اخلاق در حوزه عمومی
«… بسیاری از مترجمان آگاهی چندانی نسبت به زبان یا موضوع کارشان ندارند و ترجمه کتابها به سختی با اصل آنها مطابقت دارد. برخی نویسندگان هم کتابهای نوشتهشده به زبانی دیگر را با کمی تغییر به نام خود چاپ کردهاند و در حوزهای از تفکر و اندیشه، صاحب اسم و رسم شدهاند. حتی کار به آنجا کشیده که نویسندگان و محققان جدی و شناختهشده، یکدیگر را به تقلب و دستبرد به ایدههای یکدیگر متهم میکنند. همه ما بسیاری را میشناسیم که درباره یک متفکر یا فیلسوف مقاله مینویسند، بدون اینکه نوشتههای مهم آن متفکر را خوانده و شنیده باشند. متاسفانه، بحث و گفتوگوی فکری و نظری در میان متفکران و روشنفکران ما کمتر رخ میدهد، اما اکثر آنان، یکدیگر را به نادانی و بیسوادی و صفات ناپسند دیگر متهم میکنند. از اینرو، محیطی به وجود آوردهاند که تشخیص کلام اساسی این یا آن متفکر، به سختی امکانپذیر است.
در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است که دشواری ما ایرانیان چیست؟ برخی، مشکل ما را سقوط اخلاقیمان میدانند، اما من با این ارزیابی موافق نیستم. به نظرم وجود «فساد نهادی» و عدم وجود «اخلاق اجتماعی» در نهادهای مهم کشور، سبب عدم نیککرداری و رعایت برخی از ارزشها و باورهای حرفهای و عمومی شده است. اگر شرکتهای انتشاراتی ایران مانند کشورهایی که در آنها استانداردهای حرفهای رعایت میشود، معیارهایی جدی برای چاپ کتاب داشته باشند و روزنامهها و مجلات به صورت حرفهای مدیریت شوند و مطالب آنها را کسانی با تخصص و تحربه لازم در موضوعات مربوطه با دقت بررسی کنند، و اگر در موسسات تحقیقاتی و دانشگاههای ایران، استانداردهای بالای علمی و حرفهای رعایت شود، آنگاه همه مجبور به رعایت بیشتر اخلاق حرفهای میشویم. در آن وضعیت اگر از استانداردهای معمول دور شویم، به نقد و پرسش گرفته خواهیم شد.
متاسفانه، در شرایطی که این نهادها، از ضعف مفرط برخوردارند، نوعی محیط ناباوری و عدم اطمینان به یکدیگر پدید آمده است. این امر، هم در سطح سیاسی صحت دارد و هم در دیگر ابعاد جامعه ایران. ...»
اخلاق در حوزه عمومی - تاملاتی در باب ارزشها و نهادهای دموکراتیک - علی میرسپاسی
اين نوشته دقيقا يا حدودا در مورد چيست؟!
ميلاد عسكريتبليغ كتاب يا شرحي از يك كتاب يا نظري در مورد يك كتاب؟ كه البته در نوع خود مفيد اند،
در نهايت با امكان موضوعيت هر سه مورد مذكور،
شرح كتاب اخلاق در سايت تخصصي عكاسي بي هيچ توضيح و حاشيه،
كه چه؟!
---
عکسخانه: سلام ممنون از کامنت شما. سایت عکسخانه از آغاز فعالیت تصمیم داشت که به مسائل مختلفی بپردازد، از انتشار مطلب پیرامون تمامی هنرها گرفته تا فیلمسازی مستند و از جامعهشناسی تا بررسی و آموزش فناوریهای گوناگونی که هر یک میتوانند ابزار دست عکاسان باشند.
البته با توجه به اینکه امکانات ما به شکلی است که هنوز کمبودهای بسیاری در انتشار مطالب صرفا مرتبط با عکاسی وجود دارد، ایدهی اولیه به کلی مسکوت مانده است و دلیل انتشار این مطلب هم ایدهی اولیهی عنوانشده نیست.
دلیل بازنشر بخشی از کتاب آقای میرسپاسی (چه درست، چه غلط) تنها به دلیل این بود که به باور ما آنچه عنوان شده قابلیت بسط به حوزهی عکاسی را دارد.
فعالیت بخشی از نهادهای عکاسی سوالبرانگیز است. بخشی از آنچه تجربه کردهایم و به چشم دیدهایم در ستون کناری و در بخش مطالب مرتبط لینک داده شده و البته مواردی هم بودهاند که در سایت عنوان نشدهاند.
نسبت به رفتارهای ناسالم که از ارکان اجرایی عکاسی مشاهده میشود، میتوان به دو شکل برخورد کرد یا به صورت موردی آن پدیده را بررسی و گزارش کرد یا اینکه این رفتارها را مشت نمونهی خرواری دانست بر آنچه در این روزگار میگذرد و کلیتر نگاه کرد. به باور ما هر دو لازم است.
البته بعید نیست که در سایت تخصصی عکاسی به مسائل بینا رشته ای که بسیار موجه هم خواهد بود, پرداخته شود.
میلاد عسکریمحتوای پاسخ زیاد مشخص نیست, اما در صورت شروع به فعالیت های بینا رشته ای, حتی یک توضیح کلی هم کفایت خواهد کرد؛ به عنوان مثال در کادرِ تیره ی زیر تیتر یا همان سوتیتر.
--
عکسخانه: البته در این مورد هدف از بازنشر این بود که صرفا خوانندهی مطلبی باشیم که نکات مورد اشاره در آن از جهات بسیاری در حوزهی عکاسی هم صدق میکند و از این جهت که مسائل عنوان شده محدود به جامعه عکاسی نمیشود از نوشتن توضیحات اضافه و ربط دادنش به مسائل عکاسی صرفنظر شد. چشم حتما برای مطالب بینارشتهای دستهبندی جدا در نظر گرفته خواهد شد و برای مطالبی از این دست حتما مقدمهای در نظر گرفته خواهد شد تا گویاتر باشند.