امید - تینا وینکهاوس
«تینا» همچون این هنرمندان آزاد اندیش با دوری از دنیای ساخته شده بر محور عقل به دنیای شهودی و اندیشه های خود سفرمیکند تا ازاین طریق رساننده پیامهای بیشماری از افراد بیگناه و درمانده باشد.
کارهای او منعکسکننده گذشته ماست. گذشتهای که در انبوهی از زرق و برق ها پنهان گشته و در حال ویرانی است .«تینا» به ما اجازه میدهد تا با بینشی مطمئن به واقعیت خود شک کنیم. واقعیتی که قسمتی از آن برگرفته شده از همان حاکمیت عقل است. شخصیت «وینک هاوس» پر است از بی پروایی، ترس، امید وتمامی حسهایی که بر آمده از دنیای شخصی اوست.
«تینا وینک هاوس» درباره مجموعه خود با نام «امید» که در سال ٢٠٠٥ تولید کرده است، می گوید: «زمانیکه من بچه بودم، همانند یک بچه حرف میزدم، همانند یک بچه فکر می کردم، دلایل بچهگانهای داشتم، اما زمانیکه بزرگ شدم دنیای بچهگانه آرام آرام از زندگی من محو شد. به راستی زمانیکه ما بزرگ میشویم چه تغییراتی رخ می دهد؟! بزرگ شدن و تغییر یافتن به نوعی تاثیر یافته از تحولات فیزیکی در بدن افراد بزرگسال و تجربههای متفاوت دیگری است. اما همین مسیر توسط افراد بالغ همراهی میشود. همین افراد هستند که می توانند کودکان را در مسیرهای مختلفی قرار دهند و آنها را در مسیر درست و یا بیراهه هدایت کنند و شرم را در ذات آنها بکارند. بیشرمی میتواند همواره باعث بروز حالت منزجر کنندهای نسبت به افراد باشد.»
مجموعه «امید» به نوعی از آرزوها و خواستههایی میگوید که کودکان نقش مهمی در آن ایفا میکنند. او همانند «مارسل پروست» (Proust نویسنده فرانسوی) نگاهی ویژه به کودکی از دست رفته و بیگناهی و همچنین نشاندادن کودکان به عنوان سمبلی از امید و آینده دارد. همراهی هر چه بیشتر با این مجموعه روشن میکند که «وینک هاوس» با تلفیق واقعیت و توهم در موقعیتهای گوناگون، کودکان را بصورت غیر مسلح و بیدفاع در کنار افراد بالغی قرار میدهد که غرق در دنیای پوچ و بی معنای خود هستند .
«بالتوس Balthus» هنرمند و نقاش مدرنیست فرانسوی تاثیر زیادی بر روی آثار «تینا وینک هاوس» گذاشته است. بهطوریکه «تینا» در این مجموعه با الهام از افرادی مثل او نگاهی انتقادی به مسئله س-/ک--س و تج/اوز به کودکان دارد. او اعتقاد دارد که این مسائل میتواند نشات گرفته از موضوعات فراوانی در دنیای امروزی همچون: تبلیغات، اینترنت و مسائل شبیه به آن باشد که نقش مهمی در شکلگیری هویت افراد بازی میکنند.به هر حال «بی گناهی کودکان» موضوعی است که از آغاز هنر مدرن همواره مورد استفاده هنرمندان زیادی قرار گرفته است. موضوعی که بر گرفته شده از تعالیم مسیحی است و همواره سعی در تحت تاثیر قرار دادن مخاطب خود را داشته است. اما اینکه این موضوع چقدر میتواند بیننده را تحت تاثیر قرار دهد، احتیاج به تحقیق گستردهای دارد که مجال پرداختن به آن در این مقاله میسر نیست.
«تینا» در این سری به نوعی به دنبال نشان دادن ظلم و ستم ها، ناخوشیها، امیدها، ترحمها و تمامی آرزوهای به یاد مانده از گذشته است که در موقعیتهای مختلفی شکل گرفته اند. برای نمونه عکسی را میبینیم که در آن دختر کوچکی همانند فرد کابوس زدهای میماند که با چهرهای آرام بر بالای مردی بی سر نشسته است. نگاه بدون ترس و مصمم او که بر روی انبوهی از برگ درختان در جنگلی نا معلوم قرار گرفته، بیانگر حس انتقام او از افرادی است که بذر گناه را در دنیای او پرورش داده اند.
یا در تصویر دیگری خانواده ای را میبینیم که در جنگل انبوهی سکنی گزیدهاند. در این تصویر «تینا» با دادن نقش محوری به کودکان آنها را همچون راهبران و فرشتگان نجاتی می داند که با در دست داشتن چراغ دانایی و نجات در دستانشان یاریگر خانواده درمانده خود هستند.
تکنیک مورد استفاده «تینا وینک هاوس» در کارهایش طوریست که او با استفاده از تلفیق لایههای مختلف سعی دارد تصاویری را خلق کند که در عین نزدیکی به فضاهای نقاشیگونه , ساختار عکاسانهی خود را حفظ کند. او در کارهایش همواره با استفاده از تکنیک مونتاژ جزئیات زیادی را که قبلآ طراحی شدهاند را بکار میگیرد .او از سال ٢٠٠٤ بصورت آگاهانهای تحت تاثیر فضاهای «فرانسیسکو گویا Francisco José de Goya» نقاش اسپانیایی قرار گرفته است و همانند او فضاهایی را به وجود میآورد که در آن ایدههای شخصی، مفهوم مرگ، انسان، ظلم و ستم و... نقش محوری دارند.
«تینا» در کنار به تصویر کشیدن مفاهیم یاد شده توجه ویژه ای به مفهوم «زن» در آثارش دارد .او در این مجموعه در کنار نشان دادن «زن» به عنوان موجودی زجردیده و شکننده ای که به دنبال انتقام از مسببان خود هست، او را فردی مهربان و راهنمایی دانا میداند که راهگشای روشنایی و خوبی برای افراد گناهکار است.
«تینا وینک هاوس» متولد ١٩٦٦ در شهر «اسن» در آلمان است. تحصیلات عکاسی او در بین سه شهرمونیخ، لندن و نیویورک در بین سال های ٨٩-١٩٨٧ در جریان بوده است. تینا تا به حال نمایشگاه های زیادی را در برلین، نیویورک، مونیخ و .. برگزار کرده است. همچنین او جوایز زیادی را از جمله جایزهی جشنواره بین المللی پرتره در سال ٢٠٠٧ دریافت کرده است.
جناب قربان زاده، درج نام شما بدون عنوان مترجم و عدم درج منبع این شائبه را برای خواننده ایجاد می کند که شما خود مولف این نوشته هستید حال آن که این متن ترجمه ای ست (البته با اندکی پس و پیش) از مطلبی که در سایت هنرمند در توضیح این مجموعه آمده است. لینک مطلب فوق الذکر را در زیر آورده ام و امیدوارم چنان چه اشتباه کرده باشم، دیگر دوستان بنده را تصحیح کنند.
هادی آذریhttp://tinawinkhaus.de/hope/
دوست عزیز در این قضیه مشکل از من بوده که یادم رفته منبع رو به سایت عکسخانه بفرستم ..در ضمن تمامی مطلب هایی که من چه در سایت عکسخانه و چه در سایت های دیگر می گذارم ترجمه از بیانیه هنرمند "البته به قول خودتون پس و پیش - واز تعریف من یعنی اون جاهایی که برای مخاطب مهمتر باشند" و تحلیلی کوتاه و شخصی بر آثار ان هنرمند البته شاهد این مطلب رو بدون درج این نوشته هم می تونستید متوجه شوید که وقتی تو متن اشاره به گفته خود هنرمند می شه یعنی که ترجمه از خود اون فرده .اینم اضافه کنم که خوانش عکس امروزه بسیار تحت تاثیر بیانیه هنرمند می باشد و منتقد و یا هر اسمی که شما دوست دارید روش بذارید ناچاره که از این بیانیه ها استفاده کند
صمد قربان زاده