ترکیببندی در عکاسی خیابانی، درس یک: مثلثها
یوزف کودلکا، کولیها، پسران اسکلتی
من فکر میکنم یوزف کودلکا یکی از بهترین عکاسانی است که تا به حال بوده (و هنوز هم هست). عکسهایش سرشار از انرژی ناب خالص و در عین حال با ترکیببندیهای زیبا هستند که آن عناصر را در کنار یکدیگر نگه میدارند.
کودلکا در یکی از بهترین کتابهایش «کولیها»، اغلب برای ترکیببندی در گرفتن عکسهایی با سوژههای متعدد، از مثلثها استفاده میکند.
به عنوان مثال، نگاهی بیندازید به عکس بالا که در آن از ۳ پسری عکاسی کرده است که سینههای خود را بیرون داده و دستان خود را در اطراف قرار دادهاند. آنها به نوعی شبیه مترسک هستند، جزئیات دندهها مقداری بیتناسب هستند- اما در عین حال، این یک عکس سرخوشانه است. تمام لحظاتی را به یاد میآورم که این کار را به عنوان یک کودک انجام میدادم تا تظاهر و خودنمایی کنم که انعطافپذیرم (قبل از درآمدن سبیلهایم). بنابراین این عکس در درجه اول از نظر محتوا فوقالعاده است (آنچه در واقع در عکس در حال رخدادن است). و البته چند بچه کوچک در پشت قرار گرفتهاند. (میتوانید شکل اجمالی دختری با موهای کوتاهش را ببینید) که نگاهی گذرا دارد و متعجب است از آنچه در حال وقوع است.
هنگامی که شما به سهتاییها در فرهنگ عامه فکر میکنید، چه چیز به ذهن شما میرسد؟ سه خوک کوچولو، سه موش کور و به همین ترتیب.
بنابراین اول از همه ، کار اساسی که کودلکا انجام داده به کار گرفتن ۳ بچه است که در هماهنگی کامل باشند و قاب عکس را به خوبی پر کنند. اگر از نزدیکتر ببینید، شکلهای مثلثی تکرارشوندهی بیشتری در قاب دندههای کودکان میبینید:
اما بیایید در همینجا متوقف نشویم، بیاید تمامی مثلثهای داخل صحنه را پیدا کنیم:
حال پرسشی که ممکن است از خودتان بپرسید: آیا کودلکا عامدانه این کار را کرده است؟
احساسم میگوید که او به طور شهودی اولین ترکیببندی که سه بچه به طور منظم و حسابشده به طور یکنواخت [مثل شکل یک] قرار گرفتهاند را به وجود آورده است. با این حال آیا عامدانه تلاش داشته تا تا تمامی آن مثلتهای کوچک در «شکل سه» را داشته باشد؟ کی میداند.
اصل قضیه این است که ترکیببندی جواب داده است. گاهیاوقات این عامدانه است، بعضی اوقات خیر. صرفنظر از این ماجرا، این تصویر زیبایی از نقطه نظر داستانگویی است، همینطور ترکیببندی آن. این یکی از عکسهای مورد علاقه من از کودلکا است. چرا که هماهنگی زیبایی از محتوا (آنچه در تصویر در جریان است) و فرم (ترکیببندی وجود دارد).
بیایید عکس دیگری از کودلکا را تفتیش کنیم:
یوزف کودلکا، کولیها، مرد تکیه داده
مثلثها بارها در آثار کودلکا اتفاق میافتند، به خصوص در پروژه «کولیها»ی او(یکی از کتابهای مورد علاقه من).
در این عکس، مردی را میبینید که آسوده در تختخوابش دراز کشیده، با افتخار قاب عکس و سکه فلزی بزرگی را نشان میدهد. داستان دقیق پشت این عکس را نمیدانم، اما من به تصویر مرد درون قاب عکس به عنوان جوانیهای مرد مسن میبینم - و از اینکه سکه چه چیز است اطمینان ندارم. شاید این یک نماد پول و یا قدرت است؟ صرفنظر از اینها، عاشق حالت خونسرد مرد هستم، وضعیت راحت و نگاه افتخارآمیز او.
بار دیگر، نکته قابل توجه برای من در این عکس این است که چطور سه سوژه اصلی وجود دارند. اول از همه، مرد. دوم مرد در قاب عکس و سوم روی سکه عظیم (یا هرچه که هست).
تعادل زیبایی میان این تصاویر وجود دارد و فریم را به طور کامل و بیعیب و نقص پر کرده است. این حقیقت که ۳ صورت وجود دارد(تمام نسخههای صورت، یکی واقعی، یکی نقاشیشده، یکی از فلز) همگی باعث خارقالعادهتر شدن آن میشوند.
یوزف کودلکا، کولیها، ۳ مرد
آخرین مثالی که از کودلکا مورد بررسی قرار میدهم این تصویر است که او از سه فرد رومانیایی گرفته است. (رومانیایی از نظر سیاسی عبارت درستی برای کولی است). از جهات گوناگون عاشق این عکس هستم. اول از همه، عاشق قاببندی عکس هستم. عاشق اینکه چطور کودلکا از بیرون در این عکس را گرفته است- نگاه به داخل، که قاب مستطیلی زیبایی برای مرد نشسته در داخل ایجاد کرده است.
نکتهی جذاب دیگر ۳ مردی هستند که همگی بیعیب و نقص در یک فرم مثلث قرار گرفتهاند - ژست مختلفی گرفتهاند .مرد وسطی آرام است، پاهایش در دو سوی صندلی است - قوز کرده و به نظر کاملا ریلکس میآید. مرد سمت چپی جلیقه زیبای کوچک و کروات دارد، و کلاه زیبایی - با دستانی که بر دور کمرش بر روی هم قرار گرفتهاند.
مردی که در دورتر سمت راست قرار گرفته، بیش از باقی افراد بدخلق به نظر میرسد، به سمت راست خم شده، او هم کلاهی دارد، پاها همدیگر را قطع کرده و سرش را روی دستش قرار داده است - ژستی که به طور معمول برای وقتی است که خسته هستید، بدخلق هستید، یا عمیقا درباره چیزی فکر میکنید.
در پرانتز باید بگویم که از تمام خطوط عمودی قوی و ساقهایی که در تصویر تکرار میشوند هم لذت میبرم:
بار دیگر، مطمئنم که کودلکا هدفمندانه به دنبال ساق پاهای عمودی و یا مانند آن در تصویر نگشته است. اما تصور من بر این است که استفادهکردن از سه موضوع در عکسهایش، و جهتیابی آنها در یک شکل مثلی چیزی است که عامدانه انجام داده است.
الکس وب، استانبول، کیوسک تلفن
الکس وب هم استاد استفادهکردن از مثلتها در کارهایش است.
در این عکس کتاب «استانبول» او، سه لایه متفاوت ایجاد کرده است: یکی از مردها در سمت راست و نزدیکترین آنها به ما، بعد مرد مسنتر در پایین، گوشه وسط تصویر، کسی که مقداری بیشتر دور است، بعد نگهبان در پسزمینه دور در میانه بالایی تصویر. آنچه این سه را یکپارچه میکند، مثلث است:
الکس وب، استانبول، بچهها با توپ بازی میکنند.
بیایید نگاهی بیندازیم به مثالی دیگر:
چیزی که درباره این عکس دوست دارم جنبه سورئال آن است. در درجه اول این تصویر عادی به نظر میرسد: کودکی در مرکز، توپی را به سمت بالا ضربه میزند، اما بیرون از گوشهی چشم شما، کودکی سر خود را به سرعت وارد کادر کرده(انگار که از گوشه آویزان باشد). در واقیت بچه احتمالا آویزان وسیله ژیمناستیکبازی کودکان یا چیز دیگری شده است، اما این فورا تصویری عجیب و سورئال ایجاد میکند.
چیزی که در زمینه ترکیببندی خوب عمل کرده ترکیببندی مثلثی است که وب با تمامی عناصر داخل قاب به وجود آورده است:
آنچه از نظر من نور علی نور است و تصویر را کامل کرده، توپی است که در بالا و گوشهی راست قرار گرفته است. تصور کنید که توپ آنجا نبود - آیا عکس کمی خالی بهنظر نمیرسید؟
در این مورد هم ایدهای درباره داستان پشت تصویر ندارم. اما چیزی که مطمئنا میدانم این است که وب(چه در هنگام عکسبرداری و یا در مرحله ادیتکردن عکس) فهمیده که توپ در گوشه راست بالا برای این عکس ضروری است. و بدون این توپ، ترکیببندی مثلثی از بین رفته و عکس خالی به نظر میرسد.
الکس وب، کوبا، زن و سه سگ
آخرین مثالی که از وب ذکر خواهم کرد این تصویر اسرارآمیز از یک زن در کوبا با سه سگ در اطرافش است. آنچه درباره این عکس واقعا دوست دارم حس و حال زن میانه تصویر است که به سمت بیرون با حسرت نگاه میکند، با مشت گره کردهاش که بالای قلب تپنده خود قرار داده، نقش شطرنجی لباس بافت کوچک و زیبایی به تصویر اضافه میکند.
آنچه جالب است وضعیت سه سگ است. آنها یک مثلت کوچک زیبایی به وجود آوردهاند:
به هر حال آنچه از آن جالبتر است- آنها همگی به مسیرهای متفاوت نگاه میکنند، که احساس تنش ایجاد میکند و زن را به مسیرهای مختلف میکشاند:
نگاه سگها به ۳ مسیر به من احساس ناآرام تنش میدهد. این به من دوران رمیها را یادآوری میکند که آنها زندانیها را میگرفتند و ۴ دست و پای آنها را به ۴ اسب میبستند، سپس تمام اسبها را شلاق میزند(افراد را با کشیدن و کندن تمام دستوپای آنها از بدن، میکشتند). من مطمئنم که وب همچین منظوری با این تصویر نداشته است، اما این عکس به هر حال تنش فریبندهای دارد.
دیوید الن هاروی، کوبا، صحنه خیابان
آخرین تصویری که برای این درس ترکیببندی مثلثی با شما به اشتراک میگذارم از دیوید الن هاروی، یکی از عکاسان رنگی مورد علاقه من است.
با اولین نگاه، عکس ساده است. یک دست از بیرون گوشه تصویر بالا آمده و به یک سگ سیاه اشاره میکند، و یک دختر کوچک که میدود. من فکر میکنم مینیمالیسم است که این عکس را زیبا میکند- و داشتن تنها ۳ کاراکتر. برای بار دیگر ما میتوانیم مثلث ۳ سوژه را ببینیم:
با این حال آنچه این عکس را صدها برابر بهتر میکند این است که یک حرکت فوقالعادهای در این عکس داریم- چشم شما دور تمام قاب حرکت میکند. اول از همه از انگشتی که به سگ اشاره میکند، سپس دم سگ که به دختر اشاره میکند، بعد از آن دختر که به پشت دست در سمت چپ میدود. این یک حلقه تا بینهایت ایجاد کرده است که بازی را در ذهن شما ادامه میدهد:
همچنین عکسی از خودم با شما به اشتراک میگذارم که در آن فکر میکنم که به خوبی از مثلث در ترکیببندیام استفاده کردهام:
اریک کیم، بمبئی، ۲۰۱۲
این عکسی است که بسیار دوست دارم و وقتی که به بمبئی رفته بودم گرفتم. - به میزبانی دوست فوقالعادهام کاشال پاریخ- با ک-پ بیرون داشتیم عکس میگرفتیم و به این صحنه رسیدیم. بچهای بود که یک جورایی به نیمکت آویزان شده بود. مرد بزرگتری (شاید پدربزرگش) در دورتر سمت راست بود و یک نقاشی دیواری جالب از مرد در بالا قرار گرفته بود(نمیدانم چه کسی، اما فردی مذهبی به نظر میرسد).
من تمام این سه عنصر را در هنگام عکاسیکردن دیدم، و حدود ۵ عکس مختلف گرفتم. این عکس بهترین آنها شد. توجه کنید که چطور سه سوژه مختلف که همگی انسان، اما متفاوت با یکدیگر، هستند دارم. سوژه اصلی پسر است(جوان)، سپس مرد بزگتر در سمت راست(مسن)، و بعد نقاشی بالا(مذهبی؟)
نتیجهگیری
مثلثها ابزار ترکیببندی فوقالعادهای در عکاسی خیابانی هستند. آنها بهترین نتیجه را زمانی که سه سوژه دارید ، میدهند - و شما آنها را به طور یکنواخت در اطراف قاب قرار میدهید. توجه داشته باشید که شما فیالنفسه لزوما مجبور نیستید که ۳ انسان داشته باشید. این میتواند شامل دست و پای پسر، اشیاء، حیوانات و غیره باشد.
مهمترین بخش مثلثها در ترکیببندی ایجاد تعادل برای بیننده و پرکردن قاب بهترین شکل است.
بنابراین سعی کنید تا بعضی از اوقات مثلثها را در کارتان به کار بگیرید. - در هر دو حالت عکاسیکردن آگاهانه در خیابان و یا در مرحله ادیتکردن (آگاهی داشتن از اینکه چرا عکس را دوست دارید یا ندارید)- چرا که بعضی اوقات مثلثهایی که شما ایجاد میکنید عمدی است - و در دیگر زمانها تصادفی است. اما در پایان روز، اگر عکس در آمده باشد- به نتیجه رسیدهاید.
منبع: +
بسیار عالی و مفید
پدرامازمعرفی این عکاس تشکر می کنم و از توضیحات در مورد ترکیب بندی بسیار استفاده نمودم
حسین بیدگلیجالب بود مرسی
سیامکبسیار آموزنده ، سپاس
میثم برنابسیارمفیدبودواستفاده کردم.ممنون
ستایشمنتظر بقیه مطالب اموزنده در بخش اموزش هستیم. عالی بود
حسین فخرایی--
عکسخانه: ممنون از توجه شما. چشم حتما تلاش میکنیم بخش آموزشی را جدیتر دنبال کنیم.
سلام .خسته نباشید - بینهایت سژاس از شما که جهت اشاعه هنر عکاسی زحمت میکشید . خیلی عالی بود و نهایت استفاده را بردم .
aliخواهش میکنم در صورت امکان ادامه دروس ترکیب بندی را در سایت قرار دهید . با سژاس
علی
--
عکسخانه: سلام و ممنون از توجه شما. چشم حتما تلاش میشود که مطالب بیشتری دربارهی ترکیببندی در سایت منتشر شود.
با احترام
با سلام و تشکر، تفاوت کارتان با بقیه در این است که یک موضوع خاص را بصورت تخصصی و با مثال های زیاد بررسی کردید که به نظر من این روش خیلی بهتر از اینکه انواع ترکیب بندی در یک صفحه توضیح داده شود جواب می دهد
علیسلام و تشکر از توجه شما. حتما تلاش میکنیم تا در آینده مطالب بیشتری در خصوص ترکیببندی منتشر کنیم.