانکاوی. نشریه کارنامه
لوران، اَسون-پُل- عنوان کتاب: واژگان فروید. ترجمه: دکتر کرامت موللی. نشر نی
پرُز, فرانسیس, سال انتشار 1386, عنوان مقاله: پرتره های خیالی, ترجمه: شاهین شریعت, حرفه هنرمند(شماره 21)
لوکس,لورتا, سال انتشار 1386, عنوان مقاله: دختر منتظر, ترجمه: آرش فائض, حرفه هنرمند(شماره 21)
http://www.lorettalux.de/