مروري بر تاريخ عكاسي مستند
تهمینه منزوی آموزش ۱۳۹۲/۰۴/۱۴

مروري بر تاريخ عكاسي مستند

ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺗﺎرﻳﺦ ﺟﺎﻣﻊ ﻋﻜﺎﺳﻲ را ﺑﻴﻮﻣﻮﻧﺖ ﻧﻴﻮﻫﺎل (۱۹۳۷) ﻧﻮﺷﺖ. اﻳﻦ ﻛﺘﺎب در اﺻﻞ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻛﺎﺗﺎﻟﻮگ ﻧﻤﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻲ در ﻣﻮزه ﻫﻨﺮﻫﺎي ﻣﺪرن ﺑﻪ ﻧﺎم «ﻋﻜﺎﺳﻲ ۱۹۳۹ـ۱۸۳۷» ﻃﺮاﺣﻲ ﺷﺪه ﺑﻮد.

ﻧﻴﻮﻫﺎل ﺑﺮﮔﻮﻧﻪي ﻧﺎبﮔﺮاﻳﺎﻧﻪي اﻳﻦ رﺳﺎﻧﻪ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺧﺎﺻﻲ دارد. اﻳﻦ ﻧﻮع از ﻋﻜﺎﺳﻲ از زﻣﺎن ﺗﺼﺪي ادوارد اﺳﺘﺎﻳﻜﻦ آﻏﺎز ﺷﺪ و ﺑﻌﺪﻫﺎ در دوران ﺟﺎن ﺳﺎرﻛﻮﻓﺴﻜﻲ ﭼﻨﺪﻳﻦ دﻫﻪ ﺑﺮ ﻧﻤﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻬﺎي ﻣﻮزه ﻫﻨﺮﻫﺎي ﻣﺪرن ﻧﻴﻮﻳﻮرك ﺣﺎﻛﻢ ﺑﻮد. در دو دﻫﻪي اول اﻳﻦ ﺳﺪه، ﮔﺮوﻫﻲ از ﻋﻜﺎﺳﺎن ﻫﻤ‌‌ﻔﻜﺮ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﺴﺎﻣﺢ ﻣﻲﺗﻮان آﻧﻬﺎ را زﻳﺮ ﻋﻨﻮان ﻧﺎبﮔﺮاﻳﻲ ﻗﺮارداد، ﻛﻮﺷﻴﺪﻧﺪ ﺗﺎﻋﻜﺎﺳﻲ را ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ ویژگی‌ها و ﺧﺼﻮﺻﻴﺎت ذاﺗﻲ اﻳﻦ رﺳﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻳﻚ ﺷﻜﻞ ﻫﻨﺮي ﺗﺜﺒﻴﺖ ﻛﻨﻨﺪ (ﺗﺎﺳﻚ، ۱۳۸۵). 

ﺳﻴﺎﺳﺖزداﻳﻲ درﻫﻨﺮ و ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑﺮ ﺧﻠﻮص و اﺳﺘﻘﻼل اﻳﻦ رﺳﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻳﻚ ﺷﻜﻞ ﻫﻨﺮي از ویژگی‌هایی ﺑﻮد ﻛﻪ ویژگی‌های ﺻﺮﻓﺎً ﻋﻜﺎﺳﺎﻧﻪ ﺧﻮاﻧﺪه ﻣﻲﺷﺪﻧﺪ، وﺿﻮح ﺗﺼﻮﻳﺮ، اراﺋﻪي دﻗﻴﻖ ﺟﺰﺋﻴﺎت و دﺳﺘﻜﺎري ﻧﻜﺮدن در ﻣﻮﺿﻮع ﺗﺼﻮﻳﺮ از دﻳﮕﺮ ویژگی‌های ﻋﻜﺎﺳی ﻧﺎبﮔﺮاﺳﺖ. ﻋﻜﺎﺳﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺘﺄﺛﺮ از اﻳﻦ ﻧﻮع زﻳﺒﺎﻳﻲ ﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﻮدﻧﺪ ﮔﺮوﻫﻲ را ﺑﻪ ﻧﺎم اف ۶۴ ﺗﺸﻜﻴﻞ دادﻧﺪ (ﺗﺎﺳﻚ،1385). 

در اواﻳﻞ ﺳﺪه‌ي ﺑﻴﺴﺘﻢ، ﮔﺴﺴﺖ و ﺷﻜﺎﻓﻲ ﻣﻴﺎن دو ﮔﻮﻧﻪ ﻋﻜﺎﺳﻲ در آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪ. ﮔﻮﻧﻪای ﻛﻪ ﺧﺼﻠﺖ اجتماعی اﻳﻦ رﺳﺎﻧﻪ را ﺑﻪﻛﺎر ﻣﻲﺑﺴﺖ و ﮔﻮﻧﻪاي ﻛﻪ ﺑﺎ ﺑﺮداﺷﺖ ﻧﺎبﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ از ﻋﻜﺎﺳﻲ ﻫﻨﺮي هم‌خوان ﺑﻮد. ﻋﻜﺎﺳﺎن اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ از ﺟﻤﻠﻪ ﻟﻮﻳﺲ ﻫﺎﻳﻦ، واﻛﺮ اواﻧﺰ و ﺑﻌﺪﻫﺎ راﺑﺮت ﻓﺮاﻧﻚ اﻋﺘﻘﺎد داﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ «ﻫﻨﺮ» ﻋﻜﺎﺳﻲ در ﺛﺒﺖ ﺟﻬﺎن روزﻣﺮه ﻧﻬﻔﺘﻪ اﺳﺖ. ﻟﻮﻳﺲﻫﺎﻳﻦ ﻛﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﻲ ﺧﻮاﻧﺪه ﺑﻮد، زﻣﻴﻨﻪي اﺻﻠﻲ ﻛﺎرش ﺳﺮﺷﺖ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺗﺼﺎوﻳﺮش را آﺷﻜﺎر ﻣﻲﻛﺮد، آﺛﺎراو ﻏﺎﻟﺒﺎً درﺟﺰوهﻫﺎي آزادﻳﺨﻮاﻫﺎﻧﻪ درﺑﺎره‌ی اﺻﻼﺣﺎت اﺟﺘﻤﺎعی ﭼﺎپ ﻣﻲﺷﺪ و ﻧﻴﺰ ﺑﺨﺸﻲ از ﻃﺮﺣﻬﺎﻳﻲ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﺮاي ﻧﻤﺎﻳﺎﻧﺪن وﺿﻌﻴﺖ ﻫﻮﻟﻨﺎك ﻛﺎر ﻛﻮدﻛﺎن ﺑﻪ اﺟﺮا درمی‌آمد (ﻫﻤﺎن ﻣﺎﺧﺬ).

اﻳﻦ ﺷﻜﺎف ﺑﺎﻋﺚ اﻳﺠﺎد دو ﻧﻮع از ﻋﻜﺎﺳﻲ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺸﺨﺺ و واﺿﺢ ﺷﺪ ﻳﻌﻨﻲ ﻋﻜﺎﺳﻲ ﻫﻨﺮی و ﻋﻜﺎﺳی ﻣﺴﺘﻨﺪ اجتماعی. ﺳﻜﻮﻻ ﺷﻜﺎف ﻣﻴﺎن عکاسی ﻫﻨﺮی و عکاسی ﻣﺴﺘﻨﺪ را ﺑﻪﻋﻨﻮان "اﺳﻄﻮرهي ﻋﺎﻣﻴﺎﻧﻪي ﻧﻤﺎدﮔﺮا در ﻣﻘﺎﺑﻞ اسطوره‌ی عامیانه‌ی واﻗﻊﮔﺮا " ﺗﻮﺻﻴﻒ می‌کرد. در ﻛﺎر ﻧﺎبﮔﺮاﻳﺎن، ﺑﻪﻧﻈﺮ ﺳﻜﻮﻻ از آﻧﺠﺎ ﻛﻪﻫﻨﺮ ﺑﻴﺎن ﺣﻘﻴﻘﺖ دروﻧﻲ اﺳﺖ، ﻋﻜﺎس درﻋﻜﺎﺳﻲ هنری ﭘﻴﺶﺑﻴﻦ اﺳﺖ. اﻣﺎ در ﻋﻜﺎﺳﻲ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﻋﻜﺎس ﻳﻚ ﺷﺎﻫﺪ اﺳﺖ و ﻋﻜﺲ، ﮔﺰارﺷﻲ از حقیقتی تجربی اﺳﺖ(ﺳﻜﻮﻻ، 1975).