حکم شلاق برای دو عکاس در قزوین
شاکی این پرونده به گفتهی «صدای قزوین» رئیس سازمان میراث فرهنگی قزوین و مشاور فرهنگی استاندار است و دلیل شکایت هم انتشار یادداشتی است که این دو درباره یکی از کتاب های مشاور فرهنگی استاندار نوشته بودند. در این یادداشت انتقادهایی در زمینه کیفیت کتاب چاپشده صورت گرفته بود.
یکی از عکاسان که در گزارش «صدای قزوین» نامی از وی برده نشده در باره این حکم گفته است: «بر اساس حکم اولیه شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی قزوین بنده با اتهام توهین به ۲۵ ضربه شلاق محکوم شدم و عکاس دیگر نیز به همین اتهام به ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد.»
خلیل امامی عکاس، در یادداشتی که در هفتهنامه تابان در تاریخ نوزدهم آبان ۱۳۹۲ منتشر شده و در وبلاگ «قزوین هنر» بازنشر شده از نحوه انتشار کتاب «قزوین سرزمین روزگاران» انتقاد کرده است. او در این مطلب نوشته است:
«"قزوین سرزمین روزگاران" کتابیست مصور با عکسهایی از استان قزوین که قصد دارد به معرفی این استان بپردازد. در شناسنامهی کتاب نام پدیدآورنده و عکاس آقای محمدعلی حضرتی ذکر شده که توسط نشر حدیث امروز و با سرمایهگذاری شهرداری قزوین منتشر شده است.
"قزوین سرزمین روزگاران" با ۲۱۶ صفحه روی کاغذ گلاسه در قطع خشتی و به صورت تمام رنگی به همراه دو مقدمه از محمدعلی حضرتی (پدیدآورنده و عکاس کتاب) و مسعود نصرتی (شهردار قزوین) و مجموع 230 قطعه عکس در شهریور 1392 و بدون درج قیمت به زیور طبع آراسته شده است.
با نگاهی کارشناسانه به این کتاب به چند نکته قابل تامل بر میخوریم: نخست اینکه انتشار کتاب در حوزهی گردشگری میبایست به عکسهایی بسیار عکاسانه به لحاظ بصری مزین شود. بر همگان واضح است که آثار تاریخی و چشماندازهای طبیعی استان ما خود به خود زیبایند و صرف نسخهبرداری فنی از آنها نمیتوان جوابگوی نمایش فاخر آنها در حد و اندازهی واقعیشان شد. اما کتاب یاد شده با عکس و طرح جلدی نه چندان جذاب حاوی عکسهایی با کیفیت نازل بصری در کادربندی، ترکیببندی، نور و رنگ بوده که حاکی از عدم تسلط پدیدآورنده به عنوان عکاس در شناخت نور به عنوان مهمترین مولفهی تشکیل دهندهی عکس و همچنین عدم انطباق کادربندیها و ترکیببندیها با استانداردهای زیباشناختی تصویر که منجر به ارائهی تصاویری نه چندان دلنشین و جذاب شده است.
نبود وضوح کامل برخی عکسها و پردازش بسیار ضعیف تصاویر چاپ شده در کتاب، از عدم تسلط پدیدآورنده به عنوان عکاس این مجموعه، از برخی تکنیکهای عکاسی از قبیل انتخاب صحیح دیافراگم و عمق میدان وضوح و همچنین نامأنوس بودن عکاس با فنون نوین پردازش تصویر پرده بر میدارد.
نکته دیگری که در برخورد با عکسهای کتاب به چشم میخورد عدم شناخت و توانایی عکاس در استفادهی صحیح از ابزار عکاسی است. فاصلهی کانونی و زیباشناسی لنزها سادهترین مسائلی است که عکاسان به آن آشنایی دارند، اما در آثار منتشره دیده نمیشود. بسیاری از عکسهای معماری دارای دیستروشن (اعوجاج) اغراقآمیز بوده که از نکات منفی بارز در عکاسی معماری محسوب میشود. همچنین انتخاب زاویه نادرست دوربین نسبت به سوژه و برخورد نامناسب با نور تصاویری به غایت نازیبا خلق نموده است.در طراحی کتاب هیچگونه ترتیب و هارمونی خاصی میان تصاویر رعایت نشده و پرشهای ناگهانی بین تصاویر نه چندان مرتبط با یکدیگر، ذهن بیننده را مغشوش میسازد. به واقع در صفحهآرایی کتاب تنها به صفحهبندی بسنده شده و مشخص نیست به چه دلیل از دامنههای رنگی استفاده شده که هیچ سنخیتی با محتوای این اثر ندارد. کیفیت چاپ برخی صفحات کتاب مطلوب بوده اما در بیشتر صفحات با افت شدید سطح کیفی چاپ روبرو هستیم.
صحافی کتاب در خور این تعداد برگ کاغذ نبوده و شیرازهی آن در اندک مدت دچار دگرگونی شده و کتاب پس از چندین نوبت استفاده حالت اصلی خود را از دست میدهد.
در پایان این پرسش مطرح میشود: با توجه به جایگاه و پیشینهی فرهنگ، هنر و تمدن قزوین و با عنایت به پتانسیل عکاسان خوب و حرفهای استان که موجب شده جایگاه عکاسی قزوین همپای خوشنویسی در کشور بدرخشد، آیا انتشار چنین کتابی در خور شآن و جایگاه نام قزوین بوده و میتواند نمایندهای شایسته برای قزوین نزد گردشگران و مهمانان داخلی و خارجی باشد؟! »
پس از انتشار این نقد یادداشتی از میرکمال مصفوی در هفتهنامه تابان منتشر شد که بعدتر عباس علیپور عکاس دیگر شاغل در قزوین ادعا کرده بود که میرکمال مصطفوی نام مستعار محمدعلی حضرتیها که در زمان انتشار مطلب مشاور فرهنگی استاندار قزوین بود و ۱۳ مرداد امسال به سمت مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قزوین درآمده است.
شما یک مطلب از عکاسی که برنده شده است منتشر کنید و ببینید چند نفر در مخالفت با او و این که عکسهایش بی ارزش بوده و ساخت و پاخت در کار بوده و داورها آشنا بوده اند و ... اظهار نظر می کنند. اما در باب این حکم فاجعه بار مطلبی نمی بینیم. شاید هم از سر عصبانیت در مخالفت با این حکم و در حمایت از این دو عکاس مطلبی درشت نوشته اند که شما منتشرش نکرده اید! و من بی آنکه آن مطالب را دیده باشم دارم تنها به قاضی می روم. شاید!
اسماعیل عباسیعکسخانه:
سلام. همانطور که شما نوشتید خیر، مطلبی وجود ندارد. البته این خبر را به شکلهای گوناگون سایتهای دیگر هم منتشر کردند و در شبکههای اجتماعی بازتاب نسبتا زیادی داشته است اما صحبتهای مطرحشده در حد خبر مانده است.
پوزش و سپاسگزاری از عکاسان حامی دو عکاس قزوینی
اسماعیل عباسینگارش "نامه ۲۴۰ عکاس به مدیر کل میراث فرهنگی قزوین پیرامون حکم شلاق دو عکاس" حرکت فرخنده ای است برای اعلام همبستگی در برابر حکمی که حکایت از ترازوی کج در دست فرشته عدالت دارد! در یک کفه ترازو نقد اینان را بگذارید در کفه دیگر حکم 75 ضربه شلاق را!
از بابت پیشداوری و یادداشت بالا از تمامی 240 عکاس عذرخواهی می کنم.