قدرتنمایی عکاسان زن در خاورمیانه
منبع: نیویورک تایمز
ترجمه: شهاب شهسواری
نیوشا توکلیان که برای روزنامه نیویورک تایمز در ایران عکاسی میکند، میگوید: «من توسط کسانی بزرگ شدهام که تلاش میکردند به من تحمیل کنند چه بکنم و چه بیاندیشم. اما الان من دوست دارم که آنها در آثار من نگاه کنند و عقیده خودشان را در مورد آن داشتهباشند. من نمیخواهم هیچ ذهنیت و نگرشی را به آنها تحمیل کنم. آنها آزادند.»
آثار خانم توکلیان در کنار ۱۲ عکاس دیگر از جهان عرب و ایران، همگی از بین عکاسان زن، در یک نمایشگاه با عنوان «آن زن، که قصه میگوید She Who Tells Story» به نمایش در آمدهاست. او پس از آنکه سال ۲۰۰۹ اجازهاش را برای کار به عنوان عکاس خبری از دست داد، برای تعریف کردن داستانش به روشی متفاوت روی آورد. آنگونه که خودش در ایمیلی هفته گذشته توضیح داد، عکاسیاش بر اساس محدودیتها شکل گرفتهاست.
اما او میگوید: «چالشهایی که من با آنها مواجه بودم خیلی ویژه یا مختص من نبود، خواهرانم، دوستانم و حتی مادر و مادربزرگم هم همه مجبور بودند با محدودیتهایی اینچنینی که در قوانین آمدهاست یا از طریق فرهنگ به آنها دیکته شدهاست، روبرو شوند.»
نمایشگاه «آن زن که قصه میگوید» این هفته در موزه هنرهای زیبای بوستون افتتاح شد. چهار نفر از هنرمندان حاضر در این نمایشگاه ایرانی هستند. سه تای آنها، یعنی نیوشا توکلیان، شادی قدیریان و گوهر دشتی، همین امروز هم در ایران زندگی و کار میکنند. این نمایشگاه در عین حال آثاری از جنانه العانی، بشرا المتوکل، رعنا النمر، لالا اسیدی، تانیا هبوجوقا، رولا حلاوانی، نرمین همام، رانیا مطر و شیرین نشاط نمایش میدهد، که آخری چهارمین عکاس ایرانی این نمایشگاه است که در نیویورک زندگی میکند.
مجموعهدار این نمایشگاه کریستن گرش Christen Gresh، زمانیکه کنکاش در عکاسی معاصر در جهان عرب را آغاز کرد، وقتی در پاریس و قاهره زندگی میکرد، از تصاویری که در نمایشگاهها میدید، متوجه نکته خاصی شد. خانم گرش میگوید: «به نظر میرسید که بهترین آثار این نمایشگاهها توسط زنان خلق شدهبودند.» خانم گرش ۳۷ ساله است و به عنوان مجموعه دار دستیار برای استرلیتا و یوسف کرش در موزه کار میکند.
زمانی که در جستجوی هنرمندانی بود تا آثار آنها را در نمایشگاه «آن زن که قصه میگوید» جمع کند، به گفته او هیچ محدودیت جغرافیایی مد نظرش نبود. فقط در جستجوی عکسهایی قدرتمند بود.
در مقدمهای که برای معرفی نمایشگاه نوشتهاست به یک چالش جدی که برای این نمایشگاه با آن مواجه شدهاست، اشاره میکند: «هر چند این عکسها کلیشهها را به چالش میکشند، انتخاب آنها برای نمایش در یک گروه واحد به شکل کنایی خود بیانگر نوعی کلیشهسازی است.»
اما آثار این هنرمندان از نظر انگیزهها، سوژهها و فرمها با هم متفاوت و متنوع هستند. به گفته خانم گرش، تم اصلی و واحد نمایشگاه «پیچیدگیهای هویتی» است.
عبارت «آن زن که قصه میگوید» از کلمه «راویه» الهام گرفتهشدهاست، که خود نام یک گروه جمعی از عکاسان زن است که در خاورمیانه فعالیت میکند. اما این نمایشگاه فقط یک قصه را تعریف نمیکند، بلکه قصههای متعددی را روایت میکند.
به گفته خانم گرش از لحاظ زمانی آثار از دهه ۱۹۹۰ آغاز میشود. زمانی که خانم نشاط به طور اخص پا را برای بازنمایی، از مرزهای موجود فراتر نهاد. این نمایشگاه نشان میدهد که چگونه دیگر هنرمندان مسائلی مشابه را در سالهای بعد مطرح کردهاند و چگونه عکاسانی مانند خانم نشاط که در دهه ۱۹۹۰ شهرت بینالمللی پیدا کرد، دچار رشد و تغییر شدهاند.
برای مثال خانم العانی، هنرمند عراقی در آثار اولیهاش غالبا مفهوم حجاب را مورد ارزیابی قرار میداد. خانم گرش میگوید: «اما او امروز احساس میکند زنان با حجاب، مفاهیم و دلالتهای متنوع دیگری دارند و او دیگر از حجاب به عنوان یک ابزار در آثارش استفاده نمیکند.»
همچنین این نمابشگاه مجموعهای جدید از آثار خانم العانی را در خود جای دادهاست: فیلمی که از درون یک هواپیما زمانی گرفتهشدهاست که آفتاب در پایینترین جای خود در آسمان قرار گرفتهاست. این مجموعه بخشهایی از مناظر را نشان میدهد که غالبا به سادگی دیدهنمیشوند و این ذهنیت را که خاورمیانه بیابانی بی آب و علف است بر هم میزند.
برخی از آثاری که خانم گرش انتخاب کردهاست بیشتر به عکاسی رایج مستند مربوط میشوند. مجموعه «دختر و اتاقش» از خانم مطر شامل پرترههایی از زنان جوان لبنانی و کرانه باختری رود اردن در اتاقهایشان میشود. (یکی از این اتاقهای گوشهای کوچک از یک کمپ آوارگان فلسطینی است)
پروژه خانم مطر وسیعتر است و شامل سوژههای آمریکایی هم میشود. خانم مطر در یک مصاحبه تلفنی از بوستون که محل سکونتش است گفت: «دخترها دختر هستند، فرقی نمیکند کجا باشند، آنها دچار تحولات مشترکی میشوند، بدون توجه به اینکه تصمیم بگیرند حجاب بپوشند یا اینکه تصمیم بگیرند موهایشان را صورتی کنند.»
خانم مطر، معماری که تصمیم گرفت عکاس شود، در لبنان به دنیا آمده است و میگویند به نظرش همیشه مهم آمدهاست که نه تنها باید بر تخریب تمرکز کرد، بلکه مهم «بشریت عامل این تخریب است.»
او در مورد نمایشگاه «آن زن که قصه میگوید» به من گفت: «به نظرم داشتن چنین نمایشگاهی در حال حاضر خوشحال کنندهاست، چرا که فکر میکنم هر چه ما امروز از خاورمیانه داریم میبینیم، غصه، مرگ و کشتار است.»
خانم گرش هم با این نظر موافق است. او میگوید: «به نظر من این فرصتی است که روی خشونتهای آنی و رویدادهای جاری تمرکز نکنیم. مطمئنا تعدادی سوالات عمیقتر در این آثار نهفتهاست، اما از دیدگاهی کاملا متفاوت، از عکاسانی که یا آنجا زندگی میکنند یا اینکه ریشههایی در آنجا دارند.»
عکسی که برای روی جلد کتاب این نمایشگاه انتخاب شدهاست، توسط خانم دشتی گرفتهشدهاست و زندگی رزومره را به شکلی خشن با جنگ مرتبط میکند. در صحرایی یک دست که از تانک پوشیدهشدهاست، تصویر نمایانگر یک زوج با لباس عروسی در یک خودروی رها شدهاست. به نوشته خانم گرش در توصیف عکس «یک خودروی تردیدآمیز برای شروع زندگی تازه.» (عکس ۱)
این عکس از مجموعه خانم دشتی با عنوان «زندگی امروز و جنگ» انتخاب شدهاست که ۱۰ روایت صحنهای با محوریت یک زوج را روایت میکند. خانم گرش میگوید: «این مجموعه چیزهای زیادی در مورد داستانهای ناگفته جنگ روایت میکند.» و درباره حضور همیشگی جنگ.
خانم توکلیان میگوید هر چند این نمایشگاه واقعا نمیتواند هیچ چیز را از شرایط کنونی جاری در مصر یا جاهای دیگر منطقه عوض کند، اما میتواند «به مردم کمک کند تا فرصتی برای دیدن منطقه از زاویهای متفاوت، داشتهباشند.»
پروژه او که با عنوان «گوش کن» در نمایشگاه به نمایش در آمدهاست، شامل ۶ پرتره از زنان ایرانی در هنگام اجرای ترانه است که جلوی پارچههای پولک دوزی شده رنگین ایستادهاند. اجرای آواز زنان، که در این عکسها صامتاست، در ایران ممنوع است.
خانم توکلیان که پیش از این خود یک خواننده مشتاق بودهاست، نمیخواهد با مجموعه «گوش کن» پاسخی را عرضه کند. او مسوولیتی را با این آثار به انجام نمیرساند بلکه آنگونه که خودش در ایمیلش نوشتهاست: «برای من، چیزی که اهمیت داشت هنر خوانندگی و احساسات این خوانندهها بود که میخواهند بخوانند، اما نمیتوانند.»
-
عکاس: گوهر دشتی
بدون عنوان #۵ - ۲۰۰۸
-
عکاس: بشرا المتوکل
مجموعه مادر، دختر، عروسک - ۲۰۱۱
-
عکاس: رانیا مطر
ربیعه، لبنان، ۲۰۱۱
-
عکاس: نیوشا توکلیان
۲۰۱۱
-
عکاس: رعنا النمر
مترو #۷، ۲۰۰۳
-
عکاس: شادی قدیریان
هیچ، هیچ، #۱، ۲۰۰۸
-
عکاس: نرمین همام
سرزمین رویا، ۲۰۱۱
-
عکاس: رولا حلاوانی
بدون عنوان ۱۳، ۲۰۰۲
-
عکاس: گوهر دشتی
بدون عنوان #۲، ۲۰۰۸
-
عکاس: شادی قدیریان
هیچ، هیچ، #۸، ۲۰۰۸
-
عکاس: شادی قدیریان
هیچ، هیچ، #۴، ۲۰۰۸
-
عکاس: شیرین نشاط
روژا، ۲۰۱۲
-
عکاس: رعنا النمر
مترو، #۲، ۲۰۰۳
-
عکاس: تیوشا توکلیان
من حوا هستم، برای مهسا وحدت، ۲۰۱۰
-
عکاس: رانیا مطر
ریم، دوحه، لبنان، ۲۰۱۰
-
عکاس: تانیا هبوجوقا
زنان غزه، #۲، ۲۰۱۰
-
عکاس: تانیا هبوجوقا
نرمین همامزنان غزه، #۳، ۲۰۱۰