اثر هنری آنتوان داگاتا از دو منظر: نمایشگاه پادتن
گیوم بلان گزارش ۱۳۹۲/۱۰/۰۷

اثر هنری آنتوان داگاتا از دو منظر: نمایشگاه پادتن

لو بَل (Le Bal) از ۲۴ ژانویه تا ۱۴ آپریل ۲۰۱۳، اینستالیشن شگفت‌انگیزی از آنتوان داگاتا را با عنوانِ آنتی کورپس (پادتن) به نمایش می گذارد.[متن اصلی در زمان برگزاری نمایشگاه منتشر شده است./ م]

ترجمه: گلارا جهانیان

پیش از مواجه‌شدن با خشونت عریان زیرزمین، طبقه‌ی همکف چون ناسازگاری اتاقک تنظیم فشار هوا به نظر می رسد. در این طبقه بازدیدکننده دعوت شده تا انبوهی از تصاویر و متون چاپ‌شده را پخش کند. او در آغاز متاثر از این احساس رضایت‌بخش است که می‌تواند قطعه‌ای از اثر هنری داگاتا را ببرد. تقریبا جز با یک اخطار جزئی به وسیله‌ی ویدئوی نمایش داده‌ شده در انتهای دیوار، او هنوز نفهمیده که از اثر هنری داگاتا جان سالم به در نخواهد برد.این ویدئو نمایش نمی دهد، فاش می کند. این ویدئو با کلمات همان چیزی را می‌گوید که تصاویری که در طبقه ی پایین انتظار ما را می کشند، احتمالا باید بگویند.اصوات ساطع شده از آن، اتاق را تسخیر کرده اند. کلماتشان نیش‌دار، ظالمانه و آشفته‌اند. براستی این اولین بیان فکرشده‌ی آشوب است که چون یک سازمان جنایی عظیم در زیرزمین شکل می‌گیرد.

پله‌ها ما را به یک فضای کوبنده دعوت می‌کنند. روی دیوار‌ها جای سوزن‌انداختن نیست. کف و سقف اتاق با تصاویری که زخم های دردناک غیرقابل تحملی را به تصویر کشیده‌اند پر شده است. فضای نمایشگاه پشت جریان گسترده‌ای از عکس‌هایی که بر یک بدنه‌ی هنری در طول ۲۰ سال تاکید می‌کنند، محو و ناپدید می شود.

این سیل عظیم تصاویر به طور غیرمستقیم یک زبان را ترسیم می‌کند. یک نظام نشانه‌شناسی از خشونت بی‌نهایتی که انسان بر خود تحمیل می‌دارد.این زبان با توجه به اینکه حقیقت پستی بشر را مطرح می‌کند، به حالات و وضعیت‌هایی که با شور و شوق فراوان تکرار می‌شوند، منوط است. جنگ، مواد مخدر، فح/شاء ، شکاف‌های اجتماعی، تَرک شهری و غفلت، بن‌مایه ‌هایی هستند که با یکدیگر مواجه شدند تا کار داگاتا را نقطه‌گذاری کنند و کلیتی را شکل می دهند که وسواس یک رد، یک خراش، بخشی زخم را آشکار می‌کند.

بر یک سطح حساس : رد حرکات و رفتار فاحش/ه‌ها که در طول زمان منجر به تنزل‌یافتن و نابود شدن بدنشان می‌شود.آثار به‌ جا‌ مانده روی بناهای معماری و محیط رد به جا مانده از یک برخورد یا یک ترک که منجر به خرابی می‌شود، در اینترنت رد دیجیتالی اشخاصی که پلیس آن‌ها را در فایل هایِ عددی دسته بندی می کند... بشر به خود تجاوز کرده و از آن جان سالم به در نخواهد برد.

© Antoine d’Agata – Magnum photos / Courtesy Galerie Les filles du calvaire
Antoine d’Agata – Magnum photos

© Antoine d’Agata – Magnum photos / Courtesy Galerie Les filles du calvaire
Antoine d’Agata – Magnum photos

هوشمندی این صحنه پردازی در این واقعیت نهفته است که خشونت جداگانه ی هر عکس ارائه‌شده به وسیله‌ی ساختار و تقابل ادامه‌دارش ، تحمل‌پذیر شده است. به محض این که ماهیت تکان دهنده‌ی این تصاویر جا افتاد و فروکش کرد، ما بهتر آن‌ها را تعبیر می‌کنیم، می‌فهمیم و نگرانی‌های عمیق‌تر و سوالاتی را که درگیرشان هستند، در می‌یابیم.

سرانجام چه چیزی به جا می‌ماند؟ بازدیدکننده بعد از ترک این محل چه چیزی به دست می‌آورد؟ تعداد زیاد تصاویری که بازدیدکننده با آن مواجه شده است، این موضوع را به او می‌آموزد که : در آنچه ما بر روی دیوارهای لوبل می بینیم هیچ صحنه‌ی تماشایی وجود ندارد.آنچه می‌بینیم پدیده‌های روزمره و حقایقی هستند که تمام جهان در شکل گیری آن ها سهیم‌اند و از یک مصیبت همگانی می‌گویند. با یک نظر اجمالی بر این چشم‌انداز عظیم آنچه دریافت می کنیم، نگرانی های اساسی اثر هنری داگاتا است که یک کاوش وسواس‌گونه را به نمایش می‌گذارد: او حقارت بشر را به تصویر می‌کشد و از دل آن هنر و زندگی را بیرون می‌کشد.

سه سال است که لو بل به یکی از مهم ترین مکان‌های عکاسی تبدیل شده است. لبال در ۲۴ ژانویه نمایشگاهِ یکی از نو آورترین عکاسان فرانسوی، آنتوان داگاتا را(یکی از اعضای آژانس فرانسه که سابقا در اواخر دهه ی ۹۰ شاگردِ لاری کلارک و نان گلدین در آی.سی.پی بود) بر گزار کرد.

ورود به اولین اتاقِ نمایشگاهِ آنتوان داگاتا در لبالِ پاریس، یک تجربه ی غیر معمول است.اتاق خالی است.تصویری روی دیوارها نیست.تنها اصوات زنانه ای که به زبان‌های بیگانه (شاید چینی یا تایلندی) صحبت می‌کنند به گوش می رسد.این‌ها مونولوگ‌های تقریبا ۲۰ فاح/شه اند که داگاتا در طول سفرهایش با آن ها ملاقات کرده است.زیر نویس ها پوشانده شده‌اند. بدون تصاویر.(خود هنرمند می گوید:نگاه کردن به آن به اندازه ی گوش دادنش تاثیر گذار نیست.)  بی‌رحمانه شعر طولانی دردناکی دکلمه می‌شود. بازدیدکننده ها در طبقه ی هم‌کف  می توانند در میان انبوه پوسترهای متفاوتی که به رایگان داده می‌شود و تعدادی از عکس های داگاتا را با نقل قولی از هنرمند در پشت پوستر ها، از نزدیک به نمایش می گذارند، انتخاب کنند.

پیش از ورود به طبقه ی پایین، فضای طبقه ی هم کف به عنوان مقدمه یک فضای مینیمالیستی است.

به راستی در طبقه‌ی پایین همه چیز متفاوت است. جز تصاویر چیزی وجود ندارد. همه ی تصاویر جمع‌آوری شده که با تحرک ، خشونت و سک/س آمیخته چون ازدحامی به نظر می رسد. عکس‌های قدیمی و جدید داگاتا از شب، سفر ها، زندگی جنسی یا مواد مخدر با تصاویر فاحشگان آمریکایی و عکس سربازان مجرم لیبی در هم آمیخته شده است.همچنین در یک گوشه تعدادی عکس دیده می‌شود که داگاتا آن ها را  درماموریت هایش برای روزنامه های فرانسه در غزه و یا بن غازی گرفته است.

در این آشفتگی بصری و اخلاقی جایی برای استراحت چشم‌ها نیست.داگاتا نیهیلیسم هستی شناختی و شخصی خود را با آنچه به نظر می‌رسد بازنمایی جهان بی نظم، ارگانیک و خشن است ، گرد هم می‌آورد.

همان‌طور که گردآورنده‌ی نمایشگاه می‌گوید: «داگاتا عکس نمی‌سازد ، او آن را از زندگی‌اش می قاپد. تصاویرِ او به مثابه تکانه‌ی یک گوشت/ بدن اند. در عین حال آن گوشت/ بدن دوست داشته می‌شود، مورد تجاوز قرار می‌گیرد، شکنجه می‌شود، به وسیله ی مواد مخدر مسموم می‌شود.»

طبق آنچه هنرمند می گوید، عکاسی تنها درباره ی هستی  و وجود است و با هنرهای دیگر تفاوت دارد. زیرا عکاسی برای داگاتا «هنر وجود» است.

تجربه‌نکردن احساس بی رحمانه‌ی تماشای این تصاویر به این معنی است که شما انسان نیستید.

همان طور که داگاتا می گوید همه ی آثار او _اجرای مرگ به زندگی اش_ درباره ی سیاست‌ هستند. داگاتا اقرار می‌کند که او خود آگاه است که در مقایسه با فاحشه‌هایی که با آن ها ملاقات کرده، از آن‌ها عکاسی کرده و با آن‌ها خوابیده خیلی خوش‌شانس است. وقتی آن‌ها فاح/شگان آسیای جنوبی‌اند که با بقا، خشونت و نئشگی مواجه می‌شوند، او به عنوان یک عکاس فرانسوی به یاد می‌ماند.

احساس ناراحتی‌کردن در مقابلِ این تصاویر اشباع شده که تلاش می‌کنند یک اندیشه ی سیاسی شورشی و بی‌نظم را بسازند و آن وجه زشت و مرسوم بشر را به نمایش بگذارند، سخت نیست. برای داگاتا این شکل از زندگی بسیار خطرناک است. اما برای او سوال این نیست که چگونه متوقفش کنیم، سوال اینست که چگونه پا را فراتر بگذاریم.

منبع: +

متاسفانه ترجمه واقعا بد است و بخش های مهمی از متن (مخصوصا ابتدا) غیرقابل فهم هستند ( بنظر می رسد مترجم خود متن را نفهمیده)

علی